روح‌الله حجازی فیلم‌سازی شهودگراست و این موضوع از عوامل جذابیت سینمای او به شمار می‌رود. با این‌حال نسبت به دیگر آثار این کارگردان، «روشن» فیلمی است که تا حدی بر اساس قواعد و ساختارهای معمول کلاسیک شکل گرفته است.
چارسو پرس: روح‌الله حجازی به عنوان فیلمساز رویکردی جالب و قابل تحلیل را با ساخت هر فیلم تازه دنبال می‌کند. فیلم‌های او خصوصا آثار متاخرش، با تمرکز بر درونیات و سویه‌های روانشناختی کاراکترها، شکل دهنده درام و ماجراهای بعدی هستند. در عمده آثاری که حجازی تاکنون مقابل دوربین برده است، اینطور به نظر می‌رسد که چالشی بیرونی روند پیشبرد قصه‌ را تعیین می‌کند. اما این اتفاق تنها پوسته ظاهری فیلم‌های حجازی را شکل می‌دهند و موتور محرکه درام و جریان اثر گذار و مسلط بر سمت و سوی روایت، از جانب شخصیت‌ها تعیین می‌شوند.

«روشن» تازه ترین فیلم او ، سرشار از نماد و استعاره است و همین مسئله، از آن اثری تاویل پذیر ساخته است. می‌توان «روشن» را برآیندی مطابق با نظر و افکار فیلمساز، از رابطه میان مردم و حاکمیت در نظر گرفت. مسئله‌ای که با توجه به ارجاعات فراوان و «روشن» فیلمساز، چندان دور از واقعیت به نظر نمی‌رسد.

در مواجهه‌ای دیگر، می‌توان این فیلم را انعکاسی از وضعیت انسان معاصر مربوط به یک طبقه اجتماعی خاص دانست. بسیاری از فلاسفه و متفکران جامعه شناس، انسان مدرن را به دلیل بهره گیری از دانش، آگاهی و طی کردن روند رشد تکامل شناختی‌اش، موجودی پیچیده می‌دانند. اما حجازی با استناد به طبقه بندی رایج اجتماعی، چنین صفتی را برای افراد طبقات متوسط و ضعیف جامعه قائل نیست و آن‌ها را در حکم هستنده‌هایی منفعل و به دور از کنش و واکنش‌های معمول می‌داند که بحران اقتصادی باعث ریشه دواندن نوعی رخوت و انفعال شخصیتی در وجودشان شده است.

حجازی فیلم‌سازی شهود گراست و این موضوع از عوامل جذابیت سینمای او به شمار می‌رود. با این‌حال نسبت به دیگر آثار این کارگردان، «روشن» فیلمی است که تا حدی بر اساس قواعد و ساختارهای معمول کلاسیک شکل گرفته است. در آثار سابق این کارگردان، روابط میان افراد در یک خانواده، دغدغه و پلات اصلی اثر را شکل می‌داد. اما این‌بار او با تمرکز بر یک شخصیت روندی متفاوت را اتخاذ کرده است.

«روشن» با ترسیم ویژگی‌‌‌های شبهه ناتورالیستی تلاش می‌کند تا تصویری دقیق از یک قشر اجتماعی خاص را ثبت کند. حجازی نگاهی همدلانه به کاراکتر روشن دارد و به همین دلیل، روند فروپاشی و در نهایت خودویرانگری او را وابسته به کنش‌های جامعه‌ای سوداگر می‌داند که افراد ساده دل سرنوشتی به جز نابودی و قربانی شدن را در پیش نخواهند داشت. «روشن» راوی جداافتادگی‌ و پریشان احوالی شخصیتی عاشق بازیگری و عالم سینما است که نه تنها برای رسیدن به اهداف خود کاری از پیش نمی‌برد، بلکه حتی از توانایی احقاق حق خود در گستره زندگی زناشویی‌اش نیز برخوردار نیست.


همدلی فیلم‌ساز با کاراکتر اصلی آن‌جا مشخص می‌شود که با وجود عدم تحرک و انفعال عمیق شخصیت، فیلم‌ساز او را مقصر ندانسته و روشن را موجودی ساده و خوش قلب می‌داند که اسیر هیولایی همچون جبر زمانه شده است. دیدگاهی که البته به طریقی دیگر و به دور از معیارهای زیبایی شناسی و مرتبط با سینما قابل تحلیل و بررسی است. با وجود آنکه درام تازه روح الله حجازی پیرامون یک شخصیت مرکزی شکل گرفته است، اما با دیدگاه کلاسیک نمی‌توان او را قهرمان دانست. به عقیده رابرت مک کی، شخصت قهرمان باید دارای اراده‌ای قوی و استقلال رای در تصمیم گیری باشد. دو خصیصه‌ای که در روشن وجود ندارد و اتفاقا عدم وجود آن‌ها، به وجود آورنده مصائب متععدی پیش روی اوست. اما حجازی در تجربه‌های پیشین خود هم نشان داده که چندان متکی به قواعد نیست و با به کار گیری المان‌هایی خاص، طرز تلقی خود را از مفهوم قهرمان و ضد قهرمان ارائه می‌کند. «روشن» فیلمی بی نقص نیست و مشکلات اساسی آن را می‌توان در فیلمنامه این اثر ردیابی نمود، با این وجود رویکرد صادقانه فیلمساز در بازنمایی قشری آسیب پذیر از اجتماع، آن هم به دور از کلیشه‌های مرسوم امری شایسته تقدیر است.


منبع: صبا
نویسنده: محمدعرفان صدیقیان