برای ماجرای کلاهبرداری کوروش کمپانی عده‌ای خود مردم را مقصر می‌دانند، عده دیگری نهادهای دولتی و باقی نیز سلبریتی‌ها راعلت به وجود آمدن این موضوع می‌دانند هوشنگ گلکانی، تقی آزاد ارمکی و منوچهر اکبرلو هر یک نظری نسبت به علت وقوع این ماجرا دارند.

چارسو پرس: این اولین باری است که چهره سلبریتی‌ها پایشان به یک کلاهبرداری باز می‌شود، کلاهبرداری که موارد مشابه به آن تا کنون حدود ۳۳ بار انجام شده است . کمپانی که ادعا کرد تنها با ۱۳ میلیون تومان به مردم آیفون می‌دهد اما حالا کاشف به عمل آمده که او یک سرباز فراری است که حتی مجوز واردات تلفن همراه را هم نداشته است. چندین ماه پیش از کشور خارج شده و حالا سخنگوی فراجا اعلام کرده این فرد هیچگونه خروجی رسمی از مرزهای بین‌المللی کشور نداشته است. در واقع خروج این فرد به شکل رسمی از هیچ‌یک از مرزهای هوایی، زمینی و دریایی ما ثبت نشده است.

همان کمپانی که سخنگوی پلیس اعلام کرده: پلیس ۲ بار شرکت کورش کمپانی را پلمب کرده بود؛ یکی به‌دلیل کشف حجاب کارکنان و دیگری به دلیل نداشتن مجوزهای لازم، هر ۲ بار با درخواست‌های مردمی که نگران پول خود و انجام تعهد شرکت بودند و دستور قضایی این شرکت رفع پلمب شد.

حالا این صاحب فراری مصاحبه‌ای انجام داده و گفته در پارکینگ خانه‌ام آیفون مردم را تحویل می‌دهم و ادعا کرده به سلبریتی‌ها مبلغی بین یک تا ۲۰ میلیون تومان پرداخت کرده است و البته دولت هم از سلبریتی‌ها خواسته تا هزینه‌ای که برای تبلیغ دریافت کرده‌اند را بازگرداند.

هوشنگ گلمگانی: سلبریتی‌ها خودشان را ارزان فروختند

 

در این میان و برای این کلاهبرداری بزرگ عده‌ای خود مردم را مقصر می‌دانند، عده دیگری نهادهای دولتی و باقی نیز سلبریتی‌ها را اما بد نیست این ماجرا را عمیق‌تر بررسی کنیم.

حالا نظرها نسبت به این ماجرا کاملا متفاوت است هوشنگ گلمکانی، منتقد و کارگردان تقصیر را متوجه سلبریتی‌ها می‌داند، تقی آزاد ارمکی سلبریتی‌ها را بی تقصیر نمی‌داند، اما نقش نظام اقتصادی و نهادهای نظارتی را پررنگ‌تر دانست و از طرف دیگ منوچهر اکبرلو منتقد از جانب دیگری به ماجرا نگاه کرده است و بخشی از این اتفاق را علاوه بر سلبریتی‌ها و نهادهای نظارتی، گردن مردم هم انداخت که از سلبریتی‌ها توقعی جز کسب درآمد دارند چون شغل آن‌ها دقیقا همین است.

بنیان‌های اقتصادی جامعه روی هوا است، نه زمین

بسیاری عامل اصلی کلاهبرداری کوروش کمپانی را تقصیر سلبریتی‌ها دانستند؟ شما تا چه اندازه با این ماجرا موافقید؟

بنیان این بحث در فضای مجازی و دنیای واقعی بر مبنای موضوعی است که خطای آن در جای دیگری شکل گرفته و حالا سلبریتی‌ها متهم شدند من از سلبریتی‌ها دفاع نمی‌کنم ولی مجرم و متهم نیستند. خطای اصلی بروز این مشکل در جای دیگری صورت گرفته است، به عقیده من نظام مدیریت کشور، توانایی مدیریت حوزه‌های متعدد علی الخصوص اقتصادی را ندارد، توانایی بررسی این موضوع را ندارد که ببیند چه کسی و با چه مجوزی کالا وارد می‌کند، فروشندگان چه کسانی هستند و چه چیزی به مردم فروخته می‌شود، چون توجهش به یک ساحت دیگر معطوف شده است و آن سیاست است. در این فضا یک‌سری نیروی بدلی شبهه کارآفرین ایجاد شدند که با تکنیک‌های تقلب و چاپلوسی یک سری چیزها را درست کردند و به جان مردم افتاده‌اند. این مردمی که می‌گویم تشکیل شده از تحصیلکرده و تحصیل نکرده و سلبریتی و روحانی و مذهبی و غیر مذهبی و استاد دانشگاه و دانشجو است همه ما مردم را تشکیل می‌دهیم که ۱۰۰هزار نفر از مردم پل دادند که یک کالایی را خریداری کنند بدون اینکه بدانند از جایی که خرید می‌کنند، کسب و کار قانونی دارد یا خیر و اگر هم قانونی بوده حالا دارند آن را کتمان می‌کنند و می‌گویند ما مجوز ندادیم، ببینید، مشکل از جای دیگر است که همه مردم گرفتار شدند و از این ۱۰۰هزار نفر تعدادی سلبریتی هم حضور دارد که همه ما هم می‌توانیم گول بخوریم.

جدای از ناکارآمدی بخش‌های مختلف علی الخصوص نظام اقتصادی، بسیاری از مردم بر این باورند که دغدغه معاش و معیشت مردم و سلبریتی‌ها را بر آن داشته تا تن به تبلیغات این چنینی بدهند، چقدر این ماجرا را درست می‌دانید؟

نه، دغدغه معاش نیست، مگر دنبال نان و گوشت رفته‌اند؟ آدم‌هایی که در جهان مدرن زندگی می‌کنند، یکسری چیزها جزو نیازهای اصلی آن‌هاست، ماشین، خانه، امنیت شغلی و تلفن همراه از نیازهای زندگی افراد است. از طرفی هم وقتی افراد توانایی ارائه ماشین خوب ندارد و با کمپانی‌های خوب همکاری نمی‌کند، مردم ناچارند که پول بنز بدهند و از پرایدی استفاده کنند که تمام دغدغه‌ها و مرگ و میرها از آن است حتی حاضرند که قسطی بخرند و برای آن در صف بایستند.

انسان مدرن انسان در حرکت است و چیزی که کمک به این حرکت می‌کند، تلفن همراه اوست و این تبدیل به عناصر اصلی زندگی آدم‌ها شده است، از طرفی در ماجرای کرونا و آموزش مجازی ههم افراد شروع به استفاده از تلفن همراه کردند و الان در هر خانه‌ای حتی بیشتر از تعداد اعضای خانواده گوشی همراه وجود دارد پس در این بین تلفن همراه یک کالای عمومی است نه یک کالای معیشتی. حالا در این بین درخواست انبوه وجود دارد، اگر ایران در حوزه تلفن همراه با کمپانی‌های بزرگ در تعامل بود دیگر شیادان و کلاشان سراغ جیب مردم نمی‌رفتند.

در این بین بسیاری می‌گویند سلبریتی‌ها مقصرند نمی‌گویم نیستند اما اگر آن‌ها نبودند چنین اتفاقی رخ نمی‌داد؟ چرا رخ می‌داد ولی کمتر تمام تقصیر این ماجرا متوجه سلبریتی‌ها نیست و ایراد از جای دیگری است. همین کار تبلیغات را تلویزیون هم انجام می‌دهد و مثلا کرمی تبلیغ می‌کند که می‌گوید افراد با مصرف آن ۱۰ سال جوان‌تر می‌شوند، آیا خود آن‌ها از این کرم استفاده کرند؟ اصلا در کجای علم پزشکی چنین کرمی از تایید شده است؟ در همه موقعیت‌ها این کلاهبرداری وجود دارد حالا در برخی موارد مشخص می‌شود گاهی هم نمی‌شود.

پیش از این حدود ۳۳ مورد دیگر هم اتفاق مشابه این ماجرا رخ داده بود و وضعیت به گونه‌ای است که ما هر روز باید انتظار رخ دادن اتفاقی که هیچ تناسبی با شان و اخلاق و فرهنگ ایرانی ندارد را داشته باشیم، به این خاطر که بنیان‌های اقتصادی جامعه روی زمین نیست، روی هوا است. برای اینکه این ۳۳ مورد به رقم ۱۰۰ نرسد، راهش این است که نظام اقتصادی کشور را یک بازبینی کنیم و این بر عهده کارگزارن حوزه اقتصادی است، یعنی کسانی که می‌توانند وارد شوند و این حوزه را سامان دهند

خودشان را ارزان می‌فروشند

هوشنگ گلمکانی، بر این باور است که سلبریتی‌های هر حوزه‌ای خودشان را ارزان می‌فروشند. او در توضیح این ماجرا که بخشی از این ماجرا متوجه سلبریتی‌ها است، می‌گوید:« برخی بر این باورند که کار نیست وقتی می‌گوییم سلبریتی یعنی آن فرد یک حداقل‌های را داشته و از لحاظ مالی هم حداقل‌های را برای خودش تامین کرده، صرفا بحث معاش نیست مگر مسی که در تبلیغات مختلف حضور پیدا می‌کند پول ندارد؟ ماجرای حضور سلبریتی‌ها در تبلیغات بحث پذیرفته شده‌ای است و در تمام دنیا این کار انجام می‌شود منتهی، سلبریتی‌ها برای برندها و کمپانی‌های معروف و جهانی تبلیغات می‌کنند و پولشان را هم دریافت می‌کنند مشکل ما این است که سلبریتی‌های ما تن به هر تبلیغاتی می‌دهند و مشکل اساسی‌تر این است که خودشان را برای این تبلیغات ارزان می‌فروشند.»

سلبریتی دنبال درآمد است

منوچهر اکبرلو هم سلبریتی‌ها را به بچه‌های لوسی تشبیه کرد که تنها هدفشان کسب درآمد است و هیچ توقع بیشتری نمی‌توان از آن‌ها داشت. او در این‌باره می‌گوید: «حرف من این است که تا این اندازه از سلبریتی ورزشی و سینمایی و سیاسی و بلاگر توقع نداشته باشید، تمام. حالا چرا چنین حرفی می‌زنم؟ سلبریتی با هنر و مهارت داشته یا نداشته‌اش تبدیل به یک سلبریتی‌ شده وهدفش از این ماجرا هم کسب درآمد است، شما چرا توقع دارید به صراحت درباره سیاست حرف بزند؟ یا موقع وقایع تند اجتماعی غیبش نزند؟ این توقع مسئولیت اجتماعی داشتن یک آدم که معروف است، از کجا می‌آید؟ این ما هستیم که در عین سادگی گمان می‌کنیم فلان بازیگر اگر تبلیغ چیزی را بکند، آن چیز حتما خوب است، حالا فرقی ندارد کتاب و فیلم و باشد یا رستوران و تلفن همراه، او پول می‌گیرد که نقشی مانند نقش یک بازیگر آگهی تبلیغاتی را داشته باشد.

متاسفانه این ما هستیم که بدون اجبار دنبال کننده صفحه و توصیه او هستیم. حالا در این ماجرا ما توقع عذرخواهی داریم، عده‌ای از آن‌ها این کار را انجام دادند و عده دیگری هم خیلی حق به جانب پا پیش گذاشتند اما مسئله این است که این ما هستیم که فریب خوردیم آن فرد معذرت خواهی کند که چه بشود؟ برای گرفتن تبلیغ میلیاردی برود درستی و نادرستی تبلیغ دهنده را استعلام کند؟ این جور که درآمدی نخواهد داشت. پس برای چی سلبریتی شده؟ اعتراضی هم داشتید لشکر مواجب بگیر و فالوئر سیاهی لشکرش به رایگان برای حمله و فحاشی گوش به فرمان است. از طرفی هم سلبریتی‌ها مثل بچه‌هایی هستند که لوس و ننر بار آمده‌اند و وقتی کار اشتباهی انجام می‌دهند، مادر بچه گله می‌کند که «نمی‌دانم چرا همچین می‌کند، من که هرچی خواست به او دادم».

از طرفی هم نقش نهادهای دولتی را فراموش نکنیم، استعلام و نظارت کار نهاد دولتی‌است که یا درگیر زلف زنانند یا سبیلشان قبلا چرب شده یا دستور داده‌اند که مورد فلان شخص پیگیری نشود. ایراد از کار آن مدیری است که می‌گوید «ما الان دقیقا می‌دانیم هر کسی، چند نان از کجا خریده.» اما قرار نیست از جابجایی چند هزار میلیاردی پول آن هم از جانب فردی که مجوز واردات نداشته خبر داشته باشد.

در موارد مشابه چه اتفاقی رخ داده است؟

در پژوهش ایرنا بررسی شده که در نمونه‌های خارجی کوروش کمپانی، با سلبریتی‌ها چه کردند؟ «کوروش کمپانی» نخستین و آخرین پرونده کلاهبرداری در کشور نیست. چنین مفسده‌های اقتصادی در دنیا نیز با سوابق و شکل‌های مختلفی ثبت شده اما پرسش اینجاست که در نمونه‌های خارجی مشابه چنین کلاهبرداری‌هایی، با افراد مشهور حامی این شرکت‌ها چگونه برخورد شده است؟

رسانه‌های خارجی آذرماه سال جاری گزارش دادند: «کریستیانو رونالدو» به دلیل تبلیغات برای صرافی «بایننس» بزرگترین صرافی ارزهای دیجیتال در جهان، با یک شکایت دسته جمعی در ایالات متحده مواجه است.

ساموئل بنجامین بنکمن فرید، کارآفرین آمریکایی، ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲ در باهاما دستگیر و به هفت اتهام جنایی از جمله کلاهبرداری با سیم، کلاهبرداری کالا، کلاهبرداری اوراق بهادار، پولشویی، و نقض قوانین مالی مبارزات انتخاباتی متهم و محکوم شد.

در اواخر سال ۲۰۲۳ میلادی تعدادی از سرمایه‌گذاران در «هنگ‌کنگ» اقدام به ثبت شکایت در یک دفتر پلیس این کشور از ۱۱ اینفلوئنسر کردند که تبلیغات آن‌ها از پلت فرم معاملاتی JPEX ارز دیجیتال سبب ضرر ۱.۳ میلیارد دلاری برای آن‌ها شده بود.

///.


منبع: خبرآنلاین