یکی از فیلم‌های عاشقانه سینمای ایران که بخشی مهمی از داستانش در دانشگاه روایت می‌شود «شام آخر» فریدون جیرانی است؛ فیلمی که ۲۱ سال از ساخت آن می‌گذرد و کارگردانش معتقد است که امروز دیگر نمی‌توان قصه این فیلم را در سینما ساخت.

چارسو پرس: فیلم‌های سینمایی در بستر دانشگاه و فضای دانشجویی ایران بیش از همه در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ ساخته شدند که در هر کدام به تناوب پیرنگ‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی یا عاشقانه بیشتر به چشم آمده است. پیش‌تر به بهانه نزدیک شدن به روز دانشجو (۱۶ آذر) به فیلم «اعتراض» مسعود کیمیایی که زمینه سیاسی و دانشجویی پررنگ‌تری دارد، اشاره شد و حالا به یکی از فیلم‌هایی پرداخته می‌شود که در سال ۱۳۸۰ ساخته شده و اگرچه بیشتر عاشقانه شناخته می‌شود اما نگاهی جدی به «زن» به عنوان کنشگر و دوران گذار از سنت به سمت مدرنیته دارد.

«شام آخر» چهارمین فیلم سینمایی فریدون جیرانی است که پس از فیلم‌های «قرمز» و «آب و آتش» به یک سه‌گانه تبدیل شدند و خودش معتقد است این سه‌گانه نام او را در سینما به عنوان فیلمساز مطرح کرد؛ سه‌گانه‌ای که شخصیت‌های اصلی آن نام خانوادگی «مشرقی» را داشتند و البته بعدها در فیلم‌های دیگر این روزنامه‌نگار و فیلمساز تکرار شدند.

بخش مهمی از فیلم «شام آخر» در فضای دانشگاه می‌گذرد تا داستان زندگی یک استاد رشته معماری (میهن مشرقی با بازی کتایون ریاحی) را که سال‌ها در رنج تحمل باورهای خشک و تعصب کور همسرش (با بازی آتیلا پسیانی) بوده و بعد از طلاق با عشق «زمینی» یکی از دانشجویانش (مانی با بازی محمدرضا گلزار) مواجه می‌شود، روایت کند.

جیرانی این فیلم را در دورانی ساخت که از منظر سیاسی، جامعه ایرانی سال‌های خاصی را پشت سر گذاشته بود.

او در گفت‌گویی که سال قبل به بهانه بیست سالگی فیلم «شب آخر» داشت، گفته بود: «شام آخر» محصول پایان دوران اول اصلاحات است و در زمان فیلمبرداری در شمال که بودیم انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شد. ما در پایان یک دوره‌ای بودیم که همه چیز عوض شده بود، مثل روزنامه‌نگاری که تقریبا یک سال قبل تعطیل شد، سینما و تئاتر و کتاب و ادبیات تغییر شکل داده بودند و علوم انسانی رشد کرده بود که از  سال ۸۰ به تدریج محدود می‌شوند.  

پشت صحنه فیلم شام آخر

جیرانی با اشاره به دوره‌ای که در آن فیلم‌ها قهرمان‌های زن را به تصویر می‌کشیدند، اظهار کرده بود: «قهرمان زن، محصول دوره‌ کوتاهی است که بهروز افخمی با «شوکران»، تهمینه میلانی با «دو زن»  و بعد منیژه حکمت هم با «زندان زنان» در آن سهم داشتند. این قهرمان زن محصول یک دوره است و به محض اینکه به پاپان اصلاحات دوم می‌رسیم این شیوه و نگاه که زن‌ها از حقوق خود دفاع کنند کم کم از فیلم‌ها بیرون می‌رود و سینمای تلخ اجتماعی بیرون می‌آید که «چهارشنبه سوری» آغاز آن بود. به نظرم این دوره‌ با «قرمز» (سال ۱۳۷۷) شروع و با «شام آخر» (۱۳۸۰) تمام می‌شود. بعد از آن، من هم تغییر مسیر دادم، به دلیل فشارهایی که بعد از «شام آخر» روی این نوع تفکرات وجود داشت.»

این کارگردان سینما درباره این نوع فشارها مثال‌هایی را مطرح می‌کند از جمله تحلیل‌هایی که به زعم او ارتباطی به فیلم نداشتند و نیز شکایتی که یکی از مقامات قضایی از فیلم کرد.

او در عین حال گفته است که «شورا (برای گرفتن مجوز ساخت) وقتی فیلمنامه را خواند ایرادی نگرفت و «شام آخر» از معدود فیلم‌هایی است که تقریبا آنچه نوشتم ساخته شد. البته او تصور می‌کند که اگر قبل از جشنواره فجر پروانه نمایش فیلمش را نگرفته بود، به احتمال زیاد بعد از نمایش در جشنواره، برای «شام آخر» یا اصلاحیه می‌گرفت یا اصلا موفق به گرفتن مجوز اکران نمی‌شد.

جیرانی درباره بازیگران فیلمش نیز با اشاره به اینکه تلاش شده کستنیگ تجاری نداشته باشند، گفته است:‌ در فیلم «شام آخر» کتایون ریاحی بهترین نقش‌ خود را ارائه داد که در کنار او نام‌های جدیدی به بازی گرفته شدند که همین موضوع او را از سوی تهیه‌کننده هم تحت فشار می‌گذاشت. «وقتی گلزار را دعوت کردیم فیلم «سام و نرگس» او را ندیده بودم و «شام آخر» اولین فیلمی بود که از او اکران شد. هانیه توسلی را نازنین مفخم (تدوینگر) معرفی کرد و فیلمی از بازی او به کارگردانی مهدی کرم‌پور نشان داد که الحق‌والانصاف خوب بازی کرده بود. قبل از کتایون ریاحی هم بیتا فرهی آمد و عکس گرفتیم. حتی قرار بود ژاله کاظمی، دوبلور معروف این نقش را بازی کند که با سن و سال نقش ما (میهن مشرقی) فاصله داشت. بعد هم عکسی از خانم ریاحی دیدم که به نظرم بهترین گزینه بود. برای نقش هانیه توسلی هم قرار بود مهناز افشار بازی کند که در عکس‌ها (تست گریم) جور نشد. لیلا حاتمی هم سناریو را خواند و گفت که سن‌ او بزرگتر از این نقش است.»

فیلم «شام آخر» از آن دست فیلم‌هایی است که در دوران جشنواره و اکرانش چندان مورد توجه قرار نگرفت و خود جیرانی درباره آن گفته است:‌ بعضی فیلم‌ها در اکران اول خود خیلی شناخته یا فهمیده نمی‌شوند و زمان می‌خواهند. این فیلم هم از سوی منتقدان یا داوران جشنواره دیده نشد و من کسی را بعد از جشنواره فجر ندیدم که بگوید فیلم را دوست داشته است. «شام آخر» با سردی در جشنواره بیستم مواجه شد و سه تا کاندایدا بیشتر نداشت. حتی در بولتن جشنواره به شکل توهین‌آمیزی با فیلم برخورد شد و کاریکاتور تلخی چاپ کردند که هیچ گاه یادم نمی‌رود.

جیرانی در این فیلم سکانسی دارد که دختر (ستاره) خواب سنگسار شدن مادرش را می‌بیند و در این باره گفته است:‌ این تنها سنگساری است که در سینمای داستانی ایران می‌بینیم و در مجموع اگر «شام آخر» را بخواهیم الان بسازیم دیگر نمی‌توانیم؛ شاید «قرمز» یا «آب و آتش» را بتوان به شکلی ساخت ولی «شام آخر» را اصلا.

او درباره «مشرقی»‌هایش هم گفته است: «مشرقی»‌های اول من قهرمان‌های من بودند ولی آخرِ سر شکل دیگری پیدا کردند. هستی مشرقی، علی مشرقی، میهن و عادل مشرقی همه قهرمان‌هایم بودند اما به تدریج عوض شدند، چون در جامعه هم «مشرقی»‌ها عوض شدند.

///.


منبع: خبرگزاری ایسنا