میزان اهمیت تله‌تئاتر به این بستگی دارد که چقدر به تئاتر به‌عنوان یک فعالیت‌ فرهنگی که می‌تواند نقش مهمی در فضای اجتماعی داشته باشد، پرداخته می‌شود. اگر به این امر دقت شود، آن وقت می‌بینیم چه بسیار آثار خوبی خلق می‌شوند

پایگاه خبری تئاتر: حسین مسافرآستانه که به معنی واقعی خاک صحنه خورده و سال‌های سال است با دنیای نمایش‌ها روزگار می‌گذراند، همیشه تلاش‌هایی برای احیای این جریان یعنی تله‌تئاترها کرده است، ماجرایی که البته زور او هم درموردش به تنهایی به آن نمی‌رسد و نیازمند همراهی گسترده‌تری است.
با این حال او از اهالی نام‌آشنای تئاتری است که اشراف زیادی به این حوزه دارد، به همین دلیل هر وقت سوالی از این حیطه داشتید، به شما توصیه می‌کنیم یا از او بپرسید یا به صحبت‌های او سری بزنید. مثل این‌بار که تله‌تئاترها بهانه‌ای شدند تا از این جای خالی و لزوم بازگشت این دست کارها به تلویزیون با او بگوییم و بشنویم، گفت‌وگویی که در ادامه آن را می‌خوانید.

با شورای ویژه تله‌تئاتر شروع کنیم، چرا مدت‌هاست دیگر اسمی از آن شنیده نمی‌شود؟

اوایل سال 90 و در دوران فکر می‌کنم مدیریت دکتر احمدوند بود که شورایی برای تله‌تئاتر شکل گرفت اما وقتی نگاهی به عملکرد همان زمان هم می‌کنیم، می‌بینیم ‌در آن سال‌ها هم تله‌تئاتری تولید نشده بود و بعد هم دیگر چیزی از شورا نشنیدم.

اصلا احیای این فضا از نظر شما چه لزوم و اهمیتی دارد؟

میزان اهمیت تله‌تئاتر به این بستگی دارد که چقدر به تئاتر به‌عنوان یک فعالیت‌ فرهنگی که می‌تواند نقش مهمی در فضای اجتماعی داشته باشد، پرداخته می‌شود. اگر به این امر دقت شود، آن وقت می‌بینیم چه بسیار آثار خوبی خلق می‌شوند اما بعد از اجرای آن در یک دوره کوتاه‌مدت، همه این صحنه‌ها به فراموشی سپرده می‌شوند، درصورتی که وقتی اثر خلاقانه و جذابی شکل می‌گیرد، بازپخش آن در قالب تله‌تئاتر می‌تواند به ماندگاری آن کمک بسیاری کند.

 استفاده از این امداد در روزهای کرونایی چطور؟

این اتفاق به‌خصوص در دوران کرونا که سالن‌های تئاتر هم تعطیل شدند، می‌توانست به حیات تئاتر کمک زیادی کند و نمایش‌های مختلف را با ضبط و پخش حرفه‌ای در اختیار مخاطبانی از کل کشور قرار دهد. اینگونه هم کار دیده می‌شد هم عده‌ای که بیکار شده‌اند، دلگرمی پیدا می‌کردند که فضای دیگری هم برای عرضه آثارشان دارند. اما متاسفانه تا الان اقدامی صورت نگرفته است.

 از آنجایی که مدت‌ها از دوران اوج و رونق تله‌تئاتر‌ها گذشته، آیا اصلا بازگشت آنها به تلویزیون بازهم با استقبالی مثل قدیم‌ترها همراه می‌شود یا نه؟

استقبال یا عدم آن به فاکتورهای زیادی وابسته است. در وهله اول موضوعاتی که در دستور ساخت و پخش تله‌تئاترها قرار می‌گیرد، باید موردنیاز جامعه و ملت باشد و بعد هم کیفیت تولید و کیفیت هنری آن اثر توسط گروه و عوامل کار، تضمین شده باشد؛ در واقع اثری جذاب و دیدنی باشد. اینها شاخصه‌هایی هستند که اگر درست رعایت شود، قطعا مورد استقبال هم قرار می‌گیرد.

میزان مخاطبان تله‌تئاترها را چطور می‌شود تشخیص داد و طبق آن نتیجه‌گیری کرد؟ چراکه احتمالا در قیاس با دیگر آثار نمایشی، این حوزه دیگر جایگاه اولیه خودش را از دست داده است... .

 این نکته را باید در نظر بگیریم که میزان دیده شدن تله‌تئاترها را نباید در مقایسه با فیلم‌ها و سریال‌ها آمارگیری کرد چراکه این قیاس و آمار درستی نیست. مخاطبان تله‌تئاتر قطعا مخاطبان خاص‌تری هستند، اما خاص و تاثیرگذار. این گروه مثل مخاطبان تئاتر اغلب از اقشار فرهنگی و هنری جامعه و همچنین جوانان هستند. در این بین ممکن است که مثلا بعضی از فضاها از نظر کمیت مخاطب نداشته نباشد اما کیفیت مخاطبان‌شان می‌تواند تاثیر زیادی در ساخت فرهنگ اجتماعی داشته باشد. اگر به اهمیت تله‌تئاتر نه در مقایسه با سایر تولیدات توجه کنند و کیفیت لازم برای ساخت و پخش این آثار را فراهم کنند، قطعا ما تله‌تئاترهایی را خواهیم داشت که بسیار تاثیرگذار خواهند بود و به مراتب مخاطبان خودش را هم خواهد داشت.

درباره احیاکردن دوباره این فضا، دو نگاه یکی در حوزه بازپخش و دیگری در حوزه ساخت کارهای جدید وجود دارد، شما فکر می‌کنید کدام در اولویت قرار دارد؟

این دو نگاه یعنی پخش آثار قدیمی و تولیدشده و تدارک دیدن برای ساخت اثر تازه، یکدیگر را خنثی نمی‌کنند بلکه در یک راستا هستند و یکدیگر را تقویت می‌کنند. بهره‌برداری از تله‌تئاترهایی که با کیفیت‌های خوبی تولید شده و مخاطبان خودش را داشته می‌تواند اتفاق جذابی باشد اما این جریان به تنهایی کافی است و ما قطعا با توجه به موضوعات موردنیاز جامعه امروز، نیاز داریم.

 علاوه‌بر تلویزیون در پلتفرم‌های دیگری هم می‌شود سراغ این حیطه و انعکاس آن رفت، درست است؟

بله، ارائه تئاتر از طریق تلویزیون یا پلتفرم‌های دیگری مثل فضای مجازی اقدامی است که سال‌های سال است در دنیا شروع شده و تازه کرونا باعث شده ما هم در ایران به این فکر بیفتیم حالا که سالن‌های تئاتر را نداریم، می‌توانیم آن را از طریق شبکه‌های مختلف و صدا و سیما نمایش دهیم و به شکلی اتفاقی که رخ داده را جبران کنیم. حالا که کرونا باعث شد تا ما باز هم به این نیاز پی ببریم، به نظرم دیگر این تصمیم نباید تنها منحصر به دوران کرونا باشد و باید به‌عنوان یک نیاز درازمدت به آن فکر کنیم.
همچنین آثاری که در تئاتر تولید می‌شوند، کارهایی‌اند که با صرف وقت، هزینه و انرژی بسیاری شکل می‌گیرند و حیف است بعد از پایان دوره اجرا، آنها فراموش بشوند چراکه نه صددرصد آنها بلکه بیشتر از 50درصدشان قابلیت استفاده و انتشار در فضاهای مختلف مثل شبکه‌های تلویزیونی را دارند. تنها باید فکر تازه‌ای شود تا وقتی را به بخش تئاترهای تلویزیونی اختصاص دهند، اتفاقی که تلویزیون از طریق آن می‌تواند پیام‌های ارزشمندی را به مخاطبش بدهد و همچنین با صرف هزینه کمتر می‌تواند آثار جالب‌توجهی را در مقابل مخاطبان‌‌شان قرار دهند.

و برای شروع این احیا از کجا باید آغاز کرد؟

این تدبیری است که در قدم اول باید مدیران تلویزیون داشته باشند. اینکه در دوره‌ای تصمیم گرفتند تنها یک شبکه مسئولیت داشته باشد و بقیه نقشی در این ماجرا نداشته باشند و دیگر کاری برایش انجام ندهند، اتفاق خوبی نیست و باید بخشی از برنامه‌های همه شبکه‌ها به‌ویژه شبکه‌های استانی به تله‌تئاترها اختصاص داشته باشد. حال چرا می‌گویم شبکه‌های استانی؟ چون این شبکه‌ها با هنرمندان بسیاری که دارند، می‌توانند آثار بیشتری را با هزینه کمتر برای تلویزیون تدارک ببینند و اگر این جزء وظایف آنها تلقی شود، آن وقت موظف به اجرای آن خواهند شد به همین دلیل این حوزه نباید منحصر به یک شبکه باشد.


منبع: روزنامه فرهیختگان