پایگاه خبری تئاتر: امیر دژاکام بازیگر، کارگردان، مدرس بازیگری و مدیرمسئول آموزشگاه بازیگری "اندیشه ماهان" درباره وضعیت معرفی هنرجویان آموزشگاهها به پروژههای در حال ساخت گفت: معمولاً معرفی وجود ندارد. ما معمولاً از تمامی هنرجویان میخواهیم که تکالیف خود را در قالب فیلمی به ما بدهند و آن را به دفاتر فیلم میفرستیم، در سالهای گذشته بالغ بر 70- 80 درصد از دانشجویان من وارد تلویزیون، سینما و تئاتر شدند و حتی در این مسیر ادامه تحصیل دادند و امروز بهعنوان کارگردان و فیلمساز مشغول به کار هستند. دیده شدن به خود فرد بستگی دارد؛ کلاسهای من همواره تکالیفی دارد که دانشجو موظف به انجام آن است و یکی از این تکالیف این است که آنها در صفحات شخصی خود در فضای مجازی شروع به خوانش متونی چون آثار چخوف، شکسپیر، نیل سایمون، مولیر، کیمیایی، بیضایی و ... کنند و ما این ویدئوها را به دفاتر فیلمسازی ارجاع دهیم.
او در ادامه در پاسخ به این سؤال که با توجه به حجم بالای آموزشگاههای بازیگری و فارغالتحصیلان دانشگاهها چرا خروجی مناسبی در این عرصه دیده نمیشود، اظهار کرد: ما اگر پنج میلیون نفر خروجی رشته بازیگری داشته باشیم و تنها سه معلم بازیگری، این خروجی باز هم فرقی نمیکند چون مشکل اصلی این است که ما معلم بازیگری نداریم. ما حداکثر 10 معلم بازیگری داریم که روی علوم مختلف بازیگری تسلط دارند و انسانشناسی، رفتارشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، زیباییشناسی را میدانند و از سوی دیگر میتوانند تخیل، بیان، تمرکز دانشجو را پرورش دهند. در حال حاضر اغلب کلاسهای بازیگری به این شکل است که یک دوربین میگذارند و لنزها، زاویه دوربین و حرکات دوربین را به هنرجو آموزش میدهند، درحالیکه این آموزش بازیگری نیست. متأسفانه در آموزشگاهها دو چیز درس میدهند؛ یک در تمام کلاسها یکی از اندازه نماها، حرکت دوربین و لنزها صحبت میکنند که اینها درس بازیگری نیست بلکه فنون بازیگری است که میتوان به شکل تئوری آنها را آموخت و نکته دوم بازیگری بدون مشق است. تا زمانی که شما روی متنهای بزرگ ادبی جهان مشق نکنید ممکن نیست بازیگر خوبی شوید. امروز بدون متن مشق میکنند و اصطلاحاً بازیهای نمایشی رایج شده است. یعنی همه میتوانند بازی کنند و این برایشان خندهدار و جذاب است و فکر میکنند اگر گریه کنند، یا عصبانی شوند یعنی بازیگر خوبی هستند، اما وقتی متنی به آنها داده میشود نمیتوانند آن را بخوانند. درحالیکه بازیگری قرارداد است در مقابل دوربین، تئاتر هم قرارداد است متن نیست و قراردادها امروز در کلاسهای آموزشی رعایت نمیشوند. من معتقد هستم ما معلم بازیگری نداریم و یک بازیگر خوب الزاماً نمیتواند معلم خوبی باشد و معلمی با بازیگری دو مقوله کاملاً متفاوت از هم هستند. متون بازیگری با معلمی بسیار تفاوت دارد مثل این که زنی چندین بچه به دنیا آورده باشد و زنی تنها پزشک زنان باشد نمیتوان نام هر دو را مادر نهاد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: وقتی خروجی خوبی از آموزشگاهها و دانشگاهها نداشته باشیم، ورودی خوبی هم در سینما و تئاتر و تلویزیون نداریم. بنابراین چهره جدید نداریم، چون معلم نداریم. متأسفانه مشکل دیگر چهرههای جدیدی هم که خوب هستند، این است که از آنها استفاده نمیشود. امروز بخشی از ورود چهرههای جوان به عرصه نمایش و تصویر به پارتیبازی و بخشی هم به پول وابسته است. از سوی دیگر بسیاری از کارگردانان، هنر بازیگری را بلد نیستند. کارگردانان نگاه میکنند به فلان بازیگری که همه میگویند بازیگر است و او را تأیید میکنند. اما وقتی قرار است یک بازیگری را خود ببیند و بر اساس دانش خود بگویند که این بازیگر خوب است یا نه نمیتوانند تشخیص دهند چون دانش بازیگری ندارند. در واقع او کارگردان است در حالیکه قدرت تشخیص در نقطه صفر را ندارد. ضمن این که تهیهکنندگان نیز این جسارت را ندارند روی چهرههای جدید ریسک کنند، چون معتقد هستند این چهرهها قابلیت بازگشت سرمایه را در گیشه ندارند. درحالیکه این جوان میتواند آرامآرام تبدیل به چهره شود و خود را نشان دهد. در سینما سخت این اتفاق میافتد مگر آنکه بازیگران جوان پیش از آن در تلویزیون و یا شبکه نمایش خانگی حضور داشته باشند و دیده شوند و بعد به سینما راه یابند. از سویی هم نمیتوان این حق را از تهیهکنندهای که در بهترین حالت 10 میلیارد هزینه صرف ساخت یک اثر میکند گرفت، چون او باید در گیشه 30 میلیارد بفروشد تا هزینههای مازاد را پرداخت کند و در نهایت به مبلغ سرمایه شده برسد، بنابراین هرکسی حاضر به پذیرش این ریسک نیست.
دژاکام در ادامه در پاسخ به این سؤال که امروز بسیاری از آموزشگاهها تبدیل به منبع مالی برای صاحب آن شدهاند تا صرفاً پولی از علاقهمندان به عرصه بازیگری بگیرند و بعد آنها را رها کنند، گفت: اتفاقاً آموزشگاهها منبع درآمد آنچنانی ندارند و اغلب ستارگان سینما هستند که یک کارگاه برگزار میکنند و مبالغ آنچنانی میگیرند یا کارگردانی که فنون کارگردانی را بلد است، نامی هم دارد ورک شاپ برگزار میکند و پول آنچنانی میگیرد، اما معلمان بازیگری اغلب کار خودشان را میکنند و درآمد چندانی هم ندارند. خودم من با توجه به وضعیت کرونا به جایی رسیدم که پس از گذشت 40 سال تدریس، تصمیم گرفتم آموزشگاه را ببندم چون شرایط ادامه کار برایم سخت و دشوار شده است، اما در همین اوضاع فلان بازیگر کارگاه میگذارد و مبالغ میلیونی دریافت میکند و صدها نفر هم در این کارگاه نامنویسی میکنند. ما در حال حاضر چند موسسه آموزش بازیگری داریم که با اتکا به ستارگان سینما که وقتی برای خواندن، پژوهش کردن و تحقیق ندارند، در حال گذران هستند. درحالیکه من هشت ماه است که یک تنه در پارک کلاسهایم را برگزار میکنم چون خطرناک است و اغلب معلمان نیز میترسند به کلاسها بیایند.
او در خاتمه درباره برگزاری کلاسهای آنلاین بازیگری اظهار کرد: بله کلاسهای آنلاین اتفاق خوبی است و من حتی از طریق سایتها، اسکایپ و واتس آپ کلاس برگزار کردم و به نظرم بعد از کرونا نیز میتوان این جریان را ادامه داد چون هزینهها کمتر میشود و از سوی دیگر کمککننده است، اما برخی از دروس جمعی هستند و مهارتی و به نفس انسان زنده وابسته که آنها را به زمانی دیگر موکول میکنیم مانند بازیگری بیواسطه که نمیتوان در واسطه آن را درس داد. اما میشود کارهایی کرد و همزمان این روند را پیش برد.
منبع: هنرآنلاین