پایگاه خبری تئاتر: لیلی عاج نویسنده و کارگردان تئاتر درباره فعالیتهای خود در روزهای کرونایی گفت: واقعیت این است که بحران کرونا مانند یک جاده مهآلود است که نمیتوان چشماندازی برای پایان آن متصور شد به همین دلیل برنامهریزی برای آینده، کار سختی است فقط یک سری نیت و قصد وجود دارد که معلوم نیست، کی و چقدر میتوانند عملیاتی شوند.
وی درباره نگارش نمایشنامه در این شرایط بیان کرد: این تصور درباره نویسندهها وجود دارد که چون نویسنده خودش هست و لپتاپش و تنها به یک مکان ساکت و آرام احتیاج دارد، دیگر مشکلی برای نگارش ندارد و در هر شرایطی میتواند متنش را بنویسد در حالی که این طرز فکر درست نیست، چون فرایند نوشتن خیلی متفاوت است و عملی خلاقه و کاملا حسی است بنابراین در هر شرایطی نمیتوان نوشت. من قبل از آغاز بحران کرونا روی نمایشنامهای به نام «معده طبقه متوسط» کار میکردم و به جزئیات و سیناپس کار فکر کرده بودم و در دوران قرنطینه توانستم آن را کامل کنم. البته به طرح دیگری هم فکر کردم و هنوز به مرحله نگارش نرسیده است. این طرح «خاکسپاری» نام دارد و درباره کارگرهای فصلی میوهچینی است. دوستی از من خواسته بود که چنین متنی را برایش بنویسم و میتوان گفت کار سفارشی بود به همین دلیل خیلی برایم مهم بود که درباره وضعیت معیشت و کار و بیمه این کارگردان تحقیق و پژوهش کنم.
عاج درباره ویژگیهای «معده طبقه متوسط» نیز بیان کرد: همیشه در نمایشنامههای من پروتاگونیستهای مظلومی حضور داشتند که جزو طبقه کارگر که طبقه موردعلاقهام است، بودند اما این بار تصمیم گرفتم که حتما آنتاگونیست هم در صحنه باشد که امیدوارم موفق بوده باشم. من نویسنده باتجربهای نیستم و همچنان خودم را در مسیر آموختن میبینم از همین رو در این نمایشنامه برایم ضدقهرمان قصه خیلی اهمیت داشت و دوست داشتم مخاطبان منشا فساد مالی و دلیل رنج طبقه متوسط را با تمام مختصاتش روی صحنه ببینند که این کار برای من بسیار دشوار بود و نمیدانم این شخصیت از مسیر شورای ارزشیابی و نظارت چقدر به سلامت عبور میکند.
وی درباره علاقهاش به طبقه کارگر بیان کرد: من این ادعا را ندارم که پرچمدار طبقه کارگر هستم و اصلا هم نگاه مارکسیستی ندارم چون دانش سیاسی ندارم اما چون این طبقه را میشناسم و طبقه زیستی موردعلاقهام است دوست دارم دربارهشان بنویسم. نمایشنامه «معده طبقه متوسط» درباره کارگران نیبُری هفت تپه است و ۷ کاراکتر دارد که شامل ۴ زن و ۳ مرد هستند و مثل کارهای پیشینم زنها نقشهای اصلی را برعهده دارند. تلاشم این است که در پس درامهای کارگری که مینویسم یک قصه درست و جذاب روایت شود.
این کارگردان تئاتر درباره اجرای این اثر نمایشی گفت: من امسال سهمیهای برای سالن دولتی ندارم اما میدانم که خداوند راه درست را به من نشان میدهد و بلاخره سالن مناسب اجرا پیدا خواهد شد. بیشتر به این فکر میکنم که کارهایم نمایشنامههای آبرومندی از کار دربیایند و بازیگران مشتاقانه بازی در نمایش را بپذیرند.
وی درباره به تعویق افتادن اجرای «به وقت تهران» هم عنوان کرد: نمایشنامه «به وقت تهران» را قبلا نوشته بودم و قرار بر این بود که ۱۹ فروردین ماه به کارگردانی الهام شعبانی در سالن قشقایی به صحنه برود که با این اوصاف معلوم نیست چه اتفاقی برایش رخ دهد. این نمایشنامه هم ۷ کاراکتر دارد که همگی زنهایی هستند که ناخواسته دچار بزههای اجتماعی شدهاند. این نمایش شیوه اجرایی درخشان و چالشبرانگیزی دارد و الهام شعبانی بسیار برای این اثر زحمت کشیده است و کار بارها بازبینی شده است تا مجوزش را بگیرد.
این نمایشنامهنویس افزود: برای شکلگیری متن این نمایش ما یک طرح کلی و خلاصهای از شخصیتپردازی هرکدام از کاراکترها را داشتیم و متن به صورت کارگاهی حین تمرینها شکل گرفت که برایم تجربه هیجانانگیزی بود و الهام شعبانی، بازیگران و عوامل دیگر کار همفکری زیادی در نگارش متن با من داشتند.
عاج در پایان صحبتهایش یادآور شد: سال گذشته من نمایشنامه «کجایی ابراهیم؟» را هم نوشتم که جایزه اول نخستین جشنواره نمایشنامههای اقتباسی «گام دوم» مشهد را از آن خود کرد. این نمایشنامه درباره زندگی شهید ابراهیم هادی است و ساختار پیچیدهای دارد. امیدوار هستم بتوانم این اثر نمایشی را در جشنواره تئاتر مقاومت به صحنه بیاورم. همه اینها دلخوشیهای ما برای سال جدید است که امیدوارم با پشت سر گذاشتن این بحران بتوانند جامعه عمل بپوشند.