در این مطلب میخواهیم به دوستداران سریال Shōgun فهرستی را معرفی کنیم که اگر این مجموعه را دوست دارند باید این فیلمها را نیز تماشا کنند.
چارسو پرس: سریال جدید و ده اپیزودی Shōgun (شوگون) به سرعت تبدیل به یک موفقیت بزرگ در بین منتقدان و طرفداران شد. این مجموعه دومین اقتباس از رمان جیمز کلاول به همین نام است و زیباییشناسی، سنتها و تحولات سیاسی موجود در سالهای پایانی دوره کشورهای متخاصم ژاپن (سنگوکو) را گرد هم میآورد. علاوه بر این، طرح آن از دیدگاه یک فرد خارجی ارائه میشود. در واقع شخصیت مرکزی اولین انگلیسی است که به سواحل ژاپن راه یافت.
دنیای شوگون بسیار جذاب است و تفاوتهای فرهنگی بین شخصیتهای آن به قدری عمیق مورد بررسی قرار گرفته است که مخاطب به سادگی نمیتواند از کنار آن رد شود. سریال Shōgun جدیدترین داستان از یک خط طولانی داستانی است که مجذوب این فرهنگ و بخشی از تاریخ آن شده است، و اگر مخاطبان به سادگی از آن سیر نشوند، چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد. اکنون ما در این مطلب میخواهیم به دوستداران سریال Shōgun فهرستی را معرفی کنیم که اگر این مجموعه را دوست دارند باید این فیلمها را نیز تماشا کنند.
آخرین سامورایی محصول 2003، با بازی تام کروز و کن واتانابه، احتمالاً نزدیکترین مقایسه فرمی و کارگردانی با سریال Shōgun است. هر دو آثار داستانی تاریخی هستند که یک غربی را در حال سفر به ژاپن، آشنا شدن با روشهای آنها و کمک به یک گروه در جنگ داخلی به تصویر میکشند.
آخرین سامورایی در آغاز بازسازی میجی در اواخر قرن نوزدهم اتفاق میافتد. کروز نقش یک کاپیتان ارتش ایالات متحده را بازی میکند که توسط گذشتهاش تسخیر شده است، در حالی که واتانابه آخرین سامورایی است که برای کشورش میجنگد تا شیوه زندگی سنتی خود را حفظ کند. فیلم آخرین سامورایی که از نظر تاریخی وفادار یا دقیق فرهنگی نیست، یک حماسه اکشن هالیوود در مقیاس بزرگ است، اثری که در سالهای اخیر اغلب دیده نمیشود.
مشابه سریال Shōgun، این نئو نوآر برآمده از دهه 1970 با نام یاکوزا تماماً درباره برخورد شرق و غرب است. فیلم The Yakuza به کارگردانی سیدنی پولاک افسانهای بر اساس فیلمنامهای از رابرت تاون (نگارش کننده محله چینیها) و پل شریدر (درست قبل از نوشتن فیلم راننده تاکسی)، رابرت میچام را در نقش یک کارآگاه بازنشسته نمایش میدهد که برای نجات دختر دوستی که به ژاپن رفته و توسط یاکوزا ربوده شده تلاش میکند.
این فیلم با نقدهای متفاوتی منتشر شد، زیرا منتقدان درک طرح داستان را بسیار دشوار میدانستند، اما از آن زمان این فیلم تا حدودی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت. میچام و کن تاکاکورا در این فیلم بازیهای فوقالعاده قدرتمندی ارائه میدهند و فیلم از غوطهور شدن بیننده در فرهنگ ژاپنی هراسی ندارد.
فیلم دیگری درباره ایجاد ارتباط بین شرق و غرب؛ جهنم در اقیانوس آرام، تصویری وحشیانه از گرد هم آمدن در زمان جنگ جهانی است. در طول جنگ جهانی دوم، دو سرباز، یکی آمریکایی (لی ماروین) و دیگری ژاپنی (توشیرو میفونه)، در یک جزیره صحرایی خالی از سکنه در اقیانوس آرام سرگردان هستند. این دو که در جزیرهای خالی از سکنه در اقیانوس آرام گیر افتادهاند، برخلاف این حقیقت که کشورهایشان در حال جنگ با یکدیگرند برای زنده ماندن باید تفاوتهایشان را بپذیرند و با یکدیگر همکاری کنند.
در نتیجه این زوج به عنوان دشمن داستان را شروع میکنند و جنگ خود را به جزیره کوچک میآورند، اما به زودی متوجه میشوند که برای زنده ماندن به یکدیگر نیاز دارند. هر دو بازیگر از کهنه سربازان جنگ اقیانوس آرام بودند و میفونه (که چند بار دیگر در این لیست خواهد آمد) در اولین اقتباس اصلی Shōgun نقش توراناگا را بازی کرد.
با ترک ژاپن برای مدت کوتاه، فیلم تایوانی برآمده از سبک ووشیا به نام The Assassin، که به طور آزاد از داستان هنرهای رزمی چینی قرن هفتم اقتباس شده است، به خوبی ارزشها و افتخارات شرقی را به تصویر میکشد. داستان فیلم درباره نی ینیانگ (شو چی)، یک قاتل در سلسله تانگ چین است که وظیفه کشتن یک مقام دولتی را دارد.
نی پس از شکست در ماموریت خود، برای اثبات وفاداریاش، مامور کشتن پسر عمویش میشود. خیلی از کارشناسان و مخاطبان فیلم آدمکش را به عنوان بهترین فیلم سال 2015 معرفی کردند. فیلمبرداری فوقالعاده و سرعت خاص این فیلم به مخاطب اجازه میدهد بنشیند و جزئیات جهان را در حالی که فیلک آنها را به خوبی نمایش میدهد تماشا کند. در حالی که The Assassin دنیایی نسبتاً متفاوت از شوگون است، اما همچنان برای بیننده دوستدار این فضا یک هدیه مناسب است.
حماسه اکشن تاریخی تاکاشی میکه با عنوان «۱۳ آدمکش» بر پیامدهای خشونت آمیز تعامل سیاسی ژاپن متمرکز است. در اواسط قرن نوزدهم، در اواخر دوره ادو، ۱۳ آدمکش به دنبال گروهی از ساموراییها میروند که قصد ترور یک رهبر قبیله قاتلان را قبل از منصوب شدن او به شورای شوگون دارند.
فیلم ۱۳ آدمکش با یک سکانس اکشن 45 دقیقهای و فوقالعاده که به طرز ماهرانهای به هم میپیوندد و تمام خطوط داستانی مختلف را به هم گره میزند، به اوج خود میرسد. با وجود نمایش افسارگسیخته خون و خشونت، این فیلم هرگز فراموش نمیکند که شخصیتهای خود را در مرکز نگه دارد. این فیلمی درباره فساد و عدالت است، پس خشونت زمانی شروع میشود که آن چیزها از هم میپاشند.
فیلم ماجراجویی سامورایی دهه 1950 آکیرا کوروساوا، یعنی دژ پنهان، سفری را در سراسر تاریخ متخاصم ژاپن به تصویر میکشد. داستان فیلم درباره پرنسس یوکی (میسا اوهارا)، آخرین بازمانده قبیلهاش است که توسط یک مهاجم همسایه تسخیر شده است. این فیلم یوکی را دنبال میکند که سعی دارد با کمک ژنرال وفادار خود (توشیرو میفونه) و دو دهقان (مینورو چیاکی و کاماتاری فوجیوارا) از قلمرو دشمن فرار کند.
این فیلم تلاش کوروساوا برای ساخت یک اثر ماجراجویی ساده و جذاب بود. با این حال، بازهم فیلم توانست خطر همیشگی تاریخ کشورهای متخاصم آن دوره ژاپن را درک کند و توجه مخاطب را به نحوه استفاده اشراف از مردم عادی در زمان جنگ جلب کند. کسانی که The Hidden Fortress را تماشا میکنند ممکن است آن را آشنا بدانند، زیرا الهامبخش اصلی جورج لوکاس برای جنگ ستارگان: یک امید جدید و بعداً The Phantom Menace بود.
یکی از خطوط اصلی داستان در سریال Shōgun، درگیری بین کاتولیکهای پرتغالی، پروتستانهای انگلیسی و ژاپنیها را بررسی میکند. فیلم سکوت از مارتین اسکورسیسه حدود 40 سال پس از شوگون شروع میشود و این داستان را ادامه میدهد. این زمانی است که مسیحیان ژاپنی مجبور به مخفی شدن شدهاند و قدرت کلیسا به شدت کاهش یافته است.
این فیلم درباره دو کشیش کاتولیک پرتغالی (اندرو گارفیلد و آدام درایور) است که برای یافتن مربی قدیمی خود (لیام نیسون) به ژاپن سفر میکنند و مأموریت زنده کردن محور کاتولیک را در این کشور احیا میکنند. سکوت کاوشی در چالشهای ایمان است، اما ژاپن را پس از رویدادهای شوگون نیز به زیبایی به تصویر میکشد.
حماسه سامورایی رنگی آکیرا کوروساوا، کاگهموشا، زمینه را برای تنشهای سیاسی که در زمان شوگون رخ داد، آماده میکند. داستان حدود 30 سال قبل از ماجرای سریال شوگون روایت میشود و ماجرای کاگهموشا به عنوان یک دهقان (تاتسویا ناکادا) را دنبال میکند که برای ایفای نقش یک دایمیو (رهبر قبیله) آموزش دیده است. وقتی دایمیو میمیرد، از دهقان به عنوان عروسک خیمه شب بازی برای جعل قدرت قبیله استفاده میشود.
اما نقطه اوج فیلم کاگهموشا نبرد ناگاشینو را به تصویر میکشد، لحظهای تعیین کننده در درگیری برای متحد کردن ژاپن، که منجر به چشم انداز سیاسی در آغاز شوگون میشود. این فیلم یک حماسه واقعی به تمام معناست. هر صحنه نبرد کلاژی از حرکت و رنگ است که کادر را پر میکند. عاشقان سینما نباید تماشا این فیلم را از دست بدهند.
یک سنت ژاپنی که به شدت بر سر سریال شوگون سنگینی میکند، سنت سپّوکو است، یک خودکشی آیینی که توسط ساموراییهایی انجام میشود که به نظر میرسد خود را بدنام کردهاند. دهه 1962 هاراکیری (کلمه دیگری برای سپّوکو) یک رونین (تاتسویا ناکادای) را دنبال میکند که به قلعه یک ارباب محلی میرسد و برای انجام سپّوکو در زمینش اجازه میخواهد. این درخواست به رونین منجر میشود که توضیح دهد چه چیزی او را به این نقطه در مقابل مخاطبان رسانده است.
بسیاری هاراکیری را یکی از بهترین فیلم های ساخته شده در تاریخ سینمای ژاپن میدانند. این فیلم راهی برای درک این آیین سنگین سامورایی و فرهنگ مبتنی بر افتخار که از آن ناشی میشود، فراهم میکند. جالب است بدانید این فیلم ماساکی کوبایاشی هم اکنون در رده چهل و ششم در میان دویست و پنجاه فیلم برتر وبسایت آی ام دی بی قرار دارد.
شاید کلیشهای باشد، اما به نظر میرسد که فهرستی مانند این باید با هفت سامورایی به پایان برسد، چون اجتناب ناپذیر است. سومین فیلم فهرست برای کارگردان چیره دست ژاپنی، آکیرا کوروساوا، و یکی از بهترین بازیگران کشور ژاپن، یعنی توشیرو میفونه؛ این فیلم حدود 15 سال قبل از وقایع شوگون میگذرد. در زمان بی قانونی، دهکدهای که توسط راهزنان محاصره شده است، هفت سامورایی سرگردان (رونین) را استخدام میکند تا از آنها در برابر مهاجمانشان دفاع کنند.
این حماسه دهه 50 میلادی یکی از تاثیرگذارترین و مهم ترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شده است. این اثر ماندگار تاریخ سینما تصویری از ژاپن فئودالی را تعریف میکند، و با نکتهسنجی کارگردان و نهایت دقت تمهیدات و قراردادهایی را برای فیلمهای اکشن مدرن تنظیم میکند. این فیلم در یک کلام شاهکار بدون چون چرای سینماست.
منبع: ویجیاتو
دنیای شوگون بسیار جذاب است و تفاوتهای فرهنگی بین شخصیتهای آن به قدری عمیق مورد بررسی قرار گرفته است که مخاطب به سادگی نمیتواند از کنار آن رد شود. سریال Shōgun جدیدترین داستان از یک خط طولانی داستانی است که مجذوب این فرهنگ و بخشی از تاریخ آن شده است، و اگر مخاطبان به سادگی از آن سیر نشوند، چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد. اکنون ما در این مطلب میخواهیم به دوستداران سریال Shōgun فهرستی را معرفی کنیم که اگر این مجموعه را دوست دارند باید این فیلمها را نیز تماشا کنند.
آخرین سامورایی و ماجرای یک شوگون آمریکایی
آخرین سامورایی محصول 2003، با بازی تام کروز و کن واتانابه، احتمالاً نزدیکترین مقایسه فرمی و کارگردانی با سریال Shōgun است. هر دو آثار داستانی تاریخی هستند که یک غربی را در حال سفر به ژاپن، آشنا شدن با روشهای آنها و کمک به یک گروه در جنگ داخلی به تصویر میکشند.
آخرین سامورایی در آغاز بازسازی میجی در اواخر قرن نوزدهم اتفاق میافتد. کروز نقش یک کاپیتان ارتش ایالات متحده را بازی میکند که توسط گذشتهاش تسخیر شده است، در حالی که واتانابه آخرین سامورایی است که برای کشورش میجنگد تا شیوه زندگی سنتی خود را حفظ کند. فیلم آخرین سامورایی که از نظر تاریخی وفادار یا دقیق فرهنگی نیست، یک حماسه اکشن هالیوود در مقیاس بزرگ است، اثری که در سالهای اخیر اغلب دیده نمیشود.
یاکوزا نگاهی به شوگون قرن بیستم میدهد
مشابه سریال Shōgun، این نئو نوآر برآمده از دهه 1970 با نام یاکوزا تماماً درباره برخورد شرق و غرب است. فیلم The Yakuza به کارگردانی سیدنی پولاک افسانهای بر اساس فیلمنامهای از رابرت تاون (نگارش کننده محله چینیها) و پل شریدر (درست قبل از نوشتن فیلم راننده تاکسی)، رابرت میچام را در نقش یک کارآگاه بازنشسته نمایش میدهد که برای نجات دختر دوستی که به ژاپن رفته و توسط یاکوزا ربوده شده تلاش میکند.
این فیلم با نقدهای متفاوتی منتشر شد، زیرا منتقدان درک طرح داستان را بسیار دشوار میدانستند، اما از آن زمان این فیلم تا حدودی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت. میچام و کن تاکاکورا در این فیلم بازیهای فوقالعاده قدرتمندی ارائه میدهند و فیلم از غوطهور شدن بیننده در فرهنگ ژاپنی هراسی ندارد.
جهنم در اقیانوس آرام و گیر افتادن دو دشمن در یک مکان
فیلم دیگری درباره ایجاد ارتباط بین شرق و غرب؛ جهنم در اقیانوس آرام، تصویری وحشیانه از گرد هم آمدن در زمان جنگ جهانی است. در طول جنگ جهانی دوم، دو سرباز، یکی آمریکایی (لی ماروین) و دیگری ژاپنی (توشیرو میفونه)، در یک جزیره صحرایی خالی از سکنه در اقیانوس آرام سرگردان هستند. این دو که در جزیرهای خالی از سکنه در اقیانوس آرام گیر افتادهاند، برخلاف این حقیقت که کشورهایشان در حال جنگ با یکدیگرند برای زنده ماندن باید تفاوتهایشان را بپذیرند و با یکدیگر همکاری کنند.
در نتیجه این زوج به عنوان دشمن داستان را شروع میکنند و جنگ خود را به جزیره کوچک میآورند، اما به زودی متوجه میشوند که برای زنده ماندن به یکدیگر نیاز دارند. هر دو بازیگر از کهنه سربازان جنگ اقیانوس آرام بودند و میفونه (که چند بار دیگر در این لیست خواهد آمد) در اولین اقتباس اصلی Shōgun نقش توراناگا را بازی کرد.
آدمکش آزمایش بزرگی از وفاداری را به تصویر میکشد
با ترک ژاپن برای مدت کوتاه، فیلم تایوانی برآمده از سبک ووشیا به نام The Assassin، که به طور آزاد از داستان هنرهای رزمی چینی قرن هفتم اقتباس شده است، به خوبی ارزشها و افتخارات شرقی را به تصویر میکشد. داستان فیلم درباره نی ینیانگ (شو چی)، یک قاتل در سلسله تانگ چین است که وظیفه کشتن یک مقام دولتی را دارد.
نی پس از شکست در ماموریت خود، برای اثبات وفاداریاش، مامور کشتن پسر عمویش میشود. خیلی از کارشناسان و مخاطبان فیلم آدمکش را به عنوان بهترین فیلم سال 2015 معرفی کردند. فیلمبرداری فوقالعاده و سرعت خاص این فیلم به مخاطب اجازه میدهد بنشیند و جزئیات جهان را در حالی که فیلک آنها را به خوبی نمایش میدهد تماشا کند. در حالی که The Assassin دنیایی نسبتاً متفاوت از شوگون است، اما همچنان برای بیننده دوستدار این فضا یک هدیه مناسب است.
سرنوشت ۱۳ آدمکش از جنگ سیاسی ژاپن
حماسه اکشن تاریخی تاکاشی میکه با عنوان «۱۳ آدمکش» بر پیامدهای خشونت آمیز تعامل سیاسی ژاپن متمرکز است. در اواسط قرن نوزدهم، در اواخر دوره ادو، ۱۳ آدمکش به دنبال گروهی از ساموراییها میروند که قصد ترور یک رهبر قبیله قاتلان را قبل از منصوب شدن او به شورای شوگون دارند.
فیلم ۱۳ آدمکش با یک سکانس اکشن 45 دقیقهای و فوقالعاده که به طرز ماهرانهای به هم میپیوندد و تمام خطوط داستانی مختلف را به هم گره میزند، به اوج خود میرسد. با وجود نمایش افسارگسیخته خون و خشونت، این فیلم هرگز فراموش نمیکند که شخصیتهای خود را در مرکز نگه دارد. این فیلمی درباره فساد و عدالت است، پس خشونت زمانی شروع میشود که آن چیزها از هم میپاشند.
دژ پنهان نسخهای خشونت آمیز از ژاپن تاریخی
فیلم ماجراجویی سامورایی دهه 1950 آکیرا کوروساوا، یعنی دژ پنهان، سفری را در سراسر تاریخ متخاصم ژاپن به تصویر میکشد. داستان فیلم درباره پرنسس یوکی (میسا اوهارا)، آخرین بازمانده قبیلهاش است که توسط یک مهاجم همسایه تسخیر شده است. این فیلم یوکی را دنبال میکند که سعی دارد با کمک ژنرال وفادار خود (توشیرو میفونه) و دو دهقان (مینورو چیاکی و کاماتاری فوجیوارا) از قلمرو دشمن فرار کند.
این فیلم تلاش کوروساوا برای ساخت یک اثر ماجراجویی ساده و جذاب بود. با این حال، بازهم فیلم توانست خطر همیشگی تاریخ کشورهای متخاصم آن دوره ژاپن را درک کند و توجه مخاطب را به نحوه استفاده اشراف از مردم عادی در زمان جنگ جلب کند. کسانی که The Hidden Fortress را تماشا میکنند ممکن است آن را آشنا بدانند، زیرا الهامبخش اصلی جورج لوکاس برای جنگ ستارگان: یک امید جدید و بعداً The Phantom Menace بود.
سکوت روایتی از مشکلات کشیشهای پرتغالی در ژاپن
یکی از خطوط اصلی داستان در سریال Shōgun، درگیری بین کاتولیکهای پرتغالی، پروتستانهای انگلیسی و ژاپنیها را بررسی میکند. فیلم سکوت از مارتین اسکورسیسه حدود 40 سال پس از شوگون شروع میشود و این داستان را ادامه میدهد. این زمانی است که مسیحیان ژاپنی مجبور به مخفی شدن شدهاند و قدرت کلیسا به شدت کاهش یافته است.
این فیلم درباره دو کشیش کاتولیک پرتغالی (اندرو گارفیلد و آدام درایور) است که برای یافتن مربی قدیمی خود (لیام نیسون) به ژاپن سفر میکنند و مأموریت زنده کردن محور کاتولیک را در این کشور احیا میکنند. سکوت کاوشی در چالشهای ایمان است، اما ژاپن را پس از رویدادهای شوگون نیز به زیبایی به تصویر میکشد.
کاگهموشا یک حماسه واقعی ژاپنی است
حماسه سامورایی رنگی آکیرا کوروساوا، کاگهموشا، زمینه را برای تنشهای سیاسی که در زمان شوگون رخ داد، آماده میکند. داستان حدود 30 سال قبل از ماجرای سریال شوگون روایت میشود و ماجرای کاگهموشا به عنوان یک دهقان (تاتسویا ناکادا) را دنبال میکند که برای ایفای نقش یک دایمیو (رهبر قبیله) آموزش دیده است. وقتی دایمیو میمیرد، از دهقان به عنوان عروسک خیمه شب بازی برای جعل قدرت قبیله استفاده میشود.
اما نقطه اوج فیلم کاگهموشا نبرد ناگاشینو را به تصویر میکشد، لحظهای تعیین کننده در درگیری برای متحد کردن ژاپن، که منجر به چشم انداز سیاسی در آغاز شوگون میشود. این فیلم یک حماسه واقعی به تمام معناست. هر صحنه نبرد کلاژی از حرکت و رنگ است که کادر را پر میکند. عاشقان سینما نباید تماشا این فیلم را از دست بدهند.
هاراکیری بهترین فیلم درباره افتخار یک سامورایی
یک سنت ژاپنی که به شدت بر سر سریال شوگون سنگینی میکند، سنت سپّوکو است، یک خودکشی آیینی که توسط ساموراییهایی انجام میشود که به نظر میرسد خود را بدنام کردهاند. دهه 1962 هاراکیری (کلمه دیگری برای سپّوکو) یک رونین (تاتسویا ناکادای) را دنبال میکند که به قلعه یک ارباب محلی میرسد و برای انجام سپّوکو در زمینش اجازه میخواهد. این درخواست به رونین منجر میشود که توضیح دهد چه چیزی او را به این نقطه در مقابل مخاطبان رسانده است.
بسیاری هاراکیری را یکی از بهترین فیلم های ساخته شده در تاریخ سینمای ژاپن میدانند. این فیلم راهی برای درک این آیین سنگین سامورایی و فرهنگ مبتنی بر افتخار که از آن ناشی میشود، فراهم میکند. جالب است بدانید این فیلم ماساکی کوبایاشی هم اکنون در رده چهل و ششم در میان دویست و پنجاه فیلم برتر وبسایت آی ام دی بی قرار دارد.
هفت سامورایی یک شاهکار بی نظیر
شاید کلیشهای باشد، اما به نظر میرسد که فهرستی مانند این باید با هفت سامورایی به پایان برسد، چون اجتناب ناپذیر است. سومین فیلم فهرست برای کارگردان چیره دست ژاپنی، آکیرا کوروساوا، و یکی از بهترین بازیگران کشور ژاپن، یعنی توشیرو میفونه؛ این فیلم حدود 15 سال قبل از وقایع شوگون میگذرد. در زمان بی قانونی، دهکدهای که توسط راهزنان محاصره شده است، هفت سامورایی سرگردان (رونین) را استخدام میکند تا از آنها در برابر مهاجمانشان دفاع کنند.
این حماسه دهه 50 میلادی یکی از تاثیرگذارترین و مهم ترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شده است. این اثر ماندگار تاریخ سینما تصویری از ژاپن فئودالی را تعریف میکند، و با نکتهسنجی کارگردان و نهایت دقت تمهیدات و قراردادهایی را برای فیلمهای اکشن مدرن تنظیم میکند. این فیلم در یک کلام شاهکار بدون چون چرای سینماست.
منبع: ویجیاتو
https://teater.ir/news/58795