پایگاه خبری تئاتر: بهمن فرمانآرا که نمایش «مردی برای تمام فصول» نوشته رابرت بولت را در تالار وحدت روی صحنه دارد، در باره اجرای این نمایش توضیح داد: «با آمدن به دنیای نمایش، این هدف را داشتم که بگویم تئاتر کلاسیک هم وجود دارد و میشود روی صحنه به 500 سال پیش رفت؛ چیزی که در ایران متاسفانه فراموش شده است.»
فرمانآرا که سالهای زیادی است در پی اجرای این نمایش بوده، ادامه داد: «من در بچگی تمام تئاترهای سعدی را میرفتم، الان هم تئاتر زیاد میروم. اما نظرم این است که تماشاچی یک نمایش آنقدر نباید با سختی بفهمد اوضاع از چه قرار است. در نهایت هم اگر چیزی اجرا شود که یک ذره به مسائل سیاسی بخورد، مردم دستی میزنند و میروند، ولی من این را نمیخواستم. من تماشاگران تئاتر را که دیدم، جوانیشان را و عشق و علاقهشان را، فکر کردم کاری بکنیم و بگوییم این هم هست، مدل دیگری هم وجود دارد.»
این کارگردان سینما در گفتوگو با ایران تئاتر اضافه کرد: « الان «هملت»های زیادی در ایران اجرا میشوند که شاید شما اصلاً متوجه نباشید دارید «هملت» شکسپیر را میبینید؛ مثلاً هملتی است که کباده میگیرد یا مثلاً ریچارد سومی که شلوار جین میپوشد. همه اینها به خاطر مسائل اقتصادی است.»
او در ارتباط با نخستین تجربه تئاتریاش گفت: «ممکن هم هست که اگر کسی دیگری همین نمایش را اجرا میکرد، بهتر هم میبود. الان من به سنی رسیدهام که انتقاد و ناسزا و چیزهایی که دربارهام میگویند، دیگر برایم مهم نیست. ته این ماجرا که برای همه معلوم است،پس چرا نگران حرفی باشیم که کسی در یک دوره موقتی میزند؟»
کارگردان «بوی کافور عطر یاس» که امسال علاوه بر اجرای نمایش «مردی برای تمام فصول»، بعد از سکوتی چند ساله به عرصه سینما هم بازگشته است. در باره کم کاری سالهای گذشتهاش توضیح داد: «دوره هشت ساله قبل از 92، من از همان اول گفتم که با آنها کار نمیکنم. حتی یک بار هم از پلههای وزرات ارشاد دولت قبلی بالا نرفتم. البته زانوی غم هم بغل نکردم؛ دو فیلم مستند ساختم، نمایشنامه ترجمه کردم و نوشتم. آن سالها را بیکار نبودم و هدر ندادم. من امکان رفتن از ایران و زندگی در جای دیگری را دارم. مدام پیشنهاد تدریس هم بهم میشود. اما چرا بروم؟ بچههای آنجا که اطلاعات من را لازم ندارند. من هرچه که درس خواندم را به خرج همین مملکت رفتم انجام دادم.»
بهمن فرمانآرا که با وجود بیماری، علاوه بر کارگردانی، در نمایش «مردی برای تمام فصول» بازی هم میکند، تاکید کرد: «اعتقاد من این است که واقعاَ در نهایت نباید بگذاری که متوقفت کنند. من هر روز صبح بلند می شوم و میروم کارخانه. همیشه هم به بچهها گفتهام من یک شغل آبرومند هم دارم. باوجود همین بیماریها و سختیهایش، باز هم من دلیلی نمیبینم که بنشینم خانه و کاری نکنم. من هشت صبح باید از خانه بیایم بیرون و کار کنم و بازیگری هم یکی از همین کارهاست. گفتیم 73 سال آبرو جمع کردیم، در یک شب بدیمش دم آب برود.»
منبع: ایران تئاتر