چارسو پرس: طی یک دهه اخیر، شهر مشهد با رشد چشمگیری در حوزه تئاتر روبهرو بوده است. موفقیتهای پیدرپی مشهد در جشنواره تئاتر فجر، با انبوهی از جوایز، بهخصوص جوایزی در حوزه مسائل فنی، در کنار فروش نسبتاً خوب آثار در این شهر موجب شده بود مشهد به مثابه رقیبی موفق در برابر تئاتر تهران معرفی شود. این در حالی رخ میدهد که مشهد برخلاف شیراز و اصفهان و تبریز فاقد دانشگاه هنر است و آموزش تئاتر معطوف به دانشآموختگانی است که به جای زیست در تهران، عازم شهر خود شده بودند. آنچه برای مثال کمتر برای شیراز رخ داده است و چهرههای موفق تئاتری شیراز این روزها ساکن تهران هستند و نسبتی با تئاتر شیراز ندارند. برای مثال همزمان با نوشتن این نوشتار آرش دادگر و سجاد افشاریان، دو هنرمند شیرازی نه در شیراز که در سالنهای دولتی تهران اثری روی صحنه دارند.
رونق تئاتر در مشهد اما با نظریههای ناآزمودهای نیز همراه بوده است. برای مثال برخی آن را معطوف به ممنوعیت برگزاری کنسرت در مشهد میدانند. در حالی که بخشی از جامعه حضور در فضاهای فرهنگی جمعنگر را بخشی از هویت طبقاتی خود میداند، در این فقدان تئاتر جایگزینی جذاب به حساب میآید. بهخصوص آنکه طی همین 10 سال چند اثر موفق موزیکال نیز در مشهد تولید شدهاند و از قضا در برهههایی بخشی از بازار تئاتر تهران را نیز تأمین کردهاند.
البته این موفقیتها در فضای سهل و آسانی شکل نگرفته است. در همین یک دهه گذشته بارها تئاتر مشهد شاهد شرایط سخت بوده است: از افزایش سانسور- حتی در دوران دولت حسن روحانی - تا دستکاری جشنواره تئاتر استان به دست شخصیتهای نامرتبط به فضای فرهنگی شهر. با این حال در تمام این سالها هنرمندان تئاتر مشهد در تلاش برای حفظ رونق تئاتر این شهر بوده و حتی مسیر حضورشان در تهران را نیز با قوت حفظ کردهاند. شرایط کرونا نیز نتوانست مانع از کسادی تئاتر مشهد شود، هرچند هنوز در برخی شهرهای پررونق تئاتر طی یک دهه گذشته، هنوز رونق تئاتر به دوران پیش از کرونا بازنگشته است. شاید شاهد مثالی بر این مسأله بیرونقی جشنواره تئاتر فجر طی دو سال گذشته باشد که بخش مهمی از خوراک خود را از دل کارهای غیرتهرانی تأمین کرده است. سال گذشته دبیر وقت جشنواره فجر، کوروش زارعی مدعی شد قصد دارد از دل آثار غیرتهرانی، بخشی از برنامه سال تئاتر شهر را تأمین کند، هدفی که هیچگاه محقق نشده که نشان میدهد کیفیت آثار حاضر در جشنواره نظر مدیر تئاتر شهر را مرتفع نکرده است. کافی است این مسأله را به موفقیت چند اثر مشهد در تهران طی سالهای 1395 تا 1398 جستجو کرد.
خودسرها یا انصار حزبالله؟!
با چنین مقدمهای میتوان حملات اخیر نیروهای تندرو به سالنهای تئاتر را خوانشی دگرگون کرد، حملاتی که از ابتدای تابستان رخ داده است. به نظر میرسد با کاهش تنشهای اجتماعی ناشی از اتفاقات تابستان و پاییز پارسال، سالنهای تئاتر دوباره به سوی رونق رفته باشند و تئاتر مشهد نیز از این امر مستثنی نبوده است. 27 تیر سالجاری گروهی که در اخبار از آنها با صفت «خودسر» یاد میشود به سالن اجرای اثری موزیکال با عنوان «آنتراکت» حملهور؛ اما با دخالت پلیس مشهد از محل سالن متفرق میشوند. «آرمان پارسیان»، تهیهکننده و آهنگساز این اجرا با تصریح بر اینکه اثرش با استقبال مخاطب روبهرو بوده است، گفت: «همه بلیتهای ما فروش رفته بود و مجوز قانونی داشتیم. ۵۰ نفر هم اضافه پذیرفته بودند که در سالن باشند و به صورت اکسترال برنامه را ببینند. همه جوانب و اصول قانونی هم رعایت شده بود ولی این افراد هرگز در پی اعمال قانون نبودند و فقط تلاش به رعب و وحشت داشتند.» بعدها گمانهها و گفتهها نشان میداد بهانه این حمله، مسأله حجاب و عامل اصلی نیز حمید استاد، مسئول انصار حزبالله مشهد بوده است. هرچند رسانههای رسمی چندان به موضوع ورود نکرده و همه چیز به حسابهای توییتری محدود شد.
با این حال چند روز بعد، محمد حسینزاده، مدیرکل ارشاد خراسان رضوی در حساب اینستاگرامی خود اتفاقات مشهد را توجیه میکند و مدعی میشود هیچکس به نمایش «آنتراکت» حمله نکرده است. او میگوید مشکل از جایی آغاز شده است که «نمایش آنتراکت با مجوز شورای نظارت بر نمایش، ۱۶ شب اجرا رفت که متأسفانه با غفلت تیم کارشناسی اداره کل ارشاد چند شب پایانی مجوزشان با ایام عزاداری محرم تلاقی پیدا کرده بود و کارشناسان مربوطه به محتوای نمایش دقت نکرده بودند!» او مدعی میشود: «پس از اینکه معاونت هنری ارشاد متوجه اشتباه خود شدند؛ موضوع به مدیریت سالن منتقل شد که در جهت حفظ حرمت ماه محرم ادامه اجرا متوقف شد.»
البته سالن نمایش مذکور نیز درباره رویداد رخ داده بیانیهای صادر میکند. در این بیانیه آمده است: «اجرای هر نمایش در یک مجموعه فرهنگی در هر نقطه از کشور، نیازمند اخذ مجوز از نهادهای ذیربط است؛ به طوری که بدون دریافت مجوز، از نخستین مرحله اجرای نمایش یعنی فروش اینترنتی بلیت تا روی صحنه رفتن آن، هیچکدام امکانپذیر نیست. درباره نمایش «آنتراکت» هم اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی مجوزی برای اجرای آن در تاریخ 11تیرماه به شماره 3352/3/20/3-1402 صادر کرده که اعتبار مجوز با امضای رئیس گروه هنری از 13تیرماه لغایت 2مردادماه 1402 (برابر با ششم ماه محرم) است. بدیهی است تا پایان تاریخ مجوز یک اجرا، برای عمل به بندهای این مجوز، نیاز به هماهنگی با هیچ نهاد و گروهی نیست. حتی در بند یازدهم این مجوز آمده است که نمایش در ایام شهادت و مناسبتها روی صحنه نرود، حال آنکه تقویم ایام و مناسبتهای مذهبی، ابتدای سال به تمامی سالنهای مشهد ابلاغ شده و هیچکدامش شامل 27تیرماه نمیشده است!»
این خطوط نشان میدهد برخلاف گفته مدیرکل ارشاد خراسان رضوی، هیچ خطایی در اعطای مجوز بر مبنای تقویم رخ نداده است. در ادامه آمده است «درباره نمایش «آنتراکت» از ظهر روز سهشنبه 27تیرماه، طی تماسی از سوی شخص امضاکننده مجوز، بنابراین شد با تعامل بین گروه، پردیس تئاتر مستقل و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، این شب آخرین شب اجرای گروه باشد و علیرغم داشتن مجوز تا 5روز پس از این، به احترام ایام عزاداری امام حسین(ع) ادامه اجراها لغو شود که این مسأله با همراهی گروه اجرایی و مدیریت پردیس تئاتر مستقل تصویب شد.»
بیانیه میگوید حتی در این آخرین اجرا تا آخرین لحظات نظارت بر نمایش با حضور نماینده حراست حاکم بوده است و حتی در اجرا تغییراتی وارد کرده است؛ اما «لحظاتی پیش از شروع اجرا، صدای گوشخراش موتورسیکلتها بلوار شهید صارمی را پر کرد، موتورسوارانی که بدون هیچ آرم و علائم شناسایی، خواستار لغو اجرا و ورود به سالن نمایش بودند» و این حمله مدیر پردیس را مجاب میکند که اجرا را لغو کند. بخش جالبتوجه بیانیه واکنش به پست مدیرکل ارشاد است که میگوید «روز پس از این، در حالی که پردیس تئاتر مستقل به واسطه مسئولیت در قبال گروه اجرایی، از اداره کل ارشاد پیگیر ارسال نامهای مبنی بر ابطال مجوز رسمی نمایش «آنتراکت» بود، به جای دریافت چنین نامهای، با بیانیه عجیب آنها و سپس مصاحبه رئیس گروه هنری مواجه شد.»
ادامه خودسریها و بیمیلی وزارت ارشاد برای حل مسأله
اما اتفاقات مشهد با وجود دخالت به موقع نیروی انتظامی و در دست بودن مجوزهای لازم به پایان نرسید. 24 مرداد امسال نمایش «ژنتیک، علمی درباره زیستشناسی یا کشتن گرگ سفید در بیابان» با وجود مجوز ارشاد با حمله «نیروهای خودسر» روبهرو میشود. البته این اتفاق نیز چندان در رسانههای سراسری کشور با واکنش روبهرو نمیشود. همه چیز به چند حساب توییتری و اینستاگرامی متعلق به تئاتریها مشهد خلاصه میشود تا نشان دهد چندان از سوی وزارت ارشاد و متولیان امر میلی به حل مسأله وجود ندارد. بیشتر این هنرمندان مشهدی در حسابهای خود اعلام کردهاند ارشاد مشهد به جای حل معضل لباسشخصیها، ترجیح داده است مجوزها خود را به حالت تعلیق درآورد. برخی نیز به این مسأله معترض شده بودند که با وجود انبوهی از فیلترهای سختگیرانه در مشهد و عبور از سدهای سانسور، باز هم امنیت شغلی هنرمندان مشهدی مهیا نشده است. این موضوع زمانی جذاب میشود که دو روز پیش، معاون هنری وزارت ارشاد در نشست انجمن کارگردانان تئاتر با موضوع حقوق تئاتر، با پیش کشیدن سیاسی بودن مسأله سانسور گفته است: «بحث ممیزی مطرح نیست و به همین دلیل هم این جلسات اثربخش نخواهد بود چون اهدافی سیاسی پشت آن است. با این حال امیدواریم اگر انتخابات خوبی برگزار شود، گروههایی که رای آوردند، سهم ما را که در این جلسات شرکت کردیم، بدهند.» در این جلسه البته بهروز غریبپور در پاسخ به سخنان سالاری که هنرمندان را متهم به همدستی با جریانهای سیاسی کرده بود، گفت: «در دوره مصدق حتی یک جمله درباره حمایت از تئاتر نداریم؛ ولی شهربانی میتوانست با «شعبان بیمخ»، زمان اجرای تئاتر نوشین، به اتهام تودهای بودن او، نمایشش را به زیر بکشاند.» توصیف «شعبان بیمخ» آقای غریبپور، همان توصیفی است که این روزها در مشهد برای حملهکنندگان به تئاترهای مشهد برگزیدهاند.
البته به نظر نمیرسد چند نمایش در مشهد توانایی چندانی در شکلدهی به شرایط انتخاباتی کشور داشته باشد و البته سالاری هم اثبات نکرده است چطور هنرمند تئاتر نقش سیاسی در فضای انتخاباتی پیشرو ایفا میکند. همانطور که مدیرکل ارشاد خراسان رضوی به جای مدیریت فضا و حاکم کردن قانون بر فضای فرهنگی مشهد، تلاش میکند رخدادها را توجیه کند.
منبع: روزنامه توسعه ایرانی
نویسنده: احسان صارمی