پایگاه خبری تئاتر: پرسشهایی در مورد اخلاق و انگیزه، شکاف بین اخلاق عمومی و خصوصی از طریق فیلم «قهرمان» آخرین درام فیلمساز تحسینشده ایرانی اصغر فرهادی مطرح می شود. این فیلم که برنده جایزه بزرگ هیات داوران جشنواره فیلم کن ۲۰۲۱ شد، توسط آمازون برای اکران در ایالات متحده در ژانویه گذشته انتخاب شد. فیلم «قهرمان» یکی از فیلم های محبوب فصل جوایز اسکار ۲۰۲۲ ساخته اصغر فرهادی کارگردان برنده دو جایزه اسکار است.
فرهادی فیلمسازی است که برای فیلم های «جدایی» در سال ۲۰۱۲ و «فروشنده» در سال ۲۰۱۸ برنده جایزه اسکار شد و یکی از فیلمسازان معتبر سینمای جهان به حساب می آید. فیلم «قهرمان» امسال در فهرست کوتاه نهایی اسکار بهترین فیلم بین المللی قرار گرفت اما در میان پنج نامزد نهایی اسکار جایی به دست نیاورد.
اما اتفاقاتی حول این فیلم جدید فرهادی رخ داده است که میتوانست از یکی از فیلمهای این کارگردان سرچشمه بگیرد. فرهادی در ایران با یک جفت پرونده قضایی مرتبط با این فیلم مواجه شده است. یکی از دانشجویان سابق این کارگردان (آزاده مسیح زاده) مدعی است که فرهادی داستان «قهرمان» را از مستندی (با عنوان «دو سر برد، دو سر باخت») که در کلاس همین کارگردان ساخته شده، سرقت کرده است و ضمنا مردی هم که مسیح زاده و هم فرهادی ادعا می کنند داستان «قهرمان» بر اساس آن ساخته شده است، از کارگردان برنده اسکار شکایت کرده و او را متهم به بدنامی خود در نحوه تصویرسازی اش کرده است.
فرهادی تمامی اتهامات را رد کرده و علیه آزاده مسیح زاده دانشجوی سابق خود شکایت کرده و او را به افترا متهم کرده است. هر سه این پرونده ها به طور همزمان در حال رسیدگی است و هنوز دادگاه حکمی صادر نکرده است.
عواقب این پرونده هم برای فرهادی و هم برای مسیح زاده، به صورت بالقوه زیاد است. اگر دادگاه فرهادی را به جرم سرقت ادبی مجرم تشخیص دهد، به گفته وکیل مسیح زاده، ممکن است مجبور شود «همه درآمد حاصل از نمایش فیلم در سینما یا اکران آنلاین» را به مسیح زاده واگذار کند و حتی ممکن است محکوم به زندان شود. از سوی دیگر اگر مسیح زاده به اتهام تهمت نادرست فرهادی و افترا به او مجرم شناخته شود با مجازات تا دو سال حبس و همچنین ۷۴ ضربه شلاق مواجه خواهد شد.
هالیوود ریپورتر با مسیح زاده، وکیل او (کسی که به وی مشاوره می دهد اما در دادگاه مسیح زاده را وکالت نمی کند) و چند نفر دیگر که با این پرونده مرتبط هستند صحبت کرده است و همینطور سوالات خود از فرهادی را از طریق سوفی بورووسکی، وکیل شرکت پخش فیلم «ممنتو» ارائه کرده است.
همه طرفها روی خطوط کلی داستان، اتفاق نظر دارند، اما در حقایق کلیدی این ماجرا اختلافاتی وجود دارد. آنچه مشخص است، فرهادی در سال ۱۳۹۳ در موسسه کارنامه در تهران کارگاهی در زمینه فیلمسازی مستند تدریس می کرد و مسیح زاده در آن کلاس حضور داشت. دانشآموزان برای کار درسیشان باید تحقیق می کردند و مستندی کوتاه بر اساس ایده «بازگرداندن چیزهای گمشده» با استفاده از پروندههای واقعی افرادی که پولی را که پیدا کرده بودند به صاحبان واقعی آن پس داده بودند، بسازند.
بیشتر موارد از اخبار گزارش شده در تلویزیون ایران و روزنامه های سراسری گرفته شد. مسیح زاده اما یک داستان اوریجینال از آقای شکری یک زندانی در زندان بدهکاران شهر زادگاهش شیراز در جنوب غربی کشور ایران را پیدا کرد. در مستند مسیح زاده که در جشنواره هنرهای شیراز در سال ۲۰۱۸ به نمایش درآمد، شکری در مرخصی از زندان کیسه ای طلا پیدا کرد و تصمیم گرفت پول را پس دهد.
مسیح زاده ایده خود را برای ساخت مستندی از داستان شکری به فرهادی و بقیه کلاس ارائه کرد و در آن او داستان زندانی را برای فرهادی شرح داد. هالیوود ریپورتر ویدیویی از کلاس را مشاهده کرده و ترجمه کرده است و با چند نفری که در آن روز حضور داشتند صحبت کرده است.
رلی شمص یکی از دانشجویان همراه مسیح زاده، به هالیوود ریپورتر می گوید: آن لحظه را به خوبی به یاد دارم زیرا همه ما شوکه شده بودیم، آقای فرهادی هم شوکه شد زیرا داستان آزاده بسیار جالب بود و خودش همه چیز را مطرح کرده بود.
مسیح زاده مدعی است که کارگردان برنده اسکار از این داستان به عنوان مبنایی برای «قهرمان» استفاده کرده است، بدون اینکه منبع اصلی را ذکر کند یا اعتبار مناسبی برای او در نظر بگیرد.
مسیح زاده می گوید در سال ۲۰۱۹، قبل از شروع تولید «قهرمان» فرهادی او را به دفتر خود فراخواند و از او خواست تا سندی را امضا کند که نشان دهد ایده اصلی فیلم «دو سر برد، دو سر باخت» متعلق به او است و تمام حقوق داستان متعلق به او است و او این کار را انجام داد.
مسیح زاده که از طریق ویدیویی از تهران صحبت میکرد، میگوید: نباید آن را امضا میکردم، اما برای انجام این کار تحت فشار شدیدی بودم. آقای فرهادی استاد بزرگ سینمای ایران است. او از قدرتی که بر من داشت استفاده کرد تا مرا وادار به امضای قرارداد کند.
بوروسکی، وکیل فرهادی خاطرنشان می کند که سندی که به عنوان مدرک در پرونده قضایی جاری ارائه شده، از نظر قانونی بی معنی است. او به درستی خاطرنشان می کند که ایده ها و مفاهیم تحت حمایت کپی رایت نیستند. اما در پاسخ ایمیلی به سوالات هالیوود ریپورتر، این وکیل تا حدودی مبهم صحبت می کند و نمی گوید چرا فرهادی می خواست یک سند امضا شده بدون ارزش قانونی داشته باشد.
بوروسکی مینویسد: اصغر فرهادی ظاهرا میخواست روشن کند که او ایده و طرح مستند را طی کارگاه ارائه کرده است. فرهادی نیز به نوبه خود (در مصاحبه هایش) مدعی شده است که ایده اصلی فیلم او خیلی زودتر از آن مطرح شده است.
بوروسکی ادعا میکند فرهادی تم اصلی قصه را که مربوط به خلق قهرمان ها در جامعه است از دو خط نمایشنامه زندگی گالیله نوشته برتولت برشت الهام گرفته است. و وقتی فرهادی در سال ۲۰۱۹ ایده ای از خودش را مرور کرد، تصمیم گرفت فیلمی داستانی بر اساس برداشتی آزاد از داستان آقای شکری بنویسد و کارگردانی کند که قبل از شروع کارگاه فوق در رسانهها منتشر شده بود.
بوروسکی اضافه می کند که فرهادی به طور مستقل درباره داستان شکری تحقیق کرده است اما با شکری تماسی نداشته است زیرا شخصیت اصلی فیلم، رحیم (امیر جدیدی) نه تنها هیچ ویژگی شخصیتی با آقای شکری ندارد، بلکه در برخی جنبه ها نقطه مقابل آن است. بنابراین نیازی به تماس با آقای شکری برای تحقیق نبود.
بوروسکی می گوید که تحقیقات کارگردان با استفاده از «روزنامه ها و سایر رسانه ها» انجام شده است. بوروسکی همینطور لینک هایی از دو خبر ایرانی ارائه کرد که ظاهرا در سال ۲۰۱۲ به صورت آنلاین منتشر شده بود و به نظر میرسد داستان شکری را با جزییات شرح میدهد.
مسیح زاده اما با این موضوع مخالفت می کند. او ادعا می کند که تنها گزارشی که درباره ماجرای شکری منتشر شده، در یک روزنامه محلی شیراز بوده است.
مسیح زاده می گوید: داستان شکری نه در رسانه ملی، نه در تلویزیون، نه در فضای مجازی و نه در پرونده های عمومی منتشر نشد. این داستانی بود که خودم پیدا کردم و تحقیق کردم.
نگار اسکندرفر، مدیر موسسه کارنامه نیز که در جلسات کارگاه مستندسازی حضور داشت، از روایت مسیح زاده از این اتفاقات حمایت می کند. او می گوید: موضوع «دو سر برد، دو سر باخت» توسط خود آزاده ارائه شده است، نه فرهادی. این حرف با خاطره شمص همکلاسی مسیح زاده مطابقت دارد.
شمص در ادامه چنین به یاد میآورد: من همیشه اتفاقات جشنواره کن را دنبال میکنم، بنابراین وقتی آقای فرهادی در سال ۲۰۲۱ در مورد «قهرمان» مصاحبه کرد، داشتم گوش میدادم. وقتی او خلاصهای از فیلم را ارائه کرد، قسم میخورم که یخ زدم. فکر کردم این مستند آزاده است.
شمص در دادگاه به نمایندگی از مسیح زاده شهادت داده است. با این حال، چندین دانشجوی دیگر که در همان کارگاه مستندسازی شرکت کردهاند، بیانیهای را در حمایت از ادعای فرهادی امضا کردهاند.
پس از اینکه مسیح زاده اتهامات خود را علنی کرد، اسکندرفر می گوید که یکی دیگر از دانشجویان سابق به او مراجعه کرد و ادعای مشابهی در مورد سرقت پروژه ای را که او در کارگاهی که توسط فرهادی در سال ۲۰۱۱ انجام شده بود مطرح کرد. هالیوود ریپورتر توانست با دانشجوی مورد نظر صحبت کند و البته او درخواست کرد ناشناس باشد، در حالی که این دانشجو تایید کرد که معتقد است فرهادی از پروژه دانشجویی خود به عنوان مبنای یکی از فیلمهایش استفاده کرده است، اما میگوید که هیچ ادعایی قانونی علیه او نخواهد داشت.
این دانشجو گفت: آقای فرهادی یک فیلمساز نابغه است و کاری که او با داستان من انجام داد، کار اوست، نه من.
وی خاطرنشان کرد: این اختلاف ها به دلیل موقعیت فرهادی در ایران پیچیده شده است. برنده دو جایزه اسکار هم معروف ترین و هم تفرقه انگیزترین چهره سینمای ایران است. موفقیت بین المللی او حمایت گسترده ای را برای او به همراه داشته و حتی شور و شوق میهن پرستانه ای را در میان برخی از اقشار ملی گرای کشور برانگیخته است، اما این واقعیت که فرهادی آشکارا از حکومت ایران انتقاد نمی کند، برخی او را به حمایت ضمنی از حاکمان کشور متهم کرده است.
فرهاد پایار، بازیگر و تهیهکننده آلمانی-ایرانی نیز میگوید که فرهادی را یک طرف قهرمان میداند و طرف دیگر خائن.
نتیجه حقوقی پرونده «قهرمان» هر چه باشد احتمالا به شهرت فرهادی لطمه وارد کرده است به طوری که تیتر یکی از سایت های خبری ایران در ماه های گذشته چنین بود: اصغر فرهادی: قهرمان دیروز، سارق امروز!
در یک سال اخیر اتهامات علیه اصغر فرهادی در حالی مطرح میشوند که هیچکدام مسیر قانونی را به نتیجه نرساندهاند و صرفا به اتهامزنی در رسانهها منحصر شده است.