«بازی‌های گرسنگی» یکی از موفق‌ترین فرنچایزهایی است که برای جوانان ساخته شده و در میان آثاری مانند «هری پاتر» (Harry Potter) و «حماسه گرگ و میش» (The Twilight Saga) قرار می‌گیرد. برای برخی از مخاطبان بدیهی بود که درنهایت فیلم‌های بیشتری در این فرنچایز تولید خواهد شد، اما پایان اولیه مجموعه آن‌قدر راضی‌کننده بود که وقتی خبر انتشار پیش‌ درآمد به گوش مخاطبان رسید، این سؤال برای آن‌ها پیش آمد که آیا اصلاً تولید چنین پیش درآمدی ضرورت دارد یا صرفاً کمپانی سازنده می‌خواهد با استفاده از یک فرنچایز محبوب جیب‌های خود را پر از پول کند؟
چارسو پرس: وقتی «بازی‌های گرسنگی» (The Hunger Games) با «زاغ مقلد: بخش دو» (Mockingjay) به پایان رسید، بینندگان فکر کردند این فرنچایز برای همیشه تمام شده است. برای مدتی واقعاً فرنچایز «بازی‌های گرسنگی» تمام شده بود، اما نویسنده کتاب‌های این مجموعه، سوزان کالینز، با انتشار کتاب پیش درآمدی به نام «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» طرفداران را شگفت‌زده و غافلگیر کرد. کمپانی لاینزگیت بدون هیچ گونه اتلاف وقت اقتباس سینمایی این رمان را تولید کرد و تنها سه سال پس از انتشار کتاب، فیلم آن را روی پرده سینماها برد. در حالی که این فیلم در گیشه‌ها به خوبی قسمت‌های دیگر فرنچایز عمل نکرد، اما همچنان با استقبال خوبی از سوی هواداران «بازی‌های گرسنگی» مواجه شد و چندین خط داستانی و سؤال را ناتمام باقی گذاشت. همین امر باعث شده یک علامت سؤال بزرگ در ذهن هواداران این فرنچایز ایجاد شود: آیا فیلم‌های بیشتری از «بازی‌های گرسنگی» تولید خواهد شد؟

«بازی‌های گرسنگی» یکی از موفق‌ترین فرنچایزهایی است که برای جوانان ساخته شده و در میان آثاری مانند «هری پاتر» (Harry Potter) و «حماسه گرگ و میش» (The Twilight Saga) قرار می‌گیرد. برای برخی از مخاطبان بدیهی بود که درنهایت فیلم‌های بیشتری در این فرنچایز تولید خواهد شد، اما پایان اولیه مجموعه آن‌قدر راضی‌کننده بود که وقتی خبر انتشار پیش‌ درآمد به گوش مخاطبان رسید، این سؤال برای آن‌ها پیش آمد که آیا اصلاً تولید چنین پیش درآمدی ضرورت دارد یا صرفاً کمپانی سازنده می‌خواهد با استفاده از یک فرنچایز محبوب جیب‌های خود را پر از پول کند؟ موفقیت فیلم «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» در مقایسه با قسمت‌های قبلی «بازی‌های گرسنگی» ناچیز به نظر می‌رسد، اما این فیلم موفق شد توجه مخاطبان را دوباره به فرنچایزی که تقریباً یک دهه قبل به پایان رسیده بود، جلب کند. این فیلم نشان داد که هنوز فضای زیادی برای گسترش داستان «بازی‌های گرسنگی» وجود دارد.

فرنچایز «بازی‌های گرسنگی» فعلاً تمام شده است



پس از موفقیت «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» برخی از بینندگان ممکن است فکر کنند که تولید فیلم‌های بیشتر در فرنچایز «بازی‌های گرسنگی» قطعی شده است. در حقیقت، بسیاری تصور می‌کردند که این فیلم پیش درآمد قرار است نخستین فیلم یک سه‌گانه جدید باشد، اما «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» کل رمان را اقتباس کرد و چیزی برای فیلم‌های بعدی باقی نگذاشت.

مابین وقایع «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» و وقایع سه‌گانه اصلی با محوریت کتنیس، چندین سال فاصله است. بنابراین دنباله‌های احتمالی می‌توانند فاصله بین این دو فیلم را پر کنند، اما باید به این نکته توجه داشت که نویسنده کتاب‌ها برنامه‌ای برای نوشتن کتاب جدید در این مجموعه ندارد. به این ترتیب، باید داستان کاملاً منحصر به فرد و جدیدی برای فیلم‌ها نوشته شود.

به گفته نینا جیکوبسون، تهیه‌کننده «بازی‌های گرسنگی»، کمپانی لاینزگیت قصد ندارد فیلم دیگری در این فرنچایز بسازد مگر اینکه سوزان کالینز، نویسنده مجموعه، کتاب‌های بیشتری بنویسد. به عبارت دیگر، لاینزگیت فقط در صورتی فیلم جدیدی می‌نویسد، که رمان تازه‌ای برای اقتباس از آن وجود داشته باشد. انتشار رمان «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» ممکن است غافلگیرکننده بوده باشد، اما کالینز هیچ نشانه‌ای از اینکه قصد نوشتن کتاب‌های بیشتری در مجموعه «بازی‌های گرسنگی» از خود بروز نداده است.

شاید این پاسخی نباشد که برخی از هواداران پر و پاقرص فرنچایز انتظار شنیدن آن را داشتند، اما به احتمال زیاد این تصمیم، عاقلانه‌تر است. مثال‌های زیادی از سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی وجود دارد که وقتی راه خود را از منبع اقتباس جدا کرده‌اند، به این معنا که داستان را فراتر از کتاب‌ها ادامه داده‌اند، کیفیت داستان پایین آمده و همه را ناامید کرده است. مطمئناً هیچ یک از هواداران «بازی‌های گرسنگی» دوست ندارد فیلم‌های بی‌کیفیت با داستان‌های ضعیف از این فرنچایز منتشر شود.



کارگردان فیلم، فرانسیس لارنس، موافقت خود با نینا جیکوبسون را اعلام کرد و توضیح داد که مضامین فلسفی و سیاسی «بازی‌های گرسنگی» و بحث‌های عمیق‌تری که از این دو مضمون الهام می‌گیرند، دقیقاً همان چیزی است که این فرنچایز را متمایز می‌کند. بنابراین با وجود اینکه تولید فیلم‌های بیشتر و ادامه داستان «بازی‌های گرسنگی» وسوسه‌انگیز است، اما هم لارنس و هم جیکوبسون به درستی درک کرده‌اند که بدون بستر ایدئولوژیک مستحکم و منسجم، ادامه فرنچایز تنها باعث تضعیف نقاط قوت آن خواهد شد. با توجه به اینکه مخاطبان در چند سال گذشته از تماشا و دنبال کردن فرنچایزها خسته شده‌اند، و به ویژه با پایان رضایت‌بخش سه‌گانه اول، حتی ساخته شدن «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» هم ریسک بود.

تولید فیلم «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» نتیجه خوبی به همراه داشت چرا که رمان سوزان کالینز پایه و اساس لازم را برای آن فراهم کرده بود. جیکوبسون و لارنس با پیروی از کتاب‌ها، تضمین می‌کنند که «بازی‌های گرسنگی» یکپارچگی خود را به عنوان یک فرنچایز حفظ می‌کنند. با این وجود تولید فیلم‌های جدید کاملاً دور از ذهن نیست.

چرا فرنچایز «بازی‌های گرسنگی» باید ادامه پیدا کند؟



نکته کلیدی برای ادامه فرنچایز «بازی‌های گرسنگی» این است که باید آن را به گونه‌ای ادامه داد که به منبع اصلی احترام گذاشته شود و دنیای پانم را به شیوه‌ای معنادار گسترش داد. تلاش‌های قبلی برای انجام این کار چندان مورد استقبال قرار نگرفته است، چرا که «بازی‌های گرسنگی» برخلاف سایر آثار مشابه، به جای اینکه یک داستان فانتزی برای فرار از واقعیت باشد، داستانی است که درباره مسائل واقعی هشدار می‌دهد.

در نتیجه، گسترش این مجموعه بدون اینکه کار کمپانی لاینزگیت شبیه نقد کردن پول باشد، یا حتی به همان چیزی تبدیل شود که کتاب‌ها از آن انتقاد می‌کنند، بسیار دشوار است. به عنوان مثال، وقتی لاینزگیت اعلام کرد برنامه‌هایی مبنی بر ایجاد جاذبه‌هایی مربوط به «بازی‌های گرسنگی» در پارک‌های موضوعی‌اش در چین و دبی دارد، بسیاری از طرفداران مجموعه اعتراض کردند. با وجود اینکه اعتراض هواداران مانع لاینزگیت نشد، مخاطبان این فرنچایز عاملان این پارک‌ها را به قدردانی از ذات فاسد و معیوب دنیای پانم، متهم کردند و گفتند آن‌ها اصلاً متوجه پیامی که «بازی‌های گرسنگی» به همراه داشته، نشده‌اند. موقعیتی که شرح داده شد به طرز وحشتناکی شبیه رفتار کاپیتول در کتاب‌ها است، که شامل تبدیل کردن میدان‌های مبارزه بازی‌های گرسنگی به جاذبه‌های گردشگری می‌شد. با این حال، می‌شود بدون بی‌احترامی به «بازی‌های گرسنگی»، آن را گسترش داد.

اگرچه کتنیس اوردین با بازی جنیفر لارنس چهره این فرنچایز بود، اما «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» ثابت کرد که فرنچایز «بازی‌های گرسنگی» می‌تواند بدون بزرگ‌ترین ستاره خود روی پرده سینما زنده بماند. این پیش درآمد همچنین نشان داد که در تاریخ پانم چیزهای زیادی وجود دارد که هواداران هرگز از وجود آن‌ها خبر نداشتند؛ مسائلی که بسیاری از شخصیت‌ها و رویدادهای شناخته شده را عمیق‌تر می‌کردند و معنای دیگری بهشان می‌بخشیدند. مسلماً نیازی نیست به هر سؤالی پاسخ داده شود، و به احتمال زیاد بهتر است برخی از شخصیت‌ها را همان‌طوری که هستند رها کرد، بدون اینکه گذشته‌شان را به تصویر کشید، اما ۶۵ سال (فاصله بین پیش درآمد و سه‌گانه اصلی) زمان زیادی برای معرفی شخصیت‌های جدید است. علاوه بر این، حتی می‌توان به وقایع قبل از «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» پرداخت و داستان‌های کاملاً متفاوت و مجزایی را روایت کرد.

ممکن است فرنچایزهای دیگر با دنباله‌ها، پیش‌درآمدها و اسپین‌آف‌های بی‌پایانی که تولید کرده‌اند، استقبال و حمایت مخاطبان را از دست داده باشند، اما واقعیت غم‌انگیز این است که بسیاری از مضامین «بازی‌های گرسنگی» هنوز به موقع و مرتبط با دنیای امروز هستند. تا زمانی که این فرنچایز بتواند به گفتن داستان‌هایی ادامه بدهد که به مخاطبان تفکر کردن را آموزش می‌دهند، «بازی‌های گرسنگی» می‌تواند، و باید به حیات خود ادامه بدهد.

مقصد بعدی فرنچایز «بازی‌های گرسنگی» کجا ممکن است باشد؟



وقتی از فیلم‌های پیش درآمد فرنچایز محبوبی مانند «بازی‌های گرسنگی» صحبت به میان می‌آید، قطعاً پیش از هر فرد دیگری، هواداران فرنچایز ایده‌های زیادی را مطرح کرده‌اند که خواستار محقق شدن آن‌ها هستند. بسیاری از خوانندگان کتاب‌های «بازی‌های گرسنگی» از اینکه نتوانستند داستان گذشته هایمیچ که در رمان «اشتعال» روایت شده را در فیلم‌ها ببینند، کمی ناامید شدند.

هواداران همچنین دوست دارند درباره سایر برندگان محبوب خود اطلاعات بیشتری کسب کنند و آنچه در بازی‌های آن‌ها رخ داده را ببینند؛ به ویژه فینیک اودایر و یوهانا میسون که در کتاب‌ها با جزئیات بیشتری بهشان پرداخته شده. پس از اینکه در «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» افشا شد که تیگریس پسرعموی نزدیک رئیس جمهور اسنو است، مخاطبان کنجکاو شده‌اند بدانند چگونه او از یک عضو وفادار خانواده اسنو، به یک شورشی تبدیل شده است که از ایده ترور شدن کوریولانوس به دست کتنیس خشنود می‌شد؟ هر یک از این شخصیت‌ها سوژه مناسبی برای یک فیلم یا سریال تلویزیونی اسپین‌آف خواهند بود.

علاوه بر داستان‌های شخصیت‌محور، مکان‌های زیادی نیز در پانم وجود دارد که هنوز در مجموعه «بازی‌های گرسنگی» بررسی و کاوش نشده‌اند. در سه‌گانه ما با خانه کتنیس، یعنی منطقه ۱۲، کاپیتول و منطقه ۱۳ به خوبی آشنا شدیم و تصویر کاملی از آن‌ها به دست آوردیم. اما سایر مناطق پانم نسبتاً ناشناخته باقی ماندنند، چرا که کتنیس برای مدت کوتاهی به طور گذرا از آن‌ها بازدید کرد. در «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» به این امر مهم اشاره شد که ممکن است زندگی خارج از پانم نیز جریان داشته باشد. اگر سازندگان فرنچایز مسیر فیلم‌های بعدی را به این سمت ببرند، می‌توان گفت فرنچایز «بازی‌های گرسنگی» واقعاً گسترده می‌شود.

داستان پیش درآمد «بازی‌های گرسنگی» پشت صحنه خود بازی‌ها را نشان داد و مخاطبان را با عملکرد درونی کاپیتول در سطح عمیق‌تری نسبت‌ به فیلم‌های اصلی، آشنا کرد. علاوه بر این، پیش درآمد تأیید کرد که قبل از کتنیس یک نفر از منطقه ۱۲ برنده بازی‌ها شده و مهم‌تر از آن، قبل از کتنیس نیز شورش‌هایی علیه بازی‌ها وجود داشته است. در «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» مخاطبان می‌بینند چقدر از تاریخ پانم توسط کاپیتول سرکوب یا به طور کامل حدف شده. فرنچایز حتی می‌تواند در زمان عقب‌تر برود و جزئیات مربوط به اولین شورش یا حتی تأسیس پانم را به تصویر بکشد.

همه این داستان‌های احتمالی فرصت‌های جدیدی برای گسترش مضامین موجود «بازی‌های گرسنگی» و معرفی ایده‌های جدید ارائه می‌دهند. «ترانه مرغان آوازخوان و مارها» ماهیت واقعی بشریت را زیر سؤال می‌برد، چرا که جزئیات تولد یک شخصیت شرور را شرح می‌دهد. مجموعه اصلی نابرابری‌های جامعه پانم را بررسی می‌کرد. کاوش بیشتر در چگونگی‌ها و چرایی‌های مختلف پانم می‌تواند فرنچایز را به مسیرهای مختلفی هدایت کند و بحث‌های جدیدی را درباره نقش کاپیتول، معضلات اخلاقی جنگ، مشارکت شهروندان عادی و باقی مسائل به وجود بیاورد. البته، همه این‌ها به این بستگی دارد که سوزان کالینز قصد نوشتن کتاب‌های بیشتری را در مجموعه «بازی‌های گرسنگی» داشته باشد. اگر کتاب‌های بیشتری بنویسد، کمپانی لاینزگیت نیز به ناچار رمان‌های او را به فیلم‌های سینمایی تبدیل خواهد کرد و مخاطبان با گسترش فرنچایز «بازی‌های گرسنگی» به آرزوی خود خواهند رسید.


منبع: دیجی‌مگ