هرچند در سال‌های گذشته درنهایت برخی از اجراهای مناطق پایشان به بخش اصلی باز شد و از قضا موفقیت‌های متعددی به‌دست آوردند -ازجمله نمایش «آن شرلی با موهای خیلی قرمز» به نویسندگی فراز مهدیان دهکردی و کارگردانی امیربهاور اکبرپور دهکردی - با این حال مناطق حضورش تثبیت‌شده باقی ماند.

پایگاه خبری تئاتر: از سال‌ها پیش موضوع تفکیک جشنواره تئاتر دانشگاهی به دوبخش مناطق و تهران، محل نزاع و ایراد بود. برخی معتقد بودند جداکردن دانشجویان غیرساکن در تهران از جشنواره، نوعی مرزبندی خطاست که با آرمان‌های جشنواره تئاتر دانشگاهی در تنافر است.
آنان معتقد بودند آزادی موجود در این جشنواره -که طبق مدعا در دیگر رویدادهای فرهنگی و هنری وجود نداشت- باید منجر به یک برابری عمومی شود. اما برگزارکننده نگاهی متفاوت با منتقدان جشنواره داشت.
به زعم آنان حضور گروه‌های غیرتهرانی تحمیل هزینه به افراد دور از مرکز است و حتی ممکن است رقابت را نابرابر کند. هرچند در سال‌های گذشته درنهایت برخی از اجراهای مناطق پایشان به بخش اصلی باز شد و از قضا موفقیت‌های متعددی به‌دست آوردند -ازجمله نمایش «آن شرلی با موهای خیلی قرمز» به نویسندگی فراز مهدیان دهکردی و کارگردانی امیربهاور اکبرپور دهکردی - با این حال مناطق حضورش تثبیت‌شده باقی ماند.
تغییر مهم را اما کرونا رقم زد. دانشگاه‌ها تعطیل شد و جشنواره سال1399 برگزار نشد و همه‌‌چیز با دو سال تعویق، به تهران 1400 محول شد. حالا جدول مناطق با آنکه جدا از بخش اصلی تنظیم شده است اما فرصتی می‌دهد برای دسترسی و دیدن آثار افرادی که از بدنه اصلی تفکیک شده بودند. مواجهه با این شمایل نو -حداقل برای نگارنده- واجد درکی تازه از تئاتر بیرون از مرکز داشت که البته شرایط عمومی کشور نیز بر آن تأثیر گذاشته است.
در گام نخست برای نگارنده جالب بود که عموم شرکت‌کنندگان در جشنواره گروه‌هایی حرفه‌ای در شهر خود به‌حساب می‌آیند. گروه اعزامی از استان بوشهر، نهمین تجربه اجرایی خود را عرضه کرده بود و دیدگاهی کاملاً حرفه‌ای به تئاتر دارند. برایشان هرچند تجربه مهم است اما آنچه اجرا می‌کنند بیش از همه نشان از آینده‌نگری برای تداوم اجراست. گروه زاوش از اصفهان هم جالب‌توجه است. گروهی که نزدیک به یک‌دهه در کنار هم فعالیت می‌کنند،
2 سال پیش در تئاتر شهر اجرایی موفق روی صحنه برده است و در اجرای اخیر خود، «به روایت سگ زرد برادر شغال» نگاهی کاملاً‌ متفاوت از شرایط تثبیت‌شده جشنواره دانشگاهی، در سال‌های اخیر دارد.
درمورد گروه تبریز وضعیت از این هم جذاب‌تر می‌شود که در آن3 مدرس کنونی تئاتر تبریز حضور مؤثر در بازیگری دارند. به‌عبارتی کارگردان نمایش، امید سعیدپور، تمایلی به آن ایده آزمودن و خطا‌کردن نداشته است. شمایل اجرا و شکل مواجهه با متن انتخابی نشان از رویکردی متفاوت دارد.
این رویکرد متفاوت ناشی از زیست قابل‌تأمل این گروه‌هاست. برای مثال حامد ادوای که حین جشنواره بازیگر نمایش «مرفی» در تئاتر شهر است، نمایش «رویای پرشکوه خالی» را روی صحنه می‌برد. با توجه به سابقه کاری ادوای می‌توان دریافت برای او اثر بیش از آنکه تجربه‌ای برای اجرا باشد، آزمونی است برای سنجش اجرای عموم آن. همان‌طور که اجرای سعیدپور کاملاً‌ رنگ و لعاب نوعی اجرای جنرال برای یک اجرای طولانی‌مدت و مؤثرتر در تبریز دارد.
انتخاب متنی روانشناختی با کمدی‌های مرسوم در تئاتر بلواری و البته حضور چند چهره شناخته‌شده در تبریز‌ به معنی چشم‌اندازی برای اجرای عموم و مشخصاً‌ در خاستگاه
اصلی اجراست.
از این منظر وضعیت گروه قاسم تنگسیرنژاد و مهسا رهسپار از بوشهر جذاب‌تر است، گروهی که در روزمه‌کاری خود حضور در فستیوال‌های جهانی را دارد، بی‌شک این جشنواره دست‌گرمی است برای حضور قوی‌تری در آینده.
با این حال شکل و شمایل اجراها خبر از وضعیت فرهنگی و هنری هر منطقه نیز می‌دهد. برای مثال اجرای آقای تنگسیرنژاد، «مکبث» برآمده از سنتی است که در سال‌های اخیر جنوب ایران را تحت‌الشعاع قرار داده است:
موسیقی و رقص.
او با حذف هرگونه دیالوگ در اجرایش تمایل دارد با چیزی نمایش‌اش را پیش ببرد که از قضا جنوبی‌ها -متأثر از فرهنگ ماهیگیری و موسیقی- در آن موفق بوده‌اند. در مقابل گروه تبریزی با انتخاب متن «بیماری خانواده میم» فائوستو پاراویدینو ایتالیایی به شکلی از تئاتر قصه‌گویی روی می‌آورد که برای مخاطب شهرنشین جذاب است.
باید خاطرنشان کرد متن خانم پاراویدینو مشابه آثاری چون «غریبه‌های تمام‌عیار» پائولو کوستلاست که از قضا 2 اجرای آن در ایران آثار موفقی در گیشه بوده‌اند.


منبع: همشهری
نویسنده: احسان زیورعالم