چارسو پرس: شاید برای نسل جوان کمی غیرقابل باور باشد اما مخاطبان قدیمیتر سینما هنوز سالهایی را که مردم برای تماشای فیلم پشت درهای سینما صف میبستند را فراموش نکردهاند. این روزها تعداد مخاطبان سینما به اندازه سالهای قبل نیست اما با این همه هنوز هم سینما جزء تفریحات مورد علاقه مردم ایران در همه سنین است و تولیدات آن را پیگیری میکنند.
تولیدات سینمایی ایران در سالهای اخیر رنگوبوی متفاوتی گرفته و مخاطبانش هم به تبع آن کاملا متنوع شدهاند. چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ ژانری، سینمای ایران وضعیت متنوعی دارد و توانسته -گرچه در تعدادی اندک- برای هر سلیقهای لااقل سالی یک فیلم داشته باشد. کماکان اما سینمای ایران پر از مشکلات ریزودرشت است، مشکلاتی که یکی دو تا نیست و گریبان این صنعت کمزور را گرفته است. از گرانی بلیت و قدیمی بودن سالنهای اکران که به طرز قابل توجهی روی انتخاب تماشاچی تاثیرگذار است گرفته تا حتی فیلمنامه ضعیف که حقیقتا بلای جان سینمای ایران شده است.
مساله اقتصاد سینمای ایران هم سالهاست که بغرنج شده. اینکه نمیتوان سرمایهگذاری روی فیلمها را به سود رساند، با عوامل مختلفی ازجمله سیستم توزیع فیلم در نقاط مختلف کشور و مضامین منحصر در موضوعات خاص، پیوند خورده است. اما پس از سال ۱۳۹۸ به همین پیکره نحیف و نیمهجان صدمات جدیدی وارد شد. کرونا و فاصلهگذاریهای اجتماعی که در پی آن پدید آمدند، روی هر نوع تفریح جمعی تاثیر گذاشتند و نمایش فیلم در سالنهای سینما یکی از آسیبپذیرترین آیینهایی بود که این پاندمی ویرانش کرد. این البته فقط سینمای ایران نبود که بابت کرونا آسیب دید اما سینمای ایران را میتوان از لحاظ توان بازگشت به وضعیت پیشین، یکی از نمونههای ضعیف و مأیوسکننده دانست. با اینحال همین رونق نسبی بهار ۱۴۰۲ میتواند امکان بازگشت به یک وضعیت مطلوب را قابل تصور کند. در ایام کرونا عادت فیلم دیدن در خانهها یا حتی گوشیهای موبایل بسیار رواج پیدا کرد. پلتفرمهایی که از قبل فعال بودند، چند برابر ایام عادی اشتراک فروختند و مردم را به سریالهای دنبالهدار عادت دادند. القصه خیلی چیزها تا حدودی عوض شده است. این اما از لحاظ نظری بههیچوجه باعث نمیشود که آیین فیلم دیدن در سالن سینما به کلی متروک شود.
بررسی آمارها درباره میزان توجه مردم کشورمان به سینما در سالهای اخیر میتواند دریچه ورود قابل اتکایی به مسائل و مشکلات این صنعت باشد. برای این کار شاید بهتر باشد تعداد مخاطبان سینما در 6 سال اخیر را با هم مقایسه کنیم. آمارهای مربوط به بهار 1397 و 1398 نشان میدهد که تعداد مخاطبان سیری صعودی داشته اما در بهار1399 با شیوع کرونا سینما تعطیل شد و آن سیر صعودی ایجاد شده که میتوانست هر سال بیشتر شود را ناگهان با یک رکود سنگین مواجه کرد.
بالاخره در سال ۱۴۰۲ پای مردم بیشتر از قبل به سالنهای سینما باز شد؛ گرچه علاقهمندان سینما هنوز به فرمی بازنگشتهاند که پیش از سال ۱۳۹۸ داشتند، چه برسد به اینکه ضعفهای آن دوره را هم جبران کنند. امسال سالنهای سینما با حدود 5 میلیون و 711 هزار مخاطب کمکم بهار را پشت سر میگذراند اما هنوز هم تعداد مخاطبان سینما به روزهای اوجی که پیش از کرونا اهل تماشای فیلم در سالن بودند، نرسیده و راه زیادی برای رسیدن به آمار 9 میلیون نفری آن سالها وجود دارد.
برای درک چرایی این تفاوت فاحش میان تعداد مخاطبان بهار 1397 و بهار 1402 که عملا سینما را از سبد مصرف 4 میلیون نفر ایرانی حذف کرده، شاید بررسی عملکرد فیلمهایی که امسال روی پرده هستند، کمککننده باشد.
در لیست اکران این بهار با 17 فیلم سینمایی همهجور ژانری از «غریب» در ژانر جنگی، «مصلحت» با ژانر سیاسی-اجتماعی و حتی «جنگ جهانی سوم» در فضای درام اجتماعی وجود دارد، اما از بین همه این 17 فیلم «فسیل» در ژانر کمدی توانسته نظر تعداد قابل توجهی از مخاطبان را به خودش جلب کند و پیشتاز میزان فروش باشد. فسیل به عبارت دقیقتر توانسته 70درصد از میزان فروش سینمای ایران در بهار 1402 را به خودش اختصاص بدهد. نکته قابل توجه دیگر درباره فسیل اختلاف میزان فروش میان این فیلم بهعنوان فیلمی که رتبه اول فروش را به خودش اختصاص داده و فیلم دوم جدول فروش است. فسیل چیزی حدود 160 میلیارد تومان بیشتر از «سه کام حبس» توانسته بفروشد! این اختلاف قیمت بین فیلم اول و دوم جدول فروش که برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران به وجود آمده را میتوان به دلایلی مثل ژانر کمدی، جنس شوخیهای این فیلم، تبلیغات ماهوارهای، تعداد و ساعت سانسها جستوجو کرد. اینطور که به نظر میرسد گویا ترس اهالی سینما از اوج گرفتن دوباره ژانر کمدی و به حاشیه رفتن ژانرهای مهم دیگر اشتباه نبود.
نزدیک به 90 روز است که فسیل روی پرده نقرهای سینما در حال اکران است و حدود 4 میلیون بلیت فروخته اما سوال واقعی این است که آیا تنها کمدی بودن این فیلم است که باعث این میزان فروش شده یا دلایل دیگری هم دارد؟ در همین جدول میبینیم که میزان فروش فسیل بهعنوان پرفروشترین کمدی، در میان 10 فیلم کمدی دیگری که در بهار 1402 اکران شدهاند حتی با رتبه دوم هم فاصله قابل توجهی دارد. انفرادی با 77 میلیارد و 586 میلیون تومان فروش چیزی در حدود 100 میلیارد تومان کمتر از فسیل توانسته بلیت بفروشد.
افزایش قیمت بلیت سینما را میتوان یکی از مهمترین دلایل توجه بیشتر مردم به ژانر کمدی دانست. با وجود بلیت 60 هزار تومانی، حضور یک خانواده 4 نفره در سینما چیزی حدود 240 هزار تومان برای آنها آب میخورد که عدد کمی در این شرایط اقتصادی نابهسامان نیست. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که مردم با این اعداد نجومی، برای تماشای فیلمهای اجتماعی که نمیتواند امید و حال خوب برای آنها ایجاد کند، وارد سالن سینما شوند. مخاطب آن هم این روزها بیشتر از هرچیز به لحظاتی شاد و پرانرژی نیاز دارد و اوقات فراغتش را هم با مصرف محصولات فرهنگی متناسب با همین نیاز پر میکند.
سینمای ایران در فاصله شش سال گذشته، حوادث و اتفاقات زیادی را از سر گذرانده است. با این حال در نوروز امسال بعد از گذشت یک زمستان طولانی، چراغ سالنهای سینما دوباره روشن شد. جدول پیشرو نشان میدهد که احوالات مردم در سالهای 97 و 98 بهتر از امروز ما بوده است و اختلاف سه میلیونی مخاطبان سینما با امروز حکایت از این دارد که سینمای ایرانی برای بازگشت به روزها و سالنهای پیش از کرونا راه زیادی دارد.
سینمای ایران در سال 99 قرار بود قلههای جدیدی از مخاطب و فروش را فتح کند. سینمای ایران پس از فروش 240 میلیاردی سال 97، به فروش 300 میلیاردی سال 98 نائل آمده بود و برنامهریزیهای اکران به صورتی رقم خورده بود که در گیشه سینمای ایران در پایان اسفند 99، روی قله 500 میلیارد تومانی بایستد. این مهم قرار بود با افزوده شدن سینماهای جدیدالتاسیس به ناوگان اکران و تعدد نمایش فیلمهای کمدی و درامهای پرمخاطب محقق شود. امیدواری زیادی به گیشه 500 میلیاردی وجود داشت اما متاسفانه کرونا بساط سینمای ایران را جمع کرد. در فصل بهار سالنهای سینما تعطیل بود و تا پایان سال هم به صورت محدود سینماها کارشان را شروع کردند. مجموع فروش یکسال سینمای 1399 به 2 میلیارد و 400 میلیون تومان هم نرسید. یعنی در کل سال 99، تنها 159 هزار و 200 نفر به سینما رفتند. یعنی کمتر از نیمی از نیم درصد جمعیت ایران سال 99 به سینما رفتند.
اگر در یک صورتبندی کلان، به وضعیت سینمای ایران در اواخر دهه نود نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که افزایش قیمت بلیت سینما و عدم توجه به تمام سلایق سینمایی باعث کاهش روز به روز مخاطبان در سینما شده بود و وضعیت کرونا حمله شدیدی بود که باعث شد کل سینما به کما برود.
برای آنکه به اشراف بهتری از شرایط امروز سینمای ایران برسیم، به یک نمونه تاریخی اشاره میکنیم. نخستین آمار موثقی که از سینمای ایران وجود دارد مربوط به سال 64 است. در این سال، بهجز استان بوشهر، 23 استان دیگر کشور از نعمت سینما برخوردار بودند. البته که از این میزان، استانهای ایلام و کردستان، تنها یک سینما و 13 استان دیگر نیز کمتر از 10 سینما داشتند.
229 سینما با 231 سالن در کشور وجود داشت و تعداد صندلیهای آن، 147 هزار و 103 عدد بود. آمار جالب مربوط به این سال، تعداد مخاطبان سینماست که 77 میلیون و 159 هزار و 973 نفر بوده است، یعنی بیش از یکونیم برابر جمعیت 46 میلیونی آن سال. در همین سال سینمای ایران توانست با متوسط قیمت بلیت 73 ریال، حدود 563 میلیون تومان فروش داشته باشد.
///.
منبع: روزنامه فرهیختگان