اجرا ادعایی ندارد. ساده است. بیخیال روی صحنه روایت میشود. حتی بازیها هم پیرو متن تلاشی است برای لذت بردن. نمیخواهد کار خاصی بکند و نیازی هم نمیبیند. خیالش راحت است و به مخاطب هم آسایش میدهد که قرار نیست چندان درگیر پیچش شود و مغزش منهدم شود. میخواهد درام خوشساخت باشد تا مخاطب را حفظ کند، همان چیزی که این روزها اندک است.
پایگاه خبری تئاتر: فهم ما از درام خوشساخت ناقص است. اگرچه همین امروز در تهران چند نمایش با الگوی درام خوشساخت روی صحنه است؛ اما میتوان به راحتی گفت درام خوشساخت به خوبی فهم نمیشود. اگر درام خوشساخت بیش از همه جا در سینما خودش را نشان میدهد، سینمای ایران محل مناسبی برای جستجوی درام خوشساخت نیست. با وجود انواع کتابهایی چون آثار مککی، باز هم درام خوشساخت برای نویسندگان ایرانی بدخوان است. همین که نامی از اوژن اسکریب در کلام تاریخی ما نیست، باز نشانه فقدان ادراکی ما از این زمینه دراماتیک است. از همین رو میتوان یکی از فاکتورهای ریزش مخاطب در تئاتر ایران را با کاوش عدم کنجکاوی خود پیش برد.
برای شروع شاید بهتر باشد یک نمونه امروزی را بررسی کرد. نمایش سنگ،کاغذ،قیچی را میتوان مثال خوبی دانست. یک نمایش سه اپیزودی که هدفش چیزی جز روایت داستان با بهانهای کوچک در فرم نیست. سه اپیزودی که بر مبنای یک موقعیت دراماتیک میان دو شخصیت شکل میگیرند و با دیالوگ پیش میرود. کنشها نیز در حداقل فضای ممکن اجرا میشود.
برای شروع شاید بهتر باشد یک نمونه امروزی را بررسی کرد. نمایش سنگ،کاغذ،قیچی را میتوان مثال خوبی دانست. یک نمایش سه اپیزودی که هدفش چیزی جز روایت داستان با بهانهای کوچک در فرم نیست. سه اپیزودی که بر مبنای یک موقعیت دراماتیک میان دو شخصیت شکل میگیرند و با دیالوگ پیش میرود. کنشها نیز در حداقل فضای ممکن اجرا میشود.
قصد نمایش چیزی جز درگیر کردن مخاطب با داستان نیست. ابزار لازم را از تکنیک اسکریب عاریه میگیرد. داستان بر جزر و مدی است که مخاطب را با خود این سو و آن سو میبرد تا از روایت حظ ببرد. مخاطب بیش از هر چیزی از یک نمایش چه میطلبد جز روایت یک داستان. سنگ،کاغذ،قیچی ماجرا را ساده گرفته است. داستان یک ستیز معمولی است، اما اجرا قرار است جذاب باشد با غریب کردن رویدادها و شخصیتها. آدمهایی که در تصویر نامنطق هستند و آنچه میگویند یا انجام میدهند برای مخاطب بامزه است. بااین حال اجرا ادعایی ندارد. ساده است. بیخیال روی صحنه روایت میشود. حتی بازیها هم پیرو متن تلاشی است برای لذت بردن. نمیخواهد کار خاصی بکند و نیازی هم نمیبیند. خیالش راحت است و به مخاطب هم آسایش میدهد که قرار نیست چندان درگیر پیچش شود و مغزش منهدم شود. میخواهد درام خوشساخت باشد تا مخاطب را حفظ کند، همان چیزی که این روزها اندک است.
https://teater.ir/news/42891