چارسو پرس: علی رهبری، آهنگساز و رهبر ارکستر، پس از درگذشت حسن ناهید از او به عنوان یکی از بهترین معلمان خود نام برد و با انتشار متنی اینطور از این استاد فقید یاد کرد: «از شنیدن خبر فوت استاد حسن ناهید بسیار غمگین شدم. استاد حسن ناهید علاوه بر اینکه دو سال معلم نی بنده بودند، سه سال هم در دوران ریاست من در هنرستان عالی موسیقی ملی بهترین شاگردان را تربیت کردند. استاد ناهید هم مانند دهلوی و استادان دیگر با رضایت فراوان زحمت کشیدند اما با نارضایتی بیحد زندگی کردند و از دنیا رفتند. خبر درگذشت ایشان و مراسم خاکسپاریشان را تمام رسانهها منتشر کرده و تابوتشان را هم عده زیادی حمل کردند. این سرنوشت اکثر موسیقیدانها در ایران بوده و هست که باید حتما فوت کنند تا صدها نفر از آنها یاد کنند و برایشان عزاداری کنند. استاد حسن ناهید یک معلم واقعی بود، معلمی بسیار هنرمند، خوشرو، عالی و مهربان و من به خوبی یادم هست که طی دوران دانشجوییام در هنرستان عالی موسیقی ملی به پیشنهاد استادم حسین دهلوی جهت آشنایی بیشتر با سازهای ایرانی دو سال نزد استاد اسماعیلی تمبک و در کنار آن دو سال هم نزد استاد ناهید ساز نی را فراگرفتم. جالب آنکه همراه با استاد ناهید که در آن زمان معلمی بسیار جوان، باادب و خوشپوش بودند و شاید بیست و چند سالی هم بیشتر سن نداشتند علاقه زیادی به ساز نی پیدا کرده بودم.»
نوایی در پیوند با روح ناهید
داوود گنجهای، مدرس و نوازنده کمانچه و ویولن از ناهید اینطور یاد کرده است: «حسن ناهید برای من سراسر مهر است. فردی که خوشطینت بود، منش اخلاقی او زبانزد خاص و عام بوده و هست، به فکر یاری به همنوع خود بود، برای بزرگترها احترام ویژهای قایل بود. نه اهل حسادت بود و نه بدگویی. او نمونه یک معلم خوب بود و شخصیت کمنظیری داشت و نمونه یک انسان کامل بود. کافی بود یکبار با او همکلام شوی تا شیفته شخصیت او شوی.
او جزو معدود نوازندگان نی بود که با خط نت آشنایی داشت. ساز نی سازی بسیار دلی و به غایت عرفانی است و اگر کسی از این ساز برای ارکسترهای حرفهای استفاده کند نشاندهنده مهارت و تسلط او به نواختن این ساز است.
البته من معتقدم صدای خوش نی ارتباط مستقیم با قلب و خمیرمایه درونی نوازنده دارد و صدای ساز حسن ناهید ارتباط تنگاتنگی با قلب و روح او داشت و به این دلیل گوشنواز بود...»
هم دلنشین، هم دقیق
فرهاد فخرالدینی، آهنگساز و رهبر ارکستر نیز در گفتوگویی با خانه موسیقی از ناهید اینطور یاد کرده است: «من حسن ناهید را برای اولینبار در هنرستان دیدم. به دیدن حسین دهلوی میآمد. بعدها زمانی که دکتر مهدی برکشلی برای مدتی سرپرستی واحد موسیقی رادیو را برعهده گرفتند علاوه بر ارکسترهای موجود رادیو، مثل ارکستر گلها و ارکستر باربد و نکیسا ارکستر کوچکی به شیوه قدما به وسیله آقای ابراهیم منصوری تشکیل شد و من علاوه بر ارکسترهای یاد شده در این ارکستر هم با حسن ناهید همکار شدم. نوازندگان این ارکستر عبارت بودند از آقایان: علی تجویدی و حبیبالله بدیعی (ویولن) حسن ناهید نوازنده نی، لطفالله مجد تار، زندی سنتور، امیر ناصر افتتاح تمبک و من هم نوازنده ویولن آلتو بودم. حسن ناهید بسیار انسان شریف و نجیبی بود. صدای سازش در واقع صدای درون او بود که بسیار زلال بود. بسیار دلنشین و دقیق ساز میزد در چند کار هم مثل سریال امام علی (ع) و سریال روزی روزگاری با من همکاری صمیمانه داشته است. همیشه از مصاحبت این هنرمند ارجمند لذت بردهام. گوش حساسی در نوازندگی داشت و در رادیو در ارکستر پایور میدیدم که در کوک ارکستر نقش مهمی داشت.»
نشانی از تقلید نداشت
زمان خیری مدرس موسیقی و نوازنده نی در گفتوگو با همشهری اینطور از ناهید یاد کرده «همانطور که کسایی پدر تکنوازی و بداههنوازی نی در موسیقی ایرانی است باید از ناهید به عنوان پدر گروهنوازی و ارکستر نوازیسازی نی یاد کرد. همانطور که گفته شد وقتی ناهید نی را به ارکستر بزرگ سازهای ملی معرفی کرد و به آن بسط و گسترش داد، نگاه مخاطب و شنونده موسیقی هم به این ساز تغییر کرد و برای آن جایگاه ویژهای قائل شد. ساز ناهید چند شاخصه مهم و صدای منحصر به فردی داشت. به تعبیری صدایی آسمانی بود. به اصطلاح ژوست و تمیز و بینهایت ظریف بود. کمتر کسی میتواند به ظرافت او ساز بزند. با وجود ابرنوازندهای چون کسایی، حسن ناهید شدن نشان از یک استعداد و قوه خلاقانه و هنرمندی ویژهای میطلبید که ناهید همه آنها را داشت. نینوازی در ایران بدون تاثیرپذیری و تقلید از کسایی بسیار مشکل است.
ناهید تقریبا دو دهه بعد از کسایی به دنیا آمد و وقتی وارد موسیقی شد هر نینوازی تحت تاثیر کسایی بود. با این وجود هیچگاه نشانی از تقلید در نوازندگی ناهید به گوش نمیخورد.»
تاثیرگذار بر موسیقی ملی ایران
سعید نیاکوثری نیز به مناسبت 78 سالگی حسن ناهید در یادداشتی از این استاد نی نوازی گفته بود: «استاد حسن ناهید بهحق از چهرههای تاثیرگذار بر موسیقی ملی ایران است. بیشک اگر تلاشهای او و اساتید بزرگی همچون استاد صبا، استاد حسن کسایی، استاد اسدالله اصفهانی، استاد محمد موسوی، دکتر طلایی و دیگر بزرگان موسیقی در نواختن ساز نی نبود شاید چنین گوهر هنری همچون روزگاران پیشین بیآنکه روی مصاحبت بزرگان هنر ببیند و در پنجه دستان سحرآمیز هنرمندان راستین با دم مسیحاییشان همنوا شود و رنگ صدا و تکنیکهای بایستهاش، موسیقی ملی ایران را بیاراید، شاید هنوز در دستان چوپانان پاکدل، زیر سایه کوچک درختان، پای چشمه آبی، نوای دلنوازی بود که سادگی زندگی عشایر و سخاوت سفره کوچک اما پر مهرشان را میآراست و گاه در میان سوگوارهها و گاه در فرخندگی جشن و سرورها، راوی احساس مردمانی میشد که آهنگ زندگیشان را در بوق و کرنا و ستبر طبل و دهل بر صفحه زندگی ترسیم میکردند و به همان سادگی نوازندگان اسلاف قرنهای بسیار با لب دمساز خود همساز میشد. اما تلاشهای نایب اسدالله اصفهانی تکنیک نواختن لبی را به دندانی تغییر داد و همت مجدانه اخلاف او فرصتی دست داد تا جایگاه معنوی و معرفتی این هفت پاره خوشنوا، موسیقی ملی ایران را که قرنها آمیخته با ادبیات عرفانی جلای دیگر یافته بود، جوهر رفعت بخشد و پایه ثابت کنسرتهای موسیقی شد...»
منبع: روزنامه اعتماد