چارسو پرس: مستند «ملوانان تنها به دریا نمیروند» به کارگردانی اللهکرم رضاییزاده به تازگی در گروه هنر و تجربه اکران شده است. این مستند که به عشق و علاقه مردم بندر انزلی به ورزش فوتبال میپردازد و نگاهی اجتماعی و فرهنگی به پدیده فوتبال در این شهر دارد، در حالی اکران شده است که به روزهای برگزاری مسابقات جام جهانی نزدیک میشویم و در این شرایط شاید این مستند بتواند اثری مورد توجه مخاطبان و علاقهمندان به فوتبال باشد.
به بهانه اکران «ملوانان تنها به دریا نمیروند» با اللهکرم رضاییزاده گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
در شرایطی که فروش فیلمهای سینمایی به حداقل رسیده و معمولاً صاحبان آثار علاقهای به اکران فیلمشان ندارند، مستند «ملوانان تنها به دریا نمیروند» را اکران کردهاید. پیشبینی شما از بازخوردها چیست؟
من به اکران این فیلم خیلی خوشبین هستم چراکه اواخر آبان و اوایل آذر ماه جام جهانی فوتبال برگزار میشود و در این شرایط که جو جامعه میتواند تحتالشعاع این تورنومنت قرار بگیرد، مطمئناً فیلم «ملوانان تنها به دریا نمیروند» هم میتواند مورد توجه مخاطبان باشد.
یکی از دلایلی که مرکز گسترش سینمای مستند و معاونت سینمایی در ایران این فیلم در این زمان توافق داشتند همین مسئله جام جهانی بود و مطمئناً اگر موضوع فیلم من فوتبال نبود، در این زمان اکران نمیشد. البته باید بگویم «ملوانان تنها به دریا نمیروند» با وجود اینکه حال و هوای فوتبالی دارد، اثری است که حال مخاطبش را خوب میکند و از این منظر در هر زمانی میتواند مورد استقبال مخاطب قرار بگیرد.
این مستند به علاقه و دلبستگی مردم بندر انزلی به فوتبال میپردازد. چقدر تلاش کردید، مخاطبانی که شناختی از این فضا ندارند و اصلاً بندر انزلی را نمیشناسند هم با مستند ارتباط برقرار کنند؟
اکثر مردم بندر انزلی در هر قشری که حساب کنید، به تیم فوتبال ملوان بندر انزلی علاقه دارند. مردم این شهر خاطرات خوشی از فوتبال دارند و خانوادههایی را میتوانید ببینید که نسل به نسل این عشق و علاقه به تیم فوتبال این شهر زنده مانده است. عشق و علاقه مردم بندر انزلی به این تیم به قدری زیاد است که حتی اگر این تیم به دسته سه سقوط کند هم این عشق و علاقه زنده میماند، ملوان بندر انزلی بخشی از زندگی مردم این شهر است، این تیم هر وقت برنده باشد شور و نشاطی در شهر وجود دارد و اگر ببازد شما اثرات آن را در بین مردم شهر میبینید. البته این ویژگی شاید در تیمهای بسیاری در دنیا وجود داشته باشد، به عنوان مثال منچستر سیتی یا ناپولی ایتالیا هم چنین تیمهایی هستند اما این شور و نشاط با فرهنگی که در جامعه انزلی وجود دارد حال و هوای خاصی دارد که فیلم «ملوانان تنها به دریا نمیروند» را حائز ویژگیهای خاصی کرده است.
این پدیده که یک نفر دیگر مشغول مسابقه است، درآمدزایی از این مسابقه برای همان افراد است اما مردم عاشق این تیم هستند و با شور و هیجان مسابقاتش را دنبال میکنند، یک پدیده اجتماعی جالب است که در این فیم میتوانید آن را ببینید. به همین دلیل تصمیم داریم مراسم افتتاحیه این فیلم را در شهر بندر انزلی برگزار کنیم.
در بندر انزلی فوتبالیستهای مطرحی رشد کردند که وارد تیم ملی و تیمهای معتبری شدند، چرا در بین این افراد سیروس قایقران را برای این مستند انتخاب کردید؟
سیروس قایقران برای مردم بندر انزلی اسطوره اخلاق و انسانیت است. من این شخصیت را از نزدیک دیدهام، منزل او نزدیک جایی بود که ما زندگی میکردیم و از سیروس قایقران خاطرات خوبی در ذهن مردم این شهر وجود دارد. او نماد مرام و معرفت است و همانطور که مرحوم تختی یا پوریای ولی برای ایرانیان نماد پهلوانی هستند، قایقران نیز به همان اندازه شخصیتی محبوب است.
افرادی که در زمان حیاتشان بتوانند نام نیکی از خود به یادگار بگذارند در آن جامعه تا سالها پس از مرگشان نیز زنده هستند و میتوان تأثیر حضور این افراد را در نسلهای بعد که حتی او را ندیدهاند هم حس کرد. این افراد منبع و مبلغ فرهنگ پهلوانی هستند، روایتهایی که از سیروس قایقران وجود دارند او را به عنوان شخصیتی بینظیر در ذهن مردم این شهر زنده نگاه داشته است.
زمان تشییع پیکر سیروس قایقران پیرزنی با قد خمیده در مراسم حضور داشت که وقتی با او صحبت کردند، از لطفی که این شخصیت در حقش انجام داده صحبت کرد، یا خاطرهای از قایقران وجود دارد که یک بار فردی میخواهد از او خانهای خریداری کند و سیروس قایقران متوجه میشود که آن فرد تنها نیمی از مبلغ خانه را دارد، سیروس بدون اینکه آن فرد متوجه شود از نیم دیگر ارزش آن خانه صرف نظر میکند تا یکی از هموطنانش بتواند صاحب خانه شود. چنین روایتهایی از سیروس قایقران در بین مردم انزلی وجود دارد و این ویژگی اخلاقی بزرگ او را به یک اسطوره واقعی تبدیل کرده که فراموش نشدنی است و چه خوب که ما بتوانیم در یک اثر هنری او را به نسل امروز معرفی کنیم.
چرا این ویژگیهای اخلاقی سیروس قایقران نسبت به دیگر ورزشکاران ما، کمتر به مردم و جامعه معرفی شده است؟
قطعاً اقدامات انسانی سیروس قایقران بسیار بیشتر از این اندازهای است که ما میدانیم چراکه او همیشه سعی داشت بدون تبلیغ و خودنمایی این کارها را انجام دهد، مثلاً همان پیرزنی که در مراسم تشییع پیکر او حضور داشت، اگر از درگذشت قایقران باخبر نمیشد، هیچوقت کسی نمیفهمید که این شخصیت چه لطفی در حق این پیرزن کرده است.
یکی از سکانسهای ویژه مستند «ملوانان تنها به دریا نمیروند» شخصیتپردازی سیروس قایقران است، زمانی که این فوتبالیست به دلیل تصادف از دنیا میرود، حزن و اندوهی در بندر انزلی ایجاد میشود که کاملاً ملموس است. در مصاحبههایی که درباره سیروس قایقران داشتیم، کاملاً مشخص است افرادی که درباره این شخصیت صحبت میکنند، او را از ته دل دوست دارند. فاصله گرفتن قایقران از تظاهر باعث شده تا کمتر کسی بداند او چه شخصیت بزرگی بود. از نظر من مرام و مردانگی هیچگاه فراموش نمیشود و مردم خودشان اسطورههای خود را به دلیل ویژگیهای اخلاقی بینظیری که دارند، در قلب و ذهنشان زنده نگاه میدارند.
در مستند «ملوانان تنها به دریا نمیروند» عشق و علاقه شدیدی در بین مردم بندر انزلی نسبت به فوتبال دیده میشود که به نظر میرسد برای جذابیت بیشتر در نشان دادن این عشق و علاقه کمی اغراق وجود دارد.
نه به هیچوجه اغراق نکردهام. من اهل بندر انزلی هستم، در این شهر زندگی کردهام و با فوتبال بزرگ شدهام. هر کس غیر از من که اهل بندر انزلی هستم، این مستند را میساخت نمیتوانست آن عشق و علاقهای که واقعاً به فوتبال در این شهر وجود دارد را به تصویر بکشد همانطور که من هم نمیتوانم درباره پدیدهای فرهنگی در سیستان و بلوچستان با ظرافت و دقت یک مستندساز متعلق به آن منطقه فیلم بسازم.
من شش اصل فنی مکانیکی سینمای مستند را در این اثر حفظ کردهام و قطعاً از اغراق فاصله گرفتهام چراکه فیلم من مستند است و مستند باید تا جایی که امکان دارد به واقعیت نزدیک باشد، در نتیجه اغراق جایی در این ساختار ندارد و فیلمساز را به بیراهه میبرد. اگر کسی مدعی است که من در این مستند اغراق کردهام، باید به من بگوید که چقدر مردم بندر انزلی را میشناسد و کجای این مستند اغراقآمیز است. فیلمسازان دیگری چون نیکی کریمی هم سعی کردهاند درباره این شهر فیلم بسازند اما از آنجا که اطلاع چندانی درباره آن نداشتند، موفق نشدند. ساخت چنین فیلمهایی نیاز به شناخت کاملی از اتمسفر فرهنگی و اجتماعی آن منطقه دارد و من مدعی هستم که فرهنگ و جامعه بندر انزلی را به خوبی میشناسم.
چرا با وجود اینکه مستندی فوتبالی ساختهاید، از پرداختن مستقیم به باشگاه و فیلمبرداری در آن فاصله گرفتید و بیشتر فضای اجتماعی را دنبال کردهاید؟
لزومی ندیدم که از باشگاه ملوان بندر انزلی فیلمبرداری کنم، من بیشتر تأثیر این باشگاه ورزشی در یک جامعه را دنبال کردم. ملوان همیشه مکتبساز و بازیکنساز بوده، من این مسئله فرهنگی اجتماعی مهم را دنبال کردهام. بازیکنان بسیاری از این شهر به فوتبال کشور معرفی شدهاند و میتوان از مناظر مختلفی به این باشگاه نگاه کرد اما برای من این مکتب اخلاقی که در ملوان جریان دارد جذابتر بود.
وقتی به یک تیم فوتبال میپردازیم معمولاً رقیب سنتی آن تیم هم مورد توجه قرار میگیرد. با توجه به اینکه نگاهی فرهنگی اجتماعی به فوتبال و باشگاه ملوان داشتید، چرا به رقابت دیرینهای که بین مردم رشت و بندر انزلی در فوتبال وجود دارد، نپرداختید؟
متأسفانه در بسیاری موارد این رقابت را با خاطراتی تلخ به یاد میآوریم چراکه تماشاگرنماها معمولاً این رقابت را به حاشیه کشاندهاند و اختلافات را پر رنگ کردهاند درحالیکه مردم رشت و انزلی همواره با احترام و خوبی با هم در ارتباط بودهاند. این پدیده در فوتبال وجود دارد و شاید معروفترین رقبای فوتبالی ایران استقلال و پرسپولیس باشند که اتفاقات تلخی هم در تاریخ این رقابت رخ داده که همه از آنها خبر داریم و معمولاً همانها هم در یادها ماندهاند. من سعی کردم از این مسئله فاصله بگیرم چراکه مردم رشت و انزلی اختلافی با هم ندارند و لزومی ندارد یک رقابت فوتبالی را نشان دهم که میتواند حاشیهساز باشد.
///.
منبع: خبرگزاری ایلنا