اگر اين پروژه به سرانجام برسد يعني تئاتر مي‌تواند حيات داشته باشد و ما سال را كنار مردم به پايان برسانيم، اما اگر به سرانجام نرسد يعني موضوع تعطيلي‌هاي يك هفته‌اي بي‌قاعده مكان‌هاي فرهنگي يك بازي ناجوانمردانه بوده و مسوولان بايد واضح اعلام كنند تا روزي كه شر اين ويروس به كل كنده نشده، امكان اجراي هيچ نمايشي در ايران وجود ندارد. به اين ترتيب تكليف همه ما روشن مي‌شود كه تا آن زمان بايد شغل ديگري پيدا كنيم.

پایگاه خبری تئاتر: سال 97 اعلام شد كه گروه تئاتر «شايا» براي اجراي نمايش «فردريك» نوشته فردريش درونمات در فروردين 98 برنامه دارد، اما در نتيجه شيوع ويروس كرونا تلاش چند ماهه جمعي به سرانجام نرسيد و اعضاي اين گروه نيز به سرنوشت بسياري ديگر از فعالان تئاتري دچار شدند. حالا پس از 11 ماه تعطيلي اماكن فرهنگي و هنري، درست در روزي كه دولت اعلام كرد تهران از وضعيت قرمز خارج شده و بعضي مشاغل مي‌توانند دوباره دست به كار شوند، اين حميدرضا نعيمي، سرپرست گروه تئاتر «شايا» به ‌صورت رسمي اعلام كرده قصد دارد نمايش «گُرگاس يا روز بخير آقاي وزير» را در سالن اصلي تئاتر شهر اجرا كند. با او درباره اميد به اجراي اين نمايش و دليل پافشاري‌اش گفت‌وگو كرده‌ام كه در ادامه مي‌خوانيد.

 

شما اوايل امسال براي اجرا در سالن اصلي تئاترشهر آمادگي داشتيد كه همه ‌چيز تعطيل شد. حالا خبر مي‌رسد كه دوباره مشغول تمرين اجراي يك نمايش براي اجرا در ماه‌هاي پاياني سال هستيد، اين اميد بر چه اساس است؟

سال 1398 گروه تئاتر «شايا» نمايشنامه «فردريك» نوشته اريك امانوئل اشميت را با گروه زيادي از بازيگران حرفه‌اي تئاتر، سينما و تلويزيون تمرين كرد. مراحل آماده‌سازي چندين ماه به طول انجاميد، كارهاي ساخت دكور و دوخت لباس انجام شد و ما براي تبليغات و باز كردن سايت فروش بليت آماده مي‌شديم كه گفتند همه ‌چيز بايد متوقف شود. بالطبع هيچ چشم‌اندازي وجود نداشت و ما آماده هر اتفاقي بوديم. از طرفي هزينه دپوي دكور بسيار بالا بود كه به هزينه‌هاي قبلي افزوده مي‌شد. گروه مستاصل ماند و نهايتا ناچار شدم به بازيگران و طراحان اعلام كنم اگر خارج از تئاتر كار ديگري دارند فعلا به آن برسند، چون اينجا [تئاتر] وضعيت اصلا روشن نيست. به محض ورود به تابستان اولين صحبت‌ها با ما انجام شد كه براي بازگشايي تئاترشهر دست به كار شويم. بنابراين دوباره با اعضاي گروه تماس گرفتم ولي هر كس به نحوي جايي مشغول بود و امكان به صحنه آوردن «فردريك» وجود نداشت. در اين فرصت احساس كردم خانواده هنرهاي نمايشي كشور بايد از بازگشايي كوتاه‌مدت سالن‌هاي تئاتر نهايت بهره‌ را ببرد ولي به عنوان گلايه عرض مي‌كنم كه تمام بزرگان و كاربلدهاي اين حرفه ترجيح دادند در خانه بمانند و حاضر نشدند ظرف بازه زماني دو ماهه تئاتري روي صحنه بياورند. اين امر بزرگ‌ترين خسارت را به تئاتر وارد كرد.

اگر اشتباه نكنم آن برهه شما در نمايشي بازي كرديد. چرا چنين تصميمي گرفتيد؟

بله، در دو نمايش بازي كردم تا به اين سنجش و معيار برسم كه آيا ويروس كرونا همان چيزي است كه گفته مي‌شود؟ يعني ماجرا به همان وخامتي است كه گفته مي‌شود و همه را به سهولت درگير مي‌كند؟

نتيجه چه بود؟

نتيجه اين بود كه سه ماه در دو گروه كه جمعا 30 نفر مي‌شدند، در پلاتوهاي كاملا غير استاندارد، صرفا با وجود يك ماسك ساده روي صورت كه ناچار بوديم زمان تمرين آن را هم كنار بگذاريم، تمرين كرديم و در نهايت دو نمايش روي صحنه برديم. ظرف سه ماه تمرين هيچ يك از اين 30 نفر به بيماري مبتلا نشد و اتفاقا اگر بررسي كنيم، در ديگر سالن‌هاي نمايشي هم كمترين (نزديك به صفر) آمار درباره ابتلا به كرونا گزارش شده است. بعدا نمايش «گُرگاس» را 45 روز، روزي 7 ساعت تمرين كرديم و تا امروز حتي يك مبتلا نداشته‌ايم. بنابراين برخلاف نظر وزارت بهداشت و ستاد ملي مبارزه با كرونا و وزارت ارشاد مي‌خواهم اعلام كنم فضاي تئاتر يكي از امن‌ترين محيط‌ها در ميان ديگر فضاهاي شهري است. متاسفانه اشتباه آنها از سر دشمني ناخواسته، ناآگاهي در طول 11 ماه باعث بيكاري و فلج هنرمندان تئاتر شد.

دكتر صادقي معتقد است ادامه تعطيلي فضاهاي فرهنگي ناشي از فاصله مديران فرهنگي از فرهنگ است. به نظر آقاي صادقي امكان ادامه فعاليت‌هاي هنري براي حفظ روحيه و نشاط در جامعه وجود داشت ولي چون مديران دغدغه نداشتند، همه ‌چيز به تعطيلي كشيد.

كاملا با فرمايش ايشان موافق هستم و اعتقادم بر اين است كه حتي لازم نيست به اجراهاي آنلاين فكر كنيم. با توجه به اجراي دو نمايش كه هر كدام 30 شب روي صحنه رفت، عرض مي‌كنم كه تمام مدت اتاق‌هاي گريم و صندلي تماشاگران ضدعفوني مي‌شد، تب‌سنجي مخاطبان و همه امكانات لازم براي پيشگيري مورد توجه بود، همه با رعايت فاصله روي صندلي مي‌نشستند و بدون هيچ اضطراب و تنشي تئاتر تماشا مي‌كردند. مديران بايد توجه كنند وقتي دستورالعملي را در سطح عموم مطرح مي‌كنند، اين «عموم» بعضي از همين بزرگان را هم دربرمي‌گيرد كه با شنيدن پيام «لطفا در خانه بمانيد» سوار بر خودروها هجوم مي‌برند به سمت شمال. مخاطب تئاتر چنين روحيه‌اي ندارد، فرد با مطالعه و فرهيخته‌اي است كه اگر پروتكل‌ها و دستورات را بيشتر از مسوولان رعايت نكند، قطعا كمتر از آنها نيز رعايت نمي‌كند. بنابراين تاكيد دارم ما با يك قشر اهل تفكر و مطالعه طرف هستيم كه پيشاپيش خودشان را مقيد به رعايت اصول مي‌دانند. جامعه تئاتري هم خانواده و فرزند و اطرافياني دارند كه قطعا نگران و مراقب آنها هستند.

بنابراين فكر مي‌كنيد امكان ادامه حيات تئاتر وجود داشت؟

بايد اول از همه به اين دريافت برسيم همان‌طور كه در طول سال با بسياري بيماري‌هاي ديگر نيز زندگي مي‌كنيم، آيا مي‌شود با ويروس كرونا زندگي كرد يا نه؟ معتقدم با وجود شيوع اين بيماري مي‌توانيم به زندگي ادامه دهيم، گرچه صحبت‌هاي من ابدا به معناي اين نيست كه با ويروس ساده‌اي طرف شده‌ايم و مساله خطرناك نيست. قطعا كوويد19 مي‌تواند آسيب برساند، ولي اگر به كشورهاي حوزه خليج‌فارس يا همين همسايه شمالي تركيه نگاه كنيم، يك چيز بسيار مشهود است؛ اينكه مردم و جامعه با سرزندگي در كنار اين بيماري مشغول زندگي هستند درحالي كه ما با افسردگي، نااميدي و خستگي در كنار ويروس روزگار مي‌گذرانيم. وقتي من با دوستانم در كشور تركيه صحبت مي‌كنم و تصاوير شهر را مي‌بينم، همه ماسك روي صورت دارند اما كافه‌ها و رستوران‌ها يا گالري‌ها و نمايش‌ها برقرار است. يعني مردم از زندگي و لذت بردن دست نكشيده‌اند. قطعا آنها هم از مسوولان برنامه‌هايي دريافت مي‌كنند و مثلا قانون منع آمد و شد در ساعت‌هايي از شبانه‌روز وجود دارد. ولي چرا زندگي جاري است؟ چون دولت همه شرايط را براي زندگي عادي مردم فراهم مي‌كند، ولي ما اينجا علاوه بر ويروس، بايد با تورم افسارگسيخته، آسيب‌هاي شديد اجتماعي و ترور هم بجنگيم. تمرين و تلاش براي به صحنه آوردن نمايش در چنين وضعيتي در نظر من و ديگر اعضاي گروه تئاتر «شايا» يك وظيفه بود تا همراه با ديگر فعالان تئاتر كشور به يك نتيجه مهم برسيم. اگر اين پروژه به سرانجام برسد يعني تئاتر مي‌تواند حيات داشته باشد و ما سال را كنار مردم به پايان برسانيم، اما اگر در نتيجه ناآگاهي و همراهي نكردن مديران، اين پروژه به سرانجام نرسد يعني موضوع تعطيلي‌هاي يك هفته‌اي بي‌قاعده مكان‌هاي فرهنگي يك بازي ناجوانمردانه بوده و مسوولان بايد واضح اعلام كنند تا روزي كه شر اين ويروس به كل كنده نشده، امكان اجراي هيچ نمايشي در ايران وجود ندارد. به اين ترتيب تكليف همه ما روشن مي‌شود كه تا آن زمان بايد شغل ديگري پيدا كنيم.

فكر نمي‌كنيد وضعيتي كه درباره جريان داشتن زندگي در كشورهاي همسايه تبيين مي‌كنيد و آنچه ما فاقدش هستيم از يك‌جور بي‌توجهي معنادار مديران به ضرورت فرهنگ سرچشمه مي‌گيرد؟

همان چندماه پيش گفت‌وگويي با يكي از نمايندگان مجلس ديدم كه نظر ايشان را درباره تعطيلي‌هاي چندماهه فعاليت‌هاي فرهنگي - هنري جويا شده بودند. پاسخ ايشان به تعطيلي اماكن و بيكاري هنرمندان اين بود كه «ما در كشور مشكلاتي داريم كه تئاتر فعلا مورد بحث نيست.» معتقدم اين نماينده مجلس انساني است ناآگاه و بي‌اطلاع از حوزه فرهنگ، هنر و تئاتر. يعني تئاتر و فرهنگ را يك شئ مي‌بيند كه هر زمان دل‌مان خواست مي‌توانيم آن را كنار بگذاريم و اشياي ديگري پيش بكشيم. توجه نمي‌كنند تئاتر محصول فرهنگي است كه مجريان آن تحت عنوان شهروند در اين كشور زندگي مي‌كنند. نمي‌دانند تئاتر هنر مادر است و هنرمندان تئاتر همان افرادي هستند كه بخش اعظم سينما و تلويزيون ما را پشتيباني مي‌كنند. توجه نمي‌كنند درباره يك جامعه صدهزار نفري حرف مي‌زنيم كه هر كدام خانواده‌اي چند نفره را شامل مي‌شوند. متاسفانه حاضر به شنيدن هم نيستند و اصرار عجيب و گاهي مشكوك حس مي‌شود كه اساسا تئاتر وجود نداشته باشد.

ظاهرا درباره برخورد با ويروس هم برنامه مدون وجود ندارد، چه رسد به تئاتر.

بله، بارها دستورالعمل‌هايي صادر شد كه ظرف 24 ساعت تغيير كرد. مي‌خواهم بگويم با يك ناآگاهي مواجه هستيم ولي ناآگاهي گناه نيست، بلكه اصرار بر آن است كه اشكال دارد. ما اگر در كشور تئاتر نداشته باشيم يعني گفت‌وگو نداريم، فرهنگ رو به زوال است و از آزادي بيان خبري نيست. از وقتي كرونا آمده فروش كتاب در اكثر كشورهاي جهان چند برابر شده، چرا؟ چون مديران اهل فرهنگ و مطالعه هستند و كتابخواني را به ‌صورت عملي تبليغ مي‌كنند. همچنين مشوق‌هايي مثل پست رايگان يا سوبسيد ويژه براي خوانندگان كتاب‌ها در نظر مي‌گيرند. در كشور ما اما كتابفروشي‌ها يكي پس از ديگري ورشكست يا سالن‌هاي تئاتر خصوصي يك به يك تعطيل مي‌شوند و موضوع براي هيچ مديري اهميت ندارد.

با توجه به تمام مسائلي كه بيان كرديد برايم جالب است همچنان اميد داريد و گروه پاي كار آمده است. آيا از طرف اداره‌كل هنرهاي نمايشي قول حمايت داده شد يا وعده حضور در فجر وجود داشت كه همه اين‌طور اميدوارانه دو ماه تمرين كردند؟

اگر حمايتي صورت بگيرد اتفاق غيرطبيعي نيفتاده و بايد براي تمام گروه‌هاي تئاتري ديگر هم وجود داشته باشد. وقتي تصميم گرفتيم نمايش «فردريك» را روي صحنه ببريم، بحث حمايت مطرح بود، حالا در نظر بگيريد از ابتداي سال تا امروز سيل تورم صدبرابر شده و ارقام حمايتي سابق به هيچ‌ وجه پاسخگوي هزينه‌هاي كنوني گروه‌ها نيست. بنابراين تاكيد دارم اگر حمايتي صورت بگيرد هيچ مساله پنهاني نيست، تنها صحبتي كه بين ما مطرح شد، اين بود كه همان وعده‌ حمايتي ابتداي سال مربوط به اجراي «فردريك» به اجراي «گرگاس» منتقل مي‌شود. اعتقاد داريم در هر شرايط بايد بهترين محصول را در برابر ديدگان تماشاگر بگذاريم. اميد ما بسيار زياد است و روزي كه اميد نداشته باشيم، دگر دليلي براي ادامه حيات وجود نخواهد داشت. ما اين نمايش را روزي 7 ساعت آن‌ هم در شرايطي تمرين كرده‌ايم كه يكايك بازيگران و عوامل نمايش جان خود و اطرافيان‌شان را در معرض خطر قرار دادند؛ حركت شجاعانه‌اي كه به هيچ ‌وجه قابل تصور نيست چگونه امكان دارد به سرانجام برسد. امروز در مرحله ساخت و ساز دكور، ضبط موسيقي و آماده‌سازي موارد ديگر هستيم، اميد داريم مديران شرايطي فراهم كنند كه اين تئاتر بتواند به سكوت و خاموشي 11 ماهه تئاتر پايان دهد.

حالا كه چند ماه با ويروس زندگي كرده‌ايم، اميدوارم حركت گروه شما به سرانجام برسد و مديران متوجه باشند، مي‌توانيم با رعايت موارد بهداشتي حيات فرهنگي را حفظ كنيم.

شايد به اين ترتيب ديگر گروه‌ها هم پا به عرصه توليد بگذارند ولي همان‌طور كه اشاره كردم، اگر نمايش ما اجرا نشود به اين نتيجه مي‌رسيم كه تا وقتي كرونا وجود دارد، خبري از چيزي به اسم تئاتر نيست و اگر اين خسارت به ما وارد شود، چيزي از خانواده تئاتر كم نمي‌كند، بلكه براي ديگر فعالان تئاتر آورده‌اي به همراه دارد. من در دو نمايش بازي كردم كه آنها هيچ حمايتي از دولت نگرفتند، اينكه گروهي دريافتي نداشته باشد نبايد براي هيچ كس آرامش و آسايش به دنبال بياورد. گو اينكه چه در زمينه نمايش «فردريك» و همين نمايش «گُرگاس»، اين مديران سالن‌ها بودند كه از من دعوت كردند براي اجرا آماده شوم. پروژه عظيم اول با خسارتي كه شخصا پرداخته‌ام به محاق رفت و حالا دوباره از من درخواست شده كار كنم، كما اينكه قرار بود ديگراني هم نمايش روي صحنه بياورند و انصراف دادند. من ترجيح دادم انصراف ندهم و دِين خودم را به اين هنر ادا كنم. به اين ترتيب فردا يك معيار و شاخص در دست خواهيم داشت؛ اينكه در دوران كرونا مسوولان چه رفتاري كردند، تئاتري‌ها چه برنامه‌اي داشتند و برخورد مردم چگونه بود.

برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید


منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: بابك احمدی