پرویز فنی‌زاده که در نقش روشنفکری با نام پرویز سر میز حضور دارد، کلمه حقیقت و وهم را می‌گیرد و شروع به صحبت کردن می‌کند. از حقیقت و وهم می‌گوید و خودش به‌سرعت دچار هذیان‌گویی می‌شود. لاطائلاتی می‌بافد که هیچ معنایی ندارند، همه هم مبهوت و با دقت در حال گوش کردن هستند و هیچ‌کس هم نمی‌پرسد که چه می‌گویی. تنها کسی که درنهایت جرئت می‌کند به او بگوید «چرت گفتن را بس کن» تاجی است.