چارسو پرس: سالهای زیادی بودهاند که در رابطه با اکران وسترنهای به یادماندنی درخشیدهاند؛ سال ۱۹۳۹ با فیلمهایی مانند «طبلها با چرخش پا» (Drums Along the Mohawk) و «دلیجان» (Stagecoach) سینمادوستان را بهتزده کرد. در قرن بیستویکم، سال ۲۰۰۷ شاهد اکران فیلمهای «جایی برای پیرمردها نیست» (No Country for Old Man) و «۳:۱۰ به یوما» (۳:۱۰ to Yuma) بود و چند سال بعد، فیلمهای «هشت نفرتانگیز» (The Hateful Eight)، «بازگشته» (The Revenant) و «تاماهاوک استخوانی» (Bone Tomahawk) طی سال ۲۰۱۵ منتشر شدند. با وجود این، بیشک تا آنجا که به تاریخ فیلمهای وسترن مربوط است، ۱۹۶۹ بهترین سال برای این ژانر محسوب میشود.
در این سال بهیادماندنی، ایالات متحدهی آمریکا، ایتالیا و برزیل وسترنهای باکیفیتی تولید کردند. بعضی از این فیلمها را تمام مخاطبان سینمایی در سرتاسر دنیا دیدهاند و با شنیدن نام آنها، به یادشان میافتند، در حالی که یک یا دو فیلم این لیست شاید برای همه آشنا نباشد. در هر صورت، تمام این آثار حتی اگر در بین بهترین فیلمهای وسترن تاریخ سینما نباشند، از کیفیت مطلوبی برخوردارند و جایگاه ویژهای دارند.
۵. درهی گوانجی (The Valley of Gwangi)
- محصول: ایالات متحدهی آمریکا
- کارگردان: جیم اوکانلی
- بازیگران: جیمز فرانسیسکس، گیلا گولان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
«درهی گوانجی»، طی تمام این سالها در ذهن مخاطبان باقی ماندهاست، چرا که این فیلم به طرز جسورانهای ژانرهای سینمایی را با هم ترکیب کرده. این فیلم فقط یک فیلم وسترن نیست، بلکه یک فیلم فانتزی هم هست. این فیلم را جیم اوکانلی از روی فیلمنامهی ویلیام باست ساختهاست. این فیلم داستان مشکلات یک بدلکار به نام تاک کربی، با بازی جیمز فرانسیسکس، در غرب وحشی را روایت میکند. او اسب کوچکی را به نمایش میگذارد که از یک درهی مخفی آمدهاست و همین نمایشهای او در نهایت او را درگیر اکتشافهایی باستانی میکنند.
یک حادثهی جذاب در این فیلم، باعث ایجاد پیچیدگی های معنادار برای شخصیتهایی میشود که همین حالا هم درگیر مشکلات احساسی هستند. با وجود فیلمنامهی جذاب فیلم، بسیاری از منتقدان به نحوهی اجراشدن این فیلم ایراد وارد کردهاند، اما حداقل در سطح فیلمنامه، «درهی گوانجی» همچنان یکی از بهترین فیلمهای وسترن تاریخ سینما است. این فیلم بیشتر تمرکز خود را بر جزئیات محیطی میگذارد و به همین دلیل به پیشروی داستان و گسترش شخصیتها در این فیلم بی توجهی میشود. این فیلم برای مخاطبان تمام سنین مناسب است، به خصوص آنهایی که دایناسورها را دوست دارند.
از نظر ژانری، از زمان اکران این فیلم تا به امروز، فیلمهای انگشتشماری بودهاند که توانستهاند به سرزمین ناشناختهی «درهی گوانجی» قدم بگذارند. از آنجایی که این فلم یک داستان فانتزی را در محیط وسترن روایت میکند، هرگز مخاطبان خود را از دست نخواهد داد و قدیمی نخواهد شد، اما متاسفانه در هنگام اکران، این فیلم نتوانست با استقبال گستردهای روبهرو شود. به امید روزی که مخاطبان سینمایی بتوانند ارزس واقعی این فیلم را درک کنند.
۴. آنتونیو داس مورتس (Antonio das Mortes)
- محصول: برزیل
- کارگردان: گلابر روخا
- بازیگران: مائوریچیو دو وله، اودته لارا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
معمولا این فیلم را به عنوان یک قسمت از سهگانهی روحانی گلابر روخا میشناسند. «آنتونیو داس مورتس» داستان قهرمانی به همین نام را دنبال میکند. نقش این شخصیت را مائوریچیو دو وله بازی میکند که در قسمت نخست این سهگانه، «خدای سیاه، شیطان سفید» (Black God, White Devil) که سال ۱۹۶۴ به اکران درآمد هم نقش همین شخصیت را ایفا کرده بود. سومین قسمت این سهگانه، فیلم «زمین شیفته» (Entranced Earth) است که سال ۱۹۶۷ منتشر شد. اگرچه قسمت نخست این سهگانه از همهی قسمتهای دیگر، بیشتر مورد استقبال قرار گرفت، با این حال قسمت دوم این سهگانه در گیشه با موفقیت بیشتری روبهرو شد.
هر دو قسمت نخست این سهگانه توانستند روخا را به شهرت بینالمللی برسانند و اگرچه هردوی این فیلمها تا یک قدمی اسکار بهترین فیلم بینالمللی رسیدند، اما نتوانستند نامزد دریافت این جایزه شوند. با این حال، این دو فیلم در جشنوارهی کن درخشیدند و روخا برای ساختن دومین قسمت این سهگانه توانست جایزهی بهترین کارگردانی را از بیستودومین جشنوارهی فیلم کن فرانسه دریافت کند. اگرچه امروزه «آنتونیو داس مورتس» نامی نیست که بر سر زبانها باشد، با این حال، در هنگام اکران، توانست منتقدان را مجذوب کند.
مردی به نام آنتونیو داس مورتس که روزی قاتلی کارآزموده بود، حالا به پیرمردی تنها و غمگین تبدیل شدهاست؛ یک قاتل حرفهای، دور از روزهای اوجش. ناگهان یک قرارداد جدید او را نجات میدهد، اما وقتی که این قاتل با مردی که قرار است او را بکشد ملاقات میکند، تصمیم میگیرد روش زندگی خود را تغییر دهد. داستان این فیلم قانعکنندهاست و این فیلم یکی از بهترین فیلمهای وسترن تاریخ برزیل میباشد.
۳. شهامت واقعی (True Gtit)
- محصول: ایالات متحدهی آمریکا
- کارگردان: هنری هاتاوی
- بازیگران: جان وین، کیم داربی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
فیلمنامهی اقتباسی این فیلم را مارگارت رابرتز نوشتهاست و هنری هاتاوی آن را کارگردانی کرده. منبع اصلی فیلم رمانی به همین نام است به قلم چارلز پرتیس که سال ۱۹۶۸ منتشر شد. یکی دیگر از اقتباسهایی که از این کتاب صورت گرفته، اقتباسی است که برادران کوئن سال ۲۰۱۰ از این فیلم کردند و برای مخاطبان امروزی نامی آشناتر است. با این که بعضی از مخاطبان ممکن است ترجیح دهند نسخهی برادران کوئن را تماشا کنند، با اینحال نمیشود اثرگذاری «شهامت واقعی» اصلی را زیر سوال برد.
از جهات بسیاری، شهرت این فیلم، به تنهایی نشاندهندهی کیفیت آن است. در کنار جان وین و کیم داربی که به عنوان روستر کاگبرن و متی راس در این فیلم نقشآفرینی میکنند، بازیگران نام آشنای دیگری هم در این فیلم به چشم میخورند که قابل توجهاند؛ برای مثال گلن کمپبل را در نظر بگیرید. او نقش شخصیت شیفتهشدهی فیلم به نام لا بوف را ایفا میکند در حالی که جف کوری نقش شخصیت منفی فیلم، تام چینی را ایفا مینماید. رابرت دووال و دنیس هوپر هم از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
همهی این بازیگران نقشهای کلیدیای را در این فیلم ایفا میکنند، در حالی که روستر، متی و لا بوف را در ماجراجوییای انتقامجویانه که پول زیادی هم از آن به دست خواهد آمد همراهی میکند. این فیلم داستانی معروف را روایت میکند و در زمان اکران، توانست تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیزاند. در چهلودومین مراسم اسکار، این فیلم در دو رشتهی بهترین آهنگ و بهترین بازیگر نقش اصلی مرد نامزد شد و جان وین توانست با یک جایزهی اسکار، مراسم آن سال را ترک کند. نقشآفرینی درخشان وین و تعهد او به شخصیتاش باعث خلق شدن یکی از بهترین شخصیتهای تاریخ فیلمهای وسترن شد و توانست تنها جایزهی اسکار کارنامهی حرفهای وین را برایش به ارمغان بیاورد.
۲. این گروه خشن (The Wild Bunch)
- محصول: ایالات متحدهی آمریکا
- کارگردان: سم پکینپا
- بازیگران: ویلیام هولدن، ارنست بورگناین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
این فیلم را سم پکینپا از روی فیلمنامهای که همراه با والون گرین و روی سیکنر نوشت، ساخت و هر سهی آنها در چهلودومین مراسم اسکار، نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی شدند. این فیلم، همچنین نامز دریافت اسکار بهترین موسیقی متن هم شد. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای وسترن تاریخ سینما است و تمام بازیگران و عواملش درخشاناند.
اگرچه در هنگام اکران، «این گروه خشن» به دنبال صحنههای خشناش، بحث برانگیز شد، اما حالا همه میدانند که با توجه به خط داستانی و شخصیتهای این فیلم، هیچ راه دیگری برای ساختن آن وجود نداشت. این شخصیتها هنگام سخن گفتن بیبندوبار هستند و در هنگام عمل، خشن؛ گروهی از یاغیهای تحت تعقیب که یکبار برای همیشه میخواهند آخرین سرقت خود را انجام دهند. نقش رهبر این گروه، پایک بیشاپ را ویلیام هلدن ایفا میکند و این نقشآفرینی یکی از بهترینهای هلدن است.
کمدی تلخی هم در لایههای زیرین این فیلم به دنبال همدردی با پیرشدن شخصیت اصلی فیلم وجود دارد و با توجه به تدوین خیرهکننده و طراحی صحنهی بیعیب، این فیلم یک کلاس درس فیلمسازی هم هست. این فیلم معمولا راه خود را به لیست فیلمهای مورد علاقهی چهره های معروف هالیوود باز میکند؛ افرادی مانند کاترین بیگلو و راجر دیکنز، این فیلم را در بین فیلمهای مورد علاقهی خود قرار دادهاند. این فیلم به همان اندازه که بحث برانگیز است، خلاق هم هست و حالا با گذشت بیش از پنجاه سال، همچنان به عنوان یکی از نمادهای ژانر وسترن شناخته میشود.
۱. بوچ کسیدی و ساندنس کید (Butch Cassidy and the Sundance Kid)
- محصول: ایالات متحدهی آمریکا
- کارگردان: جرج روی هیل
- بازیگران: پل نیومن، رابرت ردفورد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
در «بوچ کسیدی و ساندنس کید» شخصیتهای اصلی فیلم از چهرههای ماندگار فیلمهای وسترن هستند. پل نیومن و رابرت ردفورد در این فیلم نقشآفرینیهای درخشانی از خودشان به نمایش میگذارند که در کارنامهی هنری خودشان هم بهترین است. این دو بازیگر، با همراهی یکدیگر رابطهای را شکل میدهند که تا لحظهی آتشبازی نهایی فیلم، مخاطب را روی صندلیاش نگه میدارد. این فیلم از شناختهشدهترین فیلمهای کارنامهی حرفهای این دو بازیگر است.
این فیلم را جرج روی هیل از روی فیلمنامهی ویلیام گلدمن ساختهاست. «بوچ کسیدی و ساندنس کید»، پس از اکران، با استقبال گستردهی مخاطبان روبهرو شد و مورد ستایش منتقدان قرار گرفت. این فیلم در چهلودومین مراسم اسکار در ۷ رشتهی مختلف نامزد شد و توانست ۴ اسکار بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی متن، بهترین آهنگ و بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی را به خانه ببرد. با گذشت بیش از نیم قرن، این فیلم هنوز هم طرفداران دوآتیشهی خودش را دارد و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای وسترن تاریخ سینما شناخته شدهاست.
آمار «بوچ کسیدی و ساندنس کید» چه در گیشه و چه در ارتباط با حضور در لیست بهترینهای سینما که هر ساله از طریق موسسهها، مجلهها و بنیادهای مختلف منتشر میشوند خیرهکننده است. این فیلم داستان فرار دو سارق بانک شناختهشده در غرب وحشی را روایت میکند؛ دو شخصیتی که تحت نظارت جرج روی هیل به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شدهاند و این فیلم را تبدیل به فیلمی کلاسیک کردهاند.
///.
منبع: دیجیمگ