چارسو پرس: به نقل از روابطعمومی فرهنگسرای ارسباران، در ابتدای این جلسه، کورش جاهد درباره «بانکزدهها» گفت: با دیدن فیلم شما یاد جملهای از یک فیلم ایتالیایی که درباره جنگ بالکان بود، افتادم. شخصیت فیلم میگوید تنها یک کمدین مثل باستر کیتون میتواند فجایع این مملکت را تصویر کند. این جمله عجیبی است که یک کمدین مثل باستر کیتون روایتگر این فجایع باشد.
وی افزود: معمولاً ظاهر کمدی بهگونهای است که همگان به آن از دید شوخی و خنده نگاه میکنند، اما در واقع موضوعات جدی بسیار زیادی در این فیلم مطرح میشود. ما در «بانکزدهها» با یک کمدی دم دستی که صرفا بخواهد از تماشاگر خنده بگیرد، طرف نیستیم، اما لابلای فیلم، دیالوگها و موضوعاتی که مطرح میشود، متوجه میشویم که بستر کمدی برای بیان صحبتهای خیلی مهم کشور انتخاب شده است.
در ادامه جواد اردکانی، با تشکر از مسئولان فرهنگسرای ارسباران که با پایمردی این جلسات را تشکیل میدهند، درباره علت انتخاب بستر کمدی برای «بانکزدهها» گفت: سالهاست معتقدم کسانی که در ایران کمدیهای ساده میسازند، خدمت بزرگی انجام میدهند و جامعه ما به آن نیاز دارد و من دست همه این بچهها را میبوسم که در شبکه نمایش خانگی و… پخش میکنند تا لحظاتی مخاطبان لبخند بزنند.
وی افزود: به لحاظ محتوایی امکان این وجود ندارد که یکسری حرفهای جدی را در نظام ممیزی سینما به شکل جدی به مخاطب منتقل کنیم. چنین فیلمی فراتر از فیلمنامه نمیرود و ماجراهایی برای خود دارد. البته برای گرفتن مجوز فیلمنامه «بانکزدهها» واقعا جنگیدیم و این به راحتی اتفاق نیفتاد، اما بالاخره امکانپذیر شد. نمیدانم ضعیف یا قوی، اما فیلمی ساختیم که اگر ۳۰ سال دیگر دیده شود، تصویری از جامعه امروز ما را به نمایش میگذارد و این به نظرم مهم و جزو رسالتهایی است که باید انجام داد.
اردکانی ادامه داد: نمیگویم در این فیلم حرف دل مردم را گفتیم، چون ما هم جدا از مردم نیستیم، اما واقعا دلم میخواست چیزهایی که تماشاگر دوست دارد بر پرده سینما ببیند را تا حدی بیان کنم.
در ادامه علی رویینتن، تهیهکننده با اشاره به اینکه زمانی این فیلم کمدی اکران شد که هیچکس حوصله خنده ندارد، گفت: دغدغه هیچکدام از ما در شرایط فعلی نه هنر، نه فرهنگ و نه سینماست و متاسفانه ما نیز عاشق سینما هستیم.
وی درباره همکاری با جواد اردکانی، کارگردان گفت: صفر تا صد این فیلم متعلق به آقای اردکانی است و ما با هم رفیقیم. من خیلی کم کار میکنم و یک فیلمنامه باید مرا مجبور کند تا کار کنم. افتخار میکنم که «بانکزدهها» را کار کردم و در زمانی ما درباره اختلاس فیلم ساختیم که همان اختلاسگران درحال اداره هستند و طبعا فیلم ما نباید نتیجهای بگیرد.
رویینتن با بیان اینکه تهیهکننده بودن یا نبودن این فیلم برایم چندان جدی نیست، افزود: اگر خودم فیلمی بسازم و بد باشد، میگویم بد است، اما گونه روایی «بانکزدهها» گروتسک و به عنوان یکی از مهمترین فیلمها در این زمینه است و گواه ما در این رابطه تاریخ است. در این شرایط با بخش خصوصی و سرمایه شخصی درباره این موضوع فیلم ساختن کار راحتی نبود. در شرایطی که عدهای رانتخواری میکنند و قدرت را به دست دارند، ساخت چنین فیلمی که ما با پول خودمان ساختیم، خیلی ارزانتر از قیمت تعریف شده درآمد. حرف فیلم «بانکزدهها»، موضوع و گروتسک نهفته در آن خیلی مهم است.
جاهد در ادامه گفت: شما از مسائل اقتصادی و ریشههای آن در قالب طنز در فیلم صحبت میکنید که دغدغه بسیاری از شهروندان است. این فیلم ممکن است سوءتفاهمی میان مخاطبان ایجاد کند که به دلیل کمدی بودن نمیخواهند آن را جدی بگیرند. نمیدانم صورت گروتسک چقدر در سینمای کشور ما جا افتاده است. این کجفهمی از ظاهر افراد و شخصیتها موجب میشود حرف اصلی فیلم به حاشیه برود. حتی در انتها که همدستی شخصیتها را با یکدیگر نشان میدهد، من را یاد فیلم «نیش» میاندازد.
اردکانی درباره امکان کجفهمی از ظاهر افراد و شخصیتها و کمدی بودن و انحراف از حرف اصلی فیلم گفت: تا حدودی در اینجا بحث سلیقه مطرح است. تجربه ما در نمایش و اکران «بانکزدهها» این بود که بعضی از تماشاگران میگفتند نیم ساعت اول فیلم معرکه بود، اما عده دیگر عکس این قضیه را میگفتند که نیم ساعت اول به قدری بد بود که میخواستیم سالن را ترک کنیم، اما چقدر پایان خوبی داشت.
وی ادامه داد: میشود گفت دو نوع سلیقه مختلف که هردو محترم است را داشتیم و شاید اشتباه ما در تبلیغ و معرفی «بانکزدهها» بود و اگر آن را به عنوان یک کمدی مفرح معرفی نمیکردیم، خودبهخود آن دستهای که دنبال کمدی مفرح بودند، نمیآمدند «بانکزدهها» را ببینند. اصلاً در سینمای دنیا خالصترین نوع کمدی همین است که به آن کمدی سیاه، گروتسک یا هرچیز دیگر میگویند. این نوع کمدیها میان انواع کمدی کمفروشترین هستند، اما مخاطب خودش را دارد و تماشاگر از این روایت و فضا لذت میبرد.
جاهد در ادامه گفت: زیبایی کمدی سیاه، تلخ و گروتسک این است که لحن تمام حرفهایی که در فیلم زده میشود، کمدی است، اما در بطن آن حرفهای بسیار جدی مطرح میشود.
در ادامه، الناز عبدی بازیگر «بانکزدهها» با یادی از مرحوم امین تارخ بهعنوان استادش، درباره چگونگی گفتن دیالوگ به زبان کرهای و تعریف شدن علاقه به گروه bts در فیلمنامه تشریح کرد: با توجه به نیاز فیلمنامه و گفتوگوها کتابی تهیه کردم و بچههایی در اطرافم بودند که طرفداران گروه bts بودند و از آنها کمک گرفتم. گاهی نقد میشدم که خوب کرهای صحبت نکردم، اما این شخصیت «مینا» در فیلم خیلی باهوش نیست که توقع انجام کار درست را از او داشته باشیم. بنابراین، این دختر کمی سادهلوح است و دوست دارد به کره برود.
وی افزود: خیلی از بزرگترها BTS را نمیشناسند و هیچ آشنایی با آن ندارند و یکی از ویژگی این شخصیت این است که روی لباسش طرفداری او نسبت به این گروه مشخص میشد. بههرحال در این مدت زمان یک ساعت و نیم باید مشخص میشد که BTS مربوط به کدام کشور و همچنین موزیک و فرم لباسهایشان به چه شکل و گونهای است.
این جلسه با پرسش و پاسخ مخاطبان ادامه یافت. یکی از مخاطبان درباره اینکه بهمن مفید قرار بود نقش کدام یک از شخصیتها را بازی کند، سؤال کرد که اردکانی پاسخ داد: آقای مفید قرار بود نقش اسد یا ویگن را در «بانکزدهها» بازی کند و پیگیریهای کار را آقای رویین تن انجام داد، اما خودم از کانال وزارت ارشاد تلاشی برای گرفتن مجوز داشتم و تا جاهایی پیش رفتیم، اما قسمت نبود.
وی درباره علت گرایش خود به ساخت کمدی پس از ساخت آثاری در گونه دفاع مقدس تشریح کرد: ممکن است سال دیگر درباره شهیدی فیلم بسازم که خیلی دوست دارم، اما واقعا فکر میکنم فیلمهایی مانند «بانک زدهها» که مشکلات یا درد جامعه را منتقل میکند، به رغم اینکه کمدی است؛ ارزشی است. درست است که قالب آن کمدی است، اما ضدیتی با ارزشی بودن ندارد. ارزشی بودن یک فیلم تنها این نیست که به جنگ و شهید و شهادت بپردازیم، اما نباید چشممان را روی جامعه امروز ببندیم و شاید به لحاظ اولویت این کارها ارزشیتر است.
اردکانی ادامه داد: ما مدعی اینکه چیز جدیدی ارائه دادیم، نیستیم، شما میدانید که تعداد زیادی فیلم در تاریخ سینما درباره بانک زدن ساخته شده است، اما موضوع زدن جیب مردم به وسیله بانکها کمتر کار شده و فیلم ما در این رابطه است.
این کارگردان در رابطه با اینکه چرا «بانکزدهها» در قالب طنز کار شده است، گفت: یک ضرورت پیرامونی مانند نظام ممیزی که کمدی به ما کمک میکرد بعضی حرفها گفته شود، وجود دارد و یک ضرورت دراماتیک وجود دارد؛ وقتی آدمهای محوری قصه ما چهار ابله هستند، کمدی ایجاد میشود و این قصه را نمیتوانستیم خارج از فیلم کمدی ساخته شود.
علی رویین با توجه به سؤال مخاطبان برای انتخاب نام «بانکزدهها» گفت: بالاخره یکسری آدم در جامعهای فکر میکنند خیلی زرنگ هستند و تصمیم میگیرند حق خود را بگیرند که در میانه متوجه میشوند، بازیچه این جریان هستند. بنابراین؛ به این فیلم باید این گونه نگاه کرد و نباید به آن مثل ژانر بانکی نگاه کرد. مهم نیست که نام فیلم چه باشد، بلکه حرف غالب آن این است که این فیلم هجویهای بر اختلاس در مملکت است.