چارسو پرس: درحالیکه به نظر میرسد سینماها روزهای نگرانکنندهای را به لحاظ جذب مخاطب سپری میکنند و در یک ماه اخیر با افت گیشه و ریزش چشمگیر تماشاگر همراه شده (که اتفاقا نظر درستی هم هست) اما در میان همین معدود فیلمهای اکرانشده، قصهها و موضوعاتی هستند که به دلیل پتانسیل جذابی که در خود دارند، در دل همین روزهای ناآرام و سخت، با استقبال خوبی از جانب تماشاگر همراه شدهاند. فیلم انیمیشن «لوپتو» یک نمونه از این نوع فیلمهاست. قصه فیلم درباره ساخت اسباببازی است و فضای موزیکال و مفرح آن برای کودکان بسیار جذاب است. طوریکه در روزهای گذشته، ارتباط خوبی با آن برقرار کردهاند؛ نکته دیگر در مورد فیلم انیمیشن «لوپتو» روح کلی حاکم بر فیلم است که بزرگسالان را هم دربر میگیرد. اسباببازیهایی که به دست بیماران یک آسایشگاه روانی ساخته میشود و اتفاقاتی که در میان بیماران روانی میافتد و معروف شدن اسباببازیها و چالشها و دردسرهایی که آقای کمالی مسوول آسایشگاه و مدیر پروژه ساخت لوپتو با آن درگیر میشود، همه و همه برای تماشاگران بزرگسال هم جذاب است. با عباس عسگری، کارگردان «لوپتو» درباره این فیلم انیمیشن گفتوگو کردیم.
اگر موافق باشید بحث را از ارتقای کیفیت انیمیشنسازی در ایران آغاز کنیم؛ فیلمهای انیمیشنی که در چند سال اخیر ساخته شدهاند، نسبت به دهههای قبل از سطح باورپذیری و خلاقیت بالایی برخوردارند، موافقید؟ تحلیل شما چیست؟
انیمیشن، به ویژه انیمیشن سهبعدی در تکنیک بسیار پیشرفت کرده؛ گرچه هنوز فیلمهای انیمیشن سهبعدی که موفق به اکران شدهاند انگشتشمار هستند و ما همچنان در حال تجربهایم؛ با این حال کارهای خوبی ساخته شده است. برای من که از سال 84 شروع به کار کردم در آن سالها یادگیری خیلی سخت بود.
چرا؟
برای اینکه بخشهای سختافزاری، نرمافزاری و اینترنت در آن سالها به راحتی در دسترس نبود؛ به علاوه اینکه شرکتهای فعال انیمیشن کمتر بودند؛ ولی هرچه گذشت، همسنوسالهای من و دیگر جوانترها باتجربهتر شدیم و همچنین نرمافزارها و سختافزارها خیلی قویتر شدند؛ طوریکه روز به روز در حال پیشرفت هستند و بینهایت آموزش در بستر اینترنت در دسترس است. به نظر من همه اینها به علاوه افراد مستعد و سختکوش باعث شده که سطح انیمیشن ایران ارتقا پیدا کند. فکر میکنم الان فرصت خیلی خوبی برای استودیوهایی مثل ماست که تمرکز عمده را روی داستان، روایت آن و کارگردانی بگذاریم تا یک سبک و فرم ایرانی ساخته و به دنیا معرفی شود.
با در نظر گرفتن این نکته که پیش از این هم در ساخت انیمیشن تجربه داشتید، قصه فیلم انیمیشن «لوپتو» چگونه انتخاب شد؟ به عبارتی ترکیب عناصر اسباببازی، کودکان، خلاقیت و قهرمان را چطور در قالب انیمیشن قرار دادید؟
ما در موسسه فراسوی ابعاد تیم طرح و برنامه داریم که به بررسی ایدهها و انتخاب قالب اثر و ... میپردازد و کار داستاننویسی به صورت گروهی پیش میرود. ما دور هم جمع میشویم و هر کسی ایده داستانی خودش را ارایه میکند؛ اگر جذاب و گیرا بود، توسط بقیه پر و بال میگیرد و چه بسا در این فرآیند ایده به کلی تغییر کند. در مورد «لوپتو» ایده مرکزی داستان ملاقات یک پسر بچه با یک فرشته و ارتباط با او بود و مابقی داستان مثل پازلی که هر کسی گوشهای از آن را پر کند، کامل شد. خُب، این ایده نیاز به بستری برای پرورش داشت که کارگاه اسباببازیسازی و آسایشگاه برای آن انتخاب شد و قهرمان هم که معلوم بود و مابقی شخصیتها حول این ایده و بستر ساخته شدند. ذات اسباببازی هم برای کودکان جذاب است؛ خصوصا ساخت اسباببازیهای خاصی که نیاز به خلاقیت دارند، ذهن کودک را مشغول میکند و دوست دارد خودش را در این موقعیت تصور کند.
فضا و موقعیتهای به نمایشدرآمده در انیمیشن «لوپتو» برخلاف بعضی انیمیشنها کاملا ایرانی است؛ آیا این تعمدی بود؟
کاملا تعمدی بود.
به این دلیل پرسیدم که بعضی سازندگان انیمیشنهای ایرانی تلاش زیادی میکنند تا به الگوهای مورداستقبال واقع شده جهانی نزدیک شوند.
ما از ابتدا تاکید داشتیم که معماری کارگاه و آسایشگاه معماری سنتی ایرانی باشد و رفرنس معماری ما هم از یکی از خانههای خیلی قدیمی کرمان الهام گرفته شد که متاسفانه با بیتدبیری، آن خانه الان دیگر وجود ندارد و تخریب شده است. در مورد شهر هم خیلی تاکید داشتیم که نمای شهر القاکننده یک شهر ایرانی باشد که کودکان هر جای ایران نسبت به آن احساس غریبی نداشته باشند و حتی برای پلاک ماشینها پلاک 45 را که پلاک کرمان است، انتخاب کردیم.
نکته جالب اینکه همچنین در طراحی کاراکترها و شکل و شمایل آنها به نمونههای خارجی توجهی نداشتید؛ شکل کاراکترها کاملا ایرانی است.
بله. در مورد شخصیتها هم همینطور بود. انتخاب رنگ پوست، مو، چشم و نوع لباسها حتما باید ایرانی میبودند. کار طراحی کاراکترها از همه زودتر شروع شد. زمانی که هنوز فیلمنامه کامل نشده بود، برای هر کاراکتر اتودهای زیادی زده میشد و از بین آنها یا المانهای هرکدام یک ترکیب برای یک کاراکتر میساختیم.
خب، بفرمایید این میزان تاکید بر ایرانی بودن فضای انیمیشن «لوپتو» به چه دلیل بود؟ و چرا مشخصا شهر کرمان را انتخاب کردید؟
همانطورکه گفتم در مرحله اول تاکیدمان این بود که شهر یک شهر ایرانی باشد و در این مسیر هم اصلا از المانهای شهر کرمان، مثل بناهای قدیمی شاخص کرمان استفاده نکردیم؛ مگر مورد جزیی مثل شماره پلاکها. این تاکید از آن جهت برای ما مهم بود که میخواستیم بچهها ایران را در یک انیمیشن با فضایی شاد ببینند؛ چون اگر دقت کنید این اتفاق بسیار کم در انیمشینها میافتد و همچنین وقتی شما کاری را در محیطی شبیه محیط زندگی خودتان ببینید، قطعا همراهی بیشتری با اثر خواهید داشت.
در سالهای اخیر در خیلی از انیمیشنهایی که ویژه کودک ساخت میشوند، خشونت بالایی دیده میشود اما «لوپتو» اگرچه هیجان را به مخاطب کودک منتقل میکند اما با خشونت همراه نیست. در این باره توضیح بدهید.
در ابتدا ما مخاطب هدف را دو رده سنی ۶ تا ۹ سال و ۹ تا ۱۲ سال انتخاب کردیم و همچنین این را هم در نظر گرفتیم که ساختار فیلم باید طوری باشد که برای خانوادهای هم که همراه کودک به سینما میآید، جذاب باشد. با توجه به اینکه مخاطب در رده سنی ۶ تا ۱۲ سال است، به کار گرفتن خشونت کاری غیراخلاقی است و به لحاظ قانونی هم ممکن است برای پخش در داخل و خارج از کشور دچار مشکل شود. در ضمن نظرم این است که برای مخاطب بزرگسال هم به کار بردن خشونت باید معطوف به امر اخلاقی باشد.
شما در این انیمیشن به موضوع اختلال روانی و تاثیر سرگرمی و تاثیر کارگاههای خلاقیتی و مباحث تربیتی بر بیماران روانی اشاره داشتید که نمونه متفاوت و جدیدی است. چطور به این ایده رسیدید؟ آیا به قصهها و داستانهای خارجی در این زمینه توجه داشتید؟
فکر میکنم داستانها و حتی فیلمهای نسبتا مشهوری با موضوع آسایشگاه روانی نوشته و ساخته شدهاند؛ چون موضوع جذابی است. همانطور هم که گفتم، قصه به صورت گروهی نوشته شد. در همین جلسات داستان، مثالهای خیلی زیادی از داستانها و فیلمها برای مقایسه بین ما رد و بدل میشود که ببینیم یک ایده کار میکند یا نه و به یاد ندارم که در آن جلسات اشاره مستقیمی به این نوع داستانها کرده باشیم. گرچه منکر این هم نمیتوان شد که ممکن است بهطور ناخودآگاه از داستانی بهره برده باشیم.
یکی از شاخصههای مهم فیلم قصهگو بودن آن است. یعنی کودک را ترغیب میکند که تا انتها فیلم را دنبال کند و اینکه روح کلی حاکم بر فیلم شاد و مفرح و امیدوارکننده است. درباره این دو مشخصه کمی توضیح بدهید؟ از آنجایی که بسیاری از روانشناسان معتقدند کودکان نباید در جریان خشونت این روزهای ایران قرار بگیرند به نظر میرسد اکران چنین فیلمهایی برای سرگرمی و روحیهبخشی به آنها مفید باشد.
به نظر من این دو شاخصه بسیار مهم هستند. هیچکس اهمیت قصهگویی را منکر نمیشود. همچنین شاخصه شاد بودن برای مخاطب کودک ایرانی یک ضرورت است. گرچه در دنیا هم بهطور عمده انیمیشنهای روز دنیا فضای شادی دارند. کودک نیاز به تفریح شاد دارد و نیاز کودک ایرانی به شادی و سرگرمی، با توجه به شرایط، قطعا بیشتر هم هست. از آنجایی که تفریحات کودک و خانواده زیاد نیست، انیمیشن میتواند یک تفریح خانواده به همراه کودک باشد؛ به خصوص که فیلمهای رئال ما عمدتا اجتماعی با فضایی تاریک هستند و کمدیها هم ممکن است مناسب کودکان نباشند. پس حیف است که این تفریح کوچک خانوادگی شاد و مفرح نباشد.
البته اینجا به نقد بعضی از منتقدان هم اشاره کنیم که نظرشان این بود که انیمیشن «لوپتو» از مضمون تکراری برخوردار است. به عبارتی همان تقابل نیروی خیر و شر که به سادگی در فیلم پرداخت شده. نظر شما چیست؟
ما سازندگان لوپتو، فرم کلاسیک داستاننویسی را برای قالب انیمیشن کودک میپسندیم؛ چرا که از زیادهگویی و اطوارهای هنری دور است و سادهفهم است. فرم داستان کلاسیک هم بهطور عمده کمدی یا تراژیک است که فکر میکنم در این زمان، کودکان بیشتر به کمدی نیاز داشته باشند تا تراژدی. مشخصههای کمدی طنز بودن، قهرمان شاخص، پیروزی قهرمان، پایان خوش و ... است.
ولی به هر حال نمیتوان منکر حال خوب بچهها و بهطور کل مخاطب شد. در سالن سینما میدیدم که بچهها از تماشای فیلم خوشحال بودند.
لوپتو با شعار «شادی ساختنی است» به سینما آمد و فکر میکنم در تبلیغات نوع قالب فیلم نمایان است و امیدوارم برای کودکان راضیکننده بوده باشد.
نکته دیگر اینکه امروز تاثیر اسباببازی در پرورش ذهن و پویایی و خلاقیت کودکان اهمیت زیادی دارد، درباره گنجاندن این المان به فیلم کمی برای ما توضیح میدهید؟ گویا اسباببازیهای لوپتو هم در کنار اکران فیلم منتشر کردید؟
بهطور خاص فکر میکنم هنوز اسباببازیای برگرفته از فیلم تولید انبوه نشده. همانطور که میدانید بخشی بسیار قابل توجه از درآمد کمپانیهای انیمیشنسازی از محصولات جانبی این شرکتهاست که هم باعث تداوم تولید به لحاظ اقتصادی و هم محصول فرهنگی برای زنده نگه داشتن برند میشود برای مثال کاراکتر قدیمی میکیموس هنوز عروسکهای آن یا لباس و لوازمالتحریر آن تولید میشود. البته این حوزه مربوط به فعالیت تهیهکننده میشود اما میدانم در این موارد کارهایی شده و فکرهایی دارند و عمده کار مربوط به بعد از شهرت یک برند میشود.
در چند وقت اخیر اکران فیلم انیمیشنها باعث تنوع در میان فیلمهای در حال اکران شده و اتفاقا با استقبال خوبی روبرو بوده؛ از جهتی به نظر میرسد تداوم پخش انیمیشن گامی باشد در جهت ارتقای این صنعت در ایران؛ نظر شما چیست؟
مخاطب سینمای ایران حتی در بهترین دوران هم زیاد نبوده است؛ شاید پرمخاطبترین فیلمهای ایران را فقط حدود ۵ درصد از مردم در سینماها دیدهاند. پس کلا وضع خیلی خوب نیست و فکر میکنم انیمیشنها به علت اینکه دیدن آنها در سینماها یک تفریح سالم خانوادگی محسوب میشود، میتوانند مخاطب زیادی را به سینما بیاورند و ناجی این وضعیت سینما باشند.
ولی بحث مهم این است که آیا اکران این فیلم برای بچهها اطلاعرسانی شده؟ یعنی میدانند که این فیلم مناسب سن بچههاست؟ اگر فیلم در زمان مناسبی اکران میشد، طبعا مخاطب بسیار بیشتری میداشت. موافقید؟
تولید «لوپتو» از سال 95 شروع شد و تا 97 به پایان رسید و برای اکران عید سال 98 آماده بود که چند سال به خاطر کرونا و شرایط اجتماعی اکرانش عقب افتاده بود و این عقب افتادن به ضرر فیلم بود. به هر حال تهیهکنندگان و پخشکننده تصمیم گرفتند پاییز اکران شود. وضعیت اکران سینما خوب نیست ولی «لوپتو» در دو هفته گذشته صدرنشین فروش بوده است؛ اکران در شرایط دیگر احتمالا به نفع فیلم بود، گرچه با اطمینان نمیتوان گفت.
صدای حسین عرفانی در دوبله فیلم نشان میدهد که تولید این انیمیشن مربوط به گذشته است. به هر حال چیدمان دوبلورها جذابیت کار را بیشتر کرده.
یکی از خوشبختیهای ما در مسیر تولید «لوپتو» کار کردن با پیشکسوتان دوبله ایران بود. البته همه دوبلورها توان واقعا بالایی داشتند ولی حضور کسانی مثل آقایان نصر، پزشکیان، منانی و به خصوص مرحوم حسین عرفانی باعث افتخار بود. به یاد دارم مرحوم عرفانی با اینکه آن روزها حال خوشی نداشتند و عمل قلب باز کرده بودند، واقعا انرژی خیلی زیادی برای کار گذاشتند. جمعکننده این تیم خوب، مدیر دوبلاژ کار آقای سعید شیخزاده بودند و خانم حجت هم بسیار پرانرژی به جای شخصیت اصلی داستان صحبت کردند.
و نکته پایانی؟
در پایان بگویم که تولید انیمیشن لوپتو در شهر کرمان و با عوامل کرمانی انجام شد و فکر میکنم اولین سینمایی تولید کرمان است که موفق به اکران سراسری شده است.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: تینا جلالی