چارسو پرس: پس از ایام نه چندان کوتاه بیماری کرونا و خانهنشینی بسیاری از گروههای تئاتری، با کم شدن موجهای پرفشار شیوع آن، از سال جاری موقعیتی فراهم شد تا اغلب گروههایی که در انتظار شرایط بهتری برای حضور تماشاگران و استفاده از ظرفیت کامل سالنها بودند، به دور اجرایی تئاتری کشور وارد شوند. چهرههای شناخته شده و حرفهای نیز به رونق دوباره تئاتر اشتیاق نشان داده و آثار خود را بر صحنه آوردند؛ اما آنچه در این میان همچنان موجب دلسردی و سرخوردگی گروههای جوانتر و مخاطبان این هنر اندیشهورز میشود، سیاستهای بیپایه و اساسی است که معلوم نیست چرا و به چه قصدی اتخاذ میشود و از قضا در برابر پرسشهای مربوطه، پاسخگویی وجود ندارد.
گروه نمایشی «آماتور» به کارگردانی مجتبی رستمیفر از شهرستان اهواز با نمایش «مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» که در جشنواره فجر گذشته به مدت دو شب در سالن اصلی تئاترشهر اجرای موفقی داشت و جوایز زیادی را نیز از این رقابت تئاتری به دست آورد، طبق برنامه قبلی و اقدامات لازم صدور مجوز، قرار اجرای عموم در سالن اصلی تئاترشهر، برای نوبت مردادماه داشت؛ اما چند روز پیش از اجرا، ناگهان نمایش «شکوفههای گیلاس» کار محمد مساوات که به تازگی دوره یک ماهه خود را در خرداد سال جاری، در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر پشت سر گذاشته، برای اجرای مرداد از سوی مجموعه تئاترشهر اعلام و نمایش گروه «آماتور» ملغی شد. این تغییر اکران غیرحرفهای و ناعادلانه مدیریت تئاترشهر، از سوی گروه «آماتور» و کارگردان آن مجتبی رستمیفر، مورد اعتراض قرار میگیرد؛ اما دلایل قابل قبولی از این جابهجایی تا امروز که تنها چند روز به اجرای نمایش «شکوفههای گیلاس» باقی مانده، از سوی هیچ مرجعی برای اذهان عمومی اعلام نشده است.
آنچه مورد پرسش و خواست تماشاگران و اهالی تئاتر است، روشنگری مدیریت تئاترشهر در این اقدام است که نه تنها وجهه قانونی ندارد، بلکه بهطور مشهودی بدعت روشهای نامناسبی بین مدیران و گروههای تئاتری است که به نظر میرسد به راحتی زحمات گروهها و انتظار در رسیدن نوبت اجرایشان که معمولا با پروسههای طولانی و سختی همراه است، نادیده گرفته میشود. در این فقره نیز یک گروه شهرستانی که عملا به سختی هماهنگیهای لازم را برای بیش از 30 بازیگر و اجراگر روی صحنه و عوامل پشت صحنه میطلبد و پیشبینی و تهیه هزینههای زیادی جهت اسکان و اقامت دوره اجرا لازم دارد، بیش از پیش ناامید و متضرر میشود. چطور ممکن است تمام مسیر قانونی و حتی مجوز اجرا صادر و گروه طبق برنامه، تمرینات نهایی و هماهنگیهای مورد نیاز را انجام داده باشد، اما بدون اطلاع و حتی مشورت با کارگردان و تهیهکننده اثر، آن را لغو کنند؟! و چگونه گروهی که به تازگی اجرای کاملی داشته و با اطلاع از تراکم و نوبتهای مشخص گروههای دیگر، حاضر میشود خارج از نوبت، به اجرا برسد؟!
ما به عنوان تماشاگران و منتقدان و هر کسی که دغدغه تئاتر و رشد و اعتلای آن را دارد در برخورد با چنین وضعیت ناعادلانهای، چه واکنشی میتوانیم داشته باشیم؟ و چگونه اعلام موضع و ناخرسندی از این تقسیم بیدرو پیکر امکانات دولتی برای گروهی که به تازگی و کمتر از یک ماه، دوره اجرایی خودش را در یکی از بهترین سالنهای تئاتری کشور حتی در دو سانس روزانه، سپری کرده، داشته باشیم؟ وقتی میدانیم بسیاری از گروههای نمایشی مدتهای مدیدی در نوبت اجرا هستند یا حتی به دلیل تراکم و ترافیک زیاد درخواستها و شرایط اجرا، بسیاری از ارایه و آمدن بر صحنه باز میمانند. گروههایی که چه بسا جز در سالنهای دولتی یا بلکباکسهای مجموعه تئاترشهر، انتخاب دیگری ندارند. طبق آییننامه ارایه شده برای اجرا در تئاتر شهر، باید آن اجرا اورجینال بوده و در سالن دیگری بر صحنه نرفته باشد اما در این مورد نیز شاهد هستیم که این مصوبه نادیده گرفته و تخلف شده است.
تئاتر هنری زنده با محوریت اندیشه و تفکر جمعگرایی که اهمیت به ذات آن یعنی ضرورت عمل و کنشگری با ویژگی انتقادی و تاثیرگذاری الزامی بوده و حرف زمانه خودش را منتقل و بر هر چه تبعیض و ناروایی اجتماعی، معترض است، چگونه در برابر این دست اتفاقات سکوت و بیتفاوتی نشان دهد؟! اگر انفعال و رخوتزدگی در جان و روح تئاتر رسوخ کند چه دستاوردی خواهد داشت و مخاطبانش را به چه سمت و سویی خواهد برد؟! تئاتر مبارز است؛ علیه بیعدالتی، زور و هر آن چیزی که ضد مردم است. تماشاگر جدی تئاتر که با وجود تورم و وضعیت اقتصادی دشواری که گریبانگیر اکثریت جامعه است، همچنان وقت و هزینه صرف میکند تا از آن حمایت کند، آیا به مسامحه و تایید این تبعیضات از سوی مهمترین قطب تئاتر کشور، وا داشته میشود؟ که در برابر اعتراض و ناحقی روا داشته شده بر گروهی از خوزستان با کمترین امکانات نمایشی که اتفاقا اجرایی بسیار درخور در جشنواره تئاتر فجر، ارایه کرده و بهطور حتم از استقبال خوبی نیز در اجرای عموم برخوردار میشدند، کر و کور باشد و اهمیتی ندهد چه اتفاقاتی پس پرده برنامههای اجرایی مجموعههای دولتی که بودجههای عمومی دارند، میافتد؟
تئاتر اگر نتواند سازندگی، تفکر، رشد و بالندگی را در مخاطبانش برانگیزد، اگر تنها در چارچوبهای سرگرمی، تفریح و اوقات فراغت، محدود بماند، اگر آگاهی، تفکر، جسارت، فهم و رواداری را پرورش ندهد، از اصل و ماهیت خود دور مانده و اساسا دیگر تئاتر تلقی نمیشود.
اگر اهالی تئاتر حمایتگر همدیگر، پشتیبان و متحد هم نباشند و تنها به منافع خود، کسب درآمد مالی و بیشتر دیده شدن، توجه کنند، شیرازه این خانواده چنان میپاشد که اضمحلال و فساد آن بدون شک رخ خواهد داد. تئاتر در قرن حاضر جریانی در جهت فرآیند متمدن شدن و بالغتر شدن امر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جهان میپیماید و چه دریغ و افسوس که اگر تماشاگران، اهالی تئاتر و گروههای اجرایی و افرادی که مسوول و متولی امر تئاتر در هر منصبی هستند، اهتمامی طی این فرآیندها نداشته و از انصاف، عدالت، میل بهرشد و ارتقا و همگرایی جمعی دور شده و به سودجویی و مصرفزدگی و انفعال خو بگیرند، از مسیر جهانی نمایشهای صحنهای و تئاتر آنچنان عقب میماند که دیگر جبرانش ممکن نیست و روزی خواهد رسید که تنها بر گور تئاتر باید مرثیه خواند.
///.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: نیلوفر ثانی