وجود شباهت‌های بسیار میان نقش عزتی در ۲ فیلم «مرد بازنده» و «کت چرمی»، سوالاتی را راجع به نوع انتخاب فیلمنامه توسط این بازیگر به وجود آورده است.

چارسو پرس: کسانی که جواد عزتی را می‌شناسند، به‌خوبی می‌دانند که او یکی از معدود بازیگرانی است که در پشت صحنه نیز به مانند اکثر نقش‌آفرینی‌های کمدی‌اش، شخصیت محبوبی دارد. خندان است و ساده. فعال است و دوست‌داشتنی.

این یک‌رو بودن عزتی، همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، او را در برهه‌هایی از فعالیت حرفه‌ای، با رودربایستی‌هایی مواجه می‌نماید که راندمان بالای کارنامه حرفه‌ای او را خدشه‌دار می‌کند.

یکی از این‌ انتخاب‌ها که احتمالا در نتیجه همین‌ رویکرد رقم‌خورده، «کت چرمی» است. نقشی که عزتی، مشابه آن را در سریال «زخم کاری» و خیلی شبیه‌ترش را در فیلم‌ «مرد بازنده» ایفا کرده بود. ساختار و فحوای فیلمنامه، شباهت‌های بسیاری به مرد بازنده دارد علی‌الخصوص آن‌که کارگردان‌ آن فیلم، حالا مشاور کارگردان این فیلم‌ نیز است و احتمالا تاثیر بسیاری در انتخاب عزتی برای این نقش و ورود به این‌ پروژه داشته است.

اما اگرچه نخستین فیلم حسین میرزامحمدی، تنها به‌واسطه حضور جواد عزتی، مورد استقبال ویژه‌ای قرار گرفت و نخستین فیلم‌ این‌ دوره است که به سانس فوق‌العاده رسیده اما شخص جواد عزتی از حضور در این فیلم، چه امتیاز و آورده‌ای را کسب کرده است؟

عزتی که با زخم کاری، با محبوبیت دوچندانی مواجه شد و در مرد بازنده، ورژن سینمایی آن محبوبیت را دنبال کرد، در کت‌ چرمی به دنبال چیست؟ وقتی فیلمنامه معمول و بدون فراز کت چرمی، قرار نبود ظرفیت‌های پیدا و پنهان هنر او را به خدمت بگیرد، چرا این بازیگر باید با انبوه‌ پیشنهاداتی که دارد، بازی در این فیلم‌ را بپذیرد؟

وقتی کت‌ چرمی به پایان رسید، اگرچه مخاطب برای قهرمان داستان کف‌ می‌زند اما آن لحظه آخر، چه در زندگی‌ شخصی عیسی و چه در نگاه مخاطبی که دوست‌دار واقعی عزتی است، یک‌عبارت نقش می‌بندد: مرد بازنده. چون هیچ توفیقی از این‌ مسیر نصیب این بازیگر نشد مگر آن‌که در ادامه، داوران بخواهند به تلافی سیمرغی که باید برای مرد بازنده به او می‌دادند، حالا برای ایفای نقش مشابه با آن‌ نقش، وی را در روز اختتامیه شادمان کنند.

در فیلم نیز روال به همین ترتیب رقم خورد: عیسی، اگرچه در فیلم‌ نیز به مقصود خود رسید اما در شمایل یک مرد بازنده بود که دلخوشی زندگی‌اش را از دست داد.

باز همان‌ جماعتی که جواد عزتی را می‌شناسند، می‌دانند که او آدم بامعرفتی است‌. نشانه‌اش، چندین نقش‌آفرینی کوتاه و بلند در پروژه‌های مختلفی است که این بازیگر به شکلی رفاقتی در آنها حضور پیدا کرده و در نتیجه آن، یا برای رفاقت، دستمزدی نگرفته و یا تخفیف قابل‌ملاحظه‌ای داده است اما تجربه و تاریخ سینمای ایران نشان داده که این ساده گرفتن‌ها، در مواردی، تا چه اندازه به زیان بازیگر تمام شده است.

جواد عزتی در این سال‌ها، شکوه محبوبیت خود را مشاهده می‌کند و اینکه انتخاب اول تهیه‌کنندگان، کارگردانان، سرمایه‌گذاران و نویسندگان فراوانی است که اگر بخواهد با انتخاب‌های نادرست و غیرهوشمندانه، مسیر دیگری را نسبت به حیات طبیعی و حرفه‌ای خود بپیماید، باید منتظر روی دیگر سینما باشد. سینمایی که در زمینه انزوا، فراموشی و به گوشه رینگ‌ انداختن هنرمند و ستاره خود، بی‌رحمی خاصی دارد.

نمونه‌های بازیگران و کارگردانان از این دست در تاریخ سینمای ایران بسیار هستند. جواد عزتی که پتانسیل بالایی در اجرای حرفه‌ای درام‌ و کمدی را دارد، حیف است به‌ دلیل رودربایستی و یا هر دلیل‌ دیگری، این‌گونه خود را در معرض تندباد سرسختانه سینما قرار دهد. مخصوصا با علم‌ به این‌ موضوع که عزتی، هنوز بهترین نقش کارنامه‌اش را ایفا نکرده و حالاحالاها وقت دارد که به عنوان ستاره‌ای پرنور، در آسمان سینمای ایران بدرخشد.

هر آنچه از ۲۴ فیلم «سودای سیمرغ» می‌دانیم

بیشتر بخوانید: صفحه ویژه جشنواره فیلم فجر


منبع: خبرگزاری ایرنا
نویسنده: مجتبی اردشیری