پایگاه خبری تئاتر: محدودیت سنی فیلمهای سینمایی معیاری جهانی است که تناسب سنی مخاطبان با موضوع، دیالوگ و تصاویر فیلم را مشخص میکند. بر این اساس مشخص میشود که چه افرادی میتوانند به تماشای یک فیلم سینمایی یا یک سریال در بخش نمایش خانگی بنشینند.
سال ۱۹۶۸، «انجمن سینمایی آمریکا» قوانینی را در ارتباط با محدود کردن مخاطبان برای تماشای آثار نمایشی تبیین کرد که بر اساس آن قوانین به خانوادهها توصیه میشد تا از تماشای برخی آثار نمایشی توسط کودکان و نوجوانان جلوگیری کنند.
دهم اردیبهشت ماه سال ۹۸، در ایران پس از کش و قوسهای فراوان مدیران فرهنگی تصمیم گرفتند تا نظام ردهبندی محتوایی و سنی را در سینماها پیادهسازی کنند؛ هرچند این تصمیم گرفته شد و فیلمسازان مجاب شدند تا محدودیت سنی آثار خود را به اطلاع مخاطبان خود برسانند اما اجرای ردهبندی سنی فیلمها بنا به دلیل ساختارهای غیرمنسجم با چالشهای فراوانی همراه بود. پس از شش ماه از صدور ابلاغیه دستورالعمل «ردهبندی سنی فیلم»، دادستانی کل کشور از این ابلاغیه شکایت کرد و به تبع آن دیوان عدالت اداری درخواست ابطال و توقف دستورالعمل ردهبندی سنی فیلمهای سینمایی را در شانزدهم مهرماه سال ۹۸ صادر کرد.
نظر دادستان کل کشور این بود که با ردهبندی سنی امکان ساخت و نمایش فیلمهایی فراهم میشود که به تعبیر آنها، اباحهگری و خشونت را ترویج میکند. گویا نظر دادستان وقت مبنی بر آن بود که به طور کل نباید چنین فیلمهایی ساخته شود نه اینکه ساخته شود و با یک درجه سنی خاص به نمایش درآید.
اگرچه دادستانی کشور با این موضوع مخالفت کرده است اما اهالی سینما بر لزوم تعیین درجهبندی فیلمها تاکید میکنند. به گفته پوران درخشنده، بارها برای من به عنوان یک فیلمساز پیش آمده است که مخاطبان به من گفتهاند به دلیلعدم آگاهی از محتوای فیلمی، با خانواده به تماشای آن رفتهاند اما در هنگام نمایش فیلم به دلیل محتوای خاصش متوجه شدهاند که نباید فرزندشان را برای تماشای این اثر میآوردند. براین اساس باید زودتر از اینها به اجرای چنین آییننامهای پرداخته میشد اما اکنون اگر این موارد برای هر اثری که روی پرده میرود مشخص باشد خیال خانوادهها نسبت به سینما بیشتر جمع میشود و طبیعتاً این حق آنها است که بدانند محتوای فیلم برای چه گروه سنی مناسب است.
تا قبل از تشکیل شورای ۳۰ نفره ردهبندی سنی، مسئولیت بازبینی فیلمهای سینمایی با شورای بازبینی پروانه نمایش بود و تمام فیلمهای تولیدی در این شورا مورد بازبینی قرار میگرفت؛ هرکدام از فیلمهای سینمایی که دارای یکی از مصادیق مشمول ردهبندی سنی بود توسط این شورا اعلام و اجرا میشد. بعد از تشکیل شورای ردهبندی سنی، تمام فیلمهای سینمایی که دارای مصادیق و محتوای احتمالی این قانون باشد، به شورای ردهبندی سنی ارسال و اعضا درباره آن تصمیم میگرفتند.
ردهبندی سنی فیلم از حقوق اولیه مخاطبان است
مهدی کوهیان (تهیهکننده سینما و حقوقدان) درباره این موضوع گفت: ردهبندی سنی مخاطبان، موضوعی جهانی است یعنی این موضوع برای آثار نمایشی در تمامی نقاط جهان اجرا میشود. اعلام هشدار به مخاطبان به منظور آگاهییافتن از محتوای دریافتی یکی از حقوق مخاطبان به حساب میآید. در واقع، ردهبندی سنی به عنوان اختیار دولتی و حکومتی قلمداد نمیشود بلکه در حقوق ارتباطات به عنوان یک حق بشری توصیف میشود. بر این اساس، مخاطبان باید از محتوا، مضامین و صحنههایی که دریافت میکنند، آگاهی داشته باشند. سازمان سینمایی به عنوان متولی امور نمایشی کشور باید به حقوق اولیه مخاطبان یعنی درجهبندی فیلمها و آثار نمایشی ورود کند.
تهیهکننده فیلم «چهره به چهره» معتقد است، موضوع ایجاد محدودیتهای سنی برای دیوان عدالت اداری و دادستانی کشور به خوبی تشریح نمیشود که به تبع آن، انحلال شورای صدور محدودیت سنی فیلمها را به همراه دارد. وی توضیح داد: مطالبه دادستانی کل کشور باید در جهت رعایت حقوق عامه باشد زیرا حفظ و حراست از حقوق عامه یکی از وظایف دادستان محسوب میشود. گنگ بودن مفهوم این شورا برای دادستانی سبب شد تا تصمیم به انحلال آن بگیرد.
چالشهای متعدد پیشروی شورا
اگرچه این تهیهکننده باور دارد اطلاعرسانی نادرست منجر به اقدام برای انحلال شورای ردهبندی نمایش میشود اما سمیه توحیدلو از اعضای این شورا، توییتی در خرداد ماه ۹۹ منتشر کرد: «همین مانده بود توییت سینماییام به عنوان عضو شورای ردهبندی رسانهای بشه. اما موضوع مهمتر اینکه شورای ردهبندی. عملا بعد از چند جلسه و چند فیلم محدود شد و حتی نوعی به محاق رفت.» اگرچه تصمیمات این شورا مشورتی بود و الزامآور نبود، اما این توییت از چالشهای فراوان حکایت میکرد. به نظر میرسد، اعضای این شورا از همان ابتدای کار با چالشهای متعددی روبرو بودهاند.
به گفته کوهیان، برخی به بهانه اینکه یک محتوای نمایشی برای یک گروه سنی مناسب نیست، تلاش میکنند از نمایش کل آن اثر جلوگیری کرده و ایجاد ممنوعیت کنند غافل از اینکه مخاطبان دیگری هم وجود دارند که به تبع اعمال محدودیتها از حقوق خود محروم میشوند. تصور میکنم، اگر مدیران سازمان سینمایی در دولت جدید بتوانند تعامل مناسبی با قوهقضاییه و دیگر نهادهای ذیصلاح داشته باشند، میتوانند مبحث محدودیت سنی محتوای تصویری را مورد بازنگری قرار دهند و در صورت نیاز آییننامهای جدیدی تعریف کنند. اگر آییننامه پیشین ایراداتی داشته است باید آن موارد اصلاح شوند تا محدودیت سنی در بستر و فضای پخش آثار تصویری اجرا شود.
برخی از ردهبندی سنی سوءاستفاده میکنند
برخی از منتقدان معتقدند، اعمال محدودیتهای سنی به نحوی تبلیغی برای یک اثر نمایشی به حساب میآید. تجربه نشان داده است که نه تنها محدودیتی اجرا نمیشود بلکه در صورت اعمال محدودیت سنی، فیلم با اقبال بیشتری از سوی تماشاچیان و افراد زیر محدودیت سنی همراه میشود. مصداق بارز این ادعا را میتوان دو فیلم «هزارپا» و «رحمان ۱۴۰۰» دانست که با داشتن محدودیت سنی، بسیاری از کودکان با والدین خود در سالنهای سینما به تماشای این آثار نشستند.
اگرچه تجربه از موضوعی دیگر حکایت میکند اما علی سرتیپی چنین باور ندارد و خط بطلانی بر این ادعا میکشد. علی سرتیپی (تهیهکننده رحمان ۱۴۰۰) در مصاحبهای با انصافنیوز گفت: محدودیت سنی در گذشته تاثیری مثبت داشت و سبب رونق فیلم میشد اما امروزه اینگونه نیست و تاثیری منفی دارد.
کوهیان در اینباره تصریح کرد: به طور قطع، درجهبندی سنی مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و برخی از این موضوع در جهت تبلیغات اثر خود استفاده میکنند که امری ناپسند است اما این معضل باید مورد بررسی قرار گیرد تا چرایی و دلایل آن مشخص شود و سوءاستفاده برخی از افراد نباید مانعی برای اعمال محدودیت سنی باشد.
فرهنگسازی نقش مهم و تاثیرگذاری خواهد داشت
بسیاری از اهالی هنر هفتم معتقدند، هیچ جبری در کار نیست و نمیتوان خانوادهها را مجاب به انجام کاری کرد. کوهیان درباره نقش خانوادهها برای توجه به توصیههای محدودیت سنی گفت: توجه و پیروی از محدودیت سنی درنظر گرفته شده، نیاز به فرهنگسازی دارد. به طور قطع، برخی از سینماداران به قوانین و مقررات توجهی نمیکنند اما میتوان با مقررات صنفی به این مولفه توجه کرد. همچنین تماشاگری که از قانون تخطی میکند، خود را در معرض یک آسیب قرار میدهد. من بازهم تاکید میکنم، این موضوع باید در خانوادهها مورد بررسی قرار گیرد تا در آنها نهادینه شود. محدودیت سنی که برای مخاطب تدوین شده، به خانوادهها برای انتخاب بهتر کمک میکند.
پخش خانگی باید مورد بررسی قرار گیرد
شاید اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ را بتوان نقطه عطفی برای تغییر رویکرد فیلمسازان ایران دانست. در آن برهه، ساخت مجموعههای مثل «ساخت ایران»، «قلب یخی» و «قهوه تلخ» در پخش نمایش خانگی با اقبال مخاطبان همراه شد. توجه به این آثار نمایشی، کارگردانان را بر آن داشت تا از دنیای پرده نقرهای دست بشکند و به عرصه تولید آثار نمایشی در شبکه خانگی روی بیاورند.
این روزها، شبکه نمایش خانگی در حال گسترش است؛ روزانه خبرهای جدیدی از پروژههای جدیدی که قرار است برای عرضه در این فضا تولید شوند، منتشر میشود و تنوع محصولات این مدیوم را میافزاید. شبکه نمایش خانگی، همانطور که میشود از نام آن برداشت کرد، بر محور محصولاتی پایهگذاری میشود که در خانه و در کنار خانواده دیده میشود، اما اکنون شرایط نشان میدهد برخلاف نام و انتظار اولیه، شبکه نمایش خانگی به فضایی تبدیل شده است که در آن سریالها عمدتاً برای خانوادهها ساخته نشده و به نحوی محصولی که برای تمام اعضای خانواده باشد، در آن دیده نمیشود.
به گفته برخی از مخالفان سریالهای عرضهشده در VOD، فیلمسازان عامدانه تلاش میکنند با پررنگ کردن مسائل غیراخلاقی و انتشار سکانسهای گزینش شده در فضای مجازی به نوعی فضای تبلیغاتی ایجاد کنند تا ضعفهای ساختاری و داستانی آثار تولیدی خود را در ورای آن مستتر کنند. در این شرایط، مخاطب ترغیب میشود که محصول نمایشی را دنبال کند؛ سوءاستفادهای که باعث میشود حتی سکانسهای حذف شده سریالها در شبکههای مجازی پخش شود.
کوهیان درباره این موضوع تصریح کرد: هنگامی که از محتوایی تصویری و نمایشی سخن میگوییم تمامی مدیومها به میان میآیند که هرکدام ضوابط مختص به خود را دارند. این امکان وجود دارد که یک اثر نمایشی برای اکران در سینماها مناسب باشد اما مضمون آن برای پخش از تلویزیون مناسب نباشد و نیاز به اعمال محدودیت سنی یا پالایش بیشتری داشته باشد. این موضوع تنها مختص به سینمای ایران نیست و در همه کشورهای رواج دارد. اگر یک فیلم در سینمای آمریکا اکران شود با همان مشخصات نمیتواند از تلویزیون پخش شود و قواعد دیگری بر آن جاری میشود، من تصور میکنم که اعمال محدودیت سنی نه تنها برای سینما و شبکه پخش خانگی نیاز است بلکه باید از سوی تلویزیون هم اعمال شود.
از اتحادیه اروپا الگو بگیریم
اگرچه اعمال محدودیت سنی در ایران منحل شده است اما «دیوید آستین» (مدیر ارشد اجرایی هیأت ردهبندی فیلم بریتانیا) درباره ردهبندی سنی توضیح میدهد: هر چهار یا پنج سال، با حدود ۱۰ هزار نفر گفتگو میکنیم تا مطمئن شویم معیارهای ردهبندی سنی فیلمها متناسب با دگرگونیها و ارزشهای اجتماعی است یا نه. » به طور قطع، با گذر زمان و تغییر نسلها بسیاری از موارد تغییر میکنند و باید آییننامههای گذشته به روز شود.
تهیهکننده فیلم پرو درباره ردهبندی سنی توضیح داد: اسناد و توصیهنامههای اتحادیه اروپا در این زمینه بسیار راهگشا است. تصور میکنم، تحلیلگران با مراجعه به آن میتوانند، آییننامههای جدید را تصویب کنند. من به این موضوع واقف هستم که قوانین باید بر اساس فرهنگ، باورها، سنت، آداب و رسوم خود تعریف کنیم اما استفاده و درسگرفتن از تجربیات دیگران میتواند در زمینه تبیین آییننامه محدودیتهای سنی آثار نمایشی بسیار تاثیرگذار باشد. من معتقدم، اعمال محدودیت سنی در VOD حائز اهمیت است.
سخن پایانی
سالها بود بحث درجهبندی فیلمها در سینمای ایران مطرح میشد؛ سرانجام این موضوع در سال ۹۸ مورد توجه سازمان سینمایی قرار گرفت و به تبع آن شورایی برای تعیین محدودیت سنی تشکیل شد. اگرچه نظام درجهبندی سنی فیلمهای سینمایی به جهت پیشگیری از آسیبهای روحی و ذهنی در گروههای سنی پایین لازم و ضروری است و اجرای درست این طرح در جلوگیری از آثار مخرب و تشویش افکار مخاطبان کم سن و سال سینما موثر خواهد بود اما بنا به دلایلی نامعلوم و تنها با توجیه اباحهگری و ترویج خشونت منحل شد. اگرچه سازمان سینمایی رای این شورا را مشورتی دانسته بود و آن را الزامآور نمیدانست اما این سوال مطرح میشود حیثیت قانونی شورای ردهبندی ۳۰ نفره از کجا میآمد؟
منبع: خبرگزاری ایلنا
نویسنده: علی خسروجردی