چارسو پرس: به نقل از اسکرین دیلی، «آناتومی یک سقوط» درام دادگاهی برنده نخل طلا ساخته ژوستین تریه یکی از فیلمهای موفق سال ۲۰۲۳ است و در عین حال اشاره آشکاری دارد به یکی از پیشکسوتان ژانر کلاسیک؛ «آناتومی قتل» اتو پرمینگر محصول سال ۱۹۵۹. با توجه به مضامینی که وی در فیلم خود به کار گرفته و به ویژه صحنهای عالی از زن و شوهری که دشمنی در قلب آنها رسوخ کرده، این فیلم به راحتی میتوانست «آناتومی یک ازدواج» باشد.
تریه میگوید: ایده عالی برای یک فیلم این است که ۲ خط در حال عبور را مورد توجه قرار دهید.
این کارگردان میافزاید برای او، این ایده دوگانه بود؛ ساخت یک درام دادگاه و غواصی در کابوس یک زوج.
«آناتومی یک سقوط» گرامیداشت ژانری است که در آن درام خانگی، معمای قتل و فیلم مهیج روانشناختی، همه با هم ترکیب شدهاند. در این فیلم ساندرا نویسنده آلمانی خالق آثار معمایی به خاطر قتل همسرش ساموئل (با بازی ساموئل تیس) که در فرانسه مرده پیدا میشود، محاکمه میشود.
بازیگر نقش اصلی ساندرا هولر است که به عنوان متهم بسیار قانع کننده ظاهر میشود. تریه هم به طرز ماهرانهای اطلاعات مربوط به وضعیت ازدواج آنها را ارایه میکند: یک نوار صوتی از مشاجره بین زوج که ناگهان در دادگاه ظاهر میشود. اما مخاطب میتواند چیزی را ببیند که هیات داوران فقط میتوانند، بشنوند.
تریه که با همراهی همسرش آرتور هراری فیلمنامه را نوشته به یاد میآورد که این صحنه کلیدی چه زمانی شکل گرفت. او میگوید: در قرنطینه بود. خانواده ما همه با هم بودند. گفتم: باشه، اینجا چه چیزی میتواند شکل بگیرد.
وی میافزاید: فیلم بسیار پیچیده و مرموز است شما دقیقاً نمیدانید چه اتفاقی افتاده، این تنها چیزی است که تماشاگر و هیات داوران دارند؛ مثل یک تکه از زندگی واقعی. اما این سکانس به راحتی به دست نیامد. فکر میکنم ۶۰ نسخه متفاوت از این صحنه را نوشتیم. من از آن راضی نبودم چون به این افراد اهمیت نمیدادم و اگر شخصیتهای خود را دوست نداشته باشید، مخاطب نیز اهمیتی نمیدهد.
تریه در ادامه گفت: بنابراین ما بر اساس استدلال آنها کار کردیم و این مساله زمان است، دزدی زمان، زیرا جهانی است. وقتی افراد از هم جدا میشوند، میگویند؛ وقتم را با این زن، با این مرد تلف کردم. تو وقت من را دزدیدی پنج سال به من بدهکاری.
برای ساندرا و ساموئل که هر ۲ بلندپرواز هستند و یک پسر نوجوان دارند که نیاز به مراقبت ویژه دارد، تعامل متقابل بسیار اهمیت پیدا میکند و در اینجا این شخصیت مرد است که احساس میکند تنها کسی است که فداکاری میکند.
تریه میگوید: البته فیلم من کمی تحریک آمیز است، زیرا ما شخصیت مرد را مورد توجه قرار دادیم. در فرآیند نوشتن از این موضوع بسیار آگاه بودیم و برای آن خیلی میخندیم. در برخی کشورها مردم میگویند؛ چرا زن اینقدر سخت و دشوار و نامهربان است، زیرا دیدن یک زن در آن موقعیت برای آنها دیوانه کننده است، اما ما عادت کردهایم که مردان را اینگونه ببینیم، نمیدانم از چه زمانی… شاید قرنهاست.
وی افزود: من چیزی را حل نمیکنم. فقط چیزها را روی میز میگذارم. نقل قولی هست که میگوید زن و شوهر بودن یعنی فقط یک نفر باشید؛ اما کدام یک؟ این جالب است که «فقط یکی» نباشیم، بلکه بتوانیم رابطه متقابل را پیدا کنیم.
این دومین فیلمنامهای است که تریه پس از شرکت در بخش رقابتی کن ۲۰۱۹ با فیلم «سیبیل» که همراه هراری بازیگر، نویسنده و کارگردانی که در تعدادی از فیلمهای او نیز حضور داشته، نوشته است.
آیا تجربه خود آنها به «آناتومی یک سقوط» کمک میکند؟ او میخندد و میگوید: زندگی ما در مقایسه با این افراد بسیار خسته کننده است و آرتور هم زنده است!
و وقتی جدیتر میشود چنین پاسخ میدهد: آرتور شریک زندگی من است، ما هیچ مرزی برای کار کردن دایمی نداریم. فیلم کاملاً در زندگی ما بود و گاهی برای بچههای ما سخت بود … نکته اصلی زمان است. زمان هنوز در بحث ما است، هنوز یک چالش است.
از نظر تریه صحنههای سخت کار در درجه اول نبرد ایدهها و تمرین برای دادگاه بود. خود محاکمه بخش قابل توجهی از فیلم او را در برمیگیرد. وی میگوید برای خلق این بخش از چیزهای متفاوتی تأثیر پذیرفته است؛ از مستند آماندا ناکس در سال ۲۰۱۶ با عنوان «آناتومی یک قتل» و «حقیقت» هانری جورج کلوزو محصول ۱۹۶۰. او میافزاید که ریچارد فلیشر کارگردان فیلم «اجباری» (۱۹۵۹) که با بازی اورسن ولز ساخته شده هم اکنون مرشد او در این راه است.
«آناتومی یک سقوط» با توجه تماشاگران روبهرو شده و بیش از یک میلیون نفر در فرانسه به تماشای فیلم رفتند. فیلم ۱.۶ میلیون دلار در بریتانیا و ایرلند فروخت و ۳.۴ میلیون دلار هم از نمایش در آمریکای شمالی کسب کرد و ۵ جایزه از جوایز فیلم اروپا از جمله بهترین فیلم، کارگردان و فیلمنامه نویس اروپایی را از آن خود کرد.
مانند ناکس که زنی آمریکایی بود که در ایتالیا متهم به قتل و سپس تبرئه شد، ساندرا در یک کشور دیگر محاکمه میشود و به زبانی دیگر باید در دادگاه شاهد محاکمه باشد. تریه این را خشونتی متمدنانه مینامد که توسط آنتوان رینارتز بازیگر نقش دادستان در فیلم دیده میشود. او میگوید: زبان مرکز این فیلم است - زبان خشونتآمیز در خانه و گاهی زبان دادگاه، که به نظر مهربان و دلپذیر است - اما همیشه افراد دیگری هستند که به جای ساندرا صحبت میکنند و او از داشتن روایت خودش محروم است.
با توجه به اینکه شخصیت متهم یک نویسنده است، این خود طعنهآمیز مینماید و تریه میگوید: دقیقاً، او رماننویس موفقی است. هر چه در زندگی دارد خودش ساخته چون قدرتمند است و همه چیز در دادگاه علیه او قرار میگیرد.
یکی از سوالهایی که علیه ساندرا مطرح میشود، تمایل او به حمله به تجربیات خود و دیگران به عنوان سوژه داستانهایش است. تریه این امر را غیرعادی نمیبیند و با لبخند میگوید: آره، البته، ما خونآشام هستیم، اما نه به طرز بدی.
گفتمان آزادانه دادگاه وقتی بازجویی شهود گاهی اوقات به بحثهای ادبی یا فلسفی نزدیک میشود، ممکن است بسیاری را در بریتانیا و آمریکا شگفتزده کند. تریه میگوید چنین روندی در سیستم فرانسوی صادق است. دادگاههای فرانسه گاهی اوقات میتوانند بسیار آزاد باشند و به همین دلیل برای من مهم بود که این رویداد در واقعیت فرانسه شکل بگیرد، نه یک فیلم تخیلی مانند فیلمهای آمریکایی باشد.
این تمایل ممکن است از تجربهای که او در مستند دارد، بیاید. تریه که فارغالتحصیل هنرهای زیبای پاریس است تاکنون مستندهایی درباره انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و اعتراضات دانشجویی ساخته است. او برای ساخت اولین فیلم داستانی خود با عنوان «دوره پانیک» در سال ۲۰۱۳ که یک درام خانوادگی بود، این درام را در صحنههای واقعی از جمعیت انتخاباتی در خیابانهای پاریس فیلمبرداری کرد.
او میگوید: من با نحوه نمایش دادگاهها در فیلمها مشکل دارم، زیرا انگار خدا دارد صحبت میکند و همه چیز کاملا درست و مرتب است. من زمان زیادی را در دادگاه سپری کردهام و هیچوقت اینطور نیست. اوضاع به هم ریخته است، هیات منصفه گرسنه هستند، گاهی لازم است دستشویی بروند. من سعی کردم این نوع آشفتگی را در دادگاهی که خلق کردم، نشان دهم. این کار چندان آسان نبود، زیرا شما فقط در حال فیلمبرداری از یک فضای مستطیل شکل هستید.
تریه این قسمت را به طور ویژه برای بازی ساندرا هولر نوشت. هولر که نقش مکمل فیلم «سیبیل» را برعهده داشت تریه را به این سمت برد. وی میگوید: فکر میکنم یک پارادوکس در فیلم وجود دارد. من ساندرا را میخواستم زیرا در زندگی واقعی او بسیار شفاف، واضح و صادق است … و از او خواستم که قابل درک نباشد.
آیا این درست است که هولر از او پرسید آیا ساندرا قاتل است؟ میگوید: بله ۲ روز پیش از فیلمبرداری. او مضطرب بود. من در اتاقم بودم و او میگفت به من بگو. به او گفتم: فقط مثل یک معصوم بازی کن. این پاسخ من بود. شاید ۱۰ سال دیگر به او بگویم واقعیت چه بود.
///.