پایگاه خبری تئاتر: حالا که جشنواره تئاتر فجر به آستانه چهل سالگی رسیده، در واپسین سال قرن حاضر سراغ چهرههایی میرویم که در دورههای مختلف این جشنواره درخشیدهاند، چهرههایی که به عنوان سرمایههای تئاتر معرفی شدند و دیدگاه آنان را درباره این رویداد جویا میشویم.
در اولین گام با کورش نریمانی همصحبت شدهایم میگوید: نمیتوان منکر شد که متاسفانه یا خوشبختانه جوایز جشنواره تئاتر فجر در دورهای موثر بودهاند.
نریمانی البته معتقد است: هرچند جشنواره تئاتر فجر در شناساندن برخی از چهرههای مستعد تئاتری بیتاثیر نبوده ولی درستتر آن بود این معرفی و جلب توجه تنها به واسطه جشنواره و جایزههای آن صورت نمیگرفت.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر پیش از اینکه با نمایش «شبهای آوینیون» یکی از چهرههای موفق جشنواره فجر به شمار بیاید؛ سالها کار تئاتر کرده بود ولی به دلیل محدودیت امکانات تئاتر و سالنهای نمایش در آن زمان، این کارها فرصت اجرا پیدا نمیکرد و نریمانی هم بیشتر در رادیو و تلویزیون فعال بود.
او با یادآوری شرایط تئاتر در آن سالها اضافه میکند: شاید جشنواره فجر سبب مطرح شدن یکی از نمایشهای ما شد ولی ما قبل از آن هم کار میکردیم اما امکان اجرا برایمان فراهم نبود. با این حال جایزههای جشنواره فجر سبب شد مدیران سالنها راحتتر به ما سالن بدهند. بنابراین قبول دارم جشنواره سبب شد کارهای نسل ما بیشتر معرفی شود ولی نمیپذیرم که تنها مجرای معرفی ما به جامعه تئاتری بود. ضمن اینکه این نقطه ضعف جشنواره است اگر تنها امکان معرفی چهرههای مستعد باشد و این ویژگی، مزیتی برای آن به شمار نمیآید.
او ادامه میدهد: آرزویم این بود که جلب توجهها فقط از دل جشنواره نباشد بلکه شرایط درستتری بر تئاتر ما حاکم بود که گروهها بتوانند کار کنند و با تماشاگر خود ارتباط برقرار کنند. به هر حال خوشبختانه یا متاسفانه، جوایز جشنواره فجر در سالهایی موثر بودهاند ولی فضای رقابت و افزایش تعداد شرکتکنندگان سبب شد جشنواره دیگر آن امکان، رمق و بودجه را نداشته باشد که بتواند فستیوال جانداری را شکل بدهد.
این نمایشنامهنویس که سابقه بازیگری هم دارد، از حضور گروههای استانها و اسکان آنان در جشنواره به عنوان موضوعی مهم نام میبرد و توضیح میدهد: از جایی به بعد حضور گروههای استانها در جشنواره فقط برای اجرای نمایش خودشان بود و آنان که امکان اسکان نداشتند، بدون دیدن نمایشهای دیگر ، راهی شهر و دیار خود میشدند. به جز این در بخش بینالملل هم به دلیل کمبود بودجه، کارهای ضعیفی دعوت میشدند و بتدریج رونق از جشنواره گرفته شد.
نریمانی از دیگر معایب جشنواره فجر هم یاد میکند: این جشنواره بتدریج سبب شد گروههای تئاتر استانها فقط به انگیزه شرکت در این رویداد کار کنند و این وضعیت، مایه تاسف است مگر لیگ فوتبال است که گروهها فقط برای مسابقه کار کنند؟ این شرایط، نشانگر بیتوجهی نهادهای فرهنگی استانها به مسئولیت خودشان است چراکه اجراهای عمومی را سرسری گرفتند و حالا دیگر شهرهای مختلف فقط برای حضور در جشنواره کار میکنند و این هیچ خوب نیست.
او با اعتقاد بر اینکه فضای رقابتی حاکم بر جشنوارهها، ضربهزننده است، ادامه میدهد: وجود مسابقه سبب میشود گروههای تئاتری از فضای تعاملی به فضای رقابتی کشانده شوند تا جایی که حتی هنرمندان هم نمیتوانند جشنوارهای را بدون رقابت تصور کنند و این به ضرر بدنه تئاتر کشور است زیرا جشنواره دیگر محملی برای آشنایی، تبادل تجربیات، تعامل و گفتگو نیست بلکه فضایی برای مسابقه است.
نمایش شب های آوینیون به کارگردانی کورش نریمانی
این کارگردان در پاسخ به این پرسش که جشنواره فجر چقدر وظیفه خود را در قبال آشنایی و تعامل گروههای نمایشی درست انجام داده، توضیح میدهد: فقط جشنوارهها نیستند که میتوانند فضای آشنایی میان هنرمندان را ایجاد کنند. اتفاقا معتقدم جشنوارههای ما زیادی بزرگ شدهاند. چرا کسی از اجراهای عمومی سخن نمیگوید؟ تا جایی که حتی انتظار داریم جشنوارهها بستری برای آشنایی با هنرمندان استانها را فراهم کنند ولی در این میان، نقش انجمنهای نمایش استانها چه میشود؟ شهرداریها و استانداریها چه وظیفهای دارند؟ چرا آنها شرایط را برای اجرای عمومی هنرمندان استانها فراهم نمیکنند که آنها تنها چشم امیدشان جشنوارهها نباشند.
نریمانی سپس از یکی از دوستان از دست دادهاش یاد می کند و میگوید: اسفندریار ملایری هم دوره من بود. ما با هم کار تئاتر را شروع کردیم . او معلم بود و در شهرستان ماند و تا وقتی میشد درس دارد و تئاتر کار کرد ولی کم کم برای کسب درآمد به برنامههای تلویزیون کشیده شد . تنگناهای اقتصادی تئاتر در همه جا بویژه در استانها، فعالان این رشته را به سمت و سویی دیگر سوق میدهد. هر چند در تهران هم کمتر هنرمندانی داریم که از راه تئاتر گذران زندکی کنند ولی در مجموع این وضعیت موجب ناشناخته ماندن هنرمندان استانها شده است.
این مدرس تئاتر اضافه میکند: جشنواره فجر با این شکل و شمایل فقط به کار قشر جوانتر میآید که دنبال امیدی برای مطرح شدن هستند و این دقیقا همان چیزی است که من با آن مشکل دارم؛ چرا جشنواره باید تنها نقطه امید جوانان ما باشد؟! اگر گروهی در جشنواره جایزه نگرفت، آیا باید کارش مختل شود؟ یا اینکه کارش بیارزش است؟
او ادامه میدهد: بعد از نمایش «شبهای آوینیون» حضور پررنگی در جشنواره فجر نداشتم حتی به عنوان داور هم با این جشنواره همکاری نکردم. البته در استانها داوری داشتم چون قضیه استانها متفاوت با تهران است. اما باوری به جوایز ندارم. ترجیحم این است که بودجه جوایز را برای اموری مانند اسکان گروههای استانها در شرایطی مناسب، آموزش جوانان شرکتکننده و دعوت از گروههای معتبر تئاتر دنیا هزینه کنند.
نریمانی اضافه میکند: حقیقت تلخی وجود دارد و آن هم اینکه اختتامیه جشنواره بیشتر به چشم مسئولان و دستاندرکاران فرهنگی میآید. خیلی متاسفم برای آن نماینده مجلس یا وزیری که در اختتامیه رویدادهای هنری حاضر میشود به جای اینکه در طول سال پیگیر آن رویدادها باشد.
او یادآوری میکند: در طول سال بندرت اتفاق میافتد که مسئولان فرهنگی تئاتر ببینند. دردناک است که حالا هم اگر گاهی نمایشی میبینند، خیلی گزینشی است . مایه تاسف است که وزیر فرهنگ خودش نتواند انتخاب کند که چه نمایشی را ببیند. از نمایندگان مجلس یا شهرداران که دیگر انتظاری نداریم. در حالیکه همه جای دنیا شهرداریها جشنوارههای هنری را برگزار و حمایت میکنند ولی اینجا همیشه از زمین به آسمان میبارد. فقط در زمان حضور کرباسچی در شهرداری تهران تاحدودی دغدغه فرهنگی وجود داشت اما عموما این گونه نیست و گویی خودشان باید تصمیم بگیرند، برنامهای تدارک ببینند و اسم آن را جشنواره بگذارند.
کورش نریمانی در پایان میگوید: متاسفانه اولین چیزی که به ذهن یک مدیرکل یا شهردار میرسد، جشنواره است، البته اگر دغدغه فرهنگی داشته باشد! اما چرا به فکر سالن و ارتقای امکانات یا اجرای عمومی در شهرهای گوناگون نیست، چون نگاه مسئولانهای ندارند و فقط دنبال آمار و بیلان هستند.
///.
برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید
برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید
منبع: خبرگزاری ایسنا