چارسو پرس: به نقل از هالیوود ریپورتر، کریستوفر نولان کارگردان بریتانیایی در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۲۴ در کنار کریستن استوارت و سلین سانگ سازنده «زندگی های گذشته» تجلیل شد.
برای برخی از هنرمندان دیده شدن در فصل جوایز می تواند رویای مادام العمر باشد. برای برخی دیگر تنها یک شلوغی و سروصدا است. بر اساس آنچه رابرت داونی جونیور بازیگر «اوپنهایمر» پنجشنبه شب در پارک سیتی در مراسم جشن افتتاحیه جشنواره فیلم ساندنس روی صحنه بیان کرد، احتمالاً کریستوفر نولان در دسته دوم قرار می گیرد.
وی گفت: در طول این فصل و به دنبال واکنش شدید جهانی به پدیده «اوپنهایمر»، من و کریس لحظهای آسیبپذیر از کنکاشی وجودی را تجربه کردیم. وی دستش را روی شانه ام گذاشت، کمی درهم شده، زمزمه کرد؛ دارم فکر می کنم، آیا ممکن است آدم از تعریف و تمجید شدن بمیرد؟.
داونی جونیور افزود: پذیرش تحسین، تبریک، تجلیل، تشکر و تکریم برای او همان قدر سخت است که مثلاً قیراندود شدن، با پر آکنده شدن یا سرکوب شدن.
اگر این حرف درست باشد، نولان در طول مدت حضورش در مراسم جشن گرامیداشت یوتا، جایی که اولین جایزه «پیشگام» مؤسسه ساندنس را دریافت کرد، آن را نشان نداد. در واقع، او در حین ایراد طولانی ترین سخنرانی شب که بیش از ۱۰ دقیقه طول کشید، جمعیت را کف دست خود نگه داشته بود. این سخنرانی با بررسی فکری از معنای واقعی یک فیلمساز مستقل همراه بود و نولان پرسید: «آیا تا به حال من یک فیلمساز مستقل بوده ام؟» و افزود چنین فکر نمی کند.
وی در ادامه گفت: من هرگز فیلمساز مستقلی نبوده ام زیرا فکر نمی کنم اصلاً بتوان چنین بود. به نظر من نقاشان مستقل هستند. به نظر من شاعران می توانند مستقل باشند اما ما به عنوان فیلمساز، بسیار به افراد دیگر وابسته هستیم.
او از «ممنتو» به عنوان مثال اصلی استفاده کرد و گفت: بسیاری می دانند که «ممنتو» به ساندنس آمد. بسیاری میدانند که این فیلم یک موفقیت بود و چیزهای بیشتری را فعال کرد که بعد از آن برای من پیش آمد. اما بسیاری از مردم نمی دانند اتفاقی که در واقع برای آن فیلم افتاد این بود که ما آن را به پایان رساندیم و سپس هیچ کس، حتی من، ایده روشنی نداشت که بتوان همزمان فیلم را برای همه توزیع کنندگان مستقل نمایش داد تا فیلم بتواند بفروشد. مناقصه، جنگ یا هر چیز دیگری. و همه آنها گذشتند.
او درباره فیلم «ممنتو» محصول سال ۲۰۰۰ با بازی گای پیرس در نقش مردی که دچار فراموشی شده و تلاش می کند قاتل همسرش را پیدا کند، گفت: هیچ کس فیلم را نمی خواست. در حدود یک سال پس از آن، ما در بلاتکلیفی وحشتناکی بودیم و اصلاً نمیدانستیم آیا کسی این فیلم را خواهد دید یا خیر.
نولان سپس قهرمانان این ماجرا را معرفی کرد و از آرون رایدر و باب برنی به عنوان قهرمانان دیدگاه خود نام برد که به راه اندازی یک راه توزیع جدید برای آن از طریق «نیومارکت» کمک کردند. او به برنی اشاره کرد که پیشنهاد کرد فیلم را به ساندنس بیاورند و از این امر برای اعتبار دادن به جشنواره ها استفاده کرد تا به فیلمسازان فرصت بدهد با تماشاگران سینما فیلم را ببینند.
وی افزود: اگر بتوانید فیلمتان را اینجا بیاورید، صندلیها را پر میکند و با تماشاگران ارتباط برقرار میکنید. آنها را چشم در چشم نمی بینید، اما غرور این مالکیت را تجربه خواهید کرد. اگر آن آتش کوچکی که قبلاً در خود داشتید و می توانست شما را به جشنواره برساند شعله ور شود، شعله آتش بزرگتر می شود. وقتی از کوه بالا می روید آن شعله را حمل می کنید، سپس می روید و بخشی از یک چرخ دنده در یک ماشین بسیار بزرگتر می شوید.
نولان در نهایت به تماس تلفنی که او و اما توماس با رابرتز برای «اوپنهایمر» داشتند، برگشت و گفت که منتظر بود تا رییس کامکست روی خط بیاید». او به این گفتوگو خوشبین نبود «زیرا آنها فکر می کردند ما استودیوی شان را فروختیم، یک فیلم سه ساعته درباره فیزیک کوانتومی و آخرالزمانی و دارای رتبه R … نمیدانم، شاید کسی بالاخره بفهمد ما چه کردهایم.
اما در کمال تعجب، رابرتز پشت خط بود و چیزی گفت که کاملاً تکان دهنده بود. رییس کامکست به نولان گفت که او و پدرش سال ۲۰۰۱ در دره یوتا در حال اسکی بودند و از روی هوس تصمیم گرفتند فیلمی را در جشنواره فیلم ساندنس از یک کارگردان ناشناس ببینند. بله آن فیلم «ممنتو» بود.
نولان گفت: آن لحظه میتوانستم صدای تسکین بخش اما را از آن طرف تلفن بشنوم و در همان حال آرامش چند چیز به ذهنمان خطور کرد. اول، ما احتمالاً خوب پیش می رویم. این کار درست می شود. او فیلم را درست مثل زمان خودش دوست داشت. اما همچنین، منظورم این است که یک ربع قرن بعد است و من هنوز توسط این ساندنس لعنتی دارم کشف می شوم. چه امتیازی برای ادامه دادن دارم؟ اما همه اینها به این دلیل بود که بگوییم تجربه ای که در اینجا به عنوان یک فیلمساز دارید در تمام دنیا منحصر به فرد است و آن را در تمام دوران حرفه ای خود با خود به همراه خواهید داشت. نمی توانم بیشتر از این قدردان تجربه ای باشم که ۲۳ سال پیش در اینجا داشتم و برای دریافت این جایزه، امشب اینجا، برایم به اندازه دنیا ارزش دارد.
فیلمساز «شوالیه تاریکی» که جایزه بهترین کارگردانی را برای «اوپنهایمر» به تازگی از هشتاد و یکمین دوره گلدن گلوب دریافت کرده است در سخنرانی خود همچنین از هیث لجر فقید یاد کرد.
این کارگردان ۵۳ ساله گفت: تنها باری که قبلاً در این مرحله بودم، پذیرفتن یکی از این جوایز از سوی دوست عزیزمان، مرحوم هیث لجر بود و این برای من پیچیده و چالش برانگیز بود.
داونی جونیور از چهره های برجسته فصل جوایز که به نظر میرسد از بازی در «اوپنهایمر» و چرخش رویدادها لذت میبرد، هم در مورد نولان گفت: محرمانه بگویم، او نیاز دارد که روحیه اش بالا برود. او کمی غمگین است زیرا یک تراژدی وحشتناک برای او اتفاق افتاده است و من نیازی به بیان این موضوع ندارم، اما می دانم که این خیلی شخصی است. او در خیابان قابل شناسایی شده و انگار از شعله داغ این واقعیت جدید و ناخوشایند عقب نشینی می کند.
داونی یادآوری کرد که ۲۳ سال پیش، نولان همراه برادرش جونا، جایزه فیلمنامه نویسی «والدو سالت» را از این جشنواره برای «ممنتو» به خانه بردند و او در ادامه فیلم هایی مانند «بی خوابی»، سه گانه «شوالیه تاریکی»، «پرستیژ»، «تلقین»، «بین ستاره ای»، «دانکرک» و «تنت» را ساخت. داونی همچنین کار نولان در مورد «اوپنهایمر» را ستایش کرد و از آن به عنوان فیلمی یاد کرد که با سازشی خلاقانه با هالیوود، زودتر از موعد مقرر و با مبلغی کمتر از بودجه لازم ساخته شده است.
بسیاری از سکانس های این فیلم با قوانین وضع شده توسط نولان ساخته شده و داونی آن را «انرژی رهبانی و عبادی» نامید و نزدیکترین مقایسه اش را چنین توصیف کرد که انگار صد نفر دارند یک ساعت می سازند و گفت: من هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده بودم.
داونی همچنین از اما توماس، شریک کاری و همسر نولان که تهیه کننده است، قدردانی کرد که با انرژی، به نحوی برای هر تصمیم خلاقانه با سطح احترامی که صراحتاً شگفتانگیز است، کارها را پیش می برد.
در این جشن همچنین سلین سانگ فیلمساز «زندگی های گذشته» جایزه «پیشتاز برای داستان های تخیلی» را از تهیه کننده اش کریستین واچون دریافت کرد. مایت آلبردی با دریافت جایزه «پیشتاز برای آثار غیرداستانی» که توسط جودی فاستر بازیگر ارایه شد، تجلیل شد و عضو هیات مدیره موسسه ساندنس پت میچل، جایزه پیشتاز را برای بشردوستی از مری رابینسون، اولین رئیس جمهور زن ایرلند دریافت کرد.
امی ردفورد پیام ویژهای را که توسط پدرش، رابرت ردفورد بنیانگذار جشنواره ساندنس نوشته شده بود، خواند که به دلیل حضور نیافتن در جشن عذرخواهی کرد و از دوست دیرینهاش پت میچل تمجید کرد.
وی گفت: به بیان ساده، پت نیرویی است برای خیر، کاتالیزوری برای تغییرات مثبت، کسی که زمان، تخصص و انرژی خود را وقف ایجاد تفاوت با استفاده از قدرت رسانه ها و داستان سرایی برای تابش نور بر مردم و مسایل و چالش های زمانه ما کرده است.
کریستن استوارت هم جایزه ویژنری را از دوست بازیگرش جسی آیزنبرگ دریافت کرد.