انتخاب بهترین‌ موسیقی‌ متن فیلم‌های سال ۲۰۲۲ با توجه به تنوع گسترده‌ی آثاری که هم از سوی منتقدان و هم از طرف تماشاگران مورد توجه و تحسین قرار گرفتند، کار چندان ساده‌ای نبود. از همکاری مجدد جان ویلیامز با اسپیلبرگ برای فیلم «خانواده‌ی فیبلمن» تا موسیقی ویران‌کننده‌ی ایبل کورزنیوویسکی برای فیلم «تیل»، در این مطلب ۲۵ موسیقی متن برتر فیلم‌های ۲۰۲۲ را نام بردیم.

چارسو پرس: با نگاهی به لیست موسیقی‌ متن فیلم‌های سال ۲۰۲۲ متوجه می‌شویم که از مایکل جیاکینو تا مایکل آبلز، تعدادی از بهترین آهنگسازان حال حاضر دنیا برای فیلم‌های تحسین‌شده‌ی این سال موسیقی ساخته‌اند. علاوه بر این در سالی که گذشت شاهد استفاده‌های نوآورانه از موسیقی فیلم بودیم که نقشی ظریف و تقریبا شبیه طراحی صدا بر عهده داشتند. جای تعجب نیست که بسیاری از بهترین آثار این لیست همچون سال‌های گذشته حاصل همکاری کارگردان و آهنگسازانی باشد که به نوعی نامشان به یکدیگر گره خورده است.

۲۵. موسیقی متن فیلم «کیمی» (Kimi)

  • کارگردان: استیون سودربرگ
  • آهنگساز: کلیف مارتینز

استیون سودربرگ کارگردان فیلم هیجان‌انگیز، تکنوپارانویایی و هیچکاکی «کیمی» می‌داند چه زمانی باید حس تعلیق بوجود آورد. علاوه بر این می‌داند چه زمانی باید آهنگساز خود کلیف مارتینز را در یکی از ترکیب‌های فریبنده‌ی موسیقیایی، به حال خود رها کند تا او سکان کشتی احساسات پر فراز و نشیب فیلم را به دست بگیرد. مارتینز برای موسیقی متن فیلم «کیمی» موج ارکسترال با پینگ‌های سینت سایزر را در یک پژواک از خط داستانی در هم می‌آمیزد که در آن مداخله‌ی انسان عملکرد هوش مصنوعی را بهبود می‌بخشد، و شاید به حل یک معمای قتل در این فرآیند کمک کند.

۲۴. موسیقی متن فیلم «داداش‌ها» (Bros)

  • کارگردان: نیکلاس استالر
  • آهنگساز: مارک شایمن

«داداش‌‌ها» به کارگردانی نیکلاس استالر ممکن است تم جدیدی را در طنز بوجود آورده باشد، اما جذابیت آن ناشی از نگاه کلاسیک کارگردان به این ژانر است، به معنای واضح‌تر یک کمدی-رمانتیک از هر لحاظ کاملا جدید، که همان جذابیت‌های قدیمی ژانر را از زمان کری گرانت و ایرنه دان با هوش و ذکاوت به مخاطبان ارائه می‌دهد.

در میان بسیاری از محاسن این فیلم، آهنگی ملودیک و شنیدنی وجود دارد که یادآور موسیقی‌های نوستالژیکی چون «وقتی هری سالی را دید» (When Harry Met Sally) و «بی‌خواب در سیاتل» (Sleepless in Seattle) است، که البته این حس تصادفی هم نیست چرا که مارک شیمن آهنگساز همان آثار کلاسیک است.

برای «داداش‌ها»، شیمن به احساسات عاشقانه‌ای متمایل می‌شود که شخصیت‌ها نسبت به یکدیگر دارند، اما اغلب در بیان آن مشکل دارند. حتی زمانی که آن‌ها قادر به بازگو کردن احساسات خود نیستند، موسیقی به جای آن‌ها حرف می‌زند.

۲۳. موسیقی متن فیلم «مارسل، صدف کفش به‌پا» (Marcel the Shell with Shoes On)

  • کارگردان: دین فلیشر کمپ
  • آهنگساز: دیزسترپیس

موسیقی متن انیمیشن «مارسل، صدف کفش‌به‌پا» مانند خود فیلم، حس خوردن یک بستنی شیرین و لطیف را در یک روز گرم تابستان تداعی می‌کند. دیزسترپیس با انبوهی از لایه‌های الکترونیکی، چیزی اثری خلاقانه و مشابه تمام کارهای مارسل، شخصیت اصلی داستان ارائه می‌کند. در این فرآیند، یک روح شگفت‌انگیز در موسیقی جریان دارد، که برای داستان افراد سرگشته‌ای که تلاش می‌کنند راه خود را در جهان پیدا کنند، عالی است.

با این حال، تمام لحظات موسیقی و خود فیلم به این شیرینی نیست، احساس واقعی تنهایی و از دست دادن، با نگرش غم‌انگیز کسی که از بیرون به دنیا نگاه می‌کند هم در فیلم حس می‌شود. اما بسیاری از این حس‌ها در سکانس‌های شگفت‌انگیز کم‌رنگ می‌شوند، و دیزسترپیس آن احساس شناور رویایی و تکنیکی را ارائه می‌کند که معمولا فقط از صحنه‌های زیر آب دریافت می‌کنید.

۲۲. موسیقی متن فیلم «صورت‌غذا» (The Menu)

  • کارگردان: مارک مایلود
  • آهنگساز: کالین استتسون

در موسیقی کالین استتسون برای فیلم «صورت‌غذا»، همانطور که سرآشپز جولیان اسلوویک (با بازی رالف فاینز) به شیوه‌ای بسیار خاص به فرهنگ خفه‌کننده و بیش از حد منطقی آشپزی بی‌نقص واکنش نشان داده است، چیزی عجیب و خاص وجود دارد. آهنگساز با همان دقتی که سرآشپزهای هاثورن دانه‌های برف را بر روی بشقاب‌های غذاخوری‌هایشان می‌ریزند، تارها را می‌خراشد و حس سرخوشانه‌ای بوجود می‌آورد.

همه‌ی هیاهوهای نئوکلاسیک و عمیقا طنز روی صحنه، در کنار هم می‌نشینند و مطمئنا برای انتقال حس پرتنشی که در آخرین مراسم شام اسلوویک رخ می‌دهد، کافی است. اما آنیا تیلور-جوی نیز در میان مهمانان حاضر است و جریانی الکتریکی در موسیقی استتسون وجود دارد که در لحظات کلیدی به تماشاگران کمک می‌کند تا از نمایش او در فیلم لذت برند.

۲۱. موسیقی متن فیلم «سه‌هزار سال حسرت» (Three Thousand Years of Longing)

  • کارگردان: جرج میلر
  • آهنگساز: جانکی ایکس ال

بیشتر رساله‌ی جورج میلر در مورد ماهیت داستان‌سرایی بر دوش دو ستاره‌ی آن است، آن هم زمانی که فیلم بر روی کلمات و ایده‌هایی که ادریس البا و تیلدا سوینتون بیان می‌کنند، تمرکز دارد. کشش‌های طولانی و بی‌صدا زیادی در فیلم می‌بینیم. برای سکانس‌هایی که میلر در حال بازگشت به حماسه‌های خارق‌العاده‌ی نسل‌های گذشته است، تام هولکن‌بورگ که با نام جانکی ایکس ال شناخته می‌شود، با نسخه‌ای موسیقیایی از این نگاه‌های اجمالی به گذشته از راه می‌رسد.

هولکن‌بورگ با موسیقی خود دو بار در مرکز فیلم قرار می‌گیرد که تمام احساسات و ایده‌های فیلم شروع به همگام شدن می‌کنند. ویترینی برای تکنوازی ویولن ماکسول کارمازین که همچنین به عنوان پلی بین صداهای چندین قاره عمل می‌کند و جای خود را به ملودی عشق بی‌انتهای آغشته به اندوه و گاه درخشش امید می‌دهد.

۲۰. تیل (Till)

  • کارگردان: چینونی چاکوو
  • آهنگساز: ایبل کورزنیوویسکی

موسیقی بی‌نظیر آبل کورزنیوویسکی برای فیلم زندگی‌نامه‌ای و غم‌انگیز قتل نوجوانی به نام امت تیل (با بازی جالین هال) و دگرگونی عاطفی مادرش مامی (با بازی دانیل ددوایلر)، خانواده و جامعه‌اش را دنبال می‌کند. این موسیقی به عنوان یک مرثیه عمل می‌کند و سفر مامی را برای تبدیل شدن به یک معلم و فعال افسانه‌ای نشان می‌دهد.

به گفته‌ی این آهنگساز، موسیقی فیلم قرار است کنار آمدن با تاثیرات خشونت توسط بازمانده‌های یک فاجعه، یافتن قدرت در جایی که دیگر امیدی نیست و یافتن شجاعت را در جایی که درد غیر قابل تحمل است روایت کند. قطعه‌ی آخر با نام «اتاق امت»، موضوع اصلی را با کمک سازهای زهی و بادی‌ چوبی به زیبایی بازسازی می‌کند و لحظه‌ای متعالی می‌سازد. این دیدار نمادین یک مادر با پسرش در رویا است، تماشای او با تمام معصومیتش و راهی که می‌توانست برود و آینده‌ای که می‌توانست داشته باشد.

۱۹. نسل (Descendant)

  • کارگردان: مارگارت براون
  • آهنگساز: ری انگری، ریانان گیدنز، دیرک پاول

موسیقی در فیلم‌های مستند معمولا نشانه‌های عاطفی کمتری در خود دارد، زیرا مخاطبان معمولا تمایلی به پذیرش ارکستراسیون‌های بزرگ در کنار تصاویر «عینی» و واقعی ندارند. اما موسیقی در فیلم «نسل» کمی متفاوت است. این فیلم با کمک سازهای اسطوره‌ای موسیقی فولکلور ریانان گیدنز، و سازهایی که کلوتیلد به همراه آخرین گروه از مردم مهاجر می‌نوازد، گذشته‌ی تلخ و شیرین شخصیت‌های داستان را روایت کند.

گیدنز، همراه با استاد ویولون دیرک پاول، حسی قوی از ارتباط بین گذشته و حال ایجاد می‌کند. آهنگ‌های انگری بار احساسی غیرقابل انکاری به چالش‌هایی که سوژه‌های فیلم با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، می‌افزاید، و هرگز به ما نمی‌گوید که با موسیقی چه احساسی داشته باشیم، بلکه ما را مجبور می‌کند کمی پیش‌قدم شویم و فکر کنیم.

۱۸. تصمیم جدایی (Decision to Leave)

  • کارگردان: پارک چان ووک
  • آهنگساز: جو یونگ ووک

کارگردان پارک چان ووک برای داستان مهیج، کارآگاهی و عاشقانه‌ی استادانه‌اش از همکار همیشگی خود، چو یونگ ووک خواست تا موسیقی متن فیلمش را بسازد. با این حال، موسیقی به‌دست‌آمده چیزی متفاوت و نو بود، زیرا آهنگساز و کارگردان آهنگ‌های شاداب و ملودیک همکاری‌های قبلی خود را به نفع رویکردی ظریف‌تر و در عین حال عمیق‌تر پشت سر می‌گذارند.

این موسیقی زبان شنیداری عالی برای فیلمی است که در آن شخصیت‌ها دائما احساساتشان را از خود و یکدیگر پنهان می‌کنند. چو از سازهای زهی استفاده‌ی جالبی می‌کند که بین آرام کردن مخاطب و ایجاد اضطراب در نوسان است. موسیقی او بیننده را به اندازه‌ی قهرمان بیچاره‌ی فیلم می‌فریبد.

۱۷. قرمز شدن (Turning Red)

  • کارگردان: دامی شی
  • آهنگساز: لودویک گرانسون

۲۰۲۲ برای لودویگ گورانسون سال بسیار خوبی بود. او سال پرکارش را با چند ارکستراسیون دلفریب برای یک درام صمیمانه درباره‌ی دوران بلوغ آغاز کرد که در محلی عجیب در تورنتو اتفاق می‌افتد. داستان فیلم دامی شی درباره‌ی دختری است که بر اساس یک ارثیه‌ی خانوادگی، در دوران بلوغ به یک پاندای قرمز غول‌پیکر تبدیل می‌شود. موسیقی گرانسون ویژگی‌های بارز آسیایی شخصیت‌ها را با بیت باکس و گیتار الکتریک متعادل می‌کند.

بیشتر وضوح و تاثیر داستان «قرمز شدن» وابسته به لحظات موسیقی است و گرانسون می‌تواند به اندازه‌ی خود انیمیشن با موسیقی جلوه کند بدون اینکه نشانه‌های صوتی را که به ما کمک می‌کند به شخصیت‌ها اهمیت دهیم، از دست بدهد. «قرمز شدن» نمونه‌ای عالی از نحوه‌ی ثبت لحظات اکشن، کمدی و ارتباط استادانه بین هر دوی این ویژگی‌ها است.

۱۶. پلنگ سیاه (Black Panther)

  • کارگردان: رایان کوگلر
  • آهنگساز: لودویگ گرانسون

گرانسون سال پرکار خود را با ساختن موسیقی برای فیلم «پلنگ سیاه» دنبال کرد؛ کشف مجدد موسیقی گمشده‌ی مایاها برای نمایش تمدن زیر آب تالوکان. گورانسون با کمک باستان‌شناسان موسیقی در مکزیکوسیتی، با فلوت‌های باستانی، لاک لاک‌پشت‌ها و طبل‌ها آشنا شد. او صداهای منحصر به فرد را ضبط کرد، با هنرمندان معاصر مکزیکی، رپرها و خوانندگان مایا کار کرد و آهنگ‌هایی برای فیلم نوشت. او همچنین جلسات ضبط را در لاگوس نیجریه برپا کرد. نتیجه یک اثر فراگیرتر با ترکیب یکپارچه‌ی موسیقی و آهنگ‌ها بود.

۱۵. مرد شمالی (The Northman)

  • کارگردان: رابرت اگرز
  • آهنگساز: رابین کارولان، سباستین گینزبورو

یکی از راه‌های رسیدن به موسیقی متنی با چنین اصالت و جسارتی این است که از اساتید پیشرو در سازهای الکترونیکی مدرن که قبلا برای هیچ فیلمی موسیقی نساخته‌اند استخدام کنید و از آن‌ها بخواهید که کار خود را فراموش کنند و به مدت ۱۸ ماه روی موسیقی متن فیلم کار کنند. رابین کارولان و سباستین گینزبورو با اتخاذ رویکرد قوم‌نگاری که نشان می‌دهد چگونه نویسنده/کارگردان رابرت اگرز به جزییات و صحت دیالوگ‌ها در فیلم‌نامه‌هایش می‌پردازد، کار خود را با سازهای دانمارکی باستانی آغاز کردند که مدت‌هاست فراموش شده‌اند.

آن‌ها موسیقی متن فیلم را بدون چشم‌پوشی از حسی که ارکستر زهی سنتی برمی‌انگیزد یا نادیده گرفتن سازهای کوبه‌ای جنگی ساختند. نتیجه یک ترکیب مخوف از انواع صدا است که شما را در اکشن بی‌نظیر فیلم غوطه‌ور می‌کند، وحشی‌گری را به تصویر می‌کشد، و یک حس شگفت‌انگیز از اسطوره‌ها و قدرت‌های فراانسانی آن‌ها را به تصویر می‌کشد.

۱۴. هالووین به پایان می‌رسد (Halloween Ends)

  • کارگردان: دیوید گوردون گرین
  • آهنگساز: جان کارپنتر، کودی کارپنتر، دنیل دیویس

بعید به نظر می‌رسد فرانچایز ترسناک جان کارپنتر که در سال ۱۹۷۸ با «هالووین» (Halloween) آغاز شده بود، واقعا به همان اندازه که عنوان آخرین فیلمش ادعا می‌کند تمام شده باشد. اما اگر «هالووین به پایان می‌رسد» واقعا پایان این فرنچایز باشد، باید گفت که کارپنتر، با همکاری پسرش کودی کارپنتر و آهنگساز همکارش دنیل دیویس، موسیقی فیلم ترسناک را به همان اندازه هراس‌انگیز و اتمسفریک ارائه کرده است.

همراهی آن‌ها با آخرین رویارویی لوری و مایکل مایرز ارزش ۴۴ سال انتظار را دارد و مخاطب را به نوعی تسلیم سادومازوخیستی وامی‌دارد که آن گروه از ما که واقعا عاشق فیلم‌های ترسناک هستیم و از فیلم‌های اسلشر انتظار داریم به مراد دلمان می‌رسیم. این یکی از مبتکرانه‌ترین موسیقی‌های سال از دست‌کم‌گرفته‌شده‌ترین فیلم سال ۲۰۲۲ است.

۱۳. آن زن گفت (She Said)

  • کارگردان: ماریا شریدر
  • آهنگساز: نیکولاس بریتل

فیلمنامه‌ی «آن زن گفت» نوشته‌ی ربکا لنکوویچ چالش‌های فوق‌العاده‌ای را در یک داستان ارائه می‌کند. ۲۰۰ صحنه، جهش بین رشته‌های تحقیقاتی متعدد، علاوه بر این که وقت صرف می‌کند تا مخاطب را در زندگی شخصی دو خبرنگار بی‌باک نیویورک تایمز که در حال تحقیق درباره‌ی هاروی واینستین هستند غرق کند. تمام این جزییات به لطف فیلم‌نامه‌ی لنکوویچ و کارگردانی ماریا شریدر است که داستان هرگز متلاطم، شتابزده یا از هم گسیخته به نظر نمی‌رسد، اما بخش عمده‌ای از آنچه که رشته‌های احساسی را در فیلم به هم می‌بافد، ویولن سل کیتلین سالیوان و موسیقی ساخته شده توسط همسرش نیکولاس بریتل است.

فیلم در سطح یک مستند در ساختمان واقعی تایمز اتفاق می‌افتد، اما بریتل تجربه‌ی درونی زنانی را که داستان شخصی خود را گزارش می‌کردند و احساس ترس فزاینده از کشف این داستان‌های آسیب‌زا و رویارویی با واقعیتی که ممکن است هرگز نبینند را بررسی می‌کند. جودی کانتور (با بازی زوی کازان) و مگان توهی (با بازی کری مولیگان) گزارشگرانی هستند که این وظیفه‌ی سنگین را بر عهده دارند.

نوازندگی سالیوان که در ساخت موسیقی مشارکت داشت و نحوه‌ی کندن یا استفاده از ناخن انگشتش در برابر سیم‌های فلزی، در میان موسیقی ظریف و زیبا، تضادها و اختلافات درونی شخصیت‌ها را به خوبی نشان می‌دهد.

۱۲. خانواده‌ی فیبلمن (The Fabelmans)

  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • آهنگساز: جان ویلیامز

خیلی عجیب است که احتمالا «خانواده‌ی فیبلمن» آخرین همکاری جان ویلیامز با استیون اسپیلبرگ باشد. وقتی ویلیامز از شما می‌خواهد که در درونتان احساس گرما و خاص بودن داشته باشید، به گونه‌ای که فقط تماشای یک فیلم می‌تواند این حس را برانگیزد، در کمتر از چهار ثانیه تنها با یک ساز گیتار می‌تواند این کار را انجام دهد.

توانایی ویلیامز در بیان حس اشتیاق برای قهرمان رویاپرداز اسپیلبرگ بی‌بدیل است و تمی که او برای سامی می‌سازد به‌ویژه لطیف و خاص است. این همان خطی است که فیلم بین غم و شادی دنبال می‌کند، چگونه خلاقیت ما را به جایی خاص می‌برد و لزوما ما را از افرادی که دوستشان داریم دور می‌کند. ویلیامز می‌توانست سال‌ها قبل و در همان ابتدای همکاری‌اش با اسپیلبرگ برای هر فیلمی مانند «خانواده‌ی فیبلمن» موسیقی بنویسد، اما احتمالا اثری نمی‌شد که همزمان اینقدر معصومانه و بالغانه باشد و مانند غروب خورشید بر فراز دره به نظر برسد.

۱۱. بنشی های اینشیرین (The Banshees of Inisherin)

  • کارگردان: مارتین مک‌دونا
  • آهنگساز: کارتر بورول

همانطور که کارتر بورول اوایل سال ۲۰۲۲ در مصاحبه‌ای با ایندی‌وایر گفت، کارگردان مارتین مک‌دونا هنگام ساخت فیلم «بنشی‌های اینشرین» به او حرف خاصی زد: «من از موسیقی فیلم‌های قدیمی ایرلندی متنفرم.» بنابراین، همکار قدیمی مک‌دونا، موسیقی متنی را خلق کرد که توانست خواسته‌های کارگردان را برآورده کند، و از اثرانگشت جزیره‌ی زمردی داستان اجتناب کرد تا به جای آن از ویژگی‌های افسانه‌ای آن استفاده کند.

۱۰. پینوکیو (Pinocchio)

  • کارگردان: گیرمو دل‌تورو
  • آهنگساز: الکساندر دسپلا

موسیقی شگفت‌انگیز الکساندر دسپلا حول یک مفهوم جسورانه ساخته شده است؛ از آنجایی که ژپتو یک نجار است، استفاده از سازهای چوبی منطقی به نظر می‌رسد. این ترفند همچنین راهی برای تسخیر موسیقایی معصومیت و روح سرکش پسر چوبی است. این موسیقی نه تنها شامل پیانو، گیتار، ماندولین، ماریمبا، فلوت و ابوا است، بلکه شیپور فرانسوی را نیز شامل می‌شود، زیرا در فرانسه این ساز بخشی از سازهای بادی‌ چوبی سنتی است.

گیرمو دل‌تورو به عنوان کارگردان به جای اینکه استفاده از این سازها را یک محدودیت در نظر بگیرد، آن را رهایی‌بخش می‌داند. همچنین از آنجایی که این اولین همکاری بین دسپلا آهنگساز و دل‌تورو کارگردان است، موسیقی متنی که برای داستان این پدر و پسر ساخته شد، به خوبی احساسات غم و شادی و گاهی وحشت را منتقل می‌کند.

۹. استخوان‌ها و همه (Bones and All)

  • کارگردان: لوکا گوادانینو
  • آهنگساز: ترنت رزنر، آتیکوس راس

چگونه یک کارگردان موسیقی مناسب برای یک داستان عاشقانه‌ای پیدا می‌کند که کاملا صمیمانه و در عین حال تاریک، عمیقا ناراحت‌کننده، و با صحنه‌های ترسناک آدم‌خواری پر شده است؟ لوکا گوادانینو، ترنت رزنر و آتیکوس راس را با خود همراه می‌کند که در نهایت برخی از تکان‌دهنده‌ترین و مهیج‌ترین آثار دوران حرفه‌ای خود را برای فیلم ترسناک عاشقانه‌ی گوادانینو خلق کردند.

رزنر و راس با ساختن موسیقی حول یک گیتار تنها که احساسات عمیق بین شخصیت‌های اصلی و ناامیدی محکوم به فنا در موقعیت آن‌ها را منتقل می‌کند، رمانتیسم جدیدی را در کار خود به ارمغان می‌آورند و در عین حال تمایل خود را به ایجاد حس غم در بینندگان با موتیف‌های دلخراش نشان می‌دهند. این موسیقی ترسناک و تکان‌دهنده، یک اثر بی‌نظیر برای یک فیلم بی‌نظیر است.

۸. اژدهای پدرم (My Father’s Dragon)

  • کارگردان: نورا توومی
  • آهنگساز: میخائل دانا، جف دانا

یکی از جذاب‌ترین و جادویی‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۲۲ یکی از متفاوت‌ترین و تاثیرگذارترین موسیقی‌ها را با الهام از خاطرات برادران مایکل و جف دانا ارائه می‌کند. با توجه به کیفیت منحصربه‌فرد انیمیشن فیلم، دانا قطعات ارکستری فراگیر و جذاب را با جلوه‌های صوتی دستی و سازهای بی‌نظیر ترکیب می‌کند تا بین مضامین حسرت‌برانگیز، ترسناک، الهام‌بخش و خنده‌دار پرواز کند.

برادران دانا با خلق یکپارچه‌ی موتیف‌های موسیقایی خود برای داستان، مخاطب را به یک تجربه‌ی صوتی فراموش نشدنی دعوت می‌کنند.

۷. همه‌چیز همه‌جا به یکباره (Everything Everywhere All at Once)

  • کارگردان: دانیل کوان، دانیل شاینرت
  • آهنگساز: سان لوکس

فیلم چندجهانی و متفاوت کارگردانان دانیل کوان و دانیل شاینرت (معروف به دانیل‌ها) به موسیقی ماکسیمالیستی نیاز داشت و این دو کارگردان گروه پست راک لس آنجلس به نام سان لوکس را انتخاب کردند. این گروه در نواختن کیبورد، و خواننده‌ی آن‌ها رایان لات، گیتاریست باتیا، و درامر یان چانگ در ترکیب عناصر مختلف موسیقی مهارت دارند، این همان چیزی است که آن‌ها در موسیقی تقریبا دو ساعته‌ی فیلم خلق کردند.

از خلق صداهای مصنوعی گرفته تا اپرای چینی این یک عالم کوچک از فیلم شد، که در آن، ایولین، چندجهانی را طی می‌کند. لات، باتیا و چانگ از ملودی‌های خاصی برای روابط خاص استفاده می‌کردند. اما نکته‌ی کلیدی این بود که لحظات صمیمی را به هر چیز دیگری متصل می‌کردند، همراه با اجتناب از حس یکنواختی موسیقی با طبل‌های چینی و گونگ‌های کوک شده برای سکانس‌های مبارزه‌ی طولانی.

۶. پادشاه زن (The Woman King)

  • کارگردان: جینا پرینس بایدوود
  • آهنگساز: ترنس بلنچرد

همیشه اتفاق خاصی در حماسه‌های تاریخی رخ می‌دهد، اما ما به تماشای شخصیت‌هایی اهمیت می‌دهیم که جهان فیلم را به ما نزدیک کنند، حتی اگر فقط برای یک لحظه در زمان باشد. «پادشاه زن»، داستان جینا پرنس بایدوود درباره‌ی جنگجویان زنی که از پادشاهی داهومی دفاع کردند و با دیگر داستان‌های تاریخی تفاوت چندانی ندارد، اما بسیاری از حس پیروزی در طول فیلم از طریق موسیقی گرم و فوق‌العاده‌ی ترنس بلنچرد به وجود می‌آید.

شیپورهای قوی و گروه‌های کر با سازهای کوبه‌ای تکان‌دهنده در موسیقی متن فیلم به گوش می‌رسد، اما بلنچرد نیز عناصر سنتی‌ ظریف‌تری را با حس قدرت ترکیب می‌کند. روشی که بلنچرد از سازهای زهی به مثابه جریان قوی جزر و مد اقیانوس مرتب می‌کند، حس شاعرانه‌ای از مکان را منتقل می‌کند و این لحظه از تاریخ غرب آفریقا را به صورت صوتی در یک زمینه‌ی قهرمانانه‌ی مناسب قرار می‌دهد.

۵. بتمن (The Batman)

  • کارگردان: مت ریوز
  • آهنگساز: مایکل جاکینو

موسیقی‌ای که مایکل جاکینو برای «بتمن» ساخته است، مانند فیلمی که الهام گرفته از آن است، به عنوان بهترین موسیقی حرفه‌ای به یاد آورده می‌شود که انگار بروس وین پشت پیانو نشسته است و آن را می‌نوازد. زه‌های دیوانه‌وار و شیپورهای خشمگین همتراز هستند، اما جاکینو صداهای معمول این سازها را کنار ملودی‌های ظریف پیانو قرار می‌دهد و لایه‌هایی را بوجود می‌آورد که رابرت پتینسون سعی می‌کند بی‌صدا آن را اجرا کند.

۴. تار (Tár)

  • کارگردان: تاد فلیپس
  • آهنگساز: هیلدور گودنادوتیر

هیلدور گونادوتیر که برای فیلم «جوکر» (Joker) برنده‌ی اسکار شده بود، با فیلم «تار» ساخته‌ی تاد فیلد به جسورانه‌ترین و شخصی‌ترین موسیقی متن فیلم خود تا به امروز رسید. این فیلم در مورد قدرت هنر و چگونگی سواستفاده از این قدرت توسط هنرمند است و کیت بلانشت در نقش اصلی و به عنوان رهبر ارکستر/آهنگساز سمفونی عظیم شماره‌ی ۵ گوستاو مالر و کنسرتو ویولن سل ادوارد الگار بازی می‌کند.

موسیقی گونادوتیر سه گانه است؛ اول، او یک نقشه‌ی تمپو برای بلانشت ساخت که به رفتار شخصی و نحوه‌ی راه رفتن او اشاره داشت، و او در هنگام فیلم‌برداری به آن گوش می‌داد. دوم، او یک قطعه‌ی کوتاه نوشت که الکتروآکوستیک است. سوم، او قطعه‌ی ناتمامی را نوشت که لیدیا در طول فیلم روی آن کار می‌کند، با نام «برای پترا» که به اسم دخترخوانده قهرمان داستان (با بازی میلا بوگویویچ) نامگذاری شده است.

۳. گلس آنین (Glass Onion)

  • کارگردان: ریان جانسن
  • آهنگساز: نیتان جانسن

«گلس آنین» از نظر لحن با «داداش‌ها» یا «تصمیم جدایی» شباهت زیادی ندارد، اما این فیلم دیگری است که در آن موسیقی به جای اکت و دیالوگ‌های شخصیت‌ها سخن می‌گوید. در این مورد، موسیقی باطراوت و کلاسیک ناتان جانسن به رازها، گناهان و امیدهای گروهی متشکل از شخصیت‌هایی اشاره می‌کند که همگی اسرار خطرناکی را حفظ می‌کنند.

موسیقی متن فیلم به طور کل فوق‌العاده است، اما نقطه‌ی اوج آن، تمی است که جانسن برای اندی به عنوان قلب فیلم و شخصیتی که شگفت‌انگیزترین راز را دارد، ساخته است. این قطعه موسیقی اسرارآمیز، عاشقانه و چندوجهی هر بار که با تغییر زمینه‌ها شنیده می‌شود، واکنش‌های متفاوتی را در بیننده بوجود می‌آورد، اما در هر مورد خیره‌کننده است.

۲. نُچ (Nope)

  • کارگردان: جوردن پیل
  • آهنگساز: مایکل آبلز

با تثبیت مایکل آبلز و جردن پیل به عنوان یکی از جذاب‌ترین زوج‌های آهنگساز و کارگردان جهان، موسیقی «نُچ» کمی مرموزتر از همکاری‌های قبلی این دو نفر به نظر می‌رسد. برخلاف چیدمان‌های شوم کرال فیلم‌های «برو بیرون» (Get Out) و «ما» (Us)، این یکی راه متفاوتی به سمت اتفاقات ناشناخته طی می‌کند.

حوصله و حس کنجکاوی ناتمام به آبلز این آزادی را می‌دهد که سایر زمینه‌های موسیقی را در این اثر کشف کند؛ مانند ملودی‌های گرم‌تر برای ارتباط خواهر و برادر و بازخوانی بازیگوش از نمادهای موسیقی وسترن برای هدف خاص این فیلم. هنگامی که خطر فرا می‌رسد، آبلز با آن سازهای زهی ضربی از هرج و مرج به خوبی استفاده می‌کند.

تمام این‌ها در نسخه‌ای هیجان‌انگیز از «افسانه‌های شهری» آبلز به اوج می‌رسد، که صحنه‌ را برای یکی از دیدنی‌ترین فیلم‌های سال آماده می‌کند. تمام اینها شما را دعوت می‌کند تا با او جی و ام، شخصیت‌های فیلم همراه شوید، نه اینکه فقط شنوندگان منفعل باشید.

۱. بابیلون (Babylon)

  • کارگردان: دیمین شیزل
  • آهنگساز: جاستین هورویتز

«بابیلون» به نویسندگی و کارگردانی دیمین شیزل یک حماسه‌ی پاپ بسیار باشکوه است که مانند با سرعتی دیوانه‌وار از کمدی به یک تراژدی ویرانگر تغییر می‌کند. حتی با وجود تمام لحن‌های متفاوت، موسیقی «بابیلون» هرگز مانند شخصیت‌هایش از کنترل خارج نمی‌شود.

چیزی که به موسیقی انسجام می‌بخشد و بُعد کاملا جدیدی از احساسات و هیجان را به قطعه می‌افزاید، کار خارق‌العاده‌ی آهنگساز جاستین هورویتز است، که به یکی از اصیل‌ترین و هیجان‌انگیزترین قطعات موسیقی فیلم در سال‌های اخیر ختم می‌شود. سازهای کوبه‌ای، شیپورهای پرشور (و گاهی آزاردهنده)، نه تنها خطوط داستانی مختلف را به هم گره می‌زنند و روایت را به جلو می‌برند، بلکه چیزی معجزه‌آسا به همراه دارند.

موسیقی از نظر فنی به دهه‌ی ۱۹۲۰ که بیشتر فیلم در آن می‌گذرد وفادار است. در عین حال کاملا مدرن احساس می‌شود. هورویتز با استفاده از تکنیک‌های مدرن راک، یک موسیقی کاملا بدیع و شنیدنی برای تمام سنین خلق می‌کند.

منبع: indie wire


منبع: دیجی‌مگ