چارسو پرس: در بیست سال اخیر عجیب نیست که از بعضی مخاطبان سینما، بهخصوص طرفداران ژانر وحشت بشنویم که فیلمهای ترسناک قدیمی آنقدر ترسناک نیستند. شاید بتوان پذیرفت که بسیاری از کلاسیکهای ژانر وحشت آن خشونت و خونریزی فیلمهای ترسناک جدید را ندارند، اما این به این خاطر است که امروز دیگر کسی فیلم ترسناک را مثل فیلمهای ترسناک قدیمی نمیسازد. در طی سالیان، سینمای وحشت مثلاً با خلق قاتلان اسلشری چون فردی کروگر و جیسون ورهیز در دهه ۱۹۸۰ مخاطبان سینما را شوکه و شگفتزده کرده است. تا اینکه در دهه ۱۹۹۰ به یکباره فرمول فیلمهای ترسناک عوض شد و نتیجه چیز خوبی از آب درنیامد. اما اگر از بیشتر طرفداران سینمای وحشت بپرسید، آنها فیلمهای ترسناک دهه ۱۹۷۰ را بهترین دوران سینمای وحشت میدانند.
سینمای هالیوود و جهان به طرز عجیبی در دهه ۱۹۷۰ که دوران انقلابهای فرهنگی در بسیاری از نقاط دنیا بود، بر ژانر وحشت، بهخصوص مضامین و مفاهیم مذهبی و ماوراطبیعی متمرکز شد و سینمای وحشت پررونق و تبدیل به ژانر محبوب مخاطبان سینما شد. این چنین است که امروز از نگاه عموم بسیاری از بهترین فیلمهای ترسناک متعلق به این دهه هستند و در فهرست بهترینهای فیلمهای ترسناک دیده میشوند. مثلاً کسی نیست که اسم فیلم «جنگیر» را نشنیده باشد. تا همین بیست یا سی سال پیش در فرهنگ عوام اگر کسی میخواست فیلمی ترسناک به کسی پیشنهاد دهد، «جنگیر» را پیشنهاد میداد. یا اگر کسی از ژانر وحشت میترسید، به او توصیه میشد هرگز سراغ این فیلم نرود. یا «کشتار در ارهبرقی با تگزاس» که نماد فیلمهایی است که گروهی در آن در جاده یا جنگل یا مکانی دورافتاده گم میشوند و در دام یک قاتل روانی میافتند. برای اینکه بفهمیم دقیقاً چرا دهه ۱۹۷۰ دوران خوب و طلایی سینمای وحشت بود، باید حقایقی را درباره صنعت سینما و سیاستهای جهانی بازگو کنیم.
سینمای وحشت هالیوود در دهه ۱۹۷۰ عوض شد
سینمای امریکای بعد از پشت سر گذاشتن سیستم استودیویی (یا نظام استودیویی نظامی بود که با راهبرد ادغام عمودی، تولید و پخش فیلم را از سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۵۴ در صنعت فیلمسازی هالیوود در آمریکا بر عهده داشت و روش اصلی تولید و انتشار فیلمها به شمار میآمد.) در دهه ۱۹۷۰ دوباره احیا شد. در این دهه همان مثبتگرایی که در دوران «عشق آزادانه» دهه ۱۹۶۰ شکوفا شده بود، ادامه پیدا کرد. صنعت سینما سختگیریهایش را کنار گذاشت و ریسکهای بیشتر از استودیوها و فیلمسازان گرفته شد، و با ظهور «هالیوود نو» در اواخر دهه شصت میلادی که گروهی از فیلمسازان از جمله فرانسیس فورد کاپولا، جورج لوکاس، پل شریدر و استیون اسپیلبرگ را شامل میشد، تحت تأثیر موج نوی فرانسه سینمای نوآورانه جای سینمای کلاسیک را گرفت.
البته که ژانر وحشت در دهه ۱۹۶۰ هم عملکرد خوبی داشت. مثلاً «شب مردگان زنده» جرج رومرو، که فیلم بسیار مهم است، یا «بچه رزماری» (Rosemary’s Baby) رومن پولانسکی و «روانی» (Psycho) آلفرد هیچکاک همه از محصولات این دهه هستند که فیلمهای پیشگام و تأثیرگذاری در ژانر وحشت به حساب میآیند؛ فیلمهایی که برای سینمای وحشت خط مشی تعیین کردند. اما حتی در همین فیلمها هم آن سختگیری بخصوص سیستم قدیمی استودیویی هالیوود احساس میشد. اقبال عمومی همچنان فاکتور مهمی محسوب میشد، دستکم در جریان اصلی، اما دهه ۱۹۷۰ این زمینه را داشت که تغییرات بزرگ و مهمی در ژانر وحشت ایجاد شود.
دهه هفتاد میلادی با تمرکز احیاشده بر سینمای خلاق و نوآورانه به بستر شکوفایی استعدادهای جدید هیجانانگیزی همچون جان کارپنتر، ویلیام فریدکین، توب هوپر و وس کریون را فراهم کرد؛ هر یک از این استعدادهای مطلق فیلمسازی تجسم و نگاه خود را به خلق هیولاهای نفرتبرانگیز و مفاهیم وحشتزا داشتند که در ادامه ژانر وحشت را از نو تعریف کرد و چهره سینمای وحشت را پیش طرفدارانش بهکل عوض کرد. محدودیتهای سینما هم با عقاید اجتماعی تاریک مرتبط که از مواجهه با و پرداختن به واقعیت تلخ و تاریک جهان در حال تحول هیچ ابایی نداشت، داشت کنار گذاشته میشد.
سینمای وحشت واقعیت تلخ دهه ۱۹۷۰ را بازتاب داد
اگر فقط یک بار فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood) کوئنیتین تارانتینو را ببینید، متوجه میشوید که امریکا در آستانه ورود به دهه ۱۹۷۰ با چه تغییرات زیادی مواجه شد. وحشت ناشی از قتلهای خانواده منسون که در رأس آن، قتل وحشیانه شارون تیت همسر رومن پولانسکی که بچهای هفت ماهه در شکم داشت، به همراه سه نفر دیگر، قرار داشت، نشان از خشونت و وحشتی داشت که همچون یک ویروس در جامعه امریکایی شیوع پیدا کرده بود، خبر از اندیشه به تلخی و تاریکی گراییده هویت ملی میداد که به خاطر جنگ بیرحمانه ویتنام و نقش امریکا در این جنگ، به این سمت و سو رفته بود.
جامعه امریکایی دیگر آن احساس پر از «عشق آزادنه» حاکم بر دهه ۱۹۶۰ را نداشت، چرا که جنگ ویتنام خشونتی و به تبع آن احساس وحشتی را از طریق صفحه تلویزیون و خانههای مردم در سرتاسر کشور به همه منتقل کرده بود که دیگر نمیشد آن احساس سرخوشی را داشت. تصاویر غمانگیز و وحشتزای مرگ دهها میلیون نفر که از تلویزیون پخش میشد، بازگشت سربازان افسرده و مغمومی که از وحشتهای جنگ میگفتند و تظاهرات سرتاسری در امریکا نشان از نیاز مبرم به پایان بخشیدن به خشونت داشت، و آن نقابی را که سیاستمداران امریکایی به چهره زده بودند که نشان دهند این جنگ مهینپرستانه و شرافتمندانه است، از بین برد.
جز این، جنبش حقوق بشر به درستی در حال جنگ برای برابری سیاهپوستان در سرتاسر امریکا بود، و تنشهای نژادی عمدهای را با خود به همراه داشت. وحشت و فسادی را که امریکاییها عادت داشتند از صفحه تلویزیونهای خود ببینند، حالا بیرون پنجرههای خانههایشان میشد دید. نرخ جرم و جنایت افزایش پیدا کرد و مردم را دچار پارانویای همگانی کرد و از سویی، رسوایی واترگیت (به رویدادهایی گفته میشود که بین سالهای ۱۹۷۲–۱۹۷۵ در هتلی به همین نام در واشینگتن، دی.سی. اتفاق افتادند که منجر به بالا گرفتن احتمال استیضاح و در نتیجه کنارهگیری ریچارد نیکسون رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا شد.) منجر به بیاعتمادی جامعه نسبت کسانی شد که قرار بود به نفع مردم عمل کنند و حالا چهره دیگری از آنها داشت خودش را به مردم نشان میداد.
معلوم است که باید خونآشامها، هیولاها، غولها و موجودات نفرتانگیز و ترسناکتری خلق شود تا مخاطبان آن دوره را بترساند. فیلمسازان ژانر وحشت در دهه ۱۹۷۰ در فیلمهایشان به جای ترساندن نامحسوس مخاطبان در بعضی لحظات، به خشونت محض روی آوردند و سراغ روایت قصههای شهودی رفتند که حنجر به چشم آدمها فرو میکرد و ذهن مخاطبان را با موضوعاتی که با آن دوره ارتباط داشت و وحشتزا بود، درگیر کردند. «جنگیر» فریدکین ساختار مذهب را زیر سؤال برد، «حمله جسددزدها»ی فیلیپ کافمن وحشت سرخ (وحشت سرخ وحشت پراکنی در خصوص اوجگیری احتمالی کمونیسم یا چپ گرایی رادیکال است که از سوی ضد-چپگرایان مورد استفاده قرار میگیرد.) را که در فرهنگ ملی امریکا باعث ترس و وحشت بود، تحریک کرد و «کشتار با ارهبرقی در تگزاس» هوپر این ایده را مطرح کرد که قتل یک امر بدیهی پوچگرایانه است.
در جهان هم وضع به همین منوال بود؛ با مسائل اجتماعی که بریتانیا با ان مواجه شده بود، کمپانی فیلمسازی همر که در ساخت فیلمهای ترسناک تخصص داشت، در دهه ۱۹۷۰ به شکوفایی رسید، و جنبش جالو (ژانری از آثار دلهرهآور یا ترسناک ادبیات و سینمای ایتالیا در سده بیستم است که مؤلفههایی از ژانرهای جنایی، اسلشر، معمایی، تریلر روانشناختی و وحشت روانشناختی را با خود دارد. واژه «جالو» به معنی زرد برگرفته از سلسله رمانهای جنایی رازآلود مجله زرد است که در دوره پس از فاشیسم ایتالیا رایج بودند.) که از اواسط تا اواخر دهه ۱۹۶۰ به کوشش فیلمسازانی همچون ماریو باوا در سینمای ایتالیا پا گرفت، در دهه ۱۹۷۰ با آثار کارگردانانی مانند داریو آرجنتو به اوج محبوبیت رسید. در همه کشورهایی که صنعت سینمای مهمی داشتند، سینمای وحشت بدون محدودیت به ژانر غالب تبدیل شد و فیلمسازان وحشتها و حقایق بیانتهای جهانی بزرگتر را مورد کند و کاو قرار داد که فقط در این ژانر امکان پردهبرداری از آن بود. بعضی از بهترین فیلمهای ترسناک ۱۹۷۰ که همگی آثار نامآشنا و مهمی در تاریخ سینما به حساب میآیند، در ادامه فهرست شدهاند.
بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۱۹۷۰
۱. بیگانه (Alien)
- سال اکران: ۱۹۷۹
- کارگردان: ریدلی اسکات
- بازیگران: سیگورنی ویور، تام اسکریت، جان هرت
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
اولین قسمت از فرنچایز «بیگانه» به گواه منتقدان و مخاطبان بهترین فیلم مجموعه و یکی از بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۱۹۷۰ است. این فیلم علمی-تخیلی ترسناک بر اساس داستانی از دن اوبنان و رونالد شاست، داستان یک موجود فرازمینی مهاجم و خطرناک را به تصویر میکشد که وارد یک فضاپیمای بار میشود و خدمه کشتی را از بین میبرد. فیلم در زمان اکران نقدهای متفاوتی دریافت کرد اما در گیشه با ۱۸۴ میلیون دلار فروش در برابر بودجه یازده میلیون دلاری، موفقیتی محض بود و امروز یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین فیلمهای علمی-تخیلی ترسناک تمام دوران به حساب میآید.
۲. «فرزندان» (The Brood)؛ بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۱۹۷۰
- سال اکران: ۱۹۷۹
- کارگردان: دیوید کراننبرگ
- بازیگران: الیور رید، سامانتا اگار، آرت هیندل، سوزان هوگان، هاردینگ بکمان، مایکل ماگی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۱ از ۱۰۰
این فیلم وحشت جسمی و روانشناختی محصول کانادا داستان یک مرد و همسر سابقش که بیماری روحی روانی دچار است و روانشناسی که به شیوههای درمانی جنجالیاش معروف است، او را جدا از همه نگه میدارد، روایت میکند. قهرمان مرد فیلم میان یک سری قتل وحشیانه در تلاش است از روشهای درمانی این روانشناس عجیب و غریب پردهبرداری کند. «فرزندان» که دیوید کراننبرگ آن را با الهام از طلاق خودش نوشته است، در زمان اکران با نقدهای مثبتی روبهرو شد و در سالهای بعد جزو فیلمهای کالت شد.
۳. کری (Carrie)
- سال اکران: ۱۹۷۶
- کارگردان: برایان دی پالما
- بازیگران: سیسی اسپیسک، جان تراولتا، پایپر لوری، پاملا جین سولز
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
فیلمی در ژانر ترسناک فراطبیعی، به کارگردانی برایان دی پالما بر پایه رمانی به همین نام از استیون کینگ که داستان بُرنایی و نیروهای فراانسانی قهرمان داستان را بازگو میکند. یکی از بهترین کلاسیکهای ژانر وحشت است که تقریباً در تمام فهرستهای مربوط به فیلمهای ترسناک حضور دارد. فیلم داستان کَری یک دانشآموز دبیرستانی کمرو را روایت میکند در روابط اجتماعی بسیار ناتوان بوده و مشکلات بزرگی از این بابت دارد. به همین خاطر، همکلاسیها و همسالانش دائم او را دست میاندازند و آزار میدهند اما کری با نیروهای ویژه فراطبیعیاش از دشمنانش انتقام میگیرد.
۴. «طلوع مردگان» (Dawn of the Dead)؛ بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۱۹۷۰
- سال اکران: ۱۹۷۸
- کارگردان: جرج اندرو رومرو
- بازیگران: دیوید امگ، کن فوری، اسکات راینیگر، گیلن راس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
فیلم ترسناک آدمخواری محصول امریکا و ایتالیا به نویسندگی، کارگردانی و تدوین جرج رومرو، دومین فیلم رومرو از مجموعه فیلمهای آدمخواریاش بعد از فیلم موفق و مهم محصول ۱۹۶۸ «شب زندگان مرده» ( Night of the Living Dead) به حساب میآید، با اینکه نه شخصیتهای قسمت اول را دارد و نه در همان مکان اتفاق میافتد. در «طلوع مردگان» به دنبال شیوع ویروس زامبی که مردگان را زنده میکند و معلوم نیست از کجا آمده است، دو مأمور ویژه فیلادلفیایی، یک گزارشگر ترافیک به همراه دوستدختر تهیهکننده تلویزیونی خود، در یک مرکز خرید پناه میگیرند تا از این مردگان آدمخوار در امان بمانند.
فیلم که با وجود سانسورهای فراوانش در گیشه یک موفقیت محض بود، به خاطر نمایش کنایهآمیز از مصرفگرایی امریکایی در زمان اکران با استقبال خوبی مواجه شد و امروز یکی از مهمترین و بهترین فیلمهای ترسناک و فیلمهای زامبی تمام دوران محسوب میشود. «طلوع مردگان» همچون «شب مردگان زنده» طرفداران کالت بسیار زیادی در سطح جهان دارد.
۵. شیاطین (The Devils)
- سال اکران: ۱۹۷۱
- کارگردان: کن راسلف
- بازیگران: الیور رید، ونسا ردگریو، جما جونز، مایکل گاتارد، مورای ملوین، کریستوفر لوگ، برایان مورفی، ماکس آدریان، کنت کولی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
بخشهایی از درام تاریخی و ترسناک «شیاطین» با اقتباس از کتاب غیرداستانی «شیاطین لودون» ( The Devils of Loudun) نوشته آلدوس هاکسلی (منتشرشده در سال ۱۹۵۲) و همچنین از نمایشنامه «شیاطین» نوشته جان وایتینگ که خود برگرفته از رمان هاکسلی است، ساخته شده است. فیلم به ظهور و سقوط اوربن گراندیه کشیش کاتولیک میپردازد که در نهایت به اتهام افسونگری سوزانده میشود. «شیاطین» فیلمی جنجالی بود که به دلیل مضمون مذهبی و نمایش صحنههای جنسی و خشونت بیپرده، درجه ایکس گرفت و در اغلب کشورها توقیف یا سانسور شد. بسیاری از منتقدان و نشریهها «شیاطین» را به خاطر مضامینی همچون سرکوب جنسی و فساد سیاسی که مطرح میکند، یکی از جنجالیترین فیلمهای تمام دوران میدانند.
۶. «کله پاک کن» (Eraserhead)؛ بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۱۹۷۰
- سال اکران: ۱۹۷۷
- کارگردان: دیوید لینچ
- بازیگران: جک نانس، شارلوت استوارت، جین بیتس، لارل نیر، جک فیسک
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
این فیلم سیاه و سفید در ژانر سوررئال و وحشت جسمی به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی دیوید لینچ نخستین فیلم بلند این فیلمساز مهم امریکایی بعد از ساخت چند فیلم کوتاه است. فیلم حول هنری اسپنسر (با بازی جک نانس) پیش میرود که در زمینهای متروکه صنعتی با کودک ناقصش که شکل و شمایلی غیرمعقول دارد، رها شده است. در طول فیلم اسپنسر با رؤیاها یا توهمات درباره بچه و زن داخل رادیاتور مواجه میشود. «کلهپاککن» ابتدا برای جمعیت کوچکی به نمایش گذاشته شد که استقبال زیادی از آن نشد اما بعد از چند دوره اکران طولانی به صورت فیلم نیمهشب مورد توجه قرار گرفت. از زمان اکران فیلم، این اثر نقدهای مثبتی دریافت کرده است و یکی از آثار مهم ژانر وحشت تاریخ سینما به حساب میآید. تصاویر سوررئال و گرایشهای جنسی نهفته در درونمایه فیلم عناصری کلیدی آن محسوب میشوند.
۷. جن گیر (The Exorcist)
- سال اکران: ۱۹۷۳
- کارگردان: ویلیام فریدکین
- بازیگران: الن برستین، ماکس فون سیدو، جیسون میلر، لی جی کاب، لیندا بلر، آیلین دیتز
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۸ از ۱۰۰
این فیلم ترسناک ماوراطبیعی که بر اساس رمانی به همین نام نوشته ویلیام پیتر بلتی ساخته شده است، در جرج تاون در حومه واشینگتن دی سی اتفاق میافتد که کریس مکنیل، بازیگر زن تلویزیون، نگران سلامت دخترش، رِیگِن، است. ریگن دچار تشنج شدید میشود و در رختخواب به خود میپیچد. پزشکان از درمان دخترک ناتواناند تا وقتی که به کریس پیشنهاد میکنند از یک جنگیر کمک بگیرد. فیلم در زمان اکران با نقدهای ضد و نقیضی مواجه شد اما مخاطبان در هوای سرد به صف میایستادند تا فیلم را تماشا کنند.
گفتمان فرهنگی حول این فیلم جنجالی که تماشاگرانش در سالن سینما از تماشای صحنههای ترسناکش غش کردند، استفراغ کردند و شوکه شدند، باعث شد به عنوان اولین فیلم ترسناک نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم شود. بلتی که خودش فیلمنامه فیلم را نوشته بود، جایزه بهترین فیلم اقتباسی را از اسکا دریافت کرد. «جنگیر» تأثیر زیادی بر فرهنگ عامه داشت، یکی از معروفترین فیلمهای ترسناک (نماد فیلم ترسناک است) و بسیاری از نشریهها آن را یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تمام دوران میدانند.
۸. «هالووین» (Halloween)؛ بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۱۹۷۰
- سال اکران: ۱۹۷۸
- کارگردان: جان کارپنتر
- بازیگران: جیمی لی کورتیس، کایل ریچاردز، دونالد پلیسنس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
این فیلم اسلشر به کارگردانی، نویسندگی و آهنگسازی جان کارپنتر، یکی از پرفروشترین و سودآورترین فیلمهای مستقل تاریخ تبدیل شد. داستان فیلم درباره قاتلی روانی به نام مایکل مایرز است که قصد کشتن قهرمان داستان، لوری استرود را دارد. سال ۱۹۶۳، در شب جشن هالووین پلیس دختری هفده ساله به نام جودیت مایرز را پیدا میکند که تا حد مرگ توسط برادر شش سالهاش، مایکل مایرز با چاقو ضربه خورده است. حالا بعد از پانزده سال، درست چند روز قبل از جشن هالووین، مایکل از زندان فرار میکند و به دنبال طعمههای جدید است. منتقدان این فیلم را که یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین فیلمهای ترسناک تمام دوران است، برترین قسمت فرنچاز «هالووین» میدانند.
۹. حمله جسد دزدها (Invasion of the Body Snatchers)
- سال اکران: ۱۹۷۸
- کارگردان: فیلیپ کافمن
- بازیگران: دونالد ساترلند، لنارد نیموی، جف گلدبلام، بروک آدامز، ورونیکا کارترایت
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
این فیلم ترسناک علمی-تخیلی بر اساس رمانی منتشرشده در سال ۱۹۵۵ به نام «جسددزدها» (The Body Snatchers) نوشته جک فینی داستان یک مأمور بهداشت و همکارش را ظرف چند روز در سن فرانسیسکو متوجه میشوند که بیگانههای فضایی انساننما دارند جای انسانها را میگیرند و شهر را به تسخیر خود درمیآورند. هر یک از موجودات دقیقاً همان کلون بیولوژیکی هر انسان است، اما بدون احساس همدردی و انسانیت. پیش از این فیلم در دهه ۱۹۵۰ هم فیلمی بر اساس این رمان ساخته شد اما «حمله جسددزدها» با اینکه در زمان اکران نقدهای متفاوتی دریافت کرد، به مرور زمان به یکی از بهترین بازسازیها و فیلمهای علمی-تخیلی ترسناک تمام دوران تبدیل شد.
۱۰. «آرواره ها» (Jaws)؛ بهترین فیلم های ترسناک دهه ۱۹۷۰
- سال اکران : ۱۹۷۵
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: روی شایدر، رابرت شاو، ریچارد درایفس، لورین گری، مورای همیلتون
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
اولین فیلم مهم استیون اسپیلبرگ بر اساس رمانی به همین نام نوشته پیتر بنچلی که به خاطر سبک نوآورانه و خاص خود برای او شهرتی جهانی به همراه داشت، داستان حملههای یک کوسه بزرگ سفید به انسانها و تلاشهای یک افسر پلیس برای نگاهبانی از مردم در برابر این کوسه را روایت میکند. این فیلم نه تنها پرفروشترین فیلم سال شد و تا سال ۱۹۷۷ پرفروشترین فیلم جهان بود، بلکه امروز با محاسبه نرخ تورم با فروشی معادل ۲/۰۲۷ میلیارد دلار یکی از ده فیلم پرفروش تاریخ است. «آروارهها» یکی از بهترین فیلمهای ژانر هیجانی/ترسناک محسوب میشود که پای ثابت تمام فهرستهای بهترینهای ژانر وحشت است و بسیاری آن را بهترین فیلم اسپیلبرگ میدانند.
۱۱. آخرین خانه در سمت چپ (The Last House on the Left)
- سال اکران : ۱۹۷۲
- کارگردان: وس کریون
- بازیگران: ساندرا کسل، بوسی گرنتهم، دیوید هس، فرد جی. لینکلن، جرمی رین
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
این فیلم بهرهکشی ترسناک داستان دو دختر نوجوان را روایت میکند که در شب تولد یکیشان به یک کنسرت موسیقی راک میروند. وقتی تلاش میکنند برای خود مقداری ماریجوانا بخرند، توسط گروهی مجرم دیوانه ربوده و شکنجه میشوند. «آخرین خانه در سمت چپ» که بر اساس فیلم سوئدی محصول ۱۹۶۰ «چشمه باکره» (The Virgin Spring) به کارگردانی اینگمار برگمان ساخته شد، به خاطر تبلیغ خشونت در بازاریابی فیلم جنجالی شد و منتقدان به خاطر استفاده کارگردان از کمدی سیاه و صحنههای کمدی اسلپاستیک همزمان با صحنههای تجاوز و تحقیر به فیلم حمله کردند، اما به مرور زمان فیلم طرفداران کالت خود را پیدا کرد و امروز یکی از فیلمهای مهم سینمای وحشت است.
۱۲. طالع نحس (The Omen)
- سال اکران: ۱۹۷۶
- کارگردان: ریچارد دانر
- بازیگران: گریگوری پک، لی رمیک، دیوید وارنر، بیلی وایتلا
- امتیاز در سایت راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
این فیلم ترسناک ماوراطبیعی محصول مشترک امریکا و بریتانیا به زندگی یکی از سیاستمداران آمریکایی به نام رابرت تورن میپردازد که بچهاش بعد از تولد در بیمارستان میمیرد و او به توصیه کشیشی و برای اینکه همسرش از خبر مرگ فرزندشان دچار کسالت روحی و روانی نشود، سرپرستی نوزاد دیگری را بر عهده میگیرد و نام او را دیمین میگذارد. با بزرگ شدن دیمین، رفتارهای عجیب او باعث میشود مادرش نسبت به سلامت فرزندش شک کند. پرستار او در پنجمین سالگرد تولد دیمین خودکشی و جانش را به عنوان هدیه جشن تولد، به دیمین اهدا میکند.
برنان کشیشی است که دیمین را فرزند شیطان میخواند و سعی در برملا کردن هویت واقعی فرزندخوانده رابرت تورن دارد. او بارها سعی میکند از خطر فرزند شیطان برای خانواده بگوید، اما موفق نمیشود تا این که همسر رابرت بر اثر اتفاق مرمروزی میمیرد و پدر برنان درست پیشبینی میکند. «طالع نحس» در زمان اکران با نقدهای ضد و نقیضی مواجه شد اما در گیشه کاملاً موفق بود و به همین خاطر، سرآغاز فرنچایز «طالع نحس» شد.
۱۳. «سوسپیریا» (Suspiria)؛ بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۱۹۷۰
- سال اکران: ۱۹۷۷
- کارگردان: داریو آرجنتو
- بازیگران: جسیکا هارپر، استفانیا کاسینی، فلاویو بوچی، میگل بسه، آلیدا والی، جوآن بنت، سوزانا یاویکولی، فرانکا اسکانیهتی، باربارا مانیولفی، مارگریتا هوروویتس، فولویو مینگوتسی
- امتیاز در سایت راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
این فیلم ترسناک ماوراطبیعی به کارگردانی داریو آرجنتو و به طور مشترک توسط آرجنتو و داریا نیکولودی بر اساس مقاله سوسپریا دِ پروفاندیس (جیغهایی از اعماق) به سال ۱۸۴۵ کار توماس دی کوینزی نوشته شده است. فیلم داستان هنرجوی باله آمریکایی که به تازگی به آکادمی رقص پرآوازهای در آلمان منتقل شده است، روایت میکند. او متوجه چیزی بیسیار شوم و ماورا طبیعی که در میان سلسلهای از قتلها در گوشه و کنار آکادمی در جریان است میشود.
«سوسپیریا» اولین قسمت سهگانه داریو آرجنتو به نام «سه مادر» (The Three Mothers) است که بعد از آن در سال ۲۰۰۸ «دوزخ» (Inferno) ساخته شد و بعد «مادر اشکها» (Mother of Tears) در سال ۲۰۰۷. «سوسپیریا» به خاطر جلوههای بصری و استفاده از رنگهای زنده و موسیقی متنش که آرجنتو آن را ساخته است، از سوی منتقدان تحسین شد و یکی از تأثیرگذاترین آثار ژانر وحشت به حساب میآید.
۱۴. کشتار با اره برقی در تگزاس (The Texas Chainsaw Massacre)
- سال اکران: ۱۹۷۴
- کارگردان: توب هوپر
- بازیگران: گونار هانسن، ماریلین برنز، ادوین نیل، تری مکمین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
این اسلشر آمریکایی داستان گروهی جوان را روایت میکند که مسیر خود را در جریان سفری به تگزاس گم کردهاند و در یکی از جادههای فرعی جوانی با رفتاری عجیب و غریب را سوار اتومبیل شان میکنند. پس از چند اتفاقات، اعضای گروه آرام آرام به دام یک خانواده آدمخوار تگزاسی که در منطقهای دورافتاده که در آن حوالی منزل دارند، میافتند.
با اینکه در زمان انتشار فیلم، گفته میشد داستان آن واقعی است تا طرفداران بیشتری جذب کند، ولی داستان فیلم کاملاً ساختگی است و فقط شخصیت «صورتچرمی» نقش منفی اصلی است که از رفتار و زندگی واقعی یک قاتل زنجیرهای آمریکایی به نام اد گین الهام گرفته شده است. فیلم در زمان اکران به خاطر خشونت زیادش با انتقادهای زیادی مواجه شد، ولی امروز در بسیاری از منابع یکی از برترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما به حساب میآید.
۱۵. مرد حصیری (The Wicker Man)؛ بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۱۹۷۰
- سال اکران: ۱۹۷۳
- کارگردان: رابین هاردی
- بازیگران: کریستوفر لی، بریت ایکلند، دیان کیلنتو، اینگرید پیت، ادوارد وودوارد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
این درام ترسناک کالتمحور که «بزرگترین فیلم بریتانیایی تمام دوران» است، جزیرهای را در اسکاتلند به نام سامر آیل به تصویر میکشد که ساکنان آن به آئینی قبیلهای رو آورده و رفتار عجیب و غریبی دارند. در آن جزیره درخت سیب فراوان است و زمانی که محصول نمیدهد ساکنان در پی قربانی میگردند تا با سوزاندن او، خدای خورشید را خشنود سازند و محصولشان به ثمر بنشیند. یک پلیس به نام سر جان ادواردز (با بازی ادوارد وودوارد) به دنبال یافتن دختری گمشده به نام روبین هاوارد (با بازی بریجیت باردوت) سر از این جزیره درمیآورد و راز ساکنان جزیره کمکم برملا میشود. فیلم «مرد حصیری» به عنوان یکی از فیلمهای برتر سینمای ترسناک شناخته میشود و به دلیل داستان جذاب و نوآورانهاش، تأثیر بسیار زیادی بر فیلمهای بعدی این ژانر گذاشته است. همچنین فیلم به دلیل پایان غیرمنتظره و شگفتانگیزش، به عنوان یکی از پایانهای برجسته تاریخ سینما شناخته میشود.
منبع: دیجیمگ