کاوه صباغ زاده پس از تجربه «ایتالیاایتالیا» سراغ داستانی در فیلم «رمانتیسم عماد و طوبا» رفته که بر اساس کتاب «سیر عشق» اثر آلن دوباتن ساخته شده است.

پایگاه خبری تئاتر: «رمانتیسم عماد و طوبا» دومین اثر کاوه صباغ‌زاده است که بعد از فیلم موفق «ایتالیاایتالیا» ساخته شده است. صباغ‌زاده در فیلم جدید خود دوباره به سراغ متنی از پیش نوشته رفته و فیلمنامه دومین اثر او هم مانند فیلم اولش اقتباسی است. 

«رمانتیسم عماد و طوبا» بر اساس کتاب «سیر عشق» اثر آلن دوباتن نوشته شده است. اگر چه برداشت صباغ‌زاده از این اثر برداشتی کاملاً آزاد و بر اساس نیازهای درونی متن فیلمنامه او است. 

او در این فیلم بر روی مفاهیمی تمرکز کرده است که بنیان‌های فیلم «ایتالیاایتالیا» را هم شکل می‌داد. زوج‌های عاشقی که با رویابافی و خیال‌پردازی خود، به دنبال جهانی خارق‌العاده و بیرون از عرف همیشگی زندگی هستند. آن‌ها پا در مسیر تحقق چنین رویا و آرزویی می‌گذارند اما دچار نوعی ملال می‌شوند. 

کسالت در زندگی زناشویی هم یکی از موتیف‌های تکراری آثار صباغ‌زاده است که خودش دلیلی است برای پیشبرد درام و تغییر فضای روایت. 

شخصیت‌های حاضر در فیلم‌های صباغ‌زاده در مسیر تحقق آرزوهایشان این ملال و تکرار را نادیده می‌گیرند و از آنجایی که محو فانتزی‌ها و خیالپردازی‌هایشان می‌شوند، متوجه فروپاشی زندگی نیستند. این اتفاق مواجهه مخاطب با روند فیلم را هم دچار دگرگونی می‌کند. 

مخاطب مانند کاراکترها غرق در زیبایی‌های بصری و خیالپردازی‌های روایت می‌شوند. در دل این رفت و آمدهای بصری و بامزه‌گی که زیاد هم نمی‌خواهد خودش را به شکل غلو شده‌ای عیان کند مخاطب از عمق فجایعی که در حال وقوع است مطلع نمی‌شود. 

این اتفاق موجب می‌شود که در نهایت روایت او با شوک مواجه شود. در واقع تعلیقی که به شکل نامحسوس در اثر جریان پیدا می‌کند به عمد با رنگ و لعاب پوشیده شده و در نقطه‌ای از کار بروز پیدا می‌کند که این رنگ و لعاب تاثیر خود را از دست داده و فضای فیلم با شرایط زندگی واقعی ما همگون شده است. 

یکی دیگر از نکات مورد توجه در فیلم‌های صباغ‌زاده، آن است که داستان بیش از آنکه درباره حقیقت و پیدا کردن تقصیرکار ماجرا باشد راجع به حق دادن و درک متقابل زن و مرد است. 

او شرایط را به گونه‌ای پیش می‌برد که نمی‌توان مقصری برای شکل‌گیری نزاع‌ها و رخدادها پیدا کرد. هر کسی تلاش می‌کند برای ایجاد شرایط بهتر به افکار و مسیر خودش متکی باشد و همین قضیه موجب می‌شود همواره اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. 

این اختلاف‌نظرها و تلاش برای درک متقابل مولفه‌ی هوشمندانه‌ای است که صباغ‌زاده برای پیشبرد پیرنگ فیلم‌هایش از آن استفاده می‌کند. 

صباغ‌زاده با انتخاب لحنی سرخوشانه برای فیلم‌هایش به دنبال پیدا کردن فضاهای جدیدی برای روایت در سینما است. اگر چه نقطه ضعف‌هایی هم در روند کاری او وجود دارد اما به نسبت فضایی که او در حد و اندازه‌ی خود برای روایت در سینما گشوده است قابل تحسین است. 

شاید به دلیل ارجحیت فانتزی بر رئالیسم در فیلم‌های صباغ‌زاده، همراهی مخاطب با فیلم به ظاهر دچار مشکل شود اما زمانی که با قواعد خود فیلم به خوانش آن بپردازیم جذابیت‌های پنهان در لایه‌های زیرین فیلم را بهتر درک می‌کنیم.



نویسنده: علیرضا بخشی استوار