در واقع امريكايي‌ها در طراحي «درايوين سينما» به اين نتيجه رسيده بودند كه مخاطب بدون اينكه از ماشين پياده شودهم مي‌تواند فيلم ببيند و با اينكه در يك فضاي عمومي قرار مي‌گرفتند اما آزادي عمل و فضاي فردي خودشان را هم حفظ كنند:

پایگاه خبری تئاتر: مدت كوتاهي است كه بحث راه‌اندازي اكران فيلم‌ها به شيوه «درايوين سينما»
(Drive-in Cinema) در سينماهاي بعضي كشورها مطرح مي‌شود و قرار است در حد فاصلي كه سالن‌هاي سينما به خاطر شيوع بيماري كرونا اجبارا در خاموشي قرار دارند، از اين روش براي اكران فيلم‌ها استفاده كنند تا هم اوقات فراغت مخاطبان در زمان قرنطينه پر شود و هم براي بهبود وضعيت مالي بدنه سينما سودمند باشد. در ايران هم از هفته گذشته اين طرح با فيلم «خروج» ابراهيم حاتمي كيا كليد خورد و از جمعه (ديروز) آغاز شد. در همين راستا با بهروز غريب‌پور كارگردان تئاتر كه تجربه تحصيل در كشورهايي نظير امريكا و ايتاليا را داشته و در جريان نمونه‌هاي مشابه آن در پاره‌اي از كشورها قرار دارد گفت‌وگو كرديم؛ همين‌طور او در جريان چگونگي نمايش فيلم‌ها در «درايوين سينماي ونك» نيز بوده است.

اگر موافق باشيد بحث را از زمان شكل‌گيري اكران فيلم‌ها با شيوه «درايوين سينما » شروع كنيم. گويا آغاز شكل‌گيري اين پديده به قبل از شروع جنگ جهاني دوم مربوط بوده است؟

اصطلاح «درايوين سينما» در حقيقت به معني «ماشين در سينما» يا «رانندگي در سينما» است و وقتي پديده سينما را مورد ارزيابي قرار دهيم درمي‌يابيم كه آغاز و ابتداي شكل‌گيري اين نوع نمايش فيلم از امريكاآغاز شده و از همان زماني كه اتفاقات مهمي براي شكل‌گيري سالن‌هاي سينما به وقوع مي‌پيوسته ازمعماري و فضا‌سازي در سالن سينما بگيريد تا طرز نشستن در سالن بگير دايما تهيه‌كنندگان هاليوود كه در عين حال سينما‌داران امريكا هم بودند در تلاش بودند كه با نوآوري‌هاي مكرر مي‌خواستند كه سينما و فيلم ديدن را درهر شرايطي امكان‌پذير كنند...

« درايوين سينما» هم در همين مسير شكل گرفت؟

بله به موازات رشد گسترده استفاده از صنعت ماشين‌سازي در امريكا و تبديل شدن به جزء مايملك زندگي امريكايي‌ها اين نوع تماشاي فيلم هم در ميان مردم باب شد. در واقع امريكايي‌ها در طراحي درايوين سينما به اين نتيجه رسيده بودند كه مخاطب بدون اينكه از ماشين پياده شودهم مي‌تواند فيلم ببيند و با اينكه در يك فضاي عمومي قرار مي‌گرفتند اما آزادي عمل و فضاي فردي خودشان را هم حفظ كنند: فضاي داخل اتومبيل‌شان به يك سالن سينما تبديل مي‌شد و آنها پيش از اين تجربه ديگري را هم از سر گذرانده بودند: سفارش غذا از داخل وسيله نقليه‌شان و تحويل گرفتن و خوردن آن در حين حركت. در درايوين سينما اين دو تجربه را يك كاسه كردند. در ماشين غذا مي‌خوردند و فيلم تماشا مي‌كردند ... يك‌جور تنبلي و تفنن كه از ماشين پياده نمي‌شويد ولي هم غذا مي‌خوريد و فيلم هم مي‌بينيد. اين روش در امريكا خواهان و طرفداران خود را داشت و در ضمن به منبع درآمدي هم تبديل شده بود. همانطور كه اشاره كرديد آغاز شكل‌گيري اين روش به پيش از جنگ جهاني دوم بر مي‌گردد و تا سال 2000 درميان مردم امريكا هم رايج بود اما از آنجايي كه اين روش برعكس خيلي از تفنن‌ها و سرگرمي‌ها اصالت نداشت و تماشاي فيلم از اين طريق به اصطلاح از مد افتاد و به تدريج برچيده شد. اخيرا مي‌بينيم كه با شيوع بيماري كرونا «درايوين سينما» در كشورهاي مختلف و به خصوص در امريكا با شكل و شمايل ديگري دوباره رواج پيدا كرده و‌ قرار است اين شيوه تماشاي فيلم راه‌حلي باشد براي رفع تعطيلي گسترده سينماها باشد.

به اين نكته هم مي‌توان اشاره كرد كه تماشاي فيلم در سينماها فقط محدود به «درايوين سينما» نمي‌شود و روش‌ها و شكل‌هاي مختلفي براي تماشاي فيلم در سينما وجود دارد. از نمايش فيلم‌ها در سالن‌هاي روباز گرفته سينما پلاژ يا همان ساحلي و...

قطعا همين‌طور است. خود من تجربه نمايش فيلم در سينماي ايران به روش‌هاي مختلف را اجرا كردم. براي افتتاح دومين جشنواره بين‌المللي فيلم كودك و نوجوان در اصفهان يك سينماي روباز در كنار زاينده‌رود و در مجموعه باغ نور ساختم كه بيش از هزار نفر گنجايش داشت و در فرهنگسراي بهمن سال 1370 سينماتراس چارلي چاپلين را ساختم كه در مدت كوتاه يك و نيم دقيقه سقف آن باز مي‌شد و ايده آن را از سينمايي در رم ايتاليا گرفته بود: سينما آره نا، يا سينماي غير مسقف...

بله... انواع مختلف شيوه‌هاي تماشاي فيلم در جهان وجود دارد. ساختار فيلم به گونه‌اي است كه اين امكان را به ما مي‌دهدكه هم درخانه، هم در ساحل، هم در پارك و... به تماشاي آن بنشينيم. اما «درايوين سينما» از اين جهت خاص‌تر است كه مولفه‌هاي مربوط به خودش را دارد و تفاوت عمده آن در طرز نشستن در اتومبيل و از درون ماشين به پرده خيره شدن است. يعني ما با ماشين شخصي وارد پاركينگ مجهز به تماشاي فيلم مي‌شويم و از درون خودروي خودمان فيلم نگاه مي‌كنيم. صداي اين فيلم گاهي از طريق موج راديو قابل دريافت است يا از طريق اسپيكرهايي كه در پاركينگ نصب مي‌شود.

چرا «درايوين سينما»ها از صنعت سينماي امريكا حذف شد؟

از آنجايي كه فيلم‌ها با توجه به رده‌بندي سني در سالن‌هاي سينما به نمايش در مي‌آيد مساله جذابيت بصري يا مشكل مميزي براي خانواده‌ها وجود نداشت. اتفاقا روش بسيار تفنني و سرگرم‌كننده‌اي به شمار مي‌رفت. به اعتقاد من مهم‌ترين دليل حذف چنين شيوه‌اي اين بود كه به تدريج تجربه‌اي اجتماعي به تجربه‌اي انفرادي تبديل مي‌شد. ضمن اينكه حجم سينما هم رفته رفته در اين سال‌ها كوچك‌تر شد. تا ده بيست سال پيش وقتي وارد سالن‌هاي سينماي امريكا مي‌شديم با هزار نفر مخاطب مواجه مي‌شديم كه در يك سالن نشسته بودند اما در سال‌هاي بعد به تدريج تلويزيون رقيب قدرتمند سينما شد و سينماي خانگي هم به ميدان آمد و گسترش مال‌ها فضاي كاملا تجاري را براي سينما شكل داد. بنابراين همه اين موارد در كنار هم قرار گرفت و باعث شد مخاطب سالن‌هاي سينما به كمتر از 300 نفر كاهش پيدا كند.

در چند روز اخير كه بحث استفاده از اين نوع اكران در سينما مطرح شده، تفسيرهاي متعددي درباره سال راه‌اندازي «درايوين سينما» در ايران وجود دارد كه دقيق‌ترين آن مربوط به درايوين سينماي تهران‌پارس مي‌شود، اين طور است؟

بله. سال 1339 اولين تجربه تماشاي فيلم از طريق «درايوين سينما» در تهران‌پارس با عنوان درايوين سينماي تهران‌پارس شروع شد كه من آن زمان 10سال داشتم و تجربه تماشاي فيلم در آن زمان را نداشتم. اما سينما ونك يا درايوين سينماي ونك سال 1348 افتتاح شد. من سال 55 به درايوين سينما ونك رفتم و در اين مكان فيلم تماشا كردم. اين سينما دومين سينماي اتومبيل‌روي تهران به شمار مي‌رود.

كمي از تجربه تماشاي فيلم در سينما ونك براي‌مان بگوييد.

آنچه كه من خاطراتم را از آن روزها مرور مي‌كنم و آن چيزي كه به ذهنم مي‌رسد اين است كه در فواصل مشخصي ماشين‌ها در پاركينگ كنار هم قرار مي‌گرفتند و به تماشاي فيلم مي‌نشستند و اسپيكري جداگانه به ما داده نمي‌شد بلكه صداي فيلم از چند اسپيكر بزرگ پخش مي‌شد كه مطلقا قابل مقايسه با صدا در سينما‌ي متداول نبود. آنچه كه دراين نوع فيلم ديدن اهميت دارد اين است كه تجربه بسيار متفاوتي با نشستن در سالن سينما و در جمع فيلم ديدن است. د‌ر ماشين آزادي عمل مخاطبان بيشتر است و سرنشين‌هاي ماشين حين اينكه با هم حرف مي‌زنند فيلم را هم بر پرده تماشا مي‌كنند، بعضي اوقات حتي مي‌توانند با تلفن‌هاي‌شان هم حرف بزنند. البته بگويم نشستن در اتومبيل و فيلم ديدن مطلقا براي من لذت‌بخش نيست.

چرا؟

براي اينكه من تربيت شده سالن تئاتر هستم و در سالن تئاتر و سينما عمري گذراندم. لذت خنديدن و احساس اندوه با جمع در سالن سينما يا تئاتر را با «درايوين سينما» و قس‌علي‌هذا عوض نمي‌كنم. اصلا لذت تماشاي فيلم در جمع به من القا مي‌شود كه در اين مكان‌ها وجود ندارد. اساسا تجربه فيلم ديدن به صورت دسته‌جمعي در سالن با «درايوين سينما» قابل قياس نيست و بسيار متفاوت است. در سالن سينما خنده يك تماشاگر در انتهاي سالن ديگر تماشاگران را به خنده وا‌مي‌دارد يا حتي يك صداي اعتراض به هو كردن فيلم تبديل مي‌شود. اين همه از خصوصيات تماشاي فيلم روي پرده است. مي‌خواهم بگويم تعامل بين پرده سينما و تماشاگر در «درايوين سينما» وجود ندارد. يا مثال ديگر بزنم؛ تماشاي فيلم در «درايوين سينما» مثل اين مي‌ماند كه شما غذايي را با چند دوست در ماشين بخوري. اين مساله كاملا فرق دارد با اينكه غذا را دور ميز در فضاي آرام و بي‌اضطراب بنشيني و بخوري. به هر جهت نمي‌توان كتمان كرد كه تجربه كاملا متفاوتي است ولي حس سالن سينما را ندارد.

به نظر مي‌رسد بيشتر تجربه فردي در «درايوين سينما» مطرح باشد.

دقيقا. ممكن است شخص خوابش ببرد و متوجه هم نشود. يا ديگران در ماشين شروع به حرف زدن لابه‌لاي فيلم كنند و كسي مانع آنها نشود در صورتي‌كه در سالن سينما شما موظف به رعايت قواعد يك فضاي جمعي هستيد.

آيا شيوه «درايوين سينما» ‌هاي ايران با ديگر نقاط دنيا متفاوت است ؟

بله نكته‌اي كه بايد به آن اهميت داد اين است كه در امريكا ماشين‌هايي كه براي تماشاي فيلم به پاركينگ مي‌روند از قابليت كروكي‌هاي‌شان استفاده مي‌كنند و با هم به شكل هماهنگ كروكي را باز كرده و سرنشين‌هاي يك ماشين با هم از يك زاويه به تماشاي فيلم بنشينند. اما در ايران به ندرت چنين ماشين‌هايي هستند و خب كساني كه به صورت دسته جمعي در ماشين به تماشاي فيلم مي‌نشينند آزادي براي‌شان وجود ندارد و طبيعتا دو نفري‌كه در ماشين جلويي هستند به نماي بهتري از پرده نمايش فيلم دسترسي خواهند داشت.

آيا در شرايط فعلي كه مخاطبان روزهاي قرنطينه را سپري مي‌كنند اجراي طرح «درايوين سينما» مي‌تواند موثر واقع شود؟

به عقيده من بله و در وهله اول چون تفنن است براي خانواده‌ها جذابيت دارد. هم د‌ر ايران هم دركشورهاي ديگر از آن استقبال مي‌شود. اما پرسش‌هايي هم در اين زمينه وجود دارد، از جمله اينكه نحوه تماشاي فيلم توسط خانواده به چه شكل بايد صورت گيرد. نكته مهم اين است كه ببينيم آيا پرده سينما طوري در محل پاركينگ برج ميلاد نصب شده كه مخاطب از هر قسمت ماشين به آن دسترسي داشته باشد؟ يا ارتفاع آن به حدي هست كه تمام اعضاي سرنشين ماشين به صدا و تصوير آن اشراف داشته باشند؟ بايد ببينيم سرنشينان جلويي ماشين مزاحم افرادي نمي‌شوند كه در صندلي عقب مي‌نشينند؟ در تجربه‌اي كه خودم از تماشاي فيلم در «درايوين سينما» داشتم مي‌ديدم كه بعضي افراد تحمل دو ساعت نشستن روي صندلي ماشين را ندارند و از اتومبيل خود خارج مي‌شوند و به كنار ماشين تكيه داده و بقيه فيلم را مي‌بينند. آيا جاي پارك براي همه ماشين‌ها هست؟ چون فضا در اين مكان‌ها محدود است و فقط 45 ماشين مي‌توانند كنار هم قرار بگيرند. به هر حال اين روش براي مدت كوتاهي مي‌تواند جاي سالن‌هاي سينما را بگيرد و مخاطبان با رعايت فاصله اجتماعي و كليه نكات بهداشتي بيرون از فضاي خانه به تماشاي فيلم بنشينند.

ظاهرا اجراي اين طر‌ح در دراز مدت نيازمند فيلم‌هاي اكشن باشد.

قطعا همين‌طور است. اصلا همان زماني هم كه در ايران يا كشورهاي امريكايي اين سبك تماشاي فيلم رواج داشت فيلم‌هايي در «درايوين سينما» نمايش داده مي‌شد كه متناسب با تفريح و تفنن مردم بود و بيشتر فيلم‌هاي اكشن مناسب اين فضا قرار مي‌گرفت. قطعا سينماي توام با فكر و انديشه در «درايوين سينما» جايي ندارد.

مي‌توان پيش‌بيني كرد كه چنين نمايش فيلمي بيشتر محبوب جوانان باشد و آنها از اين شيوه بهره بيشتري ببرند تا خانواده‌ها.

دقت كنيم كه در «درايوين سينما» بحث نوع ماشين اهميت زيادي دارد. معمولا در كشورهاي امريكايي از ماشين‌هاي مدل بالا در اين نوع مكان‌ها بهره مي‌برند. اما نكته مهم ديگر با توجه به پيشرفتي كه سينما در ابعاد تكنيكي و فني در سال‌هاي اخير داشته و صداي فيلم با كيفيت دالبي پخش مي‌شده، اين است كه بايد ببينيم سيستم صوتي در چنين نمايش‌ها‌يي چگونه به مخاطب عرضه مي‌شود. نكته پاياني هم اين است كه چند وقتي است تئاتر‌ها هم در پي شيوع كرونا به صورت آنلاين برگزار مي‌شود و در انگليس و امريكا مخاطبان صد تا صد و بيست هزار نفري را جذب كرده‌اند؛ قطعا تجربه و لذت تماشاي تئاتر در سالن در ميان مخاطبان تكرارنشدني است.


منبع: روزنامه اعتماد