نویسنده فیلم «مرد بازنده» درباره شباهت فضاسازی‌های این فیلم با سینمای نوآر فرانسه و فیلم پلیسی گفت: سعی کردیم نوع پوشش و فضاسازی‌های فیلم در برخی لحظات ادای دینی به سینمای کارگردان بزرگ «ژان پیر مِلویل» باشد.

پایگاه خبری تئاتر: در روز نخست و در سانس دوم نمایش فیلم‌ها در خانه چهلمین جشنواره فیلم فجر که در برج میلاد برگزار می‌شود، فیلم سینمایی «مرد بازنده» به کارگردانی محمدحسین مهدویان برای تماشای اهالی رسانه و منتقدان روی پرده رفت. 

این فیلم روایت داستان ماموری باتجربه و سالخورده با بازی جواد عزتی است که در دایره جنایی و رسیدگی به پرونده‌های قتل کار می‌کند و درگیر یک پرونده خانوادگی پیچیده می‌شود که خیلی زود ابعاد بزرگتری پیدا می‌کند. تازه‌ترین ساخته مهدویان مانند سریال «زخم کاری» دست روی موضوع فساد اقتصادی و سیستماتیک گذاشته است که این بار در فضایی معمایی و پلیسی طرح می‌شود. به همین بهانه و در حاشیه نشست خبری این فیلم گفتگویی با ابراهیم امینی (نویسنده این اثر) داشتیم که در ادامه می‌خوانید: 

ابراهیم امینی

 

 برای اولین بار به سراغ این ژانر پلیسی و جنایی رفته‌اید، فیلم لایه‌های مختلفی دارد که درک و تحلیل و آن کمی برای مخاطب عمومی دشوار به نظر می‌رسد. به نظر شما مخاطبان سینما از این فیلم استقبال خواهند کرد؟ 

مخاطب عام در این اثر با داستان و قصه طرف است. ما در لایه اول سعی کردیم یک قصه سرگرم‌کننده و رازآلود را تعریف کنیم که مخاطب از دیدن آن خسته نشود و حتی از دنبال کردن آن شگفت‌زده هم بشود. این فیلم اساسا برای مخاطب عام نوشته و ساخته شده است. فیلم مانند فیلم‌های پلیسی که در نوجوانی ما ساخته می‌شد و ما می‌دیدیم و از لحظات آن لذت می‌بردیم، است و اثر برای ما به عنوان سازندگان فیلم همان کارکرد را دارد. به نظرم ایرادی ندارد که حتی بعضی از ارجاعات و لایه‌های فیلم به طور کامل فهمیده نشود، مهم درک و برداشت مخاطب از کلیت داستان و قصه فیلم است. 

فضای فیلم نزدیک به فیلم‌های نوآر و سینمای فرانسه است که داستان‌های پلیسی و جنایی را معروفی را روایت کرده‌اند. شما و حسین مهدویان به این سبک فیلمسازی علاقه دارید؟ 

من شخصا عاشق این سینما هستم و خوشحالم از این مقایسه‌ای که انجام می‌شود. من شیفته سینمای پلیسی و کارگاهی هستم، هم در ورژن امریکایی و هم در شکل فرانسوی آن که خیلی فوق العاده است. فیلم‌های مِلویل رو خیلی دوست دارم، فیلم‌هایی که ما در نوجوانی به اسم فیلم‌های آلن دلون می‌شناختیم و بعدها کارگردان آن را کشف کردیم و فهمیدیم یک ملویلی است که در پشت صحنه نقش اصلی را دارد. آن فضاهای مبهم و بارانی، نوع پوشش و لباس‌هایی که در این فیلم‌ها وجود داشت را سعی کردیم در مرد بازنده نیز داشته باشیم. در یک جاهایی از فیلم ادای دینی کردیم به فیلم‌های محبوب خودمان در عین حال داریم قصه خودمان را هم تعریف می‌کنیم. من شیفته کار کردن در این ژانر هستم و همیشه دوست دارم در آن بنویسم. 

همکاری با محمدحسین مهدویان چگونه است؟ در حوزه نگارش فیلمنامه بیشتر شما تاثیرگذار هستید یا کار مشترک نوشته می‌شود؟ 

به هر حال حسین مهدویان به عنوان یک کارگردان وقتی در کار قرار می‌گیرد یک اشرافی به لحاظ کارگردانی به جهان قصه دارد و من هم سعی می‌کنم تمام دانش و داشته‌های اندکم را خرج کنم تا بتوانیم یک فیلمنامه خوب را به نگارش درآوریم. در طول کارها و حتی خیلی پیش از آغاز کار با هم گپ می‌زنیم و خیلی زیاد مراوده فکری داریم که کمک می‌کند با نوع تفکر هم آشنا باشیم. 

به اعتقاد بسیاری سینمای ایران از نبود فیلمنامه قوی و پرکشش با ساختاری اثربخش رنج می‌برد و دلیل کاهش آثار شاخص در میان تولیدات روز سینمای ایران، ضعف در نگارش فیلمنامه است. از دیدگاه شما به عنوان پرکارترین فیلمنامه‌نویس جشنواره چهلم علت اصلی این اتفاق چیست؟ 

این ماجرا چند عامل مهم دارد و نمی‌توان تنها یک عامل را برای آن متصور بود. اولین آن سابقه درام‌نویسی در ایران است. یعنی یک بخشی از آن به این مربوط می‌شود که فرهنگ ما در تاریخ ادبیات و نمایش ما فرهنگ درام‌نویسی نیست. در نتیجه ما صد الی صد و پنجاه سال است که در حال تمرین درام‌نویسی هستیم. این در حالی است که در غرب در سال ۵۰۰ قبل از میلاد تئاتر داشتند. فرهنگ ما مبتنی بر حکایت بوده است که ساختار آن با قصه و درام کاملا متفاوت است. این تجربه باید در کشور ما بارور بشود. مثل نگارش رمان که از غرب آمده است و ما با فرهنگ خودمان آن را آداپته کردیم و دهه به دهه در حال بهتر شدن هستیم. یک علت مهم همین است که درام‌نویسی در ایران نوپا است. نکته دوم ساختار تولید در ایران است. حقیقتش را بخواهید فیلمنامه‌نویسان در بسیاری از پروژه‌ها در ایران تصمیم گیرنده نیستند. در کشورهای غربی یا حتی اروپا فیلمنامه نویسان صاحب یک حقوق مشخص به لحاظ تالیف و مالکیت هستند. ساختار تولید اما در ایران به گونه‌ای است که فیلمنامه‌نویسان نمی‌توانند از فیلمنامه خود مراقبت کنند و فیلمنامه دچار تغییراتی می‌شود. گاهی متناسب با تولید شکل فیلمنامه تغییر می‌کند و گاهی به دلیل ممیزی‌ها و ملاحظات فیلمنامه تغییرات عمده می‌کند و همه اینها باعث می‌شود که ما صنعت درستی در حوزه فیلمنامه سینمایی نداشته باشیم. 

مسئله سوم هم که نکته تاثیرگذاری است، دستمزد است. دستمزد فیلمنامه‌نویسان رقم بسیار اندکی از دستمزد کل فیلم است و این رقم همیشه ثابت است. به همین دلیل فیلمنامه‌نویسان هرچه زودتر کار را بنویسند و کار را زودتر تحویل دهند درآمد بهتری خواهند داشت که این هم به نوعی آسیب زننده است. بنابراین دستمزد فیلمنامه‌نویسی در ایران به دلیل جدی نگرفته نشدن آن بسیار اندک و ناچیز است و باعث می‌شود که به این کار آنطور که باید و شاید بها داده نشود. وقتی این حرفه از سمت صاحبان سرمایه و تهیه‌کننده جدی گرفته نمی‌شود و بودجه خیلی کمی در مقایسه با کل فیلم به آن اختصاص داده می‌شود، طبیعتا تغییر و تحول عجیبی رقم نمی‌خورد و این مشکل ادامه پیدا می‌کند. 

آیا با این موضوع موافق هستید که در حال حاضر سینمای ایران با کمبود فیلمنامه خوب و ارزشمند مواجه شده است؟ 

به نظرم ما معضل فیلمنامه‌نویس نداریم بلکه در سینمای ایران معضل فیلمنامه داریم. در خلق فیلمنامه لزوما تنها فیلمنامه‌نویس تاثیرگذار نیست و تهیه‌کننده و کارگردان نیز در سرنوشت فیلمنامه موثر هستند. ساختار تولید باید کمی به نفع فیلمنامه نویسان تغییر کند.


منبع: خبرگزاری ایلنا