جشنواره فیلم کوتاه تهران به‌تدریج در حال تبدیل‌شدن به یک دورهمی محفلی و جناحی است. آنچه در این میان نگران‌کننده است، این است که زیر سایه سنگین سیاست و جدال‌های دوقطبی‌ساز آن، فیلم کوتاه که چندسالی است به اوج بالندگی خود رسیده، دچار رخوت یا بن‌بست شده و از مسیر رشد طبیعی خود دور شود. فیلم‌های کوتاهی که پشتوانه و سرمایه بزرگی برای ارتقای فیلم‌های بلند موفق در کلیت سینمای ایران است.

چارسو پرس: تردیدی نیست که سینمای فیلم کوتاه ما به‌ویژه در دو دهه اخیر، شاهد رشد کمی و کیفی قابل‌توجهی بوده و جشنواره فیلم کوتاه تهران هم فرصتی است تا شمایلی از پتانسیل موجود در سینمای فیلم کوتاه ایران و استعدادهای خلاقی که در فیلمسازان جوان ایرانی وجود دارد، بیشتر آشکار شود. هم تنوع قصه‌ها و سوژه‌ها، هم توجه به درد و رنج آدم‌هایی که کمتر به سینمای بلند ما راه می‌یابند، هم تعدد لوکیشن و جغرافیای اثر که دیگر در فضای شهری پایتخت محدود نمی‌شد و هم فرم و روایت‌های خلاقانه‌ای که در این فیلم‌ها می‌دیدیم، ازجمله ویژگی‌های خوب جشنواره بود که نشان می‌داد اگر دغدغه سینمای بومی داریم، یکی از بهترین آوردگاه‌ها و محل آزمون آن، همین فیلم‌های کوتاه است.

چه ایده‌های نابی که در این آثار به یک موقعیت دراماتیک تبدیل شدند و می‌توانند زمینه‌ساز خلاقیت و نوآوری در سینمای بلند هم باشند. در جهان سینمایی امروز نه‌تنها از اهمیت و کارکرد فیلم‌های کوتاه کم نشده که بسیاری از آثار درخشان دنیای تصویر، درام و نمایش، در عرصه فیلم‌سازی کوتاه رخ می‌دهد. حتی به‌جرأت می‌توان گفت در وضعیت کنونی، فیلم کوتاه سینمای ایران جلوتر از فیلم بلند است و در اغلب جشنواره‌های بین‌المللی می‌درخشند. ضمن اینکه هم در سینمای جهان و هم در سینمای خودمان، بسیاری از فیلمسازان برجسته -به‌ویژه در میان کارگردان‌های نسل جدید- از دل همین فیلم کوتاه بیرون آمده‌اند. سعید روستایی و شهرام مکری، برادران ارگ، امید شمس، کاوه مظاهری، آرین وزیردفتری و... ازجمله همین فیلمسازان هستند که از فیلم کوتاه شروع کردند.

اما حالا 2سالی است که جشنواره فیلم کوتاه رونق گذشته را نداشته و ازآن شور و شوقی که در برگزاری آن وجود داشت که به‌جرأت می‌توان گفت گاهی از هیجان جشنواره فیلم فجر هم بیشتر بود، خبری نیست. بخشی از این وضعیت به سیاست‌گذاری‌ها و حضور مدیران و متولیان این حوزه برمی‌گردد که در اندازه فیلمسازان جوان و قابلیت‌های آن نبودند و با رویکردهای پروپاگاندایی، فضای جشنواره را به سمت‌وسوی یک گفتمان خاص سیاسی سوق دادند.

از سویی، اتفاقاتی که بعد از التهابات سال گذشته پیش آمد و سایه سنگین آن بر جشنواره حاکم شد، این رخداد سینمایی را از حالت متعارف و همیشگی خود خارج کرد و به شکاف بیشتر بین مدیران سینمایی و فیلمسازان کوتاه دامن زد؛ به‌طوری‌که حالا آن همدلی و همفکری لازم برای بسترسازی تولید فیلم کوتاه وجود ندارد و البته ردپای ممیزی‌ها هم در این آثار پررنگ‌تر شد. حتی این شکاف سویه درون‌گروهی و نهادین هم پیدا کرد. به این معنا که حالا در حوزه فیلم کوتاه با دو جریان موازی مواجه هستیم که یک دوقطبی سینمایی را شکل داده است؛ یکی جشنواره فیلم کوتاه تهران که رویکرد دولتی دارد و دیگری جشنواره انجمن فیلم کوتاه ایران (ایسفا) که جنبه صنفی دارد و در خانه سینما برگزار می‌شود.

جشنواره‌ای که امسال به‌دلیل شرایط تراژیکی که بر جامعه و سینما حاکم است، از برگزاری جشن و مراسم اختتامیه صرف‌نظر کرد. جشنواره فیلم کوتاه تهران هم به‌تدریج در حال تبدیل‌شدن به یک دورهمی محفلی و جناحی است. آنچه در این میان نگران‌کننده است، این است که زیر سایه سنگین سیاست و جدال‌های دوقطبی‌ساز آن، فیلم کوتاه که چندسالی است به اوج بالندگی خود رسیده، دچار رخوت یا بن‌بست شده و از مسیر رشد طبیعی خود دور شود. فیلم‌های کوتاهی که پشتوانه و سرمایه بزرگی برای ارتقای فیلم‌های بلند موفق در کلیت سینمای ایران است. به گمان آنچه باید دستش از سینمای کوتاه ایران کوتاه شود، پای سیاست است تا تداوم این مسیر باشکوه با شکست مواجه نشود.


منبع: روزنامه هم‌میهن
نویسنده: رضا صائمی