وضعیتی که در نمایش بازنمایی می‌شود کمابیش آشنا است: فیلمی به نام «کشتی نوح» در حال ساخته شدن است و عده‌ای از عوامل پشت صحنه و نه چندان قدر دیده سینما، تلاش دارند از این فرصت استثنایی استفاده کرده و در صورت موافقت کارگردان، به روی صحنه بیایند و با حضور بر عرشه کشتی، نقشی هر چند کوچک مقابل دوربین فیلمبرداری بازی کنند.

چارسو پرس: نظر افکندن به جهان گذشته، بالاخص قصص پیامبران، برای نویسندگان داستان، فیلم و نمایشنامه، همیشه جذاب و چالش‌برانگیز بوده است. درواقع این اتصال با جهان مقدس کُتُب آسمانی که اغلب ابنای بشر در طول زندگی با آن آشنا می‌شوند، همچون نقشه راهی است پر پیچ و خم برای عزیمت نویسندگان از برای خلق جهان‌های نامکشوف امروزی. در نمایش «کشتی نوح» هم به نوعی این مواجهه با امر مقدس با میانجی‌هایی صورت گرفته و قرار است نقبی زده شود به یکی از شنیدنی‌ترین قصه‌های آسمانی. همان ماجرای معروف و حیرت‌انگیز نوح پیامبر در قبال نجات انسان‌ و حیوان در مقابل هجوم نیروی شر. قصه‌ای شنیدنی که با سفری طولانی بر پهنه دریا و اقیانوس‌ آغاز شده و تا رسیدن به سرزمینی موعود در دورست‌ها ادامه دارد.  

 محمود احدی‌نیا بعد از نویسندگی و کارگردانی نمایش «سیزده‌بدر»، این‌بار در مقام نویسنده، نمایشنامه «کشتی نوح» را نوشته و امیرعلی تقی‌زاده آن را کارگردانی کرده است. همچنان ردپای رئالیسم اجتماعی در این نمایشنامه پررنگ است و فرودستان جامعه برای عبور از وضعیت دوزخی خویش، در حال تقلا و دست‌وپا زدن‌های نه چندان موفق هستند. وضعیتی که بازنمایی می‌شود کمابیش آشنا است: فیلمی به نام «کشتی نوح» در حال ساخته شدن است و عده‌ای از عوامل پشت صحنه و نه چندان قدر دیده سینما، تلاش دارند از این فرصت استثنایی استفاده کرده و در صورت موافقت کارگردان، به روی صحنه بیایند و با حضور بر عرشه کشتی، نقشی هر چند کوچک مقابل دوربین فیلمبرداری بازی کنند. از یاد نبریم که به لحاظ اجتماعی فضای تولید فیلم در جامعه‌ای مانند ایران که گرفتار نوعی از آشفتگی طبقاتی است، اغلب خشن و مبتنی بر رقابت تمام‌عیار است. اما طنز قضیه اینجاست که در این شکست‌های مستدام اقتصادی که بیشتر آثار سینمایی در این سال‌ها متحمل شده‌اند و منفعت مالی چندانی برای تهیه‌کننده و کارگردان نداشته‌اند، همچنان شاهد ولع غیرطبیعی تولید فیلم در میان فیلمسازان هستیم. فیلمنامه‌نویسان، بازیگران و کارگردانان، تلاش و تمنای زائدالوصفی برای حضور در این عرصه از خود نشان داده و شوربختانه بر عدم موفقیت‌های گذشته، شکست‌های تازه می‌افزایند.  

درباره نمایش «کشتی نوح» با کارگردانی امیرعلی تقی‌زاده؛ عشاق مغروق جهان

نمایش «کشتی نوح» به میانجی فرم تئاتری خویش، واقعیت پیدا و پنهان سینمای این روزهای ما را آشکار کرده و این امکان را فراهم می‌کند که پشت‌پرده ساخت یک فیلم عیان شود. اینکه چگونه در فرآیند تولید یک فیلم سینمایی، جایگاه فرادستی و فرودستی مابین افراد دخیل در یک پروژه مشترک فرهنگی شکل می‌یابد و مناسبات انسانی از نو و به شکل کاملا طبقاتی صورتبندی می‌شود. در این ساختار معیوب اجتماعی که بازتابی است از کلیت جامعه، اخلاقیات انسانی به امری سیال و فرصت‌طلبانه تقلیل می‌یابد و آنکه جایگاه نمادین والاتری دارد گویا فاتح تمامی عرصه‌های پیش‌رو است. نمایش به خوبی نشان می‌دهد که چگونه «عزیز» یا همان کارگردان فیلم، از نفوذش سوءاستفاده کرده و خودخواهانه رابطه عاشقانه یک زوج را نابود می‌کند. در این نبرد نابرابر جایگاه‌ها، در ظاهر امر این کارگردان است که گویی حرف آخر را می‌زند و ورق را به نفع خویش برمی‌گرداند. اما این فرجام کار نیست و در مقابل زیاده‌خواهی عزیز و تمکین خانواده موسی، این شخصیت ناشنوای جمال است که با کنار گذاشتن وجدان اخلاقی خویش، در این مسیر تباهی، وقفه‌ای برگشت‌ناپذیر می‌اندازد. به هر حال زمانه کنونی ما از آن سویه‌های مقدس پیامبران اولوالعزم فاصله گرفته و فی‌المثل چندان خبری از عصمت و طهارت نوح نبی در فرزندان قرن بیست و یکمی‌اش مشاهده نمی‌شود. جهان سکولار امروز واجد اخلاقیات سکولار شده و انسان‌ها بیش از آنکه متعلق به جهان خیر و شر باشند، گرفتار و سرگردان میل‌های سرکوب‌شده و ساختارهای منکوب‌ کننده هستند. بنابراین جای تعجب نیست که کنش‌ورزی جمال در قبال دیگران، بعد از آگاهی از ستمی که بر او روا داشته و موجب طردشدگی‌اش شده‌، این چنین فاقد هر گونه اخلاقیات رهایی‌بخش باشد و مقدمه‌ای برای تباهی جمعی. در یک جامعه مدرن از قضا این مطرودان و محذوفان هستند که می‌توانند علیه نظم نمادین شورش کرده و وضعیت تازه‌ای را به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رقم زنند. 

به لحاظ اجرایی، صحنه چنان تدارک دیده شده که یادآور یک فضای حاشیه‌ای از افراد حاشیه‌ای در یک پروژه عظیم فیلمسازی باشد. بنابراین منطق واقع‌گرایانه اجرا، بازنمایی دقیق حوادث و کنش‌ها را الزامی می‌کند. همه چیز در خدمت ایجاد یک اتمسفر پر از تنش‌های ناگزیر اما قابل تحمل در یک خانواده فرودست ایرانی است که در ادامه می‌بایست از مدار ثبات خارج شود و نظم تازه یابد. در این بین استفاده از اشیا به یاری اجرا آمده و روابط شخصیت‌ها را معنایی تازه بخشیده است. هر دو خواهر این خانواده مهیا و ملیهه، از همان ابتدای نمایش از طریق آماده‌سازی لباس بازیگرانی که در تولید فیلم نقشی دارند، شکلی از مشارکت در شیوه تولید جامعه را به نمایش می‌گذارند. از دل نسبت‌مندی این دو زن با اشیای موجود در صحنه، و به میانجی کاری که انجام می‌دهند، می‌توان به این نتیجه رسید که آنان از طریق کار کردن اثرگذار بوده و عاملیت خویش را بدست می‌آورند. اما ذیل ساختارهای مردانه موجود و فضای محدود کنش، این عاملیت زنانه در نهایت مجبور به عقب‌نشینی شده و ابژه میل مردانه می‌گردد. از نقاط آیرونیک این اجرا، زنی است دلباخته موسی به نام مصی که برای امرار معاش و به قول خودش باز کردن گره از کار مردم، به خرافات و ماورالطبیعه متوسل می‌شود اما برای گشایش در زندگی خویش، دستانش خالی است و مجبور است از دیگران طلب یاری کند. 

درباره نمایش «کشتی نوح» با کارگردانی امیرعلی تقی‌زاده؛ عشاق مغروق جهان

   نمایش «کشتی نوح» به مانند «سیزده بدر» فرم‌های گذشته و تثبیت‌شده را بار دیگر اجرا کرده و در این شیوه اجرایی کمابیش موفق عمل می‌کند. شوخ‌طبعی اجرا تماشاگران را همراه خود کرده و فرودستان را انسان‌هایی مفلوک و ملال‌زده به نمایش نمی‌گذارد. به هر حال جنگی برای بقا در جریان است و برای فاصله گرفتن از وضعیت فرودستی دامنه‌دار این خانواده، موسی و خواهرانش مجبور به گرفتن تصمیمی دشوار و تا حدودی غیراخلاقی هستند. منطق آنان مبتنی بر «رئال‌پالتیک» و قدم گذاشتن بر زمین سخت واقعیت است. بدیل این تن‌دادن به منطق زمانه، کنش‌ رادیکال و کمابیش غیراخلاقی جمال است. از این منظر «کشتی نوح» در این زمانه عسرت و حسرت‌های بی‌پایان قرار نیست به آب افتاده و بعد از عبور از طوفان‌ها به ساحل آرمانشهر برسد. 

   همکاری محمود احدی‌نیا و امیرعلی تقی‌زاده به اجرایی تماشایی و مسئله‌مند میدان داده که می‌تواند همچون یک اتصال کوتاه عمل کرده و کلیت جامعه را مقابل چشم مخاطبان ترسیم کند. با آنکه خبر چندانی از فرم‌های تجربه‌نشده اجرایی مشاهده نمی‌شود و همه چیز بر گرد رئالیسم اجتماعی شناخته شده این سال‌ها می‌چرخد اما همچنان می‌توان این نمایش را خلاقانه و تماشایی دانست. نوعی بازگشت به متن و اجرای دقیق زوایای یک نمایشنامه در نسبت با وضعیت اینجا و اکنون ما بی‌آنکه توهم آوانگارد بودن بر گروه اجرایی مستولی شده و همه چیز را گرفتار ماجراجویی‌های بدون مازاد کند. 

بی‌شک بازگشت به نمایشنامه متن‌محور که قصه‌اش را به خوبی تعریف می‌کند و شخصیت‌های باورپذیر و کنش‌مند دارد، این روزها مورد استقبال تماشاگران تئاتر قرار خواهد گرفت. کشتی نوح این کار را به خوبی انجام می‌دهد و «همان همیشگی» را با یک شیوه اجرایی درست، به مخاطبان عرضه می‌کند. از این منظر، این کشتی به راه افتاده و در حال حرکت است هر چند پیامبران اولوالعزمی چون نوح نبی کشتی‌بان آن نباشد.

///. 



نویسنده: محمدحسن خدایی