چارسو پرس: عباس شوقی مدیر باسابقه جلوههای ویژه سینمای ایران درباره تازهترین فعالیتهای سینمایی خود توضیح داد: نزدیک به سه سال میشود که سناریویی را برای کارگردانی در دست دارم اما هر بار به دلایلی به نتیجه نمیرسد. پیش از این فیلم «کودک پنجاه ساله» را کارگردانی کرده بودم و فیلمنامهای هم که در حال حاضر در دست دارم «کرونای زیبا» نام دارد.
وی ادامه داد: داستان دیگری را هم با نام «شازده متوسط» در دست دارم که با نگاهی به «شازده کوچولو» آن را نوشتهایم. در این داستان شازده کمی بزرگ شده و روایت نویسنده در آن داستان را هم ایرانیزه کردهایم. هفت سیارهای که شاهزاده میرود را هم به میل خودمان بازتعریف کردهایم. مثلاً سیاره موسیقی هم به آن اضافه کردهایم. در حال حاضر مشغول رایزنی برای جذب سرمایه برای تولید این فیلمها هستیم.
این مدیر باسابقه جلوههای ویژه درباره دلیل تغییر حوزه کاری خود به کارگردانی هم گفت: زمانی که در حوزه جلوههای ویژه کار میکردم، حتی ممکن بود در یک سال ۷۰ فیلم و پروژه را کار کنم. تقریباً هم با همه کارگردانان سینمای ایران کار کردهام. از جایی به بعد احساس کردم که از این شرایط کاری راضی نمیشوم و به همین دلیل تصمیم گرفتم تغییر وضعیت بدهم و سراغ کارگردانی آمدم.
بابت همکاری با افراد کارنابلد جنگ اعصاب داشتم!
وی تأکید کرد: الان همه کارهای پروژه را خودم انجام میدهم و مانند زمانی نیست که بابت همکاری با افراد کارنابلد، جنگ اعصاب داشته باشم. زمانی که در حوزه جلوههای ویژه کار میکردم، شاید از لحاظ مالی همه چیز قابلقبول بود و مشکلی نداشتیم، اما از نظر شخصیت کاری، خیلی راضی نبودم. در حوزه تأمین مواد اولیه برای جلوههای ویژه هم با سازمانهای مربوطه با مشکلاتی مواجه میشدیم. برای تجهیزات یک سکانس که شاید ضبط آن ۱۰ دقیقه هم نمیشد، مجبور بودیم ۱۰ روز دوندگی کنیم تا امضای این و آن را بگیریم.
شوقی ادامه داد: اولین فیلمی که کارگردانی کردم، با حضور در جشنواره هندوستان، همه جوایز اصلی را گرفت، چرا باید مثل سابق در شرایطی کار میکردم که ما زحمت بکشیم و دیگران دور دنیا را بگردند؟ کم نبودند افرادی که از پلکان ما بالا رفتند. مشکلات عجیبی در این حوزه داشتیم. همین امروز کافی است پای درددلها بروبچههای جلوههای ویژه بنشینید و ببینید چه میگویند.
این مدیر باسابقه جلوههای ویژه با گلایه از شرایط فعالان این صنف در سینمای ایران گفت: زمانی بود که ما مواد اولیه را تهیه میکردیم و خودمان آنچه نیاز بود، تولید میکردیم و به کل سینما خدمات میدادیم، امروز اما این اجازه را به ما نمیدهند که خودمان آنچه میخواهیم را درست کنیم. آدمهایی که معلوم نیست کجای سینما بودهاند، میخواهند روی کار تو نظارت داشته باشند! من ۴۰ سال است که در این حوزه کار میکنم، قطعاً توی کتم نمیرود فردی که دو روز است آمده و استخدام شده، بخواهد روی کارم نظارت داشته باشد.
وی درباره مواجهه با پیشنهادهای جدید کاری هم گفت: اگر پروژه بزرگی پیشنهاد شود، حتماً قبول میکنم. باید پروژهای باشد که ارزش کار کردن داشته باشد و کارگردان و گروهش هم حرفهای باشد. برای چنین پروژهای حاضرم سختی نامهنگاریها را هم بپذیرم، چرا که فکر میکنم میارزد. حتماً در فرآیند تولید یک پروژه این کارگردان است که باید نظر بدهد اما کارگردان نباید در کار جلوههای ویژه دخالت داشته باشد. شاید کارگردانی بخواهد در یک صحنه، ماشینی، دو بار معلق بزند، اما باید حداقل دو واحد جلوههای ویژه خوانده باشد تا بداند شرایط اجرایی شدن این ایده چیست. چنین کارگردانی باید دکوپاژ این صحنه را بلد باشد، باید برای آن استوریبرد داشته باشد و اگر اینها نباشد که نمیتوان سرسری یک کار را انجام داد. برایم پیش آمده که با یک کارگردان همه چیز را در جلسه قطعی کردیم و درباره جزییات صحبت کردیم اما زمانی که موقع تصویربرداری رسیده، او کار خودش را کرده است!
گلایه از تجربه همکاری با جعفریجوزانی و تبریزی!
شوقی ادامه داد: نمونهاش مجموعه «در چشم باد» ساخته جناب آقای جعفریجوزانی که در آمریکا هم دوره دیده و کارش را هم بلد است اما در اجرای این صحنهها، جنگ اعصاب داشتیم. هر چه هم میگفتیم مگر درباره جزییات توافق نکرده بودیم، باز هم کار خودشان را میکردند! همین تجربه را در همکاری با کمال تبریزی هم داشتم. در یک صحنه جنگی، قرار بر حمله تانکها بود و تعداد نفرات زیادی هم باید تیر میخوردند اما وقتی درباره جزییات سوال میکردیم، میگفتند فقط میخواهیم تعداد تیر بخوردند و به همین اکتفا میکردند، وقتی صبح سر صحنه میرفتیم میدیدیم که چند صد نفر برای همین صحنه آمدهاند و میگویند همه آنها باید گلوله بخورند! مگر میخواهید ما را خراب کنید که اینگونه عمل میکنید؟ با تمام این مسائل حین کار در این حوزه، مشکل داشتهام.
این مدیر باسابقه جلوههای ویژه تأکید کرد: کار در حوزه جلوههای ویژه، شدیداً وابسته به استوریبرد است و نمیتوان در لحظه درباره آن تصمیمگیری کرد. تا اندازهای من بهعنوان مدیر جلوههای ویژه میتوانم انعطاف داشته باشم و کار کارگردان را پوشش دهم و بیشتر از آن ممکن نیست. همین مسائل برایم تبدیل به جنگ اعصاب در این حوزه شده بود. برخی از کارگردانها دوست دارند وقتی با آنها کار میکنیم، فقط بگوییم «چشم». البته این درباره کارگردانهای حرفهای نیست چرا که آنها کار خود را بلد هستند. در عین حال وقتی اطلاعاتت در حوزه حرفهایات زیاد باشد و تخصص لازم را داشته باشی، بهراحتی نمیتوانی به هر کسی بگویی چشم.
///.
منبع: خبرگزاری ایسنا