پایگاه خبری تئاتر: نشست رسانهای فیلم سینمایی «بدون قرار قبلی» به کارگردانی بهروز شعیبی از آثار راه یافته به بخش سودای سیمرغ چهلمین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد برگزار شد.
بابایی تهیهکننده فیلم گفت: سعی کردیم یک فیلم حال خوب کن بسازیم.
بهروز شعیبی هم مطرح کرد: آدم تا زمانی که فیلم را میسازد نمیداند چه میکند، دوست دارد آنچه را که دلش میخواهد بسازد ولی وقتی به اینجا میآید میترسد.
شعیبی درباره واقعی بودن خانواده تصویرشده در فیلم بیان کرد: واقعیت این است که اگر از این زندگی پرمشغله فاصله بگیریم خانوادههای دیگری میبینیم که روابط انسانی برای آنها ارجحیت دارد، در زندگی پرتلاطمی هستیم و طبیعی است این خانوادهها را نبینیم اما این یک خانواده طبیعی است سعی نکردیم تخیل کنیم یا یک چیز ایدهآل را نشان بدهیم.
این کارگردان درباره پایانبندی عنوان کرد: بعضی وقتها در شکل کنش دنبال یک کشمکش بیرونی هستیم برخی اوقات هم مثل این فیلم قرار نیست با یک چیز عجیب و غریب مواجه باشیم نمونه چنین فیلمهایی در سینمای ما بوده این چنین فیلمهایی قرار نیست کار شگرفی کند، بلکه قرار است احساسی را منتقل میکنند که تلاش داشتیم این حس منتقل شود.
وی درباره حمایت ارگانها از فیلمهایش هم بیان کرد: من به شماها حق میدهم که از بیرون فکر کنید من تحت حمایت ارگانها فیلم میسازم اما هیچکدام از این فیلمها سفارش نبوده است بلکه پافشاری من بوده که ساخته شوند. همین فیلم بدون قرار قبلی تا شب قبل کلید خوردن قرار نبود ساخته شود. به جز فارابی شاید بهتر باشد از کسانی دیگر بپرسید که کجا حمایت کرده است ۲۵ سال است که در سینما هستم از روز اول همه کارهای من را دیدهاید اگر کارمند جای دیگری بودم بازنشسته میشدم، فکر نکنید این حمایتها شبهه ایجاد میکند که اگر این چنین بود رویه خودم را عوض میکردم. روز بلوا هم پیشنهاد من به اوج بود. من یک بار زندگی میکنم و حاضر نیستم این یک بار را در خدمت چیزهایی قرار بدهم که یا دوست ندارم یا برای رضایت دیگران باشد.
بابایی هم مطرح کرد: ما حتی تا شب قبل از رفتن به مشهد و کلید خوردن فیلم، کلی داستان بود که ممکن بود نتوانستیم تولید را آغاز کنیم، فیلم از نظر تولید منطقی است. میتوانم بگویم از نظر برآورد هم منطقی بوده است، اگر تولیت آستان قدس نبود شاید نمیتوانستیم این تصاویر را به این نحو نشان بدهیم. اینکه میگویند فیلم سه ارگانی است درست نیست، فکر میکنم نمیتوانم خیلی از مسایل تولید را باز کنم اما تولید این کار خیلی سخت بود.
مهدی تراببیگی نویسنده فیلم هم درباره اوتیسم بچه مطرح کرد: این بچه نماینده آشوب درونی یاسی بود.
شعیبی هم عنوان کرد: ما از همان روز اول با مدیر انجمن اوتیسم ارتباط گرفتیم و ایشان با تمام قوا در زمینه اجرا به کمک ما آمدند، خیلی از دیالوگها کلمه به کلمه جمله مادران اوتیسم است. امیدوارم بقیه انجمنها هم این چنین تعامل کنند.
مصطفی زمانی بازیگر هم گفت: در دوران کرونا سریال خانگی کار نکردم و سعی کردم کمتر کار کنم. آقای شعیبی هم وقتی پیشنهاد داد، دیدم بیشتر لوکیشنها خارجی است و امن است، اما یک فیلمنامه خوب و آرام هم بود، اولش شاید نقش کوتاه برای یک بازیگر قانع کننده نباشد. اما بهروز خودش یک بازیگر خوب است، به لحاظ فنی هم عزیزانی دور ما بودند که خوب بودند، چند سالی است که فیلمهایی ساخته میشود که در محلههایی روایت میشود که من شناختی از آنها ندارم و نمیتوانم بازی کنم اما این نقش خوب بود، نقشهای مذهبی اکثراً در سینمای ما حالت فرم دارد، اما من چون با یک نقش مذهبی آمدم و با آنکه نقشهای مختلف بازی کردم حس کردم میتوانم نقشی را بازی کنم که فرم نباشد.
مسعود سخاوت دوست آهنگساز فیلم هم بیان کرد: این فیلم بدون موسیقی هم میتوانست خیلی از سکانسها را پیش ببرد، از موسیقی به عنوان ترمیم استفاده نشده و نقش همراهی دارد.
بابایی درباره سکانسهای آلمان فیلم هم گفت: این سکانسها خیلی محدود برگزار شد از اول تا آخر یک هفته طول کشید، عوامل را هم به صورت مختصر به آلمان بردیم.
شعیبی درباره انتخاب پگاه آهنگرانی توضیح داد: سینما یک رسانه و یک صنعت است مواضع آدمها یک امر شخصی است کن با مواضع هر کسی کاری ندارم و با همه دوستانم در سینما همکاری کردم. چیزی که اولویت دارد ذات یک سینمای خوب است که پیامش روابط انسانی باشد. زمانی که میخواستم برای نقش یاسی بازیگر پیدا کنیم با افراد دیگری هم صحبت کردیم اما میخواستیم بازیگری این نقش را بازی کند که تا حالا چنین نقشهایی را بازی نکرده باشد پگاه هم قبلاً چنین نقشی را بازی نکرده بود، وقتی پگاه با ذوق زدگی آمد و درباره فیلمنامه و نقش حرف زد دیگر هیچ چیزی از خدا نمیخواستم، چون او حاضر بود برای فیلم تلاش کند. امروز باید با احترام به همه بازیگرانی که با آنها همکاری کردم، بگویم او یکی از بهترین بازیگران بود، با اخلاق، همراه و حرفهای بود و امیدوارم این همکاری ادامه پیدا کند.
شعیبی درباره پیام این فیلم که در بخشی از آن بازگشت به ایران ترویج میشد و این موضوع که برخی میگویند کشور را ترک کنید، با بغض مطرح کرد: به هر حال بخشی از ماجرا این است که ما با این موضع مسأله داریم. این سرزمین ماست، اگر نگران این نسل هستیم خوبیها را بکاریم، بچههای ما به این سرزمین برمیگردند، همانطور که یاسمین قصه ما برای عزیزترین چیزی که پدرش گذاشت، به ایران برگشت.
مصطفی زمانی هم عنوان کرد: این اولین تجربه همکاری من با بهروز بود و تجربه لذتبخشی بود.
مهدی تراببیگی مطرح کرد: این فیلم داستان خلوتی دارد و اصرار بود این چنین باشد چون چنین داستانی را میطلبید و بهتر بود همینطور باشد.
بابایی درباره انتخاب شهر مشهد بیان کرد: چون متن ما در مشهد میگذشت و امام رضا هم در مشهد است و جای دیگری نیست.
شعیبی درباره انتخاب آلمان اظهار کرد: احساسمان این بود که ایرانی در آنجا زیاد است اما به لحاظ روابط با کشورهای دیگر فرق میکند. ما دنبال فضای متفاوت با فرهنگ خودمان بودیم نه برای اینکه این دو فضا را مقایسه کنیم بلکه اگر کسی ریشهای در این سرزمین دارد کمی احساس غربت نکند.
حامی ترابی بازیگر خردسال این فیلم گفت: وقتی یک کودک اوتیسم میبینیم باید صبور باشیم تا قبل از این فیلم از اوتیسم نشنیده بودم اما الان با اوتیسم آشنایی دارم، پس وقتی چنین بچههایی کاری میکنند نباید از دست آنها ناراحت شویم.
الهام کردا هم عنوان کرد: پگاه آهنگرانی چون در سفر بود نتوانست بیاید.
شعیبی هم بیان کرد: نقش کودک اوتیسمی خیلی نقش ویژهای بود حتی فکر میکردیم به طور واقعی از کودکان این چنینی استفاده کنیم اما ترسیدیم به خاطر شرایط سفر به آنها آسیب برسد. حامی ترابی همراهی خوبی با ما داشت، مثل یک بازیگر بزرگسال توان گذاشت و به خوبی با ما همکاری کرد.
شعیبی درباره مسیر فیلمسازی خود اظهار کرد: بعد از «دهلیز» با خودم قرار گذاشتم اگر تجربه میکنم و موفق است به سراغ ژانرهای مختلف بروم، پیشنهادهایی بود که فیلمهای اجتماعی بیشتر کار کنم تا امروز سعی کردم روند را تغییر بدهم با این حال مهمترین نقطه اشتراک فیلمهایم روابط انسانی است.
وی درباره استفاده از رضا صابری گفت: او مردانه برای تئاتر خراسان ایستاد، دوست داشتم با او کار کنم، ایشان هم با بزرگواری پذیرفتند در چند سکانس این فیلم باشد.
کیوان مقدم طراح صحنه هم گفت: با بهروز شعیبی ۲۵ سال دوستم، وقتی به من زنگ زدند و پیشنهاد همکاری در شهر مشهد را دادند با توجه به اینکه شناختی از این شهر نداشتم ایشان در شناخت خراسان به من خیلی کمک کردند.
امین میری دیگر بازیگر این فیلم اظهار کرد: همیشه دوست داشتم با بهروز شعیبی کار کنم و در عین حال دوست داشتم نقش یک فرد مشهدی را بازی کنم، لهجه مشهدی، نواختن تار و بازی کردن نقش یک آدم معمولی از چالشهای من بود. آقای شعیبی در این زمینهها بسیار به من کمک کرد. آنچه در این فیلمنامه برایم جذاب بود این بود که ارشد، هرچند در حاشیه قصه بود اما هر آنچه که یاسی نداشت، خانواده ارشد داشتند. عشق حلقه گمشده امروز ماست که اگر بود، تصاویر سر بریده منا حیدری را در اهواز نمیدیدیدم. دیدن این فیلمها که عشق را نشان میدهد یا فیلم «خانه پدری» که سنتهای غلط را نشان میدهد، چاره ساز است اما متاسفانه همیشه جلوی فیلمهای خوب گرفته میشود.
الهام کردا بازیگر این فیلم هم توضیح داد: ما قبل از فیلمبرداری به مشهد رفتیم، چند خانواده مشهدی را دیدیم و تمرین لهجه کردیم، آقای شعیبی هم خیلی به من کمک کردند، البته لهجه من هم بی اشکال نیست.
شعیبی درباره اینکه پیام اصلی فیلم شما چه بود عنوان کرد: هرآنچه که شما از این فیلم برداشت کردید، درست ترین است، این فیلم از زمان رونمایی متعلق به مخاطب است.
بابایی درباره بودجه بیان کرد: فیلم نسبت به تولیدات امروز تقریباً ارزان است، اما فارابی حتماً هزینه آن را منتشر خواهد کرد.
شعیبی هم عنوان کرد: اعضای اصلی و سرگروهها در جریان قصه بودند و همراهی میکردند.