پایگاه خبری تئاتر: عمر یک اثر نمایشی محدود است به زمان میان ورود تماشاگران به سالن نمایش و خروجشان. هر اثر نمایشی هر بار با ورود تماشاگران به سالن نمایش، به دنیا میآید و با خروجشان میمیرد. بنابراین ترجیح گروهها این است که تا میتوانند سندها و روایتهای مختلفی از آثار نمایشیشان جمعآوری کنند.
در چند سال اخیر عکاسی و فیلمبرداری از تئاترها بیشتر از پیش مورد توجه قرار گرفته. هر چه قدر نمایشهایی با دکورها، گریمها و روایتهای سنگینتر روی صحنه میروند، لزوم ثبتشان در قالب فیلم و عکس هم بیشتر احساس میشود و لاجرم عکاسی تئاتر هم جدیتر گرفته میشود هر چند که دهههاست این شاخه از عکاسی در میان عکاسان طرفداران خودش را دارد.
اختر تاجیک یکی از عکاسان پیشکسوت عکاسی تئاتر است که کارش را به طور حرفهای از سال 72 بعد از گذراندن کلاسهای آزاد عکاسی دانشگاه تهران و دورههای عکاسی حوزه هنری، آغاز کرد و سالهاست به عنوان عکاس مرکز هنرهای نمایشی به این حرفه میپردازد؛ چه زمانی که با دوربین آنالوگ عکاسی میکرد و به گفته خودش سرویس دهی به تمام مطبوعات را هم برعهده داشت و چه زمانی که از عکاسی آنالوگ به دیجیتال گذار کرد.
در ادامه گفت و گوی سایت خبری تئاتر را با این عکاس تئاتر میخوانید. بهانه این گپ و گفت، تقدیر هادی حجازی فر از اوست. کارگردان نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» اجرای اول این نمایش را به او تقدیم و از یک عمر فعالیت او در زمینه عکاسی تئاتر، تقدیر کرد.
خانم تاجیک، شما به عنوان کسی که بیشتر از 20 سال است عکاسی تئاتر انجام میدهد، چه توصیفی از این شاخه عکاسی دارید و چه طور وارد این رشته شدید؟
داییام باعث شد به این شاخه وارد شوم. او نویسنده بود و باهم به تئاتر میآمدیم و من کارهای جنبی مختلفی مثل عکاسی را انجام میدادم. عکاسی از اول خیلی برایم جذاب بود و همین باعث شد حدود سالهای 60، دورههای عکاسی حوزه هنری و کلاسهای آزاد دانشگاه تهران را بگذرانم.
عکس میگرفتم و خیلی سریع میبردم به داییام نشان میدادم. البته او خیلی زود ازدواج کرد و رفت ولی زمینه عکاسی تئاتر برای من از همین جا شروع شد. نمیدانم موفق بودهام یا نه ولی تئاتر را خیلی دوست دارم. واقعاً با عکاسی تئاتر زندگی میکنم. اصلاً عادت کردهام تئاتر که میروم، عکاسی کنم. بدون دوربین نمیتوانم تئاتر نگاه کنم.
ویژگیهای عکاسی تئاتر از نظر شما چیست؟
ببینید، تئاتر فضایی است که به هر حال شما باید قاب را بسازید. درست است که میزانسن میدهند ولی این شما هستید که باید بهترین قاب را برای خودتان بسازید. فضای نمایش همیشه طوری نیست که همه چیز برای عکاسی حاضر و آماده باشد. نور خیلی مهم است. بعضی وقتها اصلاً هیچ نوری وجود ندارد و تو میخواهی آن حسی که بازیگر آن همه برایش زحمت کشیده و میمیک و حس گرفته، را نشان بدهی در عین حال نور هم نیست. باید بدانید که چه طور عکاسی کنید.
من با یک عکاس تئاتر صحبت میکردم. ایشان میگفت: وقتی مردم مدام دنبال بلیط مهمان میگردند، چه طور انتظار دارید، عکس تئاتر بخرند یا به عکاسی تئاتر اهمیت بدهند؟! نظر شما چیست؟ الان وضعیت عکاسی تئاتر چگونه است؟
راست میگوید. دقیقاً. حالا باز هم جدیداً بهتر شده. قدیمها که اصلاً توجهی به این شاخه نمیشد. در حالی که واقعاً تنها سندی که از تئاتر باقی میماند، عکس است. تئاتر زنده است. تئاتر یک شب به دنیا میآید، اجرا میشود و میمیرد. چیزی که از آن باقی میماند، همین عکس است.
در صورتی که قبلاً اصلاً عکاسی تئاتر به حساب نمیآمد، الان اوضاع کمی خوب شده و به عکاسی تئاتر تا حدودی بها میدهند.
نظرتان درباره این اختصاصی کردن عکاسی از نمایشها چیست؟ این که در جشنوارهها عکاسان رسانههای مختلف حق عکاسی کردن ندارند و مخصوص یک گروه است؟ این محدود کردن زاویه دیدها خوب است؟
نه خوب نیست. ولی متاسفانه بنا به دلایلی مجبورند محدود کنند.
شما در عکاسی تئاتر بیشتر روی چه چیزی تاکید دارید؟ آیا گزارش تصویری از یک نمایش باید روایت داشته باشد یا این که مجموعهای از تک عکسها باشد، کافی است؟
به نظرم اگر روایت داشته باشد، خب خیلی بهتر است.
ما یک جاهایی میبینیم گزارشهای تصویری که از تئاترها داریم. روایتی ندارند یعنی مجموعهای از تک عکسها هستند. گاهی حتی تمام عکسهای گزارش تصویری فقط از یک بخش نمایش هستند.
مسلماً مجموعه عکس از یک نمایش خیلی بهتر است که روایت داشته باشد. من سعی میکنم کل مجموعه را در گزارش تصویری داشته باشم. یعنی برای تکتک میزانسنها خیلی زحمت کشیده میشود. مثلاً یک نمایشی مثل فاوست، نه حالا فقط این، که در تمام نمایشها، برای لحظهلحظههای حرکت بازیگرها زحمت کشیده شده. بنابراین به نظرم باید همه ثبت شوند.
منظورتان این است که بیننده وقتی عکسهای 1 تا 10 یک گزارش تصویری را میبیند، باید بتواند روایت کلی نمایش را تا حدودی دریافت کند؟
بله روایت خیلی مهم است. حالا شاید نشود از یک مجموعه عکس محتوای یک نمایش را فهمید ولی به هر حال یک اشاره و چیزهایی را می تواند از آن نمایش بگیرد.
یعنی در عکسهای یک گزارش تصویری، توالی باید رعایت شود؟
بله. توالی باید وجود داشته باشد. خیلی مهم است تا این که بخواهی فقط یک عکس بگیری. متاسفانه مرسوم شده که بچهها میآیند در نمایش میگردند ببینند نقطه طلاییاش کجاست. فقط این را میگیرند و بقیه را رها میکنند. در حالی که حیف است. این طوری در حق میزانسهای دیگر واقعاً جفا میشود.
حتی شاید در حق کل آن نمایش...
بله. اصلاً در حق کل گروه جفا میشود. برای لحظه لحظه نمایشها زحمت کشیده شده. مورد دیگر این است که حالا شکل نمایشها فرق کرده. سابق، شکل نمایشها بیشتر میمیک بود، حس بود. البته حرکت هم بود.
ولی من خودم خیلی عکسهایی دارم و دیدهام که فقط میرفتیم ببینیم بازیگر الان حسش کجاست. آن همه زحمت کشیده دارد غم را نشان میدهد پس ما هم در عکسها سعی میکردیم به بهترین نحو غم چشمها را نشان بدهیم. اما الان دیگر این کار را نمیکنند. عکاسها بیشتر به فرم پرداختهاند این که یک نقطه طلایی را بگیرند و تمام!
یعنی معتقدید عکاسی تئاتر الان فرم زده شده یا هنوز به این حد نرسیده؟
به نظر من که فرم زده شده. یعنی کسی دیگر با حس و حرکتهای ریز کار نمیکند.
شما عکاسی تئاتر را با آنالوگ شروع کردید و الان با دیجیتال عکاسی میکنید. به نظرتان گذار از عکاسی آنالوگ به دیجیتال چه تحولی در عکاسی تئاتر ایجاد کرده؟
والا خب میدانید، در تئاتر چون نور خیلی برای عکاس مهم است میتوانیم بگوییم دیجیتال به داد عکاس رسیده اما به نظر من آنالوگ یک دنیای خیلی متفاوت بود. دیجیتال دقت نظر نمیخواهد. درست است که نگاه و دید مهم است کما این که عکاس عکس را میگیرد و همان موقع میبیند.
خب این فرق میکند با عکسی که باید برایش نور و حس را خیلی سریع بسنجید و همه ترکیب بندی را در نظر بگیری و بعد شاتر را بزنی و صبر کنی تا عکس ظاهر شود و نتیجه را ببینی. حالا همان لحظه نگاه میکنید اگر خوب نشده بود، دوباره تنظیم میکنید و عکس میگیرید. آنالوگ واقعاً یک دنیای خیلی متفاوتی دارد. من هنوز هم عاشق عکاسی دیالوگ هستم.