چارسو پرس: ماجرا از این قرار است که فستیوال برلین که در میان جشنوارههای مشهور جهانی مشهور است که گرایش های سیاسی بیشتری دارد، حدود سه روز پیش سینمای ایران و بخشهای دولتی از جمله بنیاد فارابی، همچنین سازمان اوج و حوزه هنری را در کنار خبرنگاران ایرانی تحریم کرد. در واقع جشنواره فیلم برلین در هفتادوسومین دوره خود که از ۱۶ تا ۲۶ فوریه (۲۷ بهمن لغایت ۷ اسفند ۱۴۰۱) برگزار میشود، پذیرای کمپانیها، رسانهها و خبرنگاران ایرانی نخواهد بود.
برای برررسی این مسئله به گفتوگو با محمدتقی فهیم، منتقد سینمایی پرداختیم که در ادامه میخوانید.
چرا ایران از حضور در برلین منع شد؟
به نظر من کاملاً قابل پیش بینی بود که این اتفاق رخ دهد مخصوصاً برای منتقدانی مثل من که سالهاست میگوییم جشنوارهها در غرب درواقع به انتهای خط اند در واقع چون در گرایش هنری خود حرفی برای گفتن ندارند وجه سیاسی این فستیوالها را پررنگ میکنند و بیشتر به سیاست میپردازند تاهنر.
یعنی از بدو شکل گیری یک ماجرا، سیاست تمام جزئیات آن را تغییر میدهد، منظور ما از سیاست مفهوم این است که اصلیترین گرایش سیاست است که هنر اساسا زیر پرچم سیاست قرار میگیرد.
اینکه کارکرد جشنواره تبدیل به حزب میشود و کارکرد حزبی پیدا میکند. یعنی مانیفست و بیانیه صادر میکنند و انرژی احزاب جمع میشود و تبدیل به کارکرد احزاب سیاسی میشود، جشنوارهای مثل برلین، خودشان که هر سال اعلام کردند ما سیاسی هستیم، اما در این شکل افراطی، باعث میشود جشنواره از قالب هنری خودش خارج شود و تبدیل به یک تهاجم سیاسی شود. این بخش محل بحث و ایراد است وگرنه من که نمیگویم جشنواره سیاسی نباشد، جشنواره فیلم فجر ما هم سیاسی است و اساسا تمام جشنوارههای دنیا سیاسی هستند. وقتی این موارد تبدیل به اهرم فشار شود، این خود سینماییها هستند که باید علیه جشنوارهها به پا خیزند و آن را کنار بگذارند.
شما به این اشاره کردید تمام جشنوارهها در سراسر دنیا کارکرد سیاسی دارند، اگر قرار است کارکرد سیاسی داشته باشند چه ضرورتی دارد که جشنواره برگزار شود؟
من هم با این موضوع که چه ضرورتی دارد جشنواره برگزار شود کاملا موافقم، به نظرم اگر قرار است این موارد تبدیل به حزب شوند، دیگر نباید نام خود را جشنواره یا این موارد بگذارند، باید بگوید حزب سینمایی برلین.
این مسئله درباره جشنواره فیلم فجر هم صادق است؟
تفاوت فجر با دیگر جشنوارهها این است که قدرت آنها را ندارد، میخواهد آنگونه باشد، اما تا کنون نتوانسته است، فجر سیاست معکوس دارد یعنی به جای سیاست تهاجمی در ورطه سیاست انفعالی و دفاعی قرار میگیرد و در همه سالها هم اینگونه بوده است به دلیل اینکه میخواهد به فیلمسازانی که نگاهشان به جشنوارههای خارجی است توجه کند و به همین دلیل سراغ فیلمهای خرده پیرنگ به ظاهر انتقادی میرود که باعث میشود سینما کمکم نفس خودش را از دست بدهد.
پس با توجه به صحبتهای شما وقتی امسال همه گفتند جشنواره فیلم فجر سیاسیاست و باید تحریم شود، حرف اشتباهی نبوده، درست است؟
اولا همه نگفتند تعدادی گفتند.
بله این طبیعی است الان در برلین هم که همه نگفتند تعدادی گفتند و حرفشان را هم به کرسی نشاندند.
مگر من با نظر آنها کاری دارم؟ من به داخلیها میگویم شما جشنواره را برگزار کنید و به حرف آنها که جشنواره را تحریم کردند کاری نداشته باشید، چون جشنواره باید برگزار شود. این دو نظر است چون مقصد جداست. ما باید جشنواره را برگزار کنیم تا در یک سپهر ضد استعماری حرکت کنیم، آنها در مسیری حرکت میکنند تا جنبشهای جهانی را سرکوب کنند.
خب به هر حال حرکت سیاسی است و وقتی ما میگوییم فرهنگ باید فارغ از سیاست باشد، یعنی هم در برلین این اتفاق بیفتد هم در فجر اما همهجا سایه سیاست دیده میشود.
در این بین دو تفاوت وجود دارد، اینکه کدام یک اولویت باشد، به نظر من در جشنواره فیلم فجر، به دلیل ناتوانی مدیران، همچنان سینما مطرح بوده است، کما اینکه از پیمان معادی و مانی حقیقی و بهرام بیضایی تا داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی در این جشنواره حضور داشتند.
بازهم میگویم نه اینکه نمیخواستند جشنواره را سیاسی کنند بلکه مدیریتشان ضعف داشته است. در ایران سیاسیت زیر فرهنگ و سینماست اما در برلین سیاست در راس قرار گرفته است. دولتی بودن جشنواره فیلم فجر نشانه بارز این است که جشنواره سالهاست که سیاسی است اما همواره این سینماییها بودند که حضور پررنگتری در فجر داشتند.
چرا ادعا میکنید که در فجر سایه سیاست پررنگ نیست؟
اگر مدیریت کشور و سینمایی ما قدرت داشتند، اول باید آنها اقدام میکردند به جای اینکه برلین اقدام کند، یعنی قاعدتا باید متناسب با گرایشات دیپلماسی مدیریت فارابی و سینمای کشور ما باید برای تحریم برلین اقدام میکرد.
محمدتقی فهیم
شما گفتید در جشنوارههای داخلی مانند فجر، مسئله ما بیشتر سینما است، نه اینکه نخواهند، بلکه مدیریتشان صعیف است، وقتی میگوییم چیزی که در این میان پررنگ است سینما است، دیگر چرا باید برای تحریم برلین و اسکار پیشقدم شویم؟ و اینکه تحریم ما چه تاثیری در عرصه جهانی دارد؟ شما گفتید ما قدرت آنها را نداریم، پس تحریم کردن یا نکردن ما چه فایدهای دارد؟
درباره جشنواره برلین باید بگویم که رخ دادن این اتفاق کاملا قابل پیشبینی بود. برای کسانی مثل من که در این سالها همواره گفتیم که فایدهای ندارد، اما شما این را بگویید وقتی قابل پیشبینی است که میخواهند ما را تحریم کنند، ما زودتر بگوییم که در این جشنواره شرکت نمیکنیم. چون اگر این اتفاق رخ نمیداد برلین ماهیت خودش را از دست میداد از این منظر میگویم که ما پیشقدم میشدیم. چون من این جشنوارهها را غیر سینمایی و ضد ایرانی میدانم. به باور من یکی از دلایل نابودی سینمای ایران در گرایش مخاطب، همین جشنوارههای جهانی هستند.
در حال حاضر همه امید سازندگان ما همین جشنوارههای خارجی است، این فارابیچیها هر سال اولین نفر آنجا چتر میزنند به بهانه اینکه فیلم بفروشند، اما دریغ از یک فیلم. فارابی به ما اعلام کند چند فیلم در جشنواره برلین فروخته است. اینکه اینگونه سینماگران را مورد تهاجم قرار دهند کار سیاستمدار است نه هنرمند و میخواهند با یک سیاست ضد دولتی به هنرمندان فشار وارد کنند.
///.
منبع: خبرآنلاین