فیلم آلمانی اتاق معلمان به کارگردانی ایلکر چاتاک، داستانی ظریف و دقیق روایت می‌کند که یادآور آثار اصغر فرهادی است. چاتاک فیلمساز ترک تبار و ساکن آلمان با نگاهی غیربومی و مهاجر، قصه‌ای در یک جامعه کوچک مدرسه به تصویر می‌کشد که لایه‌های قابل تعمیمی دارد. این فیلم به‌عنوان نامزد آلمانی برای بهترین فیلم بلند بین‌المللی در نود و ششمین دوره جوایز اسکار انتخاب شد.

چارسو پرس: فیلم آلمانی اتاق معلمان به کارگردانی ایلکر چاتاک، داستانی ظریف و دقیق روایت می‌کند که یادآور آثار اصغر فرهادی است. چاتاک فیلمساز ترک تبار و ساکن آلمان با نگاهی غیربومی و مهاجر، قصه‌ای در یک جامعه کوچک مدرسه به تصویر می‌کشد که لایه‌های قابل تعمیمی دارد. فیلم‌های رئالیسیتی چاتاک به روایت‌ قوی، بازی‌های پر قدرت و تصویرهای حساب شده، شهرت دارند. این فیلم به‌عنوان نامزد آلمانی برای بهترین فیلم بلند بین‌المللی در نود و ششمین دوره جوایز اسکار انتخاب شد.

داستان اتاق معلمان از نگاه کارلا نواک، معلم تازه کار، متعهد و باانگیزه لهستانی روایت می‌شود که در یک مدرسه ابتدایی آلمانی به تدریس مشغول شده. زمانی که یکی از دانش‌آموزان مهاجر کارلا به سرقت متهم می‌شود، تلاش او برای محافظت از شاگردش در برابر پیش‌داوری‌ و قضاوت‌ آغاز می‌شود. اما ماجرا چرخشی غیرقابل پیش‌بینی دارد. تصمیمات گاه عجولانه و احساساتی کارلا که البته هیچگاه از مدار اخلاق و عدالت خارج نمی‌شود، فاجعه‌ای رقم می‌زند که دامنگیر همه کارکنان و دانش‌آموزان می‌شود.

بازی «یوهانس دانکر» نویسنده فیلمنامه، با حقیقت و مبهم نگه داشتن ماجرا در طول فیلم، مشابه وقتی است که در موقعیت قضاوت قرار می‌گیریم و در هیچگاه از آنچه واقعا رخ داده، مطلع نمی‌شویم. این عدم قطعیت اصلی‌ترین محور فیلم است. مسئله قضاوت یکی از پرتکرارترین انتخاب‌های فیلمسازان در سال‌های اخیر بوده. «آناتومی یک سقوط»، «می‌دسامبر» و عناوین دیگر زیادی به این دغدغه می‌پردازند.

اتاق معلمان یکی از آن عنوان‌هایی بود که سال ۲۰۲۳ توجه کافی گرفت و در بیشتر «لیست پیشنهاد فیلم‌» ‌ها جا داشت. ایلکر چاتاک، کارگردان جوان آلمانی-ترکیه‌ای در شهر مانهایم آلمان به دنیا آمد. او در رشته فیلمسازی دانشگاه برلین تحصیل کرد. چاتاک فعالیت فیلمسازیش را در اوایل دهه ۲۰۰۰ با ساخت فیلم‌های کوتاه آغاز کرد. فیلم‌های چاتاک به طور کلی به دلیل پرداختن به موضوعات اجتماعی و سیاسی و همچنین رئالیسم و روایت‌های قوی شناخته می‌شوند. او در فیلم‌های خود به مسائلی مانند مهاجرت، هویت، روابط انسانی و تبعیض می‌پردازد. فیلم اتاق معلمان در جشنواره‌های مختلفی حضور داشته و جوایزی را نیز کسب کرده است. منتقدان اغلب از فیلم این اثر به خاطر داستان جذاب، بازی‌های قوی و پرداختن به موضوعات مهم اجتماعی تمجید کرده‌اند.

تصویر قابل‌لمس از سیستم آموزشی آلمان و بازتاب عینی از افکار حاکم بر جامعه باعث شد، منتقدان به فیلم جذب شوند. قصه فیلم با اینکه هرگز از مدرسه خارج نمی‌شود، جهانی بسیار شفاف و قابل‌تصور می‌سازد. مخاطب می‌تواند بدون اینکه پایش را از مدرسه بیرون بگذارد، درکی از آلمان بیرون مدرسه داشته باشد. باتوجه به اهمیت مهاجرت در دنیای مدرن امروز، درام شکلی امروزی پیدا کرده و سوالاتش منطبق با نیازهای زندگی امروزی است. هر کدام از معلمان و دانش‌آموزان قشری را نمایندگی می‌کنند که آلمان مهاجر‌پذیر این سال‌ها ساخته. از دانش‌آموز محجبه‌ای که جلوی کلاس می‌نشیند تا معلم مغروری که بیشتر به مهاجران عرب شباهت دارد. حتی با کمال تعجب دیده می‌شود که اغلب افکار نژادپرستانه از زبان کاراکترهای تیره مو بیرون می‌آید. تنشی که بین جامعه متنوع آلمان به دلیل سیاست‌های پناهنده‌پذیرش شکل گرفته، در داستان ساده مدرسه هم مشخص است. ویژگی‌های سازش ناپذیر هر کدام از افراد به شکل موذیانه و حل‌نشد، در فرامتن، زیست معلم‌ها و دانش آموزان بروز دارد. فیلم، در واقع نمایشی نگران‌کننده از ذهنیت مسوم افراد به یکدیگر است که در عین تلاش برای پنهان کردنش، به راحتی بروز پیدا می‌کند.

اتاق معلمان با نهایت ظرافت به نارضایتی‌های ملی، نژادی و طبقاتی می‌پردازد. نارضایتی‌ها در هر اتفاق ساده‌ای بروز پیدا می‌کند. کارلا شخصیت اصلی به‌خاطر لهستانی بودنش تا حدودی احساس جداافتادگی و غریبه بودن دارد. او حتی در استفاده از زبان لهستانی در دفتر مدرسه ملاحظاتی دارد و با همکارش هم وطنش آلمانی صحبت می‌کند. آلمانی صحبت کردن در صحنه بازخواست علی دانش‌آموز ترک‌تبار هم که نخستین متهم ماجراست، کلیدی و پر اهمیت است. کارگردان به طور تعمدی در مورد ارائه جزئیات خست به خرج می‌دهد. بسیاری از اتفاقات دور از چشم بیننده و کارلا رخ می‌دهد. حتی سبک فیلم‌برداری و تدوین استثنایی فیلم، در خدمت این سبک است.

بسیاری از صحنه‌های فیلم شامل نماهای ثابت از مردم است که در حال صحبت کردن، راه رفتن، و حرکت در قاب هستند، اغلب هم بدون موسیقی. موسیقی هشداردهنده آهنگ‌ساز «ماروین میلر» گاهی بالا می‌رود و به نمایش فشار درونی کارلا کمک می‌کند. بازی بازیگران فیلم، به خصوص «لئونی بنش» در نقش کارلا، بسیار قابل توجه است. لئونی بنش که در سریال تاج The Crown نقش خواهر مستأصل شاهزاده فیلیپ سیسیل را بازی می‌کرد، توانایی‌اش را در تجسم معلم جوان و ایده آلیست به کار برده. هوش، تعهد و کمی جدا افتادگی به خاطر عملکرد درست بنش بیرونی شده که با کارگردانی بجای چاتاک و انتخاب مدل موی مناسب و لباس هماهنگ، قابل باورتر هم است. به طور مثال در صحنه پرتنشی که کارلا سعی در کنترل حمله اضطرابی دارد. وارد دستشویی زنانه می‌شود، سطل را خالی می‌کند و با تنفس در کیسه زباله تنفسش را منظم می‌کند. بازی قدرتمند بنش در این صحنه هر چند به پیشرفت دراماتیک فیلم کمک نمی‌کند اما توانمندی او را به رخ می‌کشد و پیچیدگی‌های پنهان زیادی از شخصیت معلم ارائه می‌دهد. این صحنه با سکانس جذاب فریاد کشیدنش به همراه بچه‌ها سر کلاس، تکمیل می‌شود و معلمی را نشان می‌دهد که هرچند در جایگاه قدرت ایستاده اما نقطه ضعف‌های همدلی برانگیزش را فریاد می‌کشد.

با همه این توضیحات می‌توان فیلم را تمثیلی در نظر گرفت که عملکرد جامعه را به نقد می‌کشد. به لحاظ شکل روایت و داستان انتقادگونه که سیستم بزرگ‌تری را نشانه رفته، این فیلم را می‌توان با «دوازده مرد خشمگین» مقایسه کرد. در نهایت، فیلم اتاق معلمان یک درام قوی و تاثیرگذار است که به تماشاگران فرصتی برای تفکر در مورد موضوعاتی مانند تعهد، عدالت، پیش‌داوری و قضاوت می‌دهد.