پایگاه خبری تئاتر: در ابتدای این نشست کثیریان کرونا را «یک تجربه تاریخی تازه» نامید و از تاثیرات آن بر عرصه سینما پرسید و برزگر پاسخ داد: به خاطر ندارم که یک بیماری تاثیراتی چنین گسترده برجای گذاشته باشد و برای خود من تجربه تازهای به حساب میآید. اما از این باید گذشت چون امتیاز آدمیزاد به هر حال اینست که میتواند فراموش کند؛ احتمالا سال بعد یا دو سال دیگر در مورد دوران عجیبی صحبت خواهیم کرد.
وی ادامه داد: کرونا به ما یادآوری کرد که میزان نادانی آدمیزاد تا چه اندازه است و چقدر دانایی ما کم است. همه به ویروسشناسان چشم دوختهاند و آنها با پدیدهای مواجهند که ممکن است شباهتی به دیگر ویروسها نداشته باشد و مشخص نیست واکسن آن چه زمان بهدست آید. همچنین میتوانیم از منظر اخلاقی یا سیاسی به کرونا بنگریم؛ هابرماس در مطلبی به این موضوع اشاره میکند که ترجیح سیستم پزشکی نجات جان جوانان است و اینکه برخی سالمندان هم خودشان اولویت را به حفظ جان جوانان میدهد. چنین مسائلی چالشهای بزرگی به همراه دارد؛ اینکه سوگند پزشکی چه خواهد شد؟ چه کسی میتوان جان انسانها را ارزشگذاری و اولویتبندی کند؟
برزگر اضافه کرد: شیوه برخورد کشورهای مختلف با کرونا متفاوت بوده است؛ برخی کشورها دست به قرنطینه زدند و برخی دیگر افراد را ایزوله کردند به نحوی که فقط برای خرید مایحتاج بتوانند از خانه خارج شوند. یک شیوه هم ایمنی گلهای بود که در آن میگویند ۶۰-۷۰ جمعیت دچار ویروس شوند تا در نهایت ویروس ضعیف و به بخشی از زندگی ما تبدیل شود؛ این شیوهای خطرناک است و تلفاتی خواهد داشت و به نظر میرسد ایران این شیوه را انتخاب کرده است. بحثهای سیاسی، پروتکلهای بهداشتی کشورها، حق برخورداری از زندگی و سلامتی در قانون اساسی کشورها این سوال را پیش میآورد که آیا میتوان اجازه داد جمعیت زیادی به این ویروس مبتلا شوند و در این بین درصدی از جمعیت تلف شوند؟ این یک بحث حقوقی جدی است که درباره آن باید با وکلا صحبت کرد. مثلا اگر کسی که روزمزد است و باید کار کند تا روزگارش بگذرد و اگر کار نکند گرسنه میماند را قرنطینه کنیم، چه جوابی داریم به او بدهیم؟ به هر حال ایران بعد از کرونا هیچ شباهتی به ایران قبل از کرونا نخواهد داشت. شیوه خاکسپاری عوض شده است؛ اینکه افراد نمیتوانند برای تسلی یکدیگر را به آغوش بکشند لحظات بسیاری عجیبی در زندگی ما رقم زده است. بنابراین اگر یک وضعیت عادی در آینده صحبت میکنیم، دیگر آن وضعیت عادی سابق نخواهد بود و تعریفی نو پیدا میکند. رابطه انسانی نیز بازتعریف خواهد شد.
وی سپس به تاثیر کرونا بر حوزههای مختلف سینما اشاره کرد و گفت: یکی از تاثیرات کرونا بر سینما در عرصه فیلمنامه و تولید محتواست؛ مثلا این موضوع که افرادی که در طول روز فقط چند ساعت همدیگر را میدیدند حالا برای چند ماه شبانهروز در کنار یکدیگرند چه تبعاتی دارد؟ این مساله چه تاثیری بر آمار طلاق دارد یا چگونه موجب نزدیکی و دوستی افراد میشود و این مسائل چطور در فیلمها تصویر خواهد شد. نکته دیگر در مورد خود فیلمهاست که اساسا قرار است چگونه ساخته شوند و مراحل تولید فیلم چطور خواهد بود؟ و در سطحی دیگر باید به جایگاه سالن سینما بپردازیم و اینکه در چنین شرایطی آیا کسی به سینما میرود؟ نظرسنجیها در آمریکا نشان میدهد در حال حاضر بیش از ۹۰ درصد مردم علاقهای به حضور در سالن سینما ندارند.
این کارگردان سینمای ایران افزود: پس از این شاید فیلمهای حادثهمحور کمتر شوند و بر تعداد فیلمهای شخصیتمحور افزوده شود؛ اینکه آدمها در این دوره خاص به جهان چگونه فکر کردند، مفاهیمی مثل ناسیونالیسم تا چه اندازه مورد حمله قرار گرفتند، نژادپرستی چگونه زیر سوال رفت، چطور باید به آدمیزاد فارغ از مرزبندیها بها داد و.. از یکسو مباحث فلسفی و سیاسی اخلاقی پیش خواهد آمد؛ مثلا اینکه آیا آدمیزاد حاضر است در سرمایهداری برای رونق مادی، به میزان بیشتری از مرگ و میر تن دهد؟ یعنی اتفاقی که حالا دارد رخ میدهد. لازم است تولیدکنندگان در خلوت خود فکر کنند که چطور به این موضوعات بپردازند. به این ترتیب، سینمای آلترناتیو و مستقل و انسانی که دههها در اروپا ریشه دارد احتمالا بیشتر مطرح خواهد شد. فیلمهای ماندگاری که بحثهای عمیق این دوران را به میان میآورند بیشتر خواهند شد و در سینمای ایران هم این اتفاق خواهد افتاد. شیوه برخورد ما با اثر هنری و از جمله سینما متفاوت خواهد بود و راهها و پلتفرمهای جدید برای تولید آثار مطرح خواهند شد.
وی ادامه داد: پیش از این فیلمهای آخرالزمانی در مورد ویروسها ساخته شدهاند که سیاسی هم بودهاند؛ مثلا یک جریان بد و منفی سعی میکند ویروسی را در آمریکا منتشر کند و مردم در خطر قرار میگیرند و چند قهرمان آنها را نجات میدهند و شرایط به حالت عادی برمیگردد. اما حالا در واقعیت با یک ویروس مواجه شدهایم که پایان بخشیدن به آن و بازگشت به حالت عادی خود تبدیل به یک چالش بزرگ شده است. وضعیت عادی اگر هم حاصل شود، دیگر همان تعریف چند ماه پیش را نخواهد داشت و به ناچار بازتعریف خواهد شد.
برزگر اضافه کرد: در سینمای جدی که مورد علاقه ماست، ممکن است اساسا روایت در سینما تغییر کند و پیشنهادات جدید مطرح شود. مثلا فرض کنید میخواهید شرایط فردی را تصویر کنید که به مادر خود علاقه فراوانی دارد اما از ترس انتقال بیماری به دیدار او نمیرود؛ آیا دوربین میتواند به هر دو مکان سرک بکشد و در غیاب یکی از دو طرف، طرف دیگر را تصویر کند؟ آیا این شکل حرکت دوربین دانای کل، تضادی با الگوی روایی پیدا نمیکند؟ احتمالا در زبان سینما و روایت و عناصر روایی فیلم تغییراتی ایجاد خواهد شد.
کارگردان «پرویز» در پاسخ به سوال کثیریان درباره محدودیتهای تولید و پیشبینی این محدودیتها در فیلمنامه گفت: از یک طرف مباحث محتوایی فیلمنامهها را داریم و از سوی دیگر بخش فنی و ساختاری فیلمنامههاست که مثلا آیا هنوز هم میتوان به سکانسی در درون ماشین فکر کرد و دو نفر را به فاصله نیم متر از یکدیگر داخل ماشین نشاند؟ مثلا میتوان پرسید صحنه کلاس درس بچهها بعد از این چگونه میتواند ساخته شود؟ یا مینیبوسی را میتوان تصویر کرد که با مسافرانش مسیری طولانی را طی میکند؟ ضمن اینکه ترس کرونا با ما خواهد ماند؛ در فیلم خودم نیاز به تعدادی بچه داریم و خانوادهها حتی وقتی به آنها اطمینان میدهیم که همه موارد بهداشتی رعایت خواهد شد، حاضر نیستند بچهها را برای بازی سر صحنه بیاورند. هرچند ما در رعایت مسائل بهداشتی جدی هستیم چون کافیست یکی از اعضای گروه به ویروس مبتلا باشد تا بهسرعت آنرا در بین سایر افراد منتشر کند.
برزگر در پاسخ به سوال کثیریان درباره اثرات کرونا بر سرمایهگذاری در سینما و شیوه اکران آنلاین توضیح داد: این شرایط احتمالا از نظر سرمایهگذاری تاثیر زیادی بر سینمای مستقل نخواهد داشت چون این سینما اساسا گردش مالی بالایی ندارد. اتفاقا تماشاگر اصلی سینمای مستقل، آنلاین است. ما سالهاست که به فضای آنلاین عادت کردهایم و فیلمهای محبوبمان را یا از اینترنت گرفتهایم یا قبلا بهشکل دیویدی یا فیلم ویدیویی آنها را تماشا کردهایم. اما ما برای دیدن این فیلمها هزینه نمیکردیم و الان مساله اینست که در پخش آنلاین چطور جلوی سرقت فیلمها گرفته شود. اگر راهی برای این مساله پیدا شود، اتفاقا به نفع سینمای مستقل خواهد بود. میزان زیادی از تماشاگران فیلمهای جدی، اهل سینما رفتن نیستند. با توجه به درآمدهایی که پلتفرمهای پخش آنلاین میتوانند داشته باشند یا همین الان دارند، میتوان گفت معنای سرمایهگذاری هم شاید عوض شود.
کارگردان «فصل بارانهای موسمی» ادامه داد: در سالهای اخیر فیلمها بهشکلی غیرقابل قبول گران شدهاند. به غلط پولهای زیادی وارد سینما شد. چرا باید هزینه ساخت یک فیلم ۵ میلیارد تومان باشد؟ همه ما تولیدکنندگان فیلم هستیم و میدانیم که این فیلمها اینقدر هزینه ندارند. خوشبختانه شاید در شرایط فعلی آن دستمزدهای کلان که ناگهان افزایش یافته بودند از بین بروند. وقتی یک بازیگر به تنهایی ۱ میلیارد تومان دریافت میکند، خود به تنهایی باید ۳ میلیارد تومان بازگشت مالی برای فیلم داشته باشد. ما در تمام این سالها چنین فروشهایی نداشتهایم. از بین صد فیلمی که در طول سال در ایران ساخت میشود، شاید دو فیلم فروش ۱۰-۲۰ میلیاردی داشته باشه و ۹۸ فیلم باقیمانده شکست میخورد. در اروپا و آمریکا شما اگر فیلمی بسازید که از نظر تجاری شکست بخورد، دستمزد سال آیندهتان کمتر خواهد شد؛ اما در ایران فارغ از این مساله، هر سال به دستمزد افراد اضافه میشود. احتمالا کرونا چنین شرایطی را هم بازتعریف خواهد کرد؛ در شرایط جدید دلیلی ندارد برای فیلمی که با ۲ میلیارد تومان جمع میشود، ۱۰ میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شود. در این شرایط، عوامل گران در تولید فیلم یا باید از دستمزد خود کم کنند یا باید حذف شوند.
وی افزود: در این میان شاید سینمای مستقل کماکان بتواند به مسیر خود ادامه دهد. سینمای مستقل ارزان راه خود را جستجو میکند و آنرا پیدا خواهد کرد. این سینما چون نگرانیهای مالی کمتری دارد پس دست به ریسکهای بزرگتری میزند و به شیوههای ارائه جدید و فیلمهای جذابتر خواهد رسید. اما برای فیلمهای گران چنین اتفاقی نمیتواند بیفتد؛ یا نباید ساخته شوند یا باید سراغ پولهای مشکوک بروند، یا اینکه ارگانهایی وارد تولید آنها شوند که بازگشت مالی برایشان مهم نباشد و صرفا بخواهند آن پول رو خرج کنند یا اینکه حرفی که میخواهند در فیلم مطرح شود. احتمالا شمار این فیلمها دچار تغییر خواهد شد. به گمان من تعداد فیلمهایی که بهطور رسمی تولید میشوند کاهش خواهد یافت. همین حالا فیلمها در صف اکران باقی ماندهاند. در کل جهان باید برای فیلمهایی که آماده اکران بودند فکری شود.
برزگر در پایان گفت: من موافق اکران آنلاین فیلمهای خودم هستم و همزمان باید به معیارهایی نیز توجه کرد که صرفا به بودجه تولید محدود نمیشود؛ مثلا فیلمی مثل «باد ما را خواهد برد» که پر از چشماندازها و صداهای طراحی شده است را نمیتوان روی تبلت تماشا کرد. یعنی مدل فیلمها برای تصمیمگیری در مورد پخش آنلاین یا روی پرده سینما مهم است. از طرف دیگر در پخش آنلاین پتانسیل تماشاگران خاص را داریم و این برای بعضی فیلمها مفید است، همانطور که خود ما اکثر فیلمهای مهم تاریخ سینما را در خانه تماشا کردهایم. بودجه فیلمی که من میسازم احتمالا با تماشاگر ۱۰۰ هزار نفری آنلاین و بلیت ۱۰-۱۵ هزار تومانی باز خواهد گشت. ما این شیوه پخش را پیش از کرونا در نتفلیکس هم شاهد بودهایم و در شرایط فعلی ارزش نتفلیکس از شرکت سونی هم بیشتر شده است.