بهروز وثوقی از ستایش شدهترین و به عقیده بسیاری از اهالی سینما و هنرمندان بهترین بازیگر تاریخ سینمای ایران است. بازیگری که با فیلمهایش خیلیها را عاشق دنیای هنر کرد.
چارسو پرس: بهروز وثوقی از ستایش شدهترین و به عقیده بسیاری از اهالی سینما و هنرمندان بهترین بازیگر تاریخ سینمای ایران است. بازیگری که با فیلمهایش خیلیها را عاشق دنیای هنر کرد. راز این محبوبیت افسانهای قطعاً تنها در قدرت یا فن بازیگری نیست و مجموعهای از عوامل دستبهدست هم دادهاند تا او را در جایگاه فعلی قرار دهند.
در این مطلب بهترین نقش آفرینی های او را به مناسبت زادروزش را با هم مرور میکنیم.
«قیصر» با کارگردانی مسعود کیمیایی جوان در زمستان سال ۱۳۴۸ بر سینما، مطبوعات و ذائقه مردم یکهتازی کرد. «قیصر» به قدری همه چیزش درست از آب در آمده بود که هم مخاطبان خاص سینما را راضی کرد به طوری که پس از دیدن فیلم نه تنها از جنبه عاطفی با فیلم و شخصیت هایش درگیر شده بودند بلکه از نظر فکری و ذهنی هم با چالشهایی جدی در بینش هایشان مواجه شده بودند و همچنین فیلم فروش فوق العاده و دور از انتظاری داشت و پس از قیصر جریانی در سینمای ایران آغاز شد موسوم به جریان موج نو که همان ورود فکر و ایده به سینما بود که باعث شد روال منطقیتر و واقع گرایانه تری را در فیلمها شاهد باشیم. بهروز وثوقی پس از قیصر تبدیل به نماد سینمای اعتراضی شد و همه رفتارهایش در فیلم هم، چون نوع لباس پوشیدن و کفشها و حتی مدل مو و راه رفتنش تبدیل به ایده آلهای آن دوره در بین مردم و خصوصاً جوانها شد.
«رضا موتوری» به کارگردانی «مسعود کیمیایی» رضا که خود را به دیوانگی زده است به اتفاق دوستش بدون اطلاع مسئولین از تیمارستان خارج میشود و بعد به کارخانهای دستبرد میزند. از سوی دیگر فرخ جوان نویسندهای که بسیار شباهت به او دارد، به منظور تحقیق در مورد زندگی دیوانهها به تیمارستان میآید و در تیمارستان جایش با رضا عوض میشود. یکی از دلایل گیرایی و ماندگاری فیلم رضا موتوری بی شک صدای خاص و با صلابت فرهاد بود که پیش از آن کمتر کسی صدای فارسی خواندن او را شنیده بود و شهیار قنبری ترانه سرای ۱۷سالهای بود که با ترانه مرد تنها نوید ترانه سرا و شاعری خوش آتیه را میداد. اما بازی بهروز وثوقی هم همانند تمام فیلمهایی که کارگردانی صاحب سبک، چون کیمیایی و قصهای قدرتمند در پس کار باشد خیره کننده از آب در آمده بود.
«طوقی» به کارگردانی «علی حاتمی» داستان آسیدمرتضی کبوتربازی است که با مادر نابینایش در کاشان زندگی میکند. او کبوتری طوقی میگیرد که همه کبوتربازهای محل به دنبالش هستند. مادر، طوقی را بدیمن میداند و از آسیدمرتضی میخواهد که کبوتر را رها کند. می توان به جرات گفت بازی بهروز وثوقی در طوقی از بازی اش در فیلم قیصر هم یک سر و گردن بالاتر است، خصوصا مونولوگ به یاد ماندنی او در فیلم که اورا مشغول صحبت و درد و دل با دایی اش با نقش آفرینی ناصر ملک مطیعی میبینیم محال است که از یاد برود.
«گوزنها» به کارگردانی «مسعود کیمیایی» داستان مرد تحت تعقیبی به نام قدرت، پس از سرقت مسلحانه از بانک که خود را به دوستش سید رسول میرساند. بهروز وثوقی برای بازی در این فیلم نقش معتاد به هروئینی را بازی میکرد و به گفتهی خودش که در کتاب خاطراتش هم عنوان کرده و تنی چند از بازیگران فیلم هم اشاره کرده اند حدود ۶ ماه را به هم نشینی با معتادان هروئین گذرانده است و حتی یکی از آنها را با خود به خانه اش میبرده و سر صحنههای فیلم برداری و لوکیشنهای فیلم حاضر میکرده تا تمام حالتهای وی را بتواند به درستی اجرا کرده و در فیلم نشان دهد و عجیب نیست که پس از ۴۰ سال هم چنان نام بهروز و فیلم هایش در ذهن ما ماندگار شده است چرا که او برای آن نقشها سختیهای بسیاری کشیده است.
«داش آکل» چهارمین همکاری مشترک بهروز وثوقی و مسعود کیمیایی است. مسعود کیمیایی فیلمنامه فیلم را براساس داستان کوتاه داش آکل نویسنده نام دار یعنی صادق هدایت نوشته و تا حدود بسیاری هم به داستان هدایت وفادار مانده بود. بهروز وثوقی در داش آکل نقش لوتی و جاهلی را که در نیمه عمرش قرار دارد را ایفا میکند و برای هرچی بهتر بازی کردن نقش داش آکل علاوه بر گریم سنگین و زخمهای روی صورت و تراشیدن موی سرش خودش هم اکتها و حرکاتی به بازی اش افزوده است همچون تغییر در نوع راه رفتن و افزودن خط و چینهای بیشتر به حالت چهره اش برای نمایاندن خستگی و حالت عرفانی داش آکل.
«پنجره» داستان سهراب است که از آبادان به تهران میرود و در کارخانه عمویش مصطفی سالاری مشغول کار میشود. او با زنی به نام ترانه آشنا میشود. ترانه که آبستن است با نقشه اصغر ژیلا سرپرستاش تصمیم دارد سهراب را به عنوان پدر بچه معرفی کند تا او ناچار شود مخارج سقط جنین را بپردازد. پنجره هم همانند رضا موتوری قصه تنهایی یک آدم در تقابل با جامعه در حال مدرن شدن و قشر صاحب نفوذ و ثروتمند جامعه است. پنجره هم تا حدود بسیار از همان گروه رضا موتوری بهره میبرد بهروز وثوقی در نقش سهراب سالاری نقش جوان اول فیلم را ایفا میکرد، اسفندیار منفرد زاده آهنگساز فیلم بود، فیلمبردار نصرت الله کنی و ترانهای از شهیار قنبری را عماد رام اجرا میکرد، اما کارگردان و نویسنده پنجره جلال مقدم بود.
«سوته دلان» به کارگردانی «علی حاتمی» داستان دوبرادر را روایت میکند که یکی دارای معلولیت ذهنی است و برادر بزرگتر برای رهایی از بار مسئولیتهای برادر کوچکتر او را با دختربدکاره اشنا میکند، ولی برادر کوچکتر عاشق او میشود و در این راه با مشکلاتی روبرو میشود. بهروز وثوقی نقش مجید ظروفچی را در فیلم ایفا میکند پسر مجرد و عقب افتاده ذهنی است که تحت حمایت برادر بزرگتر خود به نام حبیب آقا ظروفچی با نقش آفرینی جمشید مشایخی قرار دارد. بهروز وثوقی این نقش را به قدری بی نقص اجرا و ارائه کرده است که ماهم با او اشک ریخته و دل نگرانش میشویم.
«تنگسیر» به کارگردانی «امیر نادری» داستان زائرمحمد مردی تنگستانی است که برای احقاق حق خود از چند مرد ظالم به مبارزه برمیخیزد. این مبارزه که ابتدا جنبهای خصوصی دارد به مبارزهای گروهی علیه ستمگران بدل میشود. بهروز وثوقی در فیلم تنگسیر که هم به صورت رنگی ضبط شده است و هم صدابرداری فیلم سر صحنه است با صدای خودش در نسخه نهایی فیلم صحبت کرده است اتفاقی که در سینمای پیش از انقلاب اتفاق نادری بود چرا که فیلمها تقریبا همگی دوبله میشدند و ما شاهد صدای خود بازیگران کمتر بودیم و شاید به همین دلیل بوده است که بهروز وثوقی پیش از گروه فیلمبرداری و سایر اعضای گروه به جنوب میرود تا لهجه بوشهری و تنگستانی را یاد بگیرد.
«کندو» دومین همکاری بهروز وثوقی و «فریدون گله» پس از «دشنه» است، فیلمی که در حال و هوای جریان موج نوی سینما ساخته شده است. کندو روایت ابی و آقاحسینی پس از آزادی از زندان است، وسط تهران از هم جدا میشوند. ابی بر اساس وعده «آقا فکری» در زندان، شماره تلفنی را میگیرد، اما کسی گوشی را برنمی دارد. او پس از پرسه زدن در شهر، دوباره آقاحسینی را در محلهای بدنام ملاقات میکند و معلوم میشود حسینی که قصد رفتن به جنوب را داشته، از تصمیم خود منصرف شده است. یکی از دلایل ماندگاری فیلم کندو در اذهان جدای از داستان فیلم و بازیهای دیدنی بهروز وثوقی و داوود رشیدی و رضا کرم رضایی است.
«فرار از تله» به کارگردانی «جلال مقدم» داستان «مرتضی» مرد جوانی است؛ که به علت خلافکاری و اشتباه به پنج سال زندان محکوم شده، پس از آزادی به سراغ دختر مورد علاقه اش «مهری» میرود. اما او به ازدواج اجباری مردی به نام «اوستافرج» درآمده است.جلال مقدم شخصیتهای فیلم را نه قهرمان و خبیث که درگیر محدودیتهای شخصی خویش نمایش میدهد و با دوری از دلسوزی برای آنها با پوچانگاری به تماشای سقوط و نابودیشان مینشیند. فیلم تحتتأثیر سینمای کلاسیک آمریکا، زیباییشناسی «فیلم نوآر» و لحن سرد فیلمهای جنایی فرانسوی است. بازی بهروز وثوقی در این فیلم فراموش ناشدنی است.
در این مطلب بهترین نقش آفرینی های او را به مناسبت زادروزش را با هم مرور میکنیم.
قیصر
«قیصر» با کارگردانی مسعود کیمیایی جوان در زمستان سال ۱۳۴۸ بر سینما، مطبوعات و ذائقه مردم یکهتازی کرد. «قیصر» به قدری همه چیزش درست از آب در آمده بود که هم مخاطبان خاص سینما را راضی کرد به طوری که پس از دیدن فیلم نه تنها از جنبه عاطفی با فیلم و شخصیت هایش درگیر شده بودند بلکه از نظر فکری و ذهنی هم با چالشهایی جدی در بینش هایشان مواجه شده بودند و همچنین فیلم فروش فوق العاده و دور از انتظاری داشت و پس از قیصر جریانی در سینمای ایران آغاز شد موسوم به جریان موج نو که همان ورود فکر و ایده به سینما بود که باعث شد روال منطقیتر و واقع گرایانه تری را در فیلمها شاهد باشیم. بهروز وثوقی پس از قیصر تبدیل به نماد سینمای اعتراضی شد و همه رفتارهایش در فیلم هم، چون نوع لباس پوشیدن و کفشها و حتی مدل مو و راه رفتنش تبدیل به ایده آلهای آن دوره در بین مردم و خصوصاً جوانها شد.
رضا و فرخ / رضا موتوری
«رضا موتوری» به کارگردانی «مسعود کیمیایی» رضا که خود را به دیوانگی زده است به اتفاق دوستش بدون اطلاع مسئولین از تیمارستان خارج میشود و بعد به کارخانهای دستبرد میزند. از سوی دیگر فرخ جوان نویسندهای که بسیار شباهت به او دارد، به منظور تحقیق در مورد زندگی دیوانهها به تیمارستان میآید و در تیمارستان جایش با رضا عوض میشود. یکی از دلایل گیرایی و ماندگاری فیلم رضا موتوری بی شک صدای خاص و با صلابت فرهاد بود که پیش از آن کمتر کسی صدای فارسی خواندن او را شنیده بود و شهیار قنبری ترانه سرای ۱۷سالهای بود که با ترانه مرد تنها نوید ترانه سرا و شاعری خوش آتیه را میداد. اما بازی بهروز وثوقی هم همانند تمام فیلمهایی که کارگردانی صاحب سبک، چون کیمیایی و قصهای قدرتمند در پس کار باشد خیره کننده از آب در آمده بود.
آسیدمرتضی / طوقی
«طوقی» به کارگردانی «علی حاتمی» داستان آسیدمرتضی کبوتربازی است که با مادر نابینایش در کاشان زندگی میکند. او کبوتری طوقی میگیرد که همه کبوتربازهای محل به دنبالش هستند. مادر، طوقی را بدیمن میداند و از آسیدمرتضی میخواهد که کبوتر را رها کند. می توان به جرات گفت بازی بهروز وثوقی در طوقی از بازی اش در فیلم قیصر هم یک سر و گردن بالاتر است، خصوصا مونولوگ به یاد ماندنی او در فیلم که اورا مشغول صحبت و درد و دل با دایی اش با نقش آفرینی ناصر ملک مطیعی میبینیم محال است که از یاد برود.
سید رسول / گوزنها
«گوزنها» به کارگردانی «مسعود کیمیایی» داستان مرد تحت تعقیبی به نام قدرت، پس از سرقت مسلحانه از بانک که خود را به دوستش سید رسول میرساند. بهروز وثوقی برای بازی در این فیلم نقش معتاد به هروئینی را بازی میکرد و به گفتهی خودش که در کتاب خاطراتش هم عنوان کرده و تنی چند از بازیگران فیلم هم اشاره کرده اند حدود ۶ ماه را به هم نشینی با معتادان هروئین گذرانده است و حتی یکی از آنها را با خود به خانه اش میبرده و سر صحنههای فیلم برداری و لوکیشنهای فیلم حاضر میکرده تا تمام حالتهای وی را بتواند به درستی اجرا کرده و در فیلم نشان دهد و عجیب نیست که پس از ۴۰ سال هم چنان نام بهروز و فیلم هایش در ذهن ما ماندگار شده است چرا که او برای آن نقشها سختیهای بسیاری کشیده است.
داش آکل / داش آکل
«داش آکل» چهارمین همکاری مشترک بهروز وثوقی و مسعود کیمیایی است. مسعود کیمیایی فیلمنامه فیلم را براساس داستان کوتاه داش آکل نویسنده نام دار یعنی صادق هدایت نوشته و تا حدود بسیاری هم به داستان هدایت وفادار مانده بود. بهروز وثوقی در داش آکل نقش لوتی و جاهلی را که در نیمه عمرش قرار دارد را ایفا میکند و برای هرچی بهتر بازی کردن نقش داش آکل علاوه بر گریم سنگین و زخمهای روی صورت و تراشیدن موی سرش خودش هم اکتها و حرکاتی به بازی اش افزوده است همچون تغییر در نوع راه رفتن و افزودن خط و چینهای بیشتر به حالت چهره اش برای نمایاندن خستگی و حالت عرفانی داش آکل.
سهراب سالاری / پنجره
«پنجره» داستان سهراب است که از آبادان به تهران میرود و در کارخانه عمویش مصطفی سالاری مشغول کار میشود. او با زنی به نام ترانه آشنا میشود. ترانه که آبستن است با نقشه اصغر ژیلا سرپرستاش تصمیم دارد سهراب را به عنوان پدر بچه معرفی کند تا او ناچار شود مخارج سقط جنین را بپردازد. پنجره هم همانند رضا موتوری قصه تنهایی یک آدم در تقابل با جامعه در حال مدرن شدن و قشر صاحب نفوذ و ثروتمند جامعه است. پنجره هم تا حدود بسیار از همان گروه رضا موتوری بهره میبرد بهروز وثوقی در نقش سهراب سالاری نقش جوان اول فیلم را ایفا میکرد، اسفندیار منفرد زاده آهنگساز فیلم بود، فیلمبردار نصرت الله کنی و ترانهای از شهیار قنبری را عماد رام اجرا میکرد، اما کارگردان و نویسنده پنجره جلال مقدم بود.
مجید ظروفچی / سوته دلان
«سوته دلان» به کارگردانی «علی حاتمی» داستان دوبرادر را روایت میکند که یکی دارای معلولیت ذهنی است و برادر بزرگتر برای رهایی از بار مسئولیتهای برادر کوچکتر او را با دختربدکاره اشنا میکند، ولی برادر کوچکتر عاشق او میشود و در این راه با مشکلاتی روبرو میشود. بهروز وثوقی نقش مجید ظروفچی را در فیلم ایفا میکند پسر مجرد و عقب افتاده ذهنی است که تحت حمایت برادر بزرگتر خود به نام حبیب آقا ظروفچی با نقش آفرینی جمشید مشایخی قرار دارد. بهروز وثوقی این نقش را به قدری بی نقص اجرا و ارائه کرده است که ماهم با او اشک ریخته و دل نگرانش میشویم.
زائرمحمد /تنگسیر
«تنگسیر» به کارگردانی «امیر نادری» داستان زائرمحمد مردی تنگستانی است که برای احقاق حق خود از چند مرد ظالم به مبارزه برمیخیزد. این مبارزه که ابتدا جنبهای خصوصی دارد به مبارزهای گروهی علیه ستمگران بدل میشود. بهروز وثوقی در فیلم تنگسیر که هم به صورت رنگی ضبط شده است و هم صدابرداری فیلم سر صحنه است با صدای خودش در نسخه نهایی فیلم صحبت کرده است اتفاقی که در سینمای پیش از انقلاب اتفاق نادری بود چرا که فیلمها تقریبا همگی دوبله میشدند و ما شاهد صدای خود بازیگران کمتر بودیم و شاید به همین دلیل بوده است که بهروز وثوقی پیش از گروه فیلمبرداری و سایر اعضای گروه به جنوب میرود تا لهجه بوشهری و تنگستانی را یاد بگیرد.
ابی / کندو
«کندو» دومین همکاری بهروز وثوقی و «فریدون گله» پس از «دشنه» است، فیلمی که در حال و هوای جریان موج نوی سینما ساخته شده است. کندو روایت ابی و آقاحسینی پس از آزادی از زندان است، وسط تهران از هم جدا میشوند. ابی بر اساس وعده «آقا فکری» در زندان، شماره تلفنی را میگیرد، اما کسی گوشی را برنمی دارد. او پس از پرسه زدن در شهر، دوباره آقاحسینی را در محلهای بدنام ملاقات میکند و معلوم میشود حسینی که قصد رفتن به جنوب را داشته، از تصمیم خود منصرف شده است. یکی از دلایل ماندگاری فیلم کندو در اذهان جدای از داستان فیلم و بازیهای دیدنی بهروز وثوقی و داوود رشیدی و رضا کرم رضایی است.
مرتضی / فرار از تله
«فرار از تله» به کارگردانی «جلال مقدم» داستان «مرتضی» مرد جوانی است؛ که به علت خلافکاری و اشتباه به پنج سال زندان محکوم شده، پس از آزادی به سراغ دختر مورد علاقه اش «مهری» میرود. اما او به ازدواج اجباری مردی به نام «اوستافرج» درآمده است.جلال مقدم شخصیتهای فیلم را نه قهرمان و خبیث که درگیر محدودیتهای شخصی خویش نمایش میدهد و با دوری از دلسوزی برای آنها با پوچانگاری به تماشای سقوط و نابودیشان مینشیند. فیلم تحتتأثیر سینمای کلاسیک آمریکا، زیباییشناسی «فیلم نوآر» و لحن سرد فیلمهای جنایی فرانسوی است. بازی بهروز وثوقی در این فیلم فراموش ناشدنی است.
https://teater.ir/news/58804