پایگاه خبری تئاتر: مردم سراسر ایران شرایط کرونایی سختی را سپری میکنند، چه آنها که به لحاظ جسمانی مستقیماً گرفتار این ویروس شدهاند و چه آنها که تهدید کرونا، زندگی اقتصادی و اجتماعیشان را تحتتأثیر قرار داده است. تئاتریها هم جدا از مردم نیستند و مانند دیگر مردم این سرزمین، کرونا روال عادی زندگیشان را زیر و رو کرده است؛ چه آنها که در تهران زیست میکنند و چه آنها که در شهرهای مختلف کشور مقیم هستند.
اما همیشه تبعیضی در توجه به هنرمندان تئاتر تهران و هنرمندان مقیم شهرهای دیگر کشور وجود داشته است؛ تبعیضی که گویی در ایام کرونایی بیش از پیش هم شده است، در این میان وضعیت برای هنرمندان تئاتر خیابانی بدتر از دیگر هنرمندان تئاتر است!
اعتراض به سبک تئاتر خیابانی
سید سوران حسینی اهل مریوان است و از سال ۱۳۸۲ به صورت حرفهای در تئاتر خیابانی فعالیت خود را شروع کرده و با اولین کاری که در همان سال ۸۲ تولید کرده به جشنواره تئاتر فجر همان سال راه پیدا کرده است. حسینی این روزها تئاتر خیابانی خود را به شکل دیگری اجرا کرده است؛ تئاتری که به عقیدهاش نشأت گرفته از اعتراض است و تئاتر خیابانی چیزی جز اعتراض نیست.
حسینی با اثری که در جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی "دربندیخوان" عراق اجرا کرده بود، عنوان اثر برگزیده بخش بینالملل جشنواره را از آن خود کرد. به گفته او در آن جشنواره به جای پرداخت جایزه نقدی به برگزیدگان مدال اهدا میشده و مدال طلا نیز به سید سوران حسینی رسید.
«با ذوق و شوق روی صحنه رفتم تا مدال طلا را دریافت کنم»؛ توصیف حسینی از لحظه دریافت مدال طلای جشنواره تئاتر خیابانی دربندیخوان عراق است و «با حسرت تمام مدال طلایم را فروختم» این جملهای است که وی در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص لحظهای که مدال خود را در شرایط کرونایی فروخت به زبان میآورد.
به گفته حسینی طلافروش مدال او را نخریده و به سمت کارگاه تعمیرات طلا هدایتش کرده تا در مقابل چشمان پرحسرت او با انبردست قطعه طلای نصب شده روی دایره مدال، جدا شود. او در آن لحظه حس و حال همصنفان دیگرش احمد و مرتضی را از فروش یک افتخار درک کرده و فهمیده که چقدر زجرآور است.
سید سوران حسینی مدال طلای خود را نه از سر فقر که به نشانه اعتراض نسبت به شرایط هنرمندان تئاتر خیابانی در سراسر ایران فروخته است و میگوید: قبلاً پژمان از بروجرد، احمد از تهران و مرتضی از کرمانشاه مدالهایشان و مختار از بچههای مریوان هم تندیسش را فروختهاند.
نگاه ابزاری به تئاتر خیابانی حتی در جشنواره فجر!
«هنرمندان تئاتر خیابانی کروناییترین شرایط را بین هنرمندان تئاتر دارند و تئاتر خیابانی در ایام کرونا سمبل تنهایی در تئاتر است»؛ حسینی از بی توجهی به تئاتر خیابانی و هنرمندان تئاتر خیابانی انتقاد دارد و معتقد است همیشه و حتی در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر نیز به تئاتر خیابانی به عنوان یک ابزار نگاه شده است.
وی معتقد است هنرمند گدایی نمیکند و اگر هم قوت کمی برای مصرف داشته باشد ولی همیشه شرافت خود را حفظ میکند اما مدیران و مسئولان بدانند که شرایط و وضع مالی هنرمندان تئاتر خیابانی در شهرهای مختلف کشور بسیار وخیم است؛ «یکی از بچههای تئاتر خیابانی دهلران با من تماس گرفت و فهمیدم که وضع مالی اش بسیار وخیم است، دلم گرفت و فهمیدم که ما بچههای تئاتر خیابانی شهرهای مختلف ایران، پشتوانهای نداریم.»
حسینی که نزدیک به ۵۰ دیپلم افتخار از جشنوارههای تئاتر ایران از جمله تئاتر فجر و همچنین جشنوارههای بینالمللی تئاتر دارد معتقد است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره کل هنرهای نمایشی برنامهریزی درستی برای هنرمندان تئاتر خیابانی نداشته و ندارد.
وی هنرمندان تئاتر خیابانی را قربانیان اصلی شرایط کرونایی تئاتر ایران میداند و ادامه این روند را باعث بروز آسیبهایی جبران ناپذیر به تئاتر خیابانی میداند.
خانه تئاتر، خانه تئاتر تهران است!
سورانی معتقد است خانه تئاتر هم خانه تئاتر تهران است نه خانه تئاتر ایران و در شرایطی که پراید ۹۰ میلیون تومان خرید و فروش میشود، از اعضای خانه تئاتر حمایتی یک میلیون تومانی میشود یعنی اینکه آنها نیز مظلوم هستند.
این هنرمند مریوانی که دلش از بیتوجهی متولیان دولتی تئاتر به تئاتر خیابانی و هنرمندان شهرستانی خون است با صراحت میگوید که فروش مدال طلایش نشانه اعتراض به نگاه نامناسب به تئاتر خیابانی است؛ تئاتری که سمبل تنهایی در تئاتر ایران است.