پایگاه خبری تئاتر: نشست فیلم سینمایی «برف آخر» به کارگردانی امیرحسین عسگری و تهیه کنندگی حسن مصطفوی در چهلمین جشنواره فیلم فجر عصر امروز چهارشنبه ۱۳ بهمن ماه برگزار شد.
حسن مصطفوی تهیهکننده این فیلم درباره انصراف احسان علیخانی از تهیهکنندگی این پروژه و درج نامش به عنوان مشاور و سرمایهگذار در تیتراژ فیلم، بیان کرد: پروانه ساخت اولیه فیلم به نام احسان علیخانی بوده و انصراف هم نداد، حتی پیش تولید را هم با آقای عسگری انجام دادند اما به خاطر مشغله «عصر جدید» پروانه ساخت را به نام من تغییر دادیم اما ایشان در کسوت سرمایهگذار و مشاور پروژه در کنار ما بودند.
امیرحسین عسگری هم گفت: اساساً نطفه برف آخر در دفتر علیخانی بسته شد، احسان میگفت اگر قرار است به خاطر دغدغهها سر پروژه نباشم بهتر است عنوان تهیهکننده را هم یدک نکشم. آقای علیخانی مشاور این پروژه بودند، حتی اینکه سرمایهگذار است در لحظه اتفاق افتاد، به عنوان یک هول اولیه چرخ را تکان داد و آقای مصطفوی تا آخر راه پیش رفت.
لادن مستوفی هم درباره کمکاریاش در سینما مطرح کرد: برخی کارهای من کمتر دیده شده، چند فیلم سینمایی داشتم که بنا به دلایلی پخش آنها متوقف شد، برای یک سریال هم وقت گذاشتم اما ساخته نشد اما روی انتخاب نقش هم همیشه حساسیت داشتم همین نگاه باعث میشد با وجود درگیریهای مختلف، اشتیاق برای همراهی با گروه «برف آخر» داشته باشم. هر کاری سختیهایی دارد اما کاری که اندیشهای پشت آن است و پیام انسانی و درستی دارد را میپذیرم. خستگی را احساس نکردم هر لحظه از کار برایم لذتبخش بود.
امین حیایی هم درباره زمانی که صرف آمادگی برای ایفای این نقش کرده است، گفت: حدود پنج ماه فرصت بود تا ریشهای من بلند شود و به آن گریم مورد نظر برسیم، پیشنهادهای دیگر را هم به خاطر برف آخر نپذیرفتم خود را در اختیار این پروژه گذاشتم. همه ما بازیگران دوست داریم نقشهای خاص داشته باشیم، سختیهای کار را هم پذیرفته بودیم چون کار را دوست داشتیم همه با جان و دل وقت گذاشتند، من فکر میکردم پنج ماه فیلمبرداری طول بکشد، با توجه به متنی که خوانده بودم فکر نمیکردم فیلم زیر پنج ماه جمع شود اما آنقدر خدا با ما یار و عشق دوستان همراه بود فیلمبرداری فیلم دو ماه طول کشید. برای اینکه یک ابر در هوا باشد چند ساعتی صبر کردیم، سکانس آخر را گرفتیم و بعدش به برنامه عصر جدید آمدم، این همدلی و عشق بین گروه باعث شد کار زود جمع شود.
وی گفت: هر نقدی که در جشنواره به کارها میشود باعث رشد ما میشود، این موضوعات باعث میشود چالشها را تجربه کنیم، نگاه متخصصان منتقدان باعث رشد ما میشود، هر جشنواره که میگذرد، پختگی کار ما بیشتر میشود.
آرمان فیاض فیلمبردار این اثر هم عنوان کرد: وقتی فیلمنامه را خواندم اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که فیلمنامه درخشانی بود، شخصیت امیرحسین برایم خیلی دوستداشتنی بود، دو چالش در فیلمبرداری داشتیم یکی اکسپوز و برف بود که نور زیادی را وارد لنز میکرد، دومین چالش این بود که سکانسهای شب زیاد داشتیم که باید هم بر آن فائق میآمدیم و هم آن را تبدیل به هنر میکردیم با این حال از پس آن برآمدیم. از این نظر کار جذابی بود.
عسگری درباره توجه به کتاب «زنانی که با گرگها میدوند» در روایت این فیلم بیان کرد: این فیلم هیچ ارتباطی با این ماجرا ندارد. من داستانی از محمد صالحعلا خواندم که به چهار سال پیش برمیگردد که این قصه من را رها نمیکرد، تلاش کردیم آن را تبدیل به فیلمنامه کنیم که کشش هم داشته باشد، طرح اولیهای نوشتم و نگارش فیلمنامه آغاز شد.
امیرمحمد عبدی درباره استفاده از نماد بیان کرد: قاعدتاً در فیلمهای این چنینی نماد جایگاه مهمی دارد، اما اینطور نبود که بگوییم گاو، گرگ یا برف نشانه چیست.
عسگری گفت: سلیقه من در فیلمسازی این است که نماد برایم خیلی اهمیت دارد. ما سعی کردیم با تعمیق در گرگ و گاو به یک سری قصههایی برسیم که شاید بتوانیم برخی این عناصر را در کاراکترها ببینیم، درباره آنها تحقیق کردیم اگر مفاهیم آنها در فیلم ساری است که خوشحالم اگر نه که حتماً موفق نبودیم.
عسگری بیان کرد: سه سال و نیم پیش تحقیق را شروع کردم، به دنبال فضایی بودم که برف داشته باشد هرچه نگاه میکردم میدیدم ساختار شهرها شبیه هم هست و آنچه را که میخواهیم به ما نمیدهد در نهایت به شهر کیاسر رسیدیم، اما همه فیلم در آنجا فیلمبرداری نشد. به سمتی رفتیم که شرایط برای فیلمبرداری مناسب باشد به شهری به نام ریمه رفتیم که زمستان بسیار سخت و سردی داشت.
عسگری مطرح کرد: من معتقدم برای اینکه فیلم سخت ساخته شود نیازمند یک سری چریک و افراد سخت هستیم که این رهبر در این فیلم امین حیایی بود، من خیلی علاقه نداشتم که بازیگر چهره داشته باشم اما امین حیایی به من ثابت کرد که تو میتوانی بهترین بازیگر باشی اما در کنار فیلم هم باشی.
مصطفوی درباره اختلاف با علیخانی و امین حیایی در مقام سرمایهگذاری بیان کرد: نمیدانم این حرفها از کجا میآید، امین حیایی از ابتدا بازیگر فیلم بود، احسان هم به دلیل مشغله نتوانست تهیهکننده باشد، ما هیچ اختلافی باهم نداریم.
عسگری گفت: من خودم را حرفهای سینما نمیدانم یعنی فردی که حرفهاش سینما باشد و بخواهم از آن هم پول دربیاورم. از سال ۹۳ و ساخت اولین فیلمم پیشنهادیهایی شد، پروژهای بود که قرار بود محصول مشترک ایران و آلمان باشد، اما در دورهای بودیم که یورو گران شد و نتوانستیم آن را ادامه بدهیم، ترجیح میدهم اگر قرار است، فیلم بسازم همه از آن لذت ببریم، کیفت بیشتر از کمیت برایم اهمیت دارد، من سالها دستیار برنامهریز بودم از همان اول که وارد این حرفه شدم با خود عهد بستم که نهایت پنج فیلم بسازم.
مجید صالحی هم درباره ایفای نقشهای جدی مطرح کرد: چند سالی است که فیلمهای جدی بازی میکنم این تجربه هم بسیار دلچسب بود، عشق و همدلی را در میان گروه میدیدم، در آن شرایطی که بسیار سخت بود و شبهایی دمای منفی ۱۷ و منفی ۲۰ درجه را داشتیم کنار هم بودیم، به هر حال عسگری به هر کاری تن نمیدهد و سینما برای او تقدس دارد.
عسگری درباره کم شدن زمان فیلم گفت: نمیدانم، این فیلم فیلمی است که نهایت بتوانیم چند پلان را کم کنیم، همه صحنهها مثل پازل چیده شده و هر آنچه کم کنید، به فیلم صدمه میخورد.
وی درباره صدای فیلم بیان کرد: من با توجه به چیزهایی که شنیده بودم فکر میکردم در برج میلاد صدای بدی میشنویم، البته صدا آن همه هم ایدهآل نبود، ولی مشکل صدا چندان نبود، علی علویان هم زحمت زیادی برای صدای فیلم کشید.
عسگری اظهار کرد: من چهل سالگی را رد کردهام وقتی آرام آرام مسیری را طی میکنید ممکن است به خیلی چیزها فکر کنید که آرام آرام به سراغتان بیاید، ترس، نفرت و… از این دست است، به این فکر میکنید که چگونه دریچهای باز کنید و از آنها به سلامت بگذرید، ما هم با توانمندی امین حیایی توانستیم شخصیت یوسف را بسازیم اما هر نقصی که در این فیلم هست به من برمیگردد و گروه بسیار عالی بودند.