چارسو پرس: در سینمای مستند؛ حیات وحش یکی از پرمخاطبترین و جدیترین گونههای سینمایی است که در دنیا سینماگران معتبری در این عرصه فعالیت میکنند. فیلمهای مستند حیات وحش علاوه بر اینکه مخاطبان بسیاری دارند میتوانند درباره تغییرات اقلیمی، خطر انقراض گونههای حیوانی مختلف، مشکلات محیط زیستی و... نیز هشدارهایی جدی بدهند اما از آنجا که ساخت اینگونه آثار همواره با سختیهای زیادی همراه است و بعضاً آثاری پرهزینه و زمانبر هستند در جهان سالانه فیلمهای اندکی ساخته میشوند و این نشان میدهد که رشد سینمای مستند حیات وحش نیازمند حمایت ارگانهای مختلف است.
در کشور ما نیز چند سالی است که چند مستندساز به این عرصه ورود کرده و آثار قابل توجهی نیز ساخته شده است که به زیست حیوانات در مناطق مختلف و معرفی گونههای حیوانی متنوع پرداختهاند و به نوعی در جهت افزایش دانش عمومی نسبت به محیط زیست و حیات وحش گامهایی برداشته شده است اما همواره شاهد هستیم که فیلمسازان این عرصه از عدم حمایت جدی و فضای مناسب برای اکران و نمایش آثار گلایه داشتهاند.
در گفتگو با فرشاد افشینپور (کارگردان سینما) که آثاری چون «امپراطوری سنجابها»، «سفر به آمادای» و «دنیای وحشی زاگرس» را در کارنامه خود دارد، به سینمای مستند حیات وحش در ایران پرداختیم که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
ساخت مستندهای حیات وحش نیازمند تجهیزاتی است که شاید در کشور ما چندان در دسترس نباشند، سطح کیفی سینمای مستند حیات وحش ایران را در حال حاضر چطور ارزیابی میکنید؟
همیشه صحبت از کمبود تجهیزات لازم برای هر کاری در کشور ما وجود دارد، به عنوان مثال میتوان به ورزش فوتبال اشاره کرد که همیشه از کمبود امکانات صحبت میشود اما همین کشورهای آفریقایی که حتی یک ورزشگاه مثل آزادی و یا نقش جهان را ندارند در عرصههای جهانی بسیار موفق عمل میکنند و هیچ گلهای هم از نبود امکانات ندارند. متاسفانه ذهنیت جوانان ایرانی به سمتی بردهاند که مدام بگوید امکانات نیست اما واقعیت این است که امکانات آوردنی نیست بلکه ایجاد کردنی هستند.
باید از فوتبالیستها، فیلمسازها و دیگر کسانی که از امکانات این کشور استفاده میکنند انتظار داشت که کیفیت در شأن ایرانی ارائه دهند و در سطح جهانی مطرح شوند چرا که ما ادعا داریم که ملتی با استعداد و باهوش و کشوری قدرتمند هستیم، پس نباید به این ادعاها اکتفا کنیم و در عمل هم باید آنرا نشان دهیم.
مشکلی که در بحث تجهیزات وجود دارد تنها مربوط به کشور ما نمیشود، من مدتی پیش مشغول مرور کردن خاطرات دیوید آتنبرو مستندساز مطرح بریتانیایی بودم که میگفت زمانیکه برای تصویربرداری وارد حیات وحش شدم دوربینهای متعدد و سنگینوزنی به طبیعت بردم اما دیدم که نمیتوان با شرایط حاکم بر طبیعت سازگار شد، به همین دلیل مجبور شدم با دوربین کوچکی کار کنم که قابل حمل بود و تصویربرداری با آن آسانتر بود. در آن زمان که تصمیم گرفتم با این دوربین کار کنم در میان مسئولان بخش مستند شبکه بیبی سی با مقاومت مواجه شدم و به من گفته شد که کیفیت لازم را ندارد و بهتر است از آن صرف نظر کنم اما در نهایت شبکه مجبور شدند که روندی که من در نظر داشتم را بپذیرند و با همان دوربین به کارم ادامه دادم. وقتی من این خاطرات را خواندم یاد روزهای اول کار خودم افتادم که به دنبال بهترین و پیچیدهترین تجهیزات بودم اما در نهایت به سادهترین تجهیزات رسیدم و توانستم با همان کیفیت و وضعیت اولین فیلم فول اچدی تولید شده در ایران را بسازم.
در واقع اگر منتظر رسیدن تجهیزات باشیم هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. من همچنان پس از ۱۲ سال کار با همان تجهیزات قدیمی فیلم میسازم. به همه جوانان و فارغالتحصیلان پیشنهاد میدهم که از نبود امکانات نترسند چرا که اگر منتظر معجزه بمانیم هیچ اتفاقی برای مستند ما رخ نمیدهد. البته این اظهارات من دلیلی بر این نیست که به تجهیزات توجه نشود و باید مسئولان ما در جهت فراهم کردن شرایط مناسب لازم اقدام کنند.
در مستندهای حیات وحشی که فیلمسازان ایرانی میسازند شاهد صحنههایی هستیم که به نظر میرسد با تجهیزات حرفهای گرفته شده است. به عنوان مثال در «امپراطوری سنجابها» تصاویری دیدیم که حتی از زیر زمین هم تصویربرداری شده است.
همچنانکه قبلا هم گفتم شرایط و موانعی که در سر راه ما برای فیلمسازی وجود دارد با فیلمسازان خارجی هیچ تفاوتی ندارد. زمانی که مستند خارجی «پرندههای مهاجر» به نمایش در آمد بسیاری از مخاطبان سینما را انگشت به دهان کرد و جوایز بینالمللی بسیاری را کسب کرد. در آن زمان سوال همه کارشناسان، منتقدان و مخاطبان سینما این بود که فیلمساز چگونه توانسته همراه با پرندگان از زمان تولد تا کوچ همراه باشد و حتی در آسمان با آنها همراه باشد و اینچنین صحنههای باشکوهی را به نمایش بگذارد. دو سال بعد که پشت صحنههای این مستند پخش شد متوجه شدیم که مستندساز از زمان بیرون آمدن جوجهها از تخمهایشان در کنار آنها بوده و آنها از همان لحظه تولد فیلمساز را به عنوان مادر فرض کردهاند. فیلمساز بخوبی با پرندگان انس گرفته و آنها را آموزش داده بود. او با تجهیزاتی مثل پاراگلایدر در کنار پرندگان پرواز نموده و صحنههای عظیم مربوط به کوچ پرندگان را بازسازی کرد.
ما نیز برای ساخت فیلم قبلیام یعنی «امپراطوری سنجابها» با چالشها و محدودیتهایی روبرو بودیم و مجبور شدیم برای به نمایش در آوردن هرچه بهتر زندگی سنجابها و نمایش جزئیات زندگی آنها به بازسازی دست بزنیم. ما برای ثبت صحنههای مربوط به عبور و مرور سنجابها در لانههای زیرزمینی خود دست به حرکتی ابتکاری زدیم. ما یک سری لوله پلیکا را از وسط نصف کردیم و بعد آنها را گلمالی کرده و به شکل لانه در آوردیم و آنها را پشت یک شیشه بزرگ قرار دادیم. ما ازین طریق توانستیم توانستیم تصاویر جالبی را خلق کنیم. البته این کار کار سادهای نبود و بسیار دقیق به اجرا درآمد. هر اشتباهی میتوانست صحنه را لو دهد و آنرا بازسازی جلوه دهد. مثلا اگر شیشه ذرهای گلآلود میشد همه چیز از بین میرفت.
جالب است که به شما بگویم زمانی که ما دکور را آماده میکردیم کارفرمای ما سر صحنه حاصر شد و دقایقی به مشاهده کارهای ما مشغول بود اما وقتی نسخه نهایی فیلم را دید بسیار متعجب شد و تصور میکرد که ما بطور واقعی توانستهایم از زیر زمین تصویربرداری کنیم! اینها را گفتم تا بگویم که در واقع چالشهای فیلمسازی حیات وحش ارتباط چندانی با تجهیزات ندارد و در هر شرایطی میتوان فیلم ساخت. ما باید با توجه به شرایط موجود خلاقیت داشته باشیم و با خود بیندیشیم که چگونه میتوان پلانها و سکانسهای مناسبی به ثبت رساند و زندگی حیوانات را بخوبی و با جزئیات نشان داد.
با توجه به هزینه بالا و زمانبر بودن تولید آثار مستند حیات وحش آیا لازم نیست که حتماً نهادهای مختلف از تولید این گونه آثار حمایت کنند؟
طولانی بودن پروسه ساخت مستندهای حیات وحش تنها مربوط به کشور ما نیست و در همه جای دنیا ساخت اینگونه آثار مدتها به درازا میکشد. ما باید فیلمسازان متعددی را برای تولید اینگونه آثار تربیت کنیم تا کمبود آثار را جبران کنیم. این افراد میتوانند در رقابت با هم و در کنار هم آثار درخشانی را تولید کنند.
مادامیکه افراد زیادی به فیلمسازی حیات وحش روی بیاورند هم کمیت و هم کیفیت آثار افزایش پیدا خواهد کرد. با این کار دیگر لازم نیست مدتی طولانی منتظر بمانیم که یک مستند حیات وحش در ایران ساخته شود و میتوان هرساله شاهد یک یا چند فیلم مستند باکیفیت بود. آخرین فیلمی که از من پخش شد به سال ۱۳۹۶ برمیگردد و هم اکنون در سال ۱۴۰۱ توانستهام فیلم جدیدم را آماده نمایش کنم. اگر افراد بیشتری در این عرصه فعال باشند میتوان مخاطب بیشتری جذب کرد. باز هم تاکید میکنم که این موضوع در همه جای جهان صادق است. باید دانست که شبکههای مختلف مثل ZDF، BBC، نشنال جئوگرافیک و… هر کدام سالانه یک یا نهایتاً دو اثر تولید میکنند.
ساخت اینگونه آثار نیازمند صبوری و تحمل است. واقعیت اینست در دنیا فقط کشورهای معدودی مستندهای حیات وحش میسازند اما ما با نیروی انسانی کارآمد و با ااستعدادی که داریم بسادگی میتوانیم در جمع آنها ظاهر شویم. خوشبختانه تلویزیون و خاصه مرکز سیمای استانها از سال ۱۳۹۰ به ساخت فیلمهای حیات وحش توجه نشان داده و شاهد فعالیتهایی در زمینه ساخت آثار حیات وحش متنوعی بوده ایم. اما این حمایتها و سرمایهگذاریها کافی نیست و باید برای رسیدن به نقطه ایده آل افزایش پیدا کند.
با توجه به صحبتهای شما هم اکنون بزرگترین مانع موجود در رشد و پیشرفت سینمای حیات وحش چیست؟
اگرچه تجهیزات و امکانات تعیین کننده نهایی نیستند اما به هر روی مهمترین عامل رشد سینما سرمایه است و در حوزه حیات وحش هم همین وضعیت است. اگر سرمایه کافی در اختیار تهیهکننده قرار بگیرد مطمئناً مشکلات دیگر قابل حل است. ما نیروی انسانی خوبی داریم اما نا امیدی، کمبود بودجه وعدم حمایت کافی موانع بزرگی بر سر راه مستندسازان است. اگر بودجه کافی وجود داشته باشد و جوانان انگیزه کافی برای ورود به این عرصه پیدا کنند، مطمئناً میتوانیم در سطح یک کشورهای دنیا در بین ده کشور برتر قرار بگیریم. البته حمایت فقط مادی نیست بلکه معنوی هم هست.
متأسفانه بخش حیات وحش از سال ۱۳۹۴ از جشنواره سینماحقیقت حذف شده است و نا امیدی خاصی در بین افراد شاغل در این عرصه حاصل شده است. ، از مسئولان مصرانه درخواست دارم که این بخش دوباره به این جشنواره برگردانند. وجود این بخش باعث انگیزه بخشیدن به فیلمسازان حیات وحش میشود و مطمئناً با احیای آن شاهد تولید آثار بیشتر خواهیم بود.
امسال و در مسائل اخیر جوی را شاهد بودیم که برخی معتقد بودند باید جشنواره سینماحقیقت را تحریم کرد. نظر شما در این رابطه چیست؟
فشارها از دور و نزدیک وجود داشت اما ما محیطبان هستیم، محیطبان هیچگاه طبیعت را در هیچ شرایطی ترک نمیکند و همیشه و در همه حال از آن محافظت میکند. آیا شما دیدهاید که محیطبان اعتراض کند و دست از کار بکشد و بگوید به محل خدمت خود و به کوهستان نمیروم؟!
ما در طول سال زحمت میکشیم تا پیام خود را به مخاطب برسانیم و از طبیعت حفاظت کنیم. عدم حضور ما میتواند آثاری مخرب در سطحی وسیع داشته باشد.
یکی از عوامل مهم در رشد کمی و کیفی آثار مستند حیات وحش فراهم بودن بستر زیست محیطی مناسب و غنا و تنوع گونهها و اقلیمها است. آیا حیات وحش ایران این قابلیت برخوردار است که آثار مستند متعدد و با کیفیتی از آن ساخته شود؟
کشور ایران یکی از معدود کشورهای دنیا است که همه عناصر لازم برای ساخت مستندهای حیات وحش را در اختیار دارد. آبها و دریاها، جنگلها، کویرها و بیابانها، غارها و دیگر عناصر در کشور ما وجود دارند که هر کدام میتوانند زمینه مناسبی برای تولید فیلم باشند. ایران یک نمونه و ماکت کوچک از تمام کرهزمین است و فکر نمیکنم کشوری در جهان باشد که اینچنین ویژگی را داشته باشد.
در کشور ما گونههای ارزشمند و منحصربفردی همانتد افعی دم عنکبوتی، سمندر لرستانی، ماهی کورغار وجود دارد که در هیچ جای دنیا دیده نمیشود. جالب است بدانید که از ۱۰ گونه گربهسانان حاضر در دنیا ما ۸ گونه را در اختیار داریم که ازین جهت واقعا قابل تامل است. هیچ کشوری در این زمینه رقیب ما نیست و جالب است که به شما بگویم نزدیکترین رقیب به کشور ما یک کشور آفریقاییست که تنها ۳ گونه را در اختیار دارد… مناطق بکر و ناشناخته در ایران بسیار زیاد است. ما نام رشته کوههای البرز و زاگرس را زیاد شنیدهایم اما جالب است بدانید که ما رشتهکوه سومی به نام رشته مرکزی داریم که از اراک و زنجان آغاز میشود و تا کرمان ادامه پیدا میکند. بلندترین نقطه این کوه حتی از دنا هم بلندتر است اما همچنانکه گفتم ناشناخته مانده و مستندی درباره آن ساخته نشده است. بسترهای طبیعی برای تولید آثار حیات وحش وجود دارد اما متأسفانه جوانان با توجه به کمبودهای مالی به آن علاقه نشان نمیدهد. لازم است که با افزایش بودجه انگیزه کافی به آنها داده شود.
///.
منبع: خبرگزاری ایلنا