چارسو پرس: شامگاه ۵ اردیبهشت ماه، تالار سیفالله داد خانه سینما میزبان هنرمندانی چون حسن فتحی، امید روحانی، امیر اثباتی، فاطمه معتمدآریا ، منوچهر شاهسواری و... در کنار سارا قراچه داغی (همسر داود امیری) و دیگر اعضای خانواده این فیلمبردار فقید سینمای ایران بود.
در این برنامه که به همت کانون فیلمبرداران خانه سینما برگزار شد، بخش زیادی از آن به خاطره گویی سینماگران گذشت.
داود امیری، فیلمبردار شناختهشده سینما بامداد پنجم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ به دلیل بیماری سرطان در سن ۴۹ سالگی از دنیا رفت.
او مدیر فیلمبرداری فیلمهایی همچون «دلم میخواد» به کارگردانی بهمن فرمانآرا، «پوپک و مش ماشالله» به کارگردانی فرزاد موتمن، «ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان، «گناهکاران» به کارگردانی فرامرز قریبیان بود.
در ابتدای مراسم سالروز درگذشت این فیلمبردار جوان، بهرام بدخشانی فیلمبردار باسابقه سینمای ایران ضمن خوشامدگویی در سخنانی گفت: کار ما، سخنرانی نیست! اما باید بگویم که داود خیلی زود رفت! او تازه می خواست شروع بشود و در سینمای این مملکت تازه میخواست که مطرح بشود.
سپس مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما در سخنانی با اشاره به همکاریاش با داود امیری در ساخت سریال «هتل مروارید» یادآور شد: امروز یکی دو روز رفتم به سال ۱۳۷۸، میدان هفت تیر، هتل مروارید! یادم یک دختر ناز آنجا بود که همیشه می خندید و لبخند قشنگش و یک عروسک سیاهپوست که آنجا بود را به یاد میآورم که من دائم به آن دختر (سارا همسر داود امیری) میگفتم، تو شبیه این عروسکی! و یک پسر خوش تیپ جوان و سلامت (داود امیری) که در گروه فیلمبرداری بود و عشق این دو بهم، رنگی بودن، عاشق بودنش و تصویرشان در ذهن من، جذاب، شاد و سرحال همچنان ثبت است.
و حالا در این روزگار چقدر دردناک است که یکی از این دو کبوتر عاشق، پر کشیده است و اما این معجزه عشق است که داود در ذهن ما زنده است.
مرضیه برومند در پایان اظهار امیدواری کرد که در جلسه بعدی درباره زنده ها حرف بزنیم و گفت: از همه هنرمندان خواهش میکنم که قدر هم را بدانیم و در کنار هم باشیم.
سپس فرید سجادی حسینی بازیگر که در سریال «مهرآباد» با داود امیری همکاری داشته است، در سخنانی گفت: من درباره داود امیری چه بگویم! رفتنش تلخ است.
او با اشاره به همکاریهایشان یادآور شد: داود میگفت برای اینکه فیلمبردار خاصی باشی باید فیلسوف باشی و نگاه خاصی داشته باشی و در عین حال معتقد بود که تکنیک کار ماجرای دیگری است که یاد گرفتنی است. داود تیم فیلمبرداریاش را ملزم میکرد تا فیلمنامه را بخوانند.
در ادامه مراسم یادبود این فیلمبردار ، محمدرضا سکوت فیلمبردار باسابقه سینمای ایران در سخنانی گفت: من با او دوستی و زندگی می کردم. داود برای من دستیار نبود، او یار من بود. ما با هم بزرگ شدیم.
او با اشاره به اولین همکاریشان در «موج مرده» ابراهیم حاتمیکیا ادامه داد: از داود امیری یاد گرفتم و به او نگفتم چه کار بکن. آنقدر این مرد متین و پویا و باسواد بود که من هیچ وقت نمی تونستم، تصور کنم که فیلمبرداری را بدون او ادامه بدهم. البته او کم کم بطور مستقل کار کرد و افسوس بزرگ من این است که در چند سال اخیر، کمتر او را دیدم.
سکوت در بخش پایانی سخنانش با اشاره به بیماری سرطان داود امیری ادامه داد: به مرور میدیدیم مثل شمع آب می شد. او خانواده نازنین داشت و در سالهای اخیر، سارا (همسرش) و پسرش خیلی برایش زحمت کشیدند.امیدوارم خانوادهاش سلامت باشند. اما باید بگویم که ممکن است، ما جسم خاکی داود را از دست داده باشیم اما او همیشه برای ما زنده است.
ابراهیم اشرفی فیلمبردار و یکی از دوستان این هنرمند فقید هم به دلیل سفر یک پیام تصویری فرستاده بود که در بخشهایی از آن گفت: داود برای من فقط یک دوست نبود، مثل یک برادر و یک عضو خانواده بود به همین دلیل هنوز نتونستم به مادرم بگویم که ما داود را نداریم.
کاوه ایمانی تدوینگر و از دوستان این هنرمند هم با اشاره به شیوه کار حرفه ای این فیلمبردار گفت: داود جزو فیلمبردارانی بود که اول فیلم را می دید و بعد پیشنهاداتش را درباره کار خودش میداد.
او یاد آور شد: خیلی دیر با او آشنا شدم، در سال ۸۳ که یک جوان پر انگیزه بود. اما از پارسال که داود نیست، کسی را ندارم برایش درد دل کنم. من و داود درباره زندگی با هم زیاد حرف می زدیم.او امیدوار به زندگی بود و در ماه های آخر می گفت خوب میشم و یک کار جدید شروع میکنیم. بعضی آدم ها با خداحافظی تموم نمیشوند، داود تا روز آخر با من است.
فرهاد توحیدی فیلمنامه نویس سخنران بعدی مراسم بود که به رمان «مواجهه با مرگ» و قهرمان آن اشاره کرد و افزود: در این کتاب تاکید میشود که مرگ بخش تفکیک ناپذیر زندگی است.
او ادامه داد: داود امیری مرد خانواده بود و در مقابل مرگ شجاع بود، در عین حال که عاشق زندگی بود.
کمال تبریزی کارگردان سینما هم در سخنانی از ویژگی منحصر به فرد داود امیری که عاشق بودن، بوده است سخن گفت و ادامه داد: همه یک روز با مرگ مواجه می شویم و می دانم تا آخر لحظه خیلی علاقه داشت زندگی بکند و این قطعا نتیجه عشقی بود که در داود وجود داشت. او علاوه بر زندگی به کارش هم عشق می ورزید. همانطور که دوستان گفتند داود به خاطر عشقی که داشت، هیچ وقت از بین ما نمیرود حتی زمانی که جسم خاکیاش میان ما نیست.
بهمن فرمان آرا کارگردان سینما در سخنانی گفت: من یک فیلم با داود کار کردم، ولی رفاقتی که داشتیم و عشقی که در روابط او وجود داشت،خیلی مهم تر از کار بود.
او یادآور شد: من در این پنج سال که داود با این بیماری دست و پنجه نرم میکرد، چند بار در هفته بهش زنگ می زدم، ندیدم از بیماری شکایت کند. او با شادمانی کارهای جالبی می کرد، غذا درست می کرد، کارهای تزیینی انجام میداد.
بهمن فرمان آرا یادآور شد: او عاشق زندگی کردن بود به همین دلیل وقتی داشت از این دنیا میرفت، در حالیکه دکترها میگفتند او مرده است اما نفس میکشید و سه ساعت طول کشید تا از این دنیا برود.
او تصریح کرد: من هیچ وقت نمی تونم، فکر کنم داود نیست بنابراین این مراسم ها بیشتر برای دل داری خودمان است.
این کارگردان سینما در بخش پایانی سخنانش با اشاره به تغییرات مدیریتی خانه سینما، از آمدن مرضیه برومند به عنوان مدیرعامل در این تشکل صنفی ابراز خرسندی کرد و ادامه داد: ما عاشق سینما هستیم با وجود اینکه برخی دوست دارند سینما تعطیل بشود، اما من بهمن فرمان آرا هیچ جا نمیروم،خارج مال من نیست، من اینجا در کشورم ریشه و سرمایه ۸۲ ساله دارم.
در ادامه مراسم رضا کیانیان بازیگر و از بستگان داود امیری هم در سخنانی گفت: من سخنران نیستم اما سخنران ها را دوست دارم! داود امیری مثل پسرم بود، در عین حال که دوستم بود. ما خیلی حرف می زدیم و عکاسی می کردیم، حرف های که می زدیم درباره جهان، مرگ و زندگی بود. او از مرگ نمی ترسید ولی دوست داشت کار کند.
او ادامه داد: تازه اسمش آمده رو میز و همه دوست داشتند که با او کار کنند.
رضا کیانیان سخنانش را با خاطره گویی از خانواده داود امیری و لحظات شیرینی که با هم سپری کردند، ادامه داد.
این بازیگر همچنین در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به حضور مرضیه برومند به عنوان مدیرعامل جدید خانه سینما یادآور شد: مرضیه را از دانشگاه میشناسم. این که یک زن مدیرعامل خانه سینما شده است، جزو افتخارات ما است.
او در عین حال از منوچهر شاهسواری مدیرعامل سابق خانه سینما هم یاد کرد و خطاب به او که در مراسم حاضر بود،گفت: من با منوچهر سینما را شروع کردم و او را دوست دارم.
سپس از زینت خواهر داود امیری دعوت کرد که روی صحنه بیاید.
او در سخنانی کوتاه گفت: حرف زدن در مقابل هنرمندان سخت و سخت تر اینکه درباره داود صحبت کنیم.
او خطاب به همسر داود امیری (سارا قراچه داغی) گفت: در مقابل سارا سر تعظیم فرود می آوردم و دست او را می بوسم که در این ۵ سال بیماری داود از او در نقشهای مادری، همسری و پرستاری مراقبت کرد و دست آقای رضا کیانیان را که برایش پدری کرد، پدری که او نداشت.
زینت امیری سخنانش را با تشکر و قدردانی کردن از تمام کسانی که در لحظه، لحظه بیماری داود امیری در کنارش بودند، به پایان برد.
در بخش پایانی مراسم سارا قراچه داغی همسر داود امیری و از طراحان صحنه سینمای ایران در سخنانی گفت: باور نیست، داود یک سال است که نیست. همه اش فکر میکنم شهرستان سر فیلمبرداری است و برمیگردد اما گویا این بار این فیلمبردای قرار نیست که تمام شود!
او ادامه داد: او عاشق سینما بود و پر از خلاقیت و ایده بود، علاوه بر عشق به زندگی که داشت. دلش می خواست فقط یک فیلم دیگر فیلمبرداری کند اما نشد.
بهرام بدخشانی هم دوباره به روی صحنه آمد و با اشاره به کتاب های عکسهای این فیلمبردار فقید که در حاشیه مراسم عرضه شده بود،گفت : دوریین عکاسی از او جدا نمیشد. با وجود اینکه داود از میان ما رفته است اما عکسهایش و تصاویری که گرفته است، به نوعی او را برای ما زنده نگه داشته است.
برنامه بزرگداشت داود امیری با مرور دفتر خاطراتش و اجرای چند قطعه موسیقی و پخش کلیپهای از این هنرمند فقید همراه شد.