چارسو پرس: فیلم سینمایی «زنبور کارگر» به کارگردانی افشین صادقی در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم دومین اثر صادقی به حساب میآید که پس از ۱۳ سال پس از «مقلد شیطان» ساخته شده است.
پگاه آهنگرانی، سعید آقاخانی، شبنم مقدمی، مارال فرجاد، حسین مهری، علیرضا آرا، ستایش موسوی، حمید فرخ نژاد و مجید نوروزی بازیگران این فیلم سینمایی هستند. فیلمنامه «زنبور کارگر» به قلم سعید نعمتالله نوشته شده و موضوع اصلی آن را میتوان قصاص و رانت دانست.
به بهانه اکران «زنبور کارگر» با افشین صادقی گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید:
پس از ۱۳ سال با «زنبور کارگر» به سینما برگشتید. چه ویژگیهایی از فیلمنامه این اثر شما را به ساخت آن مجاب کرد؟
در همه سالهایی که فیلم نساختم به فیلمنامه فکر میکردم و برایم مهم بود که فیلمنامهای با کیفیت را به فیلم تبدیل کنم. نکته جذاب درباره فیلمنامه «زنبور کارگر»، بحث قصاص بود. این موضوع مدتها ذهن من را به خود درگیر کرده بود که اگر یک نفر به هر دلیلی مثل رضایت اولیای دم یا حتی رانت بتواند از قصاص فرار کند آیا از قصاص خداوند میتواند فرار کند یا خیر.
آنچه که تجربه من از زندگی میگوید این است که ما به هر شکلی با پول یا پارتی بتوانیم پس از ارتکاب به جنایت از قصاص فرار کنیم، نمیتوانیم از قصاص خدا فرار کنیم و در فیلم «زنبور کارگر» هم همین مضمون را در نظر داشتم و اگر دقت کرده باشید همه در این فیلم قصاص میشوند اما این قصاص توسط دادگاه رقم نمیخورد و من دادگاهی به تصویر نکشیدم.
اینکه انسان نمیتواند از تقاص کاری که کرده فرار کند، مفهومی است که به آن اعتقاد دارید و برای بیانش «زنبور کارگر» را ساختید؟
این اعتقاد واقعی من است و به تاوان و قصاص کاملاً معتقد هستم. اگر به انسانهای مختلف رجوع کنید و این مفهوم را برایشان توضیح دهید متوجه میشوید که همه انسانها به نوعی با آن برخورد داشتهاند و هیچکس نمیتواند از تاوان کاری که کرده فرار کند. اگر نگاهی به زندگی خودمان هم داشته باشیم متوجه میشویم که هیچگاه نتوانستیم از عاقبت خطایی که مرتکب شدهایم فرار کنیم.
آیا از میزان فروش فیلم رضایت دارید؟
فیلم من در گیشه نتوانست اثر موفقی باشد و «زنبور کارگر» از معدود فیلمهای جدی در حال اکران سینماها است که فکر میکنم هیچیک توان رقابت با فیلمهای کمدی را ندارند. اگر بخواهم صادقانه بگویم از ساخت این فیلم پشیمانم و دلیل شکست «زنبور کارگر» در گیشه هیچ ربطی به شرایط اکران یا عدم همکاری مسئولان سینمایی ندارد چراکه آقای خزاعی، سهرابی و ایلبیگی برای اکران این فیلم تلاش زیادی کردند اما در نهایت این فیلم بود که نتوانست موفق عمل کند.
دلیل پشیمانی شما از ساخت این فیلم فقط به دلیل شکست آن در گیشه است؟
بله، سلیقه مردم امروز دیدن این فیلمها نیست، «زنبور کارگر» با سرمایه شخصی ساخته شده و من با ساخت این فیلم سینمایی کسانی که وارد این عرصه شدند و سرمایهگذاری کردند را از سرمایهگذاری مجدد منصرف کردم.
آیا این شرایط باعث نمیشود که سینمای اجتماعی به سمت نابودی برود؟
سینمای اجتماعی به سمت نابودی رفته، وقتی فیلمهای اجتماعی در این وضعیت هستند دیگر نمیتوانیم بگوییم سینمای اجتماعی زنده است. من باید حواسم را برای ساخت فیلمهای بعدیام جمع کنم تا دچار این وضعیت نشوم و از طرفی بتوانم مردم را به سینما بکشانم.
بسیاری از فیلمهای اجتماعی که در سالهای گذشته توانستهاند موفق باشند به نظر من اگر امروز اکران میشدند، نمیتوانستند آن موفقیت را کسب کنند. کار در این سینما بسیار سخت شده و من سعی میکنم برای فیلم بعدیام فیلمی مفرح بسازم که تلخ نباشد. من نمیدانم که برای جلوگیری از نابودی سینمای اجتماعی چه کاری باید انجام داد اما میدانم فیلمسازانی مثل من که ساخت فیلم کمدی را بلد نیستند باید راهی پیدا کنند.
«زنبور کارگر» بیش از ۴۰ دقیقه سانسور شد. آیا سانسور در شکست این فیلم تأثیرگذار نبوده است؟
به عقیده من عدم استقبال از فیلم ارتباطی با سانسور ندارد. «زنبور کارگر» حتی در شرایطی مساعد اکران شد ولی نتوانست با فیلمهای کمدی رقابت کند و دلیل شکستش همین بود که من فیلمی جدی با موضوع قصاص ساختهام و به نظر میرسد که مردم علاقهای به اینگونه فیلمها ندارند.
امروز مردم فقط فیلم کمدی دوست دارند و فیلمهای کمدی اگر به سود نرسند حداقل به ضرر مالی دچار نمیشوند. من فیلم «زنبور کارگر» را در سال ۱۳۹۸ با ۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان ساختم و یک میلیارد تومان هم برای اکران هزینه کردم و بعد از یک ماه هنوز فروش فیلم به یک میلیارد تومان نرسیده است. به نظرم مقصر اصلی شکست این فیلم من هستم و بهتر است واقعیت را بگویم و هر چیز غیر از این بهانهگیری است.
البته من به مردم حق میدهم که فیلم کمدی ببینند، ما در شرایطی زندگی میکنیم که هر روز مردم با اخباری ناگوار و ناراحتکننده روبرو هستند و دیگر تمایلی به دیدن فیلم تلخ ندارند و حداقل میخواهند وقتی وارد سالن سینما شدند از اخبار روز فاصله بگیرند.
یکی دیگر از ضعفهای این فیلم این است که «زنبور کارگر» قصههای زیادی دارد و وقتی در سینما این فیلم را با مخاطبان دیدم متوجه شدم که مخاطب حوصله دیدن این همه قصه را ندارد. نکته دیگر هم همانطور که به آن اشاره کردم موضوع قصاص بود که به نظر میرسد مخاطبان علاقهای به این موضوع ندارند.
دلیل این حجم از سانسور چه بود و چقدر به قصه «زنبور کارگر» آسیب زد؟
وقتی بالای ۴۰ دقیقه از یک فیلم سانسور میشود طبیعتاً آسیبی جدی به قصه آن وارد شده است. اگر بخواهم درباره این موضوع صحبت کنم باید بگویم که حتی مقصر این سانسورها هم من هستم. به عنوان مثال در این فیلم همه سیگار میکشند، مطمئناً منطقی برای این وجود ندارد و من به خودم میگویم که هیچ توجیهت برای این همه سیگار کشیدن کافی نیست.
در این فیلم یکسری دیالوگها، سیگار کشیدنها و صحنههایی مثل صحنه سقط جنین سانسور شدهاند که فکر میکنم باید درباره این صحنهها بیشتر دقت میکردم و این موضوعات را در نظر میگرفتم. یکسری از سانسورها هم از شانس بد من بود چراکه فیلم در دو دولت مورد بازبینی قرار گرفت، دولت قبل یکسری صحنهها را سانسور کرد و دولت حاضر هم یکسری صحنهها را سانسور کرد. به طور کل ما در روند تولید و نمایش «زنبور کارگر» با بدشانسیهای بسیاری مواجه شدیم که شیوع ویروس کرونا، عوض شدن دولت و ناآرامیهای سال گذشته در سرنوشت این فیلم بسیار تأثیرگذار بودند.
البته برخی از من میپرسند که بسیاری از همین صحنههای سانسور شده در «زنبور کارگر» در دیگر فیلمهای سینمایی وجود دارد و پخش میشود که من دلیلش را نمیدانم. واقعاً وقتی برخی فیلمها نمایش داده میشوند که من خجالت میکشم این فیلمها را با دخترم ببینم ولی در فیلم من صحنههایی بسیار سادهتر سانسور شدند. به هر شکل تجربه «زنبور کارگر» به من یاد داد که برای فیلم بعدیام بیشتر دقت کنم تا خیلی از مسائلی که در این فیلم مطرح کردم و خیلی از حرفهایی که در این فیلم زدم را در فیلم بعدیام بیان نکنم.
منبع: ایلنا