با دو اجرای همزمان در تماشاخانه ملک و تئاترشهر و راه‌اندازی یک مدرسه کمدی، امیر کربلایی زاده یکی از پرکارترین بازیگران این روزهاست.

چارسو پرس: امیر کربلایی‌زاده خبر می‌دهد که اولین مدرسه تخصصی کمدی در ایران توسط او راه‌اندازی شد. این مدرسه که مدرسه کمدی و موسسه حال خوب هنر اسم دارد، با استفاده از هنرمندان حوزه کمدی به هنرجویان رشته‌های مختلف گونه کمدی را آموزش می‌دهد. این موسسه با مدرسه استندآپ کمدی که از شش سال پیش توسط خود او راه اندازی شده تلفیق شده است. علاوه بر این کربلایی‌زاده این روزها در نمایش «شام خداحافظی» به کارگردانی شیماه خاسب در تماشاخانه ملک روی صحنه است و از چند روز پیش هم نمایش «فردریک» با بازی او در سالن اصلی تئاترشهر روی صحنه رفته است. با او در باره مدرسه کمدی و دو اجرایش و وضعیت کمدی در این روزها صحبت کردیم:

از افتتاح مدرسه کمدی بگویید.

ما مدرسه کمدی و موسسه حال خوب هنر را روز شنبه همین هفته افتتاح کردیم که در واقع تنها مدرسه تخصصی آموزش کمدی از فیلمنامه نویسی، نمایشنامه نویسی، ‌ بازیگری، ‌ قصه‌گویی و موزیکال کمدی است. قرار است هرآنچه را مربوط به کمدی می‌شود، ‌در این مدرسه کار کنیم. از این هفته کلاس‌ها کم‌کم راه اندازی خواهند شد.

‌چه کسانی در این مدرسه با شما همکاری می‌کنند؟

من کلاس‌های مستر را دارم. اساتید مختلف عرصه کمدی را هم قرار است دعوت کنیم تا بسته به زمان‌بندی و شرایط کاری و وقت آنها با ما همکاری کنند. فعلا نمی‌توانم از شخص خاصی اسم ببرم، ولی توافق اولیه با بسیاری از هنرمندان این حوزه صورت گرفته است.

در باره شام خداحافظی بگویید که این روزها در حال اجرایش هستید.

شام خداحافظی از جمله نمایش‌های روانشناختی کمدی است که یک قالب اجتماعی دارد. در باره زن و شوهری است که فکر می‌کنند اگر رابطه‌شان کم‌رنگ شده، ‌ به دلیل حضور آدم‌های زیادی در زندگی‌شان است. بنابراین تصمیم می‌گیرند با یک شام خداحافظی یکی دو نفر از دوستانشان را حذف کنند. یکی از دوستانشان مردی است که ۳۰ سال است با آنها رفاقت دارد. وقتی او را دعوت می‌کنند تا از او خداحافظی کنند، ‌ اتفاقات جالب و بامزه‌ای می‌افتد. در انتها می‌فهمند ریشه‌هایی که در زندگی مان به نظر مهم نیستند و می‌توانند حذف شوند، آنقدر در وجود ما عمق دارند و برای ما ارزشمند هستند که نمی‌توانیم فراموششان کنیم. چون در وجود ما ریشه دوانده‌اند و بخشی از وجود ما هستند. پس بعضی روابط باید وجود داشته باشد تا انسان‌ها به زندگی‌شان امیدوارتر باشند. این که ما موفق نشدن خودمان را به گردن بقیه بیندازیم بعضی مواقع درست نیست و باید واقع بینانه تر عمل کنیم.

این نمایش را یک بار سال گذشته هم اجرا کردید که البته اجراها نیمه کاره ماند.

بله. ما سال گذشته این نمایش را شهریور سال گذشته روی صحنه بردیم که به دلیل شرایط اجتماعی نتوانستیم اجراها را تمام کنیم. امسال برای دومین بار این نمایش را کار کردیم و سومین دوره اجراها هم با توجه به استقبال تماشاگر از اواخر هفته آینده شروع می‌شود. از آنجا که من و جوانه دلشاد در نمایش فردریک هم که در سالن اصلی تئاترشهر اجرا می‌شود، ‌ بازی می‌کنیم، دور سوم اجراها فقط روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه خواهد بود.

از این که در کار کمدی به ورطه هجو بیفتید، نمی‌ترسید؟ چه کار می‌کنید که این اتفاق نیفتد؟

گاهی اگر علم و تخصصش را نداشته باشیم، ‌ در دام هجو و هزل می‌افتیم. ولی اگر به عنوان یک کمدین متخصص شناخت از این کار شناخت داشته باشید، ‌ خیلی نگران این مسئله نیستید. من بعد از بیست سال می‌توانم بگویم تقریبا اشل و اندازه‌ها دستم آمده است و بر اساس آنچه نیاز مخاطب است، جلو می‌روم و سعی می‌کنم یک کمدی درست و به اندازه ارائه دهم. این به اندازه بودن چالش اصلی من برای این اجراهاست.

این به اندازه بودن یعنی چه؟

به اندازه بودن به معنای همان نرفتن به سمت هجو و هزل است. این که خنده درست و همراه اندیشه از مخاطب بگیری. خنده ای که با تکنیک‌های مختلف کمدی مثل کمدی موقعیت یا کمدی کلامی ‌یا حرکتی به وجود می‌آید تا به سمت لودگی نرود.

امیر کربلایی زاده: تلاش کردم استندآپ کمدی سر از مراسم عروسی درنیاورد

 

وضعیت طنز و کمدی در تئاتر و سینما وضعیت خوبی نیست. کارهایی روی صحنه می‌روند که برای خنداندن مخاطب به سخیف‌ترین روش‌ها متوسل می‌شوند. با شوخی‌های دم دستی و سخیفی که زیاد هم استفاده می‌شوند.

کمدی یک جریان است. وقتی اسمش جریان است یعنی هرچیزی را می‌تواند همراه خودش داشته باشد. مثل جریان آب که یک جا گل آلود است و یک جا زلال می‌شود. مهم این است که در جریان باشد. من هم مثل شما مخالف این هستم که اسم هر چیزی را کمدی بگذاریم. ولی این اجتناب‌ناپذیر است. در تمام دنیا هم اتفاق می‌افتد و فقط مختص ما نیست. کمدی به سمتی می‌رود که نباید برود. اما این حرکت ثابت و ماندگار نیست. یکی از اهداف من هم در مدرسه کمدی اتفاقا همین است که جریان کمدی به سمت زلال بودن پیش برود تا از کمدی تخصصی به عنوان ابزاری برای دوری از خشونت و انتقاد مستقیم و هجو و حمله‌های مستقیم به شخصیت افراد یا دین و فرهنگ‌های مختلف استفاده کنیم و رفتارهای دینی یا رفتارهای سیاسی یا رفتارهای فرهنگی و اجتماعی را نقد کنیم. کمدی با اصل دین یا اصل سیاست کاری ندارد، ما با رفتار دینی یا سیاسی یا اجتماعی شوخی می‌کنیم.

فراموش نکنیم هرچیزی در دنیا برای درک و پیدا کردن مخاطب خودش نیاز به یک روند دارد. نباید به شکل مستقیم از چیزی حرف بزنیم. باید یک کمدی باهوش داشته باشیم تا تماشاگر خودش از طریق این که یک چیزی سرجایش نیست یا از طریق بازی با کلمات متوجه شوخی‌ها شود. در تمام مدتی هم که آکادمی ‌استندآپ کمدی را داشتم به بچه‌ها تأکید می‌کردم سراغ نوعی از استندآپ کمدی بروند که اگر هم قرار است شوخی‌های جنسی داشته باشند، غیرمستقیم باشد. به شعور مخاطب باید احترام بگذاریم. مخاطب باهوش خودش متوجه شوخی می‌شود و می‌خندد.

خیلی‌ها هم معتقدند ذائقه مخاطب باعث شده کمدی به این سمت برود. یعنی هنرمندان آنچه را ذائقه مخاطب می‌پسندند به او می‌دهند. یک خنده ساده با شوخی‌های دم دستی و جنسی.

ذائقه مخاطب را چه کسی می‌سازد؟ ذائقه را تولیدکننده می‌سازد. من به عنوان صاحب یک کارخانه بستنی‌سازی بستنی جدیدی با طعم لواشک و انبه بیرون می‌دهم که کسی قبل از آن فکر نمی‌کرد می‌شود چنین طعمی ‌درست کرد. ولی من این کار را می‌کنم و اولش هم حتما در برابر آن مقاومت وجود دارد. ولی بعد از مدتی که آدم‌ها آن را امتحان می‌کنند از آن خوششان می‌آید. پس من توانسته‌ام ذائقه مخاطب را عوض کنم. متولیان فرهنگ و هنر و سازندگان آثار موسیقایی و نشر و کتاب و حوزه‌های دیگر ذائقه‌ها را تعیین می‌کنند. مخاطب مثل فرزندی است که پدر و مادرش ذائقه‌اش را می‌سازند. تلاش من در استندآپ کمدی همین بوده که سر از مراسم عروسی در نیاورد. استندآپ کمدی هنر جریان‌سازی است که وودی آلن، ویل اسمیت، ‌ جیم کری، ‌ رابین ویلیامز و بسیاری از بزرگان سینمای دنیا آن را جزو افتخارات خودشان می‌دانند. آل پاچینو قبل از این که وارد سینما شود، ‌ استندآپ کمدین بوده است. مهم است که ما کمدین‌هایی داشته باشیم که ذائقه را به این سمت ببرند که اگر کسی از استندآپ کمدی حرف زد، ‌ راجع به آن اطلاعات داشته باشی.

همانطور که گفتید شما در نمایش فردریک هم این روزها حضور دارید. در باره این نمایش برایمان بگویید.

فردریک محصول سه ماه تمرین مستمر گروه شایای آقای حمیدرضا نعیمی است. به نظرم نمایش باشکوهی است و آقای نعیمی ‌در نبود حامی‌ مالی و تهیه‌کننده، ‌ تمام تلاشش را کرد تا با تمام آنچه در بضاعت دارد، ‌ آن را روی صحنه ببرد؛ نمایش بسیار زیبا و قوی که تئاتر در تئاتر در تئاتر است و تماشاگر را به پشت صحنه تئاتر و دغدغه هنرمندان تئاتر می‌برد. فکر می‌کنم نمایشی است که تماشاگر با آن ارتباط برقرار می‌کند. از معدود نمایش‌هایی است که دو ساعت و نیم بدون آنتراکت اجرا می‌شود، اما تماشاگر خسته نمی‌شود. حتی با وجود غیراستاندارد بودن صندلی‌های سالن اصلی تئاترشهر تماشاگر تا انتها آن را دنبال می‌کند و از آن راضی است. من نقش یک دستیار کارگردان تئاتر به اسم آنتوان را بازی می‌کنم که از نقشم در شام خداحافظی بسیار متفاوت است. این نمایش در بازبینی حدود سه ساعت و بیست دقیقه بود که حالا یک ساعت از آن کم شده است.


منبع: همشهری آنلاین