چارسو پرس: تئاتر امروز را نمیتوان آنطور که در گذشته مورد توجه بوده، دستهبندی کرد. در دنیای امروز با وجود اهمیت هموارهی قواعد و هنر کلاسیک و تاکید بر آنها، مرزی میان هنرها و حتی سبکها و گونهها وجود ندارد. میتوان گفت هنر در دنیای امروز حد و مرزی ندارد و تئاتر هم از این قاعده مستثنی نیست. اما در این دنیای مدرن و بیمرز تئاتر عروسکی همواره سبک و سیاقی مهم و با اهمیت است که در کشورهای مختلف همچنان مورد توجه است و هرساله شاهد آثار بدیعی در این سبک و سیاق هستیم. تئاتر عروسکی در ایران نیز گونهای مورد توجه است و افراد مستعدی در این زمینه فعالیت میکنند. جشنواره تئاتر عروسکی تهران مبارک نیز یکی از رویدادهای تخصصی است که هر سال در تهران و برخی دیگر از شهرها برگزار میشود. نوزدهمین دوره این رویداد هشتم تا هفدهم تیر به دبیری هادی حجازیفر در تهران برگزار شد. با این توضیح که هادی حجازیفر که حال در زمینه سینما و تلویزیون نیز فعال است، خود در رشته تئاتر عروسکی تحصیل کرده و آثار موفقی را در این سبک و سیاق روی صحنه برده است. از این رو انتخاب حجازیفر به عنوان دبیر جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک رضایت اغلب هنرمندان و شرکتکنندگان در این رویداد را به همراه داشته است.
«مامان» به نویسندگی و کارگردانی الهام سلجمحمودی یکی از آثار شرکت کرده در نوزدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک است که روز چهارشنبه چهاردهم تیرماه در سالن چهارسو واقع در تئاتر شهر روی صحنه رفت. این اثر از هشتم آبانماه در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه است و اجرای آن همچنان ادامه دارد.
مرجان نامورآزاد، رویا ناصری، علی باروتی، صبا قدیمی و معصومه آرواز بازیدهنگان اثر هستند. ملیحه شبانیان، علی باروتی و رویا ناصری صداپیشگی عروسکها را هم به عهده دارند و از دیگر عوامل میتوان به حامد سلجمحمودی و پارسا شمالی (موسیقی)، امیر زاغری (طراح صحنه)، رضا خطرایی (طراح نور) و رویا ناصری (طراح عروسکها) اشاره کرد.
به عنوان نویسنده و کارگردان اثر کمی درباره قصه آن توضیح دهید.
ما در نمایش «مامان» قصهای خیلی ساده را روایت میکنیم. این قصه از دغدغهای برگرفته شده که این روزها یا این سالها برای ما بخصوص هم سن و سالهای من همواره وجود داشته است. مسئله اصلی قصه ما بحث نگهداری از سالمندان است. ما یک مادر سالمند و پسرش را داریم که باهم زندگی میکنند. من طی این سالها به وفور به چنین موردی برخورد کردهام. نگهداری از مادربزرگها و پدربزرگها و حتی مادران و پدران مسائلی بوده که با آنها مواجه بودهام؛ به همین دلیل همیشه این سوال در ذهنم ایجاد میشد که در این زمینه مسئولیت ما به عنوان فرزند، تا کجاست. بحث این است بر سرانتخابهایی که میکنیم، بمانیم و از سالمندانی که در خانواده داریم نگهداری کنیم؟ یا اینکه پی زندگی خودمان برویم؟ به هرحال امروزه هر فرد با این چالشها و سوالها مواجه و درگیر است. من به واسطه نگارش نمایش «مامان» و اجرای آن، میخواستم این موضوع را اول برای خودم، بعد برای گروهم و سپس در یک اشل و ابعاد بزرگتر برای مخاطبان به چالش بکشم.
معمولا آنچه اغلب با این مضمون دیده و شنیدهایم درباره قواعد نگهداری و تربیت فرزندان توسط والدین بوده. حال شما از منظری دیگر ماجرا را نگریستهاید و زندگی سالمندان و مشکلات اجتماعی آنها و خانوادههایشان را مورد توجه قرار دادهاید.
البته در نمایش و متن آن، نه لزوما سالمندان؛ بلکه باید بگوییم و پدر و مادرها را مد نظر داشتهایم. ما با پدر و مادرهایی مواجهیم که فرزندانشان به نوعی بزرگ شدهاند و سراغ زندگی خودشان رفتهاند. چنین پدر و مادرهایی فصل جدیدی از زندگی خودشان را تجربه کردهاند یا میکنند؛ که این روند جدید مشکلات و مسائلی را در بر دارد. در خیلی از موارد میبینیم که پدر و مادرها همه زندگیشان را صرف فرزندانشان کردهاند. چنین افرادی زمانی که به سالمندی و پیری میرسند به نوعی دچار بحران میشوند و این رویه قاعدتا چیز جدیدی نیست.
و شما در نوع روایت کجای ماجرا قرار دارید؟
من سعی کردهام در قصه اثر قضاوتی نکنم و صرفا روایتگر باشم تا به این ترتیب هر مخاطب به اندازه خودش و با توجه به زندگی و خاطرات خودش به پاسخ یا راهحلی برسد.
آن راهحل چه میتواند باشد؟
البته باید بگویم در رابطه با نگهداری از والدین و سالمندان راهحلی وجود ندارد و آنچه مطرح است بحث «انتخاب» است. هر فرد با توجه به انتخابی که دارد، باقی مسیرش را طی میکند و هرآنچه در زندگیاش رخ میدهد به انتخابی که قبلا داشته، ربط خواهد داشت. باید گفت نوع و چگونگی انتخاب هر فرد برای هیچکس قابل قضاوت کردن نیست؛ چون هیچ دو نفری شرایط یکسان ندارند تا بر آن اساس ادامه دهند.
هنرمند تا چه حد باید بر اساس اتفاقات و چالشهای پیرامونش بنویسد و بسازد و خلق کند؟
به هرحال همه افراد جامعه دغدغههایی دارند و باید آنها را محترم برشمرد. باید این موضوع را در نظر داشت که آن دغدغهها در هر فرد، براساس نوع زیست و تجارب شخصی ایجاد میشوند. حال در این میان هنرمندان برای بیان دغدغههایشان ابزار در اختیار دارند. به نظرم ما هم اگر توانستهایم با موضوع سالمندان و نگهداری از والدین، اثری را روی صحنه ببریم و آن اثر مورد توجه قرار گرفته، دلیلش درک مخاطب است. مخاطب با اثر، قصه و آدمهای آن ارتباط برقرار کرده و همذات پندازی میکند. این همذات پنداری و یافتن نمونههای مشابه در اطراف و پیرامون توسط مخاطبان، باعث شده دغدغهای که داشتهایم بهتر درک شود. درباره خودم باید بگویم همه دغدغههایم از نحوه زیستی که دارم و محیط اطرافم؛ نشات میگیرد. معمولا موضوعات انسانی پیرامونم همواره برایم اهمیت داشتهاند و در من چالش و دغدغه ایجاد کردهاند.
اقتضای زندگی معاصر موضوع خانواده و والدین را برایتان در اولویت قرار داده یا اینکه آنچه برایتان اهمیت دارد چالشهای بشر به صورت کلی یا حتی در طول تاریخ است؟
اینکه موضوع خانواده و والدین برای من اولویت بوده دلیلش ملموس بودن موضوع است. و اینکه چالش زیادی با این ماجرا دارم. من پدر سالمندی داشتم و مادر سالمندی دارم. به وضوح میبینم که برخی فرزندان چگونه انتخاب میکنند. میبینم آنها چگونه انتخاب میکنند که بمانند یا رفتن را بر میگزینند. این انتخابها به هرحال مسائلی را برای آنها به وجود میآورد. به نظرم یک سوال بیپاسخ و یک چالش بزرگ و حل نشدنی را اگر به عنوان مسئله در نظر بگیریم، برایش بینهایت و به اندازه تمام انسانها جواب خواهیم داشت. اما شاید چگونگی حل مسئله مورد پسند همه نباشد.
آیا نمایش «مامان» فعلی، همانی است که در جشنواره «نمایش عروسکی تهران-مبارک» روی صحنه بردید؛ یا اینکه بنا به دلایلی دست به تغییراتی زدهاید؟
نمایش «مامان» که در حال حاضر هر شب جز شنبهها، ساعت هشت و نیم در سالن «سایه» مجموعه «تئاتر شهر» روی صحنه میرود، همان نمایشی است که در نوزدهمین جشنواره «نمایش عروسکی تهران-مبارک» اجرا شد. فقط اینکه رتوشهای سادهای داشتهایم که به فراخور در اثر لحاظ شدهاند.
از تکنیکهای اجرایی و نحوه حرکت دادن عروسکها در اثر بگویید. انتخاب شیوهای که اتخاذ کردهاید بر چه اساس بوده است. این سوال از این جهت مطرح میشود که کیفیت ساخت عروسکهایتان بالاست. چقدر این موضوع برایتان اهمیت داشته است؟
اینکه کیفیت ساخت عروسکها را بالا میدانید، نظر لطف شماست. به هرحال ما آزمون و خطاهای زیادی داشتیم. از آنجایی که در ابتدا یک ایده داشتیم و میخواستیم به آن ایده نزدیک شویم، به بررسی تکنیکهای مختلف پرداختیم تا در نهایت به تکنیک فعلی رسیدیم. در شیوهای که به کار گرفتهایم دستهای عروسک دستهای بازیگر است. استفاده از دستها در انتقال حس برایم بسیار مهم بود. من اصرار داشتم عروسکها هرکدام توسط یک عروسکگردان حرکت داده شود. در ادامه این تاکید و خواسته بود که خانم رویا ناصری طراح عروسکهای ما به این تکنیک رسید که دست فردی دیگر، سر عروسک را نگه ندارد و سر به گردن وصل شود. در واقع نیاز نمایش ما بود که باعث شد این تکنیک حاصل شود. درباره عروسک کوچکی که در اثر دنبال چالشهای زندگی است هم اصرار داشتم که مخاطب پشت عروسک را ببیند و اصلا نمای روبروی آن، روی صحنه دیده نشود.
این پشت به صحنه بودن عروسک در نوع اجرا مشکل ساز نبود؟
اتفاقا دشواری کار عروسکگردانهای ما از همین جا شروع شد. چون اصولا عروسکها همیشه رو به تماشاگران هستند و عروسکگردان پشت آن قرار میگیرد. در کار ما این روال برعکس بود. یعنی ما عروسگردان را داریم و عروسکی که پشت به تماشاگران است. ما به فراخور نمایش به چنین تکنیک و چینشی نیاز داشتیم. بدن عروسکها کاملا فرم بدن انسان را دارا هستند. درباره صورت آنها هم میتوان گفت، شمایلی از چهرهپردازی شخصیتهایی که میخواستم را دارند.
تمرین و اجرای یک اثر عروسکی با آثار رئال و دیگر سبکها چه تفاوتهایی دارد و چقدر هزینهبر است؟
اینکه هزینه تمرین و اجرای یک نمایش عروسکی را با یک اثر زنده صحنهای مقایسه کنیم را درست نمیدانم؛ چون اصلا قابل قیاس نیستند. معمولا در تئاترهای زنده اگر بازیگر چهره داشته باشیم کلا قضیه متفاوت میشود. اگر از این موضوع بگذریم، باید بگویم هزینه اجرای یک اثر عروسکی قطعا بالاتر از یک اثر زنده صحنهای است. واضح است که ما تهیه متریال عروسکها را داریم که هزینه بر است. درست است که هزینه یک نمایش عروسکی نسبت به اثری زنده بالاتر است، اما مواردی هم هست که نتیجه کار به آنها بستگی دارد. این مورد به گروه، بازیگران، دکور و خیلی موارد دیگر بستگی دارد.
یک عروسک را چند عروسک گردان باید بگردانند قاعدهای وجود دارد یا اینکه تصمیم درباره تکنیکها و نوع اجرا به عهده کارگردان و طراح است؟
معمولا برای حرکت دادن هر عروسک دو عروسکگردان میخواهیم؛ مگر اینکه استثنایی وجود داشته باشد، مانند شیوه ساخت و به کارگیری تکنیکی که در نمایش «مامان» به آن رسیدیم و دربارهاش توضیح دادم. اگر هم دقت کنیم میبینیم که معمولا برای حرکت دادن عروسکی در یک نمایش از دو عروسکگردان بهره گرفته میشود. ما در واقع از یک عروسکگردان استفاده کردیم.
که آزادی عمل بیشتری داشته باشید؟
که عروسکگردانها به صورت چرخشی جایشان را عوض کنند. اگر اجرای نمایش را ببینید متوجه میشوید که بچهها مدام در صحنه حرکت میکنند. دلیلش این است که ما با حداقل عروسکگردانها آنها را حرکت میدهیم. من اول با سه عروسکگردان کارم را شروع کردم، اما در ادامه مجبور شدیم اول خانم صبا قدیمی و بعد معصومه آرواز را هم اضافه کنیم؛ برای اینکه ریتم کار و هماهنگی بچهها بهتر دیده شود.
بودجه ساخت عروسکها و دیگر هزینهها چگونه تامین شد؟
ما در ابتدا نمایش «مامان» را برای حضور در نوزدهمین جشنواره «نمایش عروسکی تهران-مبارک» آماده کرده بودیم که پذیرفته شد و اجرا هم رفتیم. در این رویداد به ما کمک هزینهای پرداخت شد و در ادامه هم به اجرای عموم رسیدیم.
از تنخواهی که جشنواره نمایش عروسکی به شما داد، رضایت داشتید و نیازهای شما را تامین کرد؟
کمک هزینه جشنواره «نمایش عروسکی تهران-مبارک» هم به نسبت دورههای قبل بیشتر بود و هم اینکه واقعا با مبلغی که سالهای قبل به گروهها میدادند قابل قیاس نبود. اتفاقا این مبلغ به موقع هم پرداخت شد. اما موضوعی که وجود دارد این است که هزینههای نمایش «مامان» از آنچه به ما داده شد، خیلی خیلی بالاتر بود. به این دلیل که ما برای اجرای عموم کار را به نوعی تغییر دادیم و به دنبال بهبود و ارتقاء اثر بودیم؛ بنابراین هزینهها افزایش یافت.
برگزاری دوره نوزدهم جشنواره «نمایش عروسکی تهران-مبارک» را چگونه دیدید؟
جشنواره نمایش عروسکی نسبت به دیگر دورهها بسیار خوب و باکیفیت برگزار شد. همه دوستان، چه شرکتکنندهها و چه پیشکسوتان و دیگران همه متفق القول چنین نظری داشتند. این رویداد از ابتدا تا روز اختتامیه که بسیار مناسب و درخور بچههای عروسکی برگزار شد، رویه خوب و قابل قبولی داشت. آقای حجازی فر در مقطع کارشناسی رشته عروسکی خواندهاند، البته ارشد ایشان کارگردانی است. ایشان سالها در زمینه تئاتر عروسکی فعالیت کردهاند و باید بگویم اصطلاحا از جنس خود کار هستند. آقای حجازی فر آدمها، خلاقیتها و فرصتها را درک میکنند و در این زمینه دینشان را به بچهها ادا کردند. انتخاب آدمها، شیوه برگزاری و نحوه داوری، شیوه بازبینی و انتخابها درست بوده است. مبنای تئاتر عروسکی متن نیست و کار باید حرفش را بزند. در رویداد امسال ملاک متن نبود که آن را اتفاق خوبی میدانم. کاش جشنواره «نمایش عروسکی تهران-مبارک» دبیر خانه و دبیری ثابت داشت و این روال ادامه پیدا میکرد. مثلا الان ما نمیدانیم جشنواره سال بعد به چه شکل برگزار میشود و دبیر بعدی چه کسی است و چه عقاید و تفکراتی دارد. البته ما کار خودمان را میکنیم، اما امیدوارم در جشنواره بعدی دبیر منتخب تجربه شیرین دوره نوزدهم را برای ما تکرار کند.
عموما مخاطبان عام تصور میکنند یک اثر عروسکی صرفا به رده سنی خاصی اختصاص دارد. این فرهنگ طی چند سال گذشته تا چه حد بهبود یافته؟
بله اینطور جا افتاده که نمایش عروسکی به کودکان و نوجوانان اختصاص دارد. برای اصلاح چنین نگرشی به فرهنگسازی نیاز است. برای حل این موضوع به تولید و اجرای مستمر نمایشهای عروسکی بزرگسال نیاز داریم. اینکه ما هر چند سال یک بار نمایشی عروسکی برای رده بزرگسالان را روی صحنه ببریم و اثر در خاطرهها بماند و سپس دوباره مدتی تولید و اجرا نداشته باشیم تا مجددا موقعیت فراهم شود، فرهنگسازی نیست! چنین روند منقطعی هرگز به فرهنگسازی در مردم و مخاطبان منجر نخواهد شد. البته مخاطبان حرفهای میدانند که تئاتر عروسکی بزرگسال به چه معناست؛ اما این نگرش در فرهنگ عمومی ما جا نیفتاده است. پس با این حساب موضوع مهم برای رفع چنین معضلی تولید و اجرای مداوم مستمر آثار عروسکی بزرگسال است؛ تا در نهایت آن نگاه اشتباهی که وجود دارد، تغییر کند. ما در این زمینه به کمک رسانهها نیاز بسیار داریم. در حال حاضر ما تنها نمایش عروسکی بزرگسال را داریم که در تهران روی صحنه است. به نظرم ما برای دیده شدن بیشتر به کمک شما رسانهها نیاز داریم تا مخاطبان بدانند اثر ما ویژه کودک نیست و برای بزرگسالان طراحی و تولید شده و به مرحله اجرا رسیده است. آنها باید بدانند ما با استفاده از دنیای عروسکها میتوانیم برای بزرگسالان هم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
اداره کل هنرهای نمایشی و وزارت ارشاد به چه شکل میتوانند از تئاتر عروسکی حمایت کنند؟
متولیان میتوانند با اختصاص یک سالن برای اجرای نمایشهای عروسکی بزرگسال علاوه بر توجه به تئاتر عروسکی برای جذب بزرگسالان به تئاتر از این گونه نمایشی حمایت کنند. وجود چنین سالنی با حداقل یک سانس اجرا هم میتواند کمک کننده باشد. به این واسطه بچههای فعال عرصه عروسکی که به تولید اثر مشغول هستند، میدانند مکانی وجود دارد که کارشان را به مخاطبان عرضه کنند. این رویه و انجام آن یعنی حرکتی در راستای حمایت از تولید تئاتر عروسکی.
آیا از مکان و زمان اجرا رضایت دارید؟
ما پس از اجرا در جشنواره «نمایش عروسکی تهران-مبارک» میدانستیم که تئاتر شهر به آثار منتخب اجرا خواهد داد؛ به همین دلیل مرتب پیگیر موضوع بودیم تا بالاخره توانستیم نمایش را در زمان و مکان فعلی اجرا ببریم. بله باید بگویم از زمان اجرا و محل آن که سالن «سایه» در مجموعه تئاتر شهر است، رضایت داریم. امیدوارم باقی نمایشهایی هم که در نوبت هستند در زمان مشخص شده برای مخاطبان و علاقمندان تئاتر اجرا شوند.
بازخورد مخاطبان را تا امروز چگونه دیدهاید؟
من بازخورد مخاطبان را تا به امروز مثبت دیدهام. نظرهای آنها را در بخش پیامهای سایت تیوال دنبال میکنم و صحبتهایشان را در فضای مجازی میشنوم. تماشاگران پس از اجرا هم نظر میدهند. بر اساس همه اینها به نظرم مخاطبان با اثر ارتباط عاطفی برقرار میکنند. نمایش هم در عین سادگی و بدون پیچیدگی خاصی حرفش را میزند و همین موضوع باعث شده مخاطبان با اثر ارتباط برقرار کنند؛ لذا ما این ارتباط را مدیون موضوع اثر هستیم. واقعا تا امروز با مخاطبی مواجه نشدهام که بگوید خب مثلا بعدش چه؟! یا چطور شد و چگونه خواهد شد! ایده برای مخاطبان آشناست. عروسکها تاثیرگذار هستند و روی نورپردازی و موسیقی و دیگر بخشها کار شده. تمام اعضای گروه برای ارائه اثری بهتر و با کیفیت تر، تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند و اینگونه است که در کار به یک دستی و یک پارچگی رسیده ایم.
ایدهآل شما برای بهبود وضعیت تئاتر عروسکی که مستعدان و مخاطبان زیادی دارد، چیست؟
آرزوی قلبیام این است که مخاطب با نمایش عروسکی بزرگسال آشتی کند. این رشته فارغ التحصیلان زیادی دارد و کارشناسان زیادی در این زمینه فعالیت میکنند. کلا تئاتر عروسکی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. درباره جشنواره بین المللی سال آینده هم باید بگویم که اگر مقدمات برگزاری این رویداد فراهم بشود من و اعضای گروه هم دوستی داریم در آن سهمی داشته باشیم.
اگر ناگفتهای مانده دربارهاش توضیح دهید.
دلم میخواهد از مادرم تشکر کنم، به این دلیل که کمک کرد نمایش «مامان» خلق شود. از دیگر اعضای گروه نیز تشکر میکنم و دوست دارم اینجا از تک تک آنها نام ببرم. از اعضای گروه موسیقی حامد سلج محمودی و پارسا شمالی بابت زحماتی که کشیدند، ممنونم. حامد برادر من و فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبای تهران است. ایدههای ایشان خیلی به آنچه در ذهن داشتم نزدیک بود. پارسا شمالی هم خیلی به ما کمک کرد. من به اتفاق پارسا شمالی ساعتها پشت میز تدوین صدا نشستیم تا در نهایت پلی بکی که میخواستیم آماده شود. از دستیارهای خیلی خوبم ساناز جلوه ده و عرفان صفری و از عروسک گردانهای بسیار همراه و با تجربه آقای علی باروتی، خانمها مرجان نامورآزاد، صبا قدیمی و معصومه آرواز هم بابت تلاشها و زحماتشان تشکر میکنم. همچنین از دوست خیلی خوبم رویا ناصری که هم طراحی و ساخت عروسکها را به عهده داشت و هم گرداننده عروسک مادر هستند نیز بسیار ممنونم. از صدا پیشگان نمایش بابت حضور و زحماتشان ممنونم؛ خانم ملیحه شعبانیان که رفاقتی قدیمی با هم داریم، بابت حضور و زحماتش سپاسگزارم. آقای رضا خضرایی نورپرداز نمایشمان خیلی خوب کار را دیدند و فهمیدند و کمک کردند که نور برای انتقال مفاهیم مقولهای کمک کننده باشد. بابت زحماتی که کشیدند از ایشان ممنونم. طراح و سازنده دکور هم آقای امیر زاغری بودند که از طراح صحنههای خوب سینما، تلویزیون و تئاتر محسوب میشوند. بابت اجرای ایدههای مینیمال و بسیار تاثیرگذار و مناسب در اثر از ایشان متشکرم. زهرا صارمی هم دستیارم بود و ایشان را بسیار همراه و هم قدم با گروه و نمایش دیدم و از او هم تشکر میکنم. از دیگر اعضای گروه نیز بسیار ممنونم و واقعا بدون آنها پیش بردن کار میسر نبود. از پسرم هم ممنونم که طی دوسالی که درگیر کاری نمایش بودیم پا به پای من بود و نظر میداد و با من و کار بزرگ شد.
منبع: ایلنا