پایگاه خبری تئاتر: بامداد افشار یکی از جوانان فعال در عرصه موسیقی تئاتر است که در هر دو رشته نمایش و موسیقی تحصیلات دانشگاهی دارد. او متولد سال 1365 است و تاکنون با کارگردانهای مطرح تئاتر از جمله رضا ثروتی، نصیر ملکیجو، یاسر خاسب، نیما دهقانی، آروند دشتآرای و زهرا صبری در زمینه ساخت موسیقی و صدا همکاری داشته است.
آنچه به کار بامداد افشار ویژگی خاصی بخشیده است، پرداختن به مقوله ساخت صدا و افکتهای صوتی در کنار موسیقی تئاتر است که در موسیقی نمایشهایی چون "ویتسک"، "مکبث" و عجایب المخلوقات" نمود پیدا کرده است. ساخت موسیقی نمایش "ننه دلاور" که این روزها در سالن چارسوی تئاتر شهر در حال اجرا است، بهانه گفت و گویی شد با بامداد افشار آهنگساز اثر که در زیر میخوانید:
طی سال های اخیر که در کشورمان فعالیت گروههای تئاتری به لحاظ کمی و کیفی بیشتر شده و رقابتهای بیشتری برای جلب نظر بیننده تئاتر در بین گروهها جریان دارد، آیا در زمینه موسیقی تئاتر نیز شاهد تغییر و تحولاتی بودیم؟
موسیقی تئاتر طی سالهای اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به شکل امروزی آن که ساخت صدا، ساخت موسیقی و همچنین نوازندگی را یک نفر انجام میدهد مدت چندانی نیست که باب شده و عمری تقریبا 10 – 15 ساله در ایران دارد.
اینکه یک نفر عهدهدار همه این مسئولیتها باشد آیا اتفاق خوبی به شمار میآید؟
میشود گفت از هیچچیز بهتر است. در همه جای دنیا شاخهای برای موسیقی دراماتیک داریم که به موسیقیای اطلاق میشود که فقط برای تصویر ساخته میشود. این موسیقی دراماتیک علاوه بر آهنگسازی، شامل اپراتوری، طراحی صدا و مهندسی صدا هم میشود که معمولا در کشورهایی که تئاترشان پیشرفته است یک تیم کامل روی این موضوعات کار میکنند اما اینجا چون مشکل مالی در تئاتر وجود دارد، همه کارها را یک نفر انجام می دهد.
تاثیر طراحی و ساخت صدا را در ارتقاء کیفیت یک اثر تئاتری چطور ارزیابی میکنید؟
همانطور که اگر صدای یک فیلم را قطع کنیم فیلم قابل دیدن نیست، حضور صدا همین تاثیر را در تئاتر دارد، اما مقوله صداسازی در تئاتر ما چندان جا نیفتاده و موضوعی به اسم مهندسی صدا و طراحی صدا در تئاتر نداریم و این پدیده را حدود دو – سه سال است که در ایران داریم.
فکر میکنم یکی از مثالهای بارز این کار در سالهای اخیر نمایش"ویتسک" به کارگردانی رضا ثروتی بود.
بله در "ویتسک" صدا نقش مهمی ایفا میکرد. مقوله چرخش صدا در سالن باید به گونهای لحاظ میشد که کوچکترین حرکت بازیگر را پوشش میداد.
آیا در رشتههای دانشگاهی به این شاخه پرداخته میشود؟
در ایران در رشته موسیقی فقط گرایشهای آهنگسازی، نوازندگی و پژوهش هنر را داریم و رشتهای برای این کار وجود ندارد؛ اما به طور کلی آهنگسازانی که سبکشان موسیقی امبیانت است گرایشهایی به سمت طراحی صدا دارند. البته آهنگسازان ایرانی راهی برای یادگیری این حرفه تخصصی ندارند و در نتیجه خیلی از آهنگسازها ترجیح میدهند اصلا به این مقوله وارد نشوند.
پس کسانی که در نمایشها طراحی صدا و صداسازی میکنند مهارتهای لازم را از کجا کسب میکنند؟
با توجه به اینکه نه دانشکده و کلاسی برای این کار وجود دارد و نه کتابی با این موضوع به فارسی ترجمه شده است، تنها منبع مورد دسترس برای آهنگساز فقط اینترنت و فیلمهای آموزشی موجود است یا ورکشاپهایی که در خارج از کشور برگزار میشوند.
ساخت موسیقی و صدا برای نمایش "ننه دلاور" چقدر رضایت بخش بود و آیا نتیجه کار توانست نظر کارگردان را تامین کند ؟
خانم صبری که قبلا "ویتسک" را دیده بودند مدتی بعد از آن به من پیشنهاد همکاری در "ننه دلاور" را دادند. ایشان از ابتدای کار، به علت عدم آشنایی با مقوله صداسازی، جبههگیریهایی داشتند و اختلاف نظرهایی باهم داشتیم. در واقع ایشان انتظارشان بیشتر ساخت ملودی و ترانه کارها بود تا ساخت صدا. به تدریج موفق شدیم در بعضی جاها یکدیگر را قانع کنیم.
در موسیقی "ننه دلاور" چند قطعه آوازی هم داشتیم. با توجه به اینکه فقط بازیگر زن در این نمایش داریم آیا این موضوع مشکلاتی بر سر راه ساخت موسیقی ایجاد نکرد؟
همان طور که اشاره کردید در این کار 3 قطعه آوازی داریم که آقای رسول ادهمی ترانه آن را سرودند. ما از ترجمه ترانههای برشت استفاده نکردیم و از نو ترانهها را ساختیم. در اینجا مشکلی که داشتیم این بود که این بازیگرها مهارتی در خوانندگی نداشتند و در نهایت از این 3 قطعه فقط یک قطعه از نظر من رضایتبخش بود و دو قطعه دیگر خیلی خوب از آب درنیامد و من ترجیح دادم این ترانهها را همراه با بازیگر بخوانم که این همراهی نه به خاطر صدای بازیگر زن، بلکه به دلیل جلوگیری از فالش شدن آواز بود. به طور کلی چون بسیاری از بازیگران تجربه خوانندگی ندارند، بیشتر این کارها آنچنان که باید از آب در نمی آید.
کدام قطعه از نظرتان راضی کننده بود؟
آوازی که یکی از کاراکترها به نام "ایوت" با بازی بهناز جعفری میخواند که اتفاقا به لحاظ متن شعر هم از بقیه زیباتر است.
آیا در کارهای قبلی هم این مشکل را داشتید؟
در "ویتسک" آقای اصغر پیران که نقش دکتر را بازی میکردند یک قطعه آوازی داشتند که با توجه به اینکه او خواننده هم هستند این قطعه خیلی خوب از آب درآمد. در نمایش "هوموریباس" هم ما به علت اینکه خواننده – بازیگر داشتیم کار خوب پیش رفت، ولی در اکثر کارها بازیگران مشکل دارند.
طی مدتی که به مقوله ساخت صدا در تئاتر پرداختید ، بازخورد این تکنیک را چطور دیدید؟
در بعضی از کارها بازخوردی که گرفتم بسیار عالی بود ولی در بعضی کارها به علت اختلاف نظر با کارگردان بازخورد بالایی نگرفتم.
برای آینده آیا پروژه ای در دست دارید؟
بله آهنگسازی نمایش "رومی" از رضا ثروتی را در دست دارم که این کار به دلیل حال و هوای ایرانیای که باید داشته باشد برای من خیلی حائز اهمیت و جذاب است.
در ساخت موسیقی "رومی" چه نکات فنی و هنری از سوی شما لحاظ شده؟
در این کار خواست کارگردان این است که موسیقی سمت و سوی امروزی داشته باشد؛ مثلا موسیقی راک و متال. اما نظر من این است که با توجه به اینکه این تئاتر به زندگی مولوی میپردازد باید رگه های ایرانی هم در کار باشد. مثلا باید سماع و اشعار مولانا را نیز در کنار موسیقی داشته باشیم. به همین علت برای من جذاب است؛ ولی به همین علل خیلی هم سخت است.
منبع: هنرآنلاین