پایگاه خبری تئاتر: روزنامه «گاردین» در گفتوگویی كه با توماس اوسترمایر، كارگردان برجسته آلمانی داشته به وضعیت تئاتر امروز در دوران همهگیری كووید ۱۹ پرداخته است. در ایران هم حرف و حدیثهایی درباره تئاتر در دوران همهگیری شكل گرفته كه البته بیشترشان احساسی بودند و گاهی هم جدی و تئوریك. در گذشته نیز ترجمه گفتوگویی از كیتی میچل و بن ویشان، از هنرمندان شاخص بریتانیا در روزنامه اعتماد منتشر شد كه نشان میدهد برخی به تكاپو افتادهاند تا درباره این وضعیت بحرانی تامل كنند، زیرا «ضرورت تئاتر» در این دوران دوباره مورد سوال واقع شده است. اكنون بسیاری از هنرمندان در جستوجوی روشهای هوشمندانه و تازه در مدیریت اوضاع و اجرای تئاترند. بحثهای تئوریك نیز بسیار جدیتر از پیش شده و پرسشهای اساسی، رادیكال و باستانی هم دوباره در این میان مطرح شدهاند كه برخی از آنها چنیناند: تئاتر چیست؟ چه چیزهایی در تئاتر ضروریند؟ و بهترین فرم و بستر اجرای تئاتر در دورانی كه باید فاصله اجتماعی را رعایت كرد، چیست؟ توماس اوسترمایر بر خلاف كیتی میچل، تئاتر پخش زنده در بستر دیجیتال را زیر سوال میبرد زیرا اعتقاد دارد: «مانند متادون برای معتادان به هروئین است». او نقلقول معروفی از هاینر مولر، درامنویس آلمانی را مطرح میكند كه در دهه ۱۹۹۰ گفته بود تئاترها باید برای یكسال تعطیل شوند حال آنكه سازندگان تئاترها باید حقوقشان را دریافت كنند و «پس از آن است كه شاید فهمیدیم چرا تئاتر ضروری است». توجه شما را به خواندن این گفتوگوی تاملبرانگیز جلب میكنم.
همهگیری برای كمپانی تئاتری شما چگونه بوده است؟
ما یك روز پس از اولین قرنطینه در مارس سال گذشته تماشاخانه خودمان را بستیم. حتی وقتی بعضی از تماشاخانهها در تابستان بازگشایی را آغاز كردند ما تا اكتبر بسته بودیم زیرا از قبل، انجام برخی كارهای تعمیراتی مربوط به سیستم تهویه مطبوع را رزرو كرده بودیم. انجام این تعمیرات خیلی مفید بود چون حالا یك فیلتر هوای پیشرفته داریم كه هر نیمساعت یك بار، هوای تازه بیرون را جایگزین هوای داخل میكند بنابراین شرایط و مقررات سنای برلین برای بازگشایی برآورده میشود.
چه زمانی و با چه كاری امیدوار به بازگشایی تئاترتان هستید؟
تمرین چندین نمایش را در طول تابستان آغاز كردیم كه شامل [اقتباسی از رمان] «میشائل كلهاس» اثر هاینریش فون كلایست به نویسندگی سایمون مكبرنی و تولید «یرما» نوشته سایمون استون [كه اقتباسی از نمایشنامه فدریكو گارسیا لوركاست] است، میشود. البته هنوز نتوانستیم اجرای افتتاحیه آنها را داشته باشیم. اكنون در تلاشیم تا این كارها را پس از عید پاك به صحنه ببریم البته اولین اجرا احتمالا اقتباس خود من از «ورنون سابوتكس ۱» نوشته ویرژینی دپانت در آوریل خواهد بود.
آیا ایالت یا دولت شما از تئاترها در دوران همهگیری پشتیبانی كرده است؟
پس از اكتبر، تنها دو هفته و نیم از بازگشاییمان میگذشت كه به قرنطینه دوم در آغاز نوامبر رسیدیم. از آن زمان ۲۴۰ نفر از اعضای دایمی كمپانی ما به طور موقت بیكار شده یا مشغول كار پارهوقتند كه در سیستم آلمانی «Kurzarbeit» گفته میشود. نمایندگی بیمه اجتماعی آلمان در دوران قرنطینه اول۶۰ درصد از حقوق آنها را پرداخت كرد كه این رقم را برای آنهایی كه فرزند داشتند تا ۹۲ یا ۹۴ درصد بالا بردیم. نمایندگی بیمه اجتماعی، در خلال قرنطینه دوم، ۸۰ درصد از حقوق آنها را پرداخت كرد كه ما هم ۱۸ درصد به آن افزودیم. این موقعیتی ممتاز و پرنعمت است. در آلمان پول دوران بیكاری موقت از طریق بیمه دولتی تامین میشود كه خود كارمندان هزینه آن را میپردازند. این كمكها خیلی بالاست و دایما هم صداهایی از طرف بازار آزاد به گوشمان میرسد كه باید كمتر شود. در این بحران از این كمكها سود میبریم و پولش را هم از قبل دادهایم تا چنین امكانی در این شرایط فراهم شود. تئاتر شابونه وضعیت ویژهای دارد، زیرا هم یارانه دولتی میگیریم و هم یك كمپانی خصوصی هستیم. این تئاتر چهارتا سهامدار دارد كه یكی از آنها هم خودم هستم. داشتن این وضعیت ویژه در این شرایط سودمند بود چون پس از دو روز توانستیم درباره طرح كلی حقوق بیكاری موقت با اتحادیه به توافق برسیم. برعكس، تئاترهای دولتی نتوانستند در ۱۰ ماه اول این حقوق را پرداخت كنند، زیرا در ژانویه به توافق رسیدند. بر خلاف این اتفاق، بیشتر تئاترهای بریتانیایی و امریكایی در وضعیتی كابوسگونه به سر میبرند چون نمیتوانند مثل روشی كه ما داریم تماشاخانهها را با كاستن از تعداد صندلیها باز كنند. آنها مثل قماربازیند كه برای زنده ماندن فقط به دست برنده احتیاج دارند.
آیا در كشور شما یك واكنش تئاتری نسبت به همهگیری وجود داشته است؟ مثل ابتكاری دیجیتالی یا چیزی كه مردم دربارهاش حرف بزنند؟
راستش نه. تا آنجا كه میدانم هیچ نمونهای از سازندگان تئاتر مستقل وجود ندارد كه بهطور ناگهانی موفق به بازآفرینی و تغییر در نمایش آن هم در سطح دیجیتال شده باشند. كاملا مشخص است كه چنین چیزی امكانپذیر نیست. وقتی روی رویدادهای پخش زنده دیجیتال كار میكنیم، فرم هنر سه بعدی را تبدیل به هنر دو بعدی میكنیم. در واقع این فرم هنری دارای تاریخی طولانی است كه اسمش هم سینما میشود و ۱۲۰ سال هم قدمت دارد. اینجاست كه بهطور ناگهانی میخواهیم با این سنت رقابت كنیم. هر شب وقتی پخش زنده [livestream] در آمازون یا نتفلیكس داریم، در اصل بر ضدشان هستیم. تئاتر پخش زنده مانند متادون برای معتادان به هرویین است. شما دیگر نمیتوانید به تماشاگر آن ضربه واقعی را بزنید پس تعجبی هم ندارد كه گروهی ترجیح میدهند تا سریال «تاج» را به جای این تئاترها تماشا كنند.
آن چیز اصلی در مورد رفتن به تماشای تئاتر زنده چیست كه از دست دادهاید؟
آن چیز اصلی كه تئاتر را در میان دیگر فرمهای هنری بیرقیب میكند، توانایی تولید هنر در لحظه است. بازیگر تئاتر، هنرش را در برابر شما و در زمان واقعی خلق میكند و شما هم میدانید كه هرگز این كار هنری پیش از این به این شكل خلق نشده و هرگز هم دقیقا به این شكل خلق نخواهد شد. اعتقاد دارم كه مردم تمایل خیلی زیادی به این نوع از تماس بدون واسطه با جهان خارجی دارند، چون كه در عصر دیجیتال، بیشتر تجربههایمان از جهان خارج به واسطه صفحه نمایش است.
فكر میكنید چه نمایشنامهای بیشترین حرف را درباره دورانی میزند كه در آن زندگی میكنیم؟
در حال حاضر دارم روی تولید نمایش «ادیپوس» كار میكنم. این درام در دوران طاعون در شهر تب جریان دارد. خدایان به ادیپ میگویند پس از اینكه فاش شد چه كسی قاتل پدرش است همهگیری به پایان خواهد رسید. همانطور كه همه میدانیم خود ادیپ سرچشمه طاعون است، زیرا او بود كه پدرش را كشت. این كار تنها درباره همهگیری صدق نمیكند بلكه همه ما سرچشمه درام بزرگتری هستیم: درام عصر ما؛ یعنی گرمایش جهانی.
آیا نكتههای مثبتی هم از ویروس كرونا برایتان آشكار شده است؟
یك نكته مثبت این است كه ناگهان وقت تامل كردن داریم. نقل قول معروفی از هاینر مولر، درامنویس آلمانی وجود دارد كه در اوایل دهه ۱۹۹۰ پیشنهاد كرد تئاترها باید برای یكسال تعطیل شوند حال آنكه سازندگان تئاترها باید حقوقشان را دریافت كنند و «پس از آن است كه شاید فهمیدیم چرا تئاتر ضروری است».
برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید
برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: سید حسین رسولی